گروه تحریرالشام (HTS) یکی از قدرتمندترین و بحثبرانگیزترین گروههای مخالف مسلح در سوریه معاصر به شمار میرود که در ژانویه ۲۰۱۷ در بحبوحه جنگ داخلی سوریه تأسیس شد. شکلگیری این گروه بخشی از تلاشهای گستردهتر برای ادغام و همبستگی میان گروههای مختلف اسلامگرا با هدف ایجاد یک نیروی منسجمتر و کاراتر در برابر نیروهای دولت سوریه بود. درک پیدایش و عملکرد این گروه نیازمند بررسی دقیقتری از پیشزمینه تاریخی، استراتژیهای نظامی و سیاسی، و چالشهایی است که با آنها مواجه بوده است.
پیشزمینه تاریخی و ائتلافسازی
پس از آغاز جنگ داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱، طیف گستردهای از گروههای مخالف با اهداف و ایدئولوژیهای مختلف تشکیل شدند. جبههالنصره، که بهعنوان شاخه القاعده در سوریه شناخته میشد، یکی از این گروههای اولیه بود که بهدلیل تاکتیک نظامی سریع و پرقدرت و شدت عملیات شناخته شد. با این حال، وابستگی ایدئولوژیک به القاعده به تدریج مانع ساخت یک چهره سیاسی مقبول برای این گروه شد.
در سال ۲۰۱۶، جبههالنصره با ادعای فاصله گرفتن از ایدئولوژی القاعده و بهبود تصویر عمومی، نام خود را به جبهه فتحالشام تغییر داد. در گام بعدی، در اوایل ۲۰۱۷، ادغام با دیگر گروههای اسلامگرا مانند «نورالدین زنکی» و چندین گروه محلی، در نهایت به تشکیل تحریرالشام منجر شد. این ائتلاف بهدنبال ایجاد یک نیروی نظامی و سیاسی قدرتمند بود که بتواند هم با رژیم اسد مبارزه کند و هم بر سایر نیروهای مخالف نفوذ داشته باشد.
حوزه فعالیت و استقرار در شمال غرب سوریه
تحریرالشام (Hayat Tahrir al-Sham) بیشتر در مناطق شمال غربی سوریه، بهویژه استان ادلب، مستقر شد. این مناطق به دلایل متعددی اهمیت استراتژیک دارد. نخست آنکه، نزدیکی به مرز ترکیه، امکان دسترسی به تأمینهای نظامی و تسهیل عبور و مرور نیروها را فراهم میکرد. دوم، ادلب به عنوان پناهگاه اصلی برای بسیاری از آوارگان داخلی و گروههای مخالف که از دیگر مناطق سوریه به دلیل پیشروی نیروهای دولتی بیرون رانده شده بودند، عمل میکرد. این وضعیت ادلب را به نقطه کانونی درگیریها و همچنین مذاکرات بینالمللی تبدیل کرده بود.
تحریرالشام توانست با تکیه بر قدرت نظامی و بهرهگیری از پشتیبانی محلی، نسبت به رقبای خود مزیتهایی ایجاد کند. کنترل بر ادلب و اطراف آن یک پیروزی استراتژیک بود، زیرا به آنها اجازه داد تا به عنوان قدرت غالب در شمال غرب سوریه شناخته شوند.
هیات تحریرالشام و بیعت با «دولت نجات سوریه»
تشکیل هیات تحریرالشام با مجموعهای از ترورها علیه حامیان آن همراه بود. این گروه در پاسخ، سرکوبی موفق علیه وفاداران به القاعده را آغاز و قدرتش را در ادلب تثبیت کرد؛ از آن زمان هیات تحریرالشام در فاصلهگذاری با حضور نیروهای خارجی برنامهای با عنوان «سوریسازی» را دنبال کرده است. این برنامه مدعی است بهدنبال «ایجاد یک اداره مدنی پایدار متمرکز» است که «خدمات ارائه دهد و با سازمانهای بشردوستانه ارتباط برقرار کند و در عین حال نظم و قانون را حفظ کند.»
بسیاری از تحلیلگران و ناظران، هیات تحریرالشام را «یک گروه تروریستی_تکفیری با ایدئولوژی کاملاً نزدیک به دیگر گروههای تکفیری از جمله القاعده و داعش» میدانند. در مقابل تحریرالشام همواره تلاش کرده برچسب تروریست و تکفیری بودن را از روی خود برداردهیات تحریرالشام با دولت نجات سوریه که یک دولت جایگزین اپوزیسیون سوریه در استان ادلب بود، بیعت کرد. این بیعت باعث شد دولت نجات سوریه نقش بازوی اجتماعی و یکی از وجوه بازسازی تصویر اجتماعی این گروه را در میان مردم سوریه و مجامع بینالمللی برعهده بگیرد.
تلاش تحریرالشام برای تفکیک خود از القاعده و گروههای تکفیری
تلاش هیات تحریرالشام در ۷ سال اخیر، این بوده که چهره تازهای از خود به عنوان بازیگر مشروع سیاسی به ناظران داخلی و خارجی نشان دهد که نه بهدنبال جهاد بینالمللی است و نه پیوندی با گروههای جهادی چندملیتی دارد. با این وجود، بسیاری از تحلیلگران و ناظران، هیات تحریرالشام را «یک گروه تروریستی_تکفیری با ایدئولوژی کاملاً نزدیک به دیگر گروههای تکفیری از جمله القاعده و داعش» میدانند. در مقابل تحریرالشام همواره تلاش کرده برچسب تروریست و تکفیری بودن را از روی خود بردارد.
عوامل موفقیت تحریرالشام
تحریرالشام توانست با تکیه بر چند عامل کلیدی، خود را به عنوان یک نیروی برجسته در سوریه معرفی کند:
تاکتیکهای نظامی مؤثر:
این گروه با استفاده از تجربههای نظامی، تاکتیکهای پارتیزانی و همافزایی گروههای تحت رهبری خود، توانست در بسیاری از نبردها پیروز شود. آنها از تکنیکهای «ضربه و آزادی» و حملات غافلگیرانه به خوبی بهره بردهاند.
شبکههای محلی و اجتماعی:
تحریرالشام از همان ابتدا تلاش کرد از بافتهای اجتماعی و فرهنگی محلی بهرهبرداری کند. این گروه با ایجاد ساختارهای خدماتی محلی و توسعه نهادهای قضایی، به تثبیت قدرت خود و جلب حمایت عمومی پرداخته است. این اقدام در ایجاد تصویری اصلاحشده در جهت جدایی از داعش بسیار موثر بود و از سوی دیگر در ساخت تصویری ذهنی از حکومتی قدرتمند برای دیگر نقاط سوریه که از ضعف ساختاری در دولت اسد رنج میبردند بسیار مهم بود.
بهرهبرداری از ضعفها و شکافهای دشمنان:
توانایی این گروه در استفاده از اختلافهای داخلی میان سایر گروههای مخالف یا نیروهای دولتی، به آنها اجازه داد به یک بازیگر اصلی تبدیل شوند و نفوذ خود را گسترش دهند.
استراتژی سیاسی و رسانهای:
گروه جولانی با اتخاذ استراتژیهای سیاسی بهبودیافته و بهرهبرداری از رسانهها، تلاش کرد تا تصویر عمومی بهتری از خود ارائه کند، بهویژه پس از جدا شدن از القاعده. این تغییرات استراتژیک به آنها کمک کرد تا چهرهای مشروعتر در جامعه بینالمللی و محلی داشته باشند.
پشتیبانیهای خارجی غیردولتی:
اگرچه تحریرالشام به دلیل سابقه ارتباط با القاعده مورد تحریمها و محکومیتهای بینالمللی قرار گرفته است، اما توانسته از کانالهایی برای دریافت کمکهای فنی و تجهیزاتی از سازمانهای مردم نهاد خارجی اقداماتی انجام دهد و به بهبود شرایط زندگی مردم ادلب قدمهایی بردارد.
از بزرگترین چالشهای تحریرالشام، حفظ کنترل جمعی و هماهنگی میان اعضا و گروههای تحت فرمان آنهاست. اختلافهای ایدئولوژیک و راهبردی درون گروهی، ممکن است به انشعابها و کاهش قدرت تحقق هدف قرار گرفتن در یک زمینه مشترک منجر شوندچالشها و موانع پیشرو
با وجود دستاوردهای تحریرالشام، این گروه هنوز با چالشهای متعددی مواجه است. یکی از بزرگترین چالشها، حفظ کنترل جمعی و هماهنگی میان اعضا و گروههای تحت فرمان آنهاست. اختلافهای ایدئولوژیک و راهبردی درون گروهی، ممکن است به انشعابها و کاهش قدرت تحقق هدف قرار گرفتن در یک زمینه مشترک منجر شوند.
این موضوع میتواند پس از فتح دمشق از سوی گروههای معارض سوری شکلی جدیتر به خود بگیرد. اکنون که هدف مشترک آنها یعنی تسلط بر دمشق محقق شده، طبعا این ائتلاف که از گروههای مختلف مسلح با اعتقادهای مذهبی و سیاسی متفاوت گردهم جمع آمدهاند، هر کدام به دنبال سهمخواهی از قدرت سیاسی که در آینده میتواند به وجود آید و یا تسلط بر منطقهای خاص از سوریه حرکت خواهند کرد و این موضوع بزرگترین پاشنه آشیل اتاق عملیات فتحالمبین (اتاق عملیات مشترک گروههای معارض حکومت اسد) خواهد بود.
تحریرالشام و نوع ارتباط با دولت ترکیه
ترکیه در سال ۲۰۱۸ هیئا تحریرالشام را یک سازمان تروریستی اعلام کرد و تاکید کرد که با هیات تحریرالشام مخالف است و با آن میجنگد. اما برخی شواهد و واقعیتهای میدانی که در چند سال اخیر میان تحریرالشام و ارکان امنیتی و اطلاعاتی آنکارا وجود داشته و در عملیات گروه جولانی به سمت دمشق از آن پردهبرداری شد، نشان از ارتباطات وسیع مالی، لجستیکی، مستشاری و اطلاعاتی از سوی دولت اردوغان برای سرنگونی دولت اسد در سوریه دارد.
یکی از مهمترین اسناد این همکاری، حضور تحریرالشام و ارتش آزاد سوریه تحت حمایت ترکیه در بسیاری از عملیاتها در خاک سوریه است. از سال ۲۰۱۷ عملیاتهای متعددی وجود داشته که تحریرالشام و به ویژه جناح عملگرای پیرامون ابومحمد جولانی در کنار ارتش ملی سوریه جنگیده و به اتاقهای عملیات مشترک با گروههای تحت حمایت ترکیه پیوسته است.
مؤسسه کلینگندال در نوامبر ۲۰۱۹ سیاست ترکیه از سال ۲۰۱۸ را تلاشی برای جدا کردن عناصر عملگرا از عناصر تندرو در هیات تحریرالشام توصیف کرده است.
آنکارا در طول سالها، حامی اصلی هیات تحریرالشام و سران آن بهشمار میرود. کارشناسان معتقدند اگر حمایتهای ترکیه نبود، هیات تحریرالشام نمیتوانست به حضور خود ادامه دهد و مناطق وسیعی را در ادلب کنترل کند؛ بهویژه اینکه ادلب از مهمترین مسیرهای ترانزیتی بین ترکیه و شمال سوریه بهشمار میرود.
کارشناسان معتقدند اگر حمایتهای ترکیه نبود، هیات تحریرالشام نمیتوانست به حضور خود ادامه دهد و مناطق وسیعی را در ادلب کنترل کند؛ بهویژه اینکه ادلب از مهمترین مسیرهای ترانزیتی بین ترکیه و شمال سوریه بهشمار میرودفرجام سخن
تحریرالشام بهعنوان یکی از نیروهای برجسته اپوزیسیون مسلح در سوریه، با استفاده از ترکیب استراتژیهای نظامی و خوانش درست از شرایط سیاسی و اجتماعی، توانست خود را به عنوان اصلیترین نیروی پیروز در تحولات سوریه معرفی کند. با این حال، آینده این گروه همچنان در پردهای از ابهام قرار دارد و توانایی آنها در مقابله با چالشهای داخلی و خارجی، تعیینکننده سرنوشت آنها در جنگ داخلی سوریه خواهد بود.
این در حالی است که جناحهای شورشی در سوریه مدتهاست ایدئولوژیهای متفاوتی داشتهاند و در طول دهه گذشته، بیشتر آنها برای ارائه یک ساختار حکومتی یکپارچه تلاش کردهاند. این عدم انسجام، به درگیری های داخلی و تضعیف توانایی کلی آنها در حکومتداری منجر شده است.
با این حال، تاکنون در حلب و حماه، به نظر میرسد شورشیان رویکرد متفاوتی در پیش گرفته و به رهبری تحریرالشام، از تجاوز به مردم و اموال آنها جلوگیری شده است. همچنین میتوان نظم و انضباط را در رفتار نظامی آنها مشاهده کرد، کنترل زیرساختهای غیرنظامی به جای تخریب و از همه مهمتر دسترسی به جوامع قومی و اقلیتهای مذهبی نشان از برنامهریزی و مدیریت میدان از سوی معارضان سوری دارد. بیانیههایی که از سوی رهبری شورشیان صادر شده و بر حفاظت از غیرنظامیان و میراث فرهنگی سوریه تأکید میکند، نشاندهنده تلاشهای تحریرالشام برای کسب مشروعیت محلی و احتمالاً بینالمللی است.
این رویکرد مبتنی بر تجربه هیات تحریرالشام در استان ادلب است؛ جایی که در پنج سال گذشته کنترل خود را از طریق ترکیبی از تسلط نظامی، ساختارهای حکومتی محلی، و تمرکز بر روابط اجتماعی، از جمله دسترسی به گروهها و اقلیتهای قومی _ مذهبی حفظ و گسترش داده.
کنترل دومین و چهارمین شهر بزرگ سوریه و پیشروی آنها به سمت حمص و حالا تصرف دمشق، شورشیان سوریه را با چالشها و فرصتهایی مواجه میکند. حلب دومین کلان شهر سوریه با بیش از چهار میلیون نفر جمعیت است. حماه خانه بیش از یک میلیون سوری است. برخلاف ادلب که به صورت تاریخی از یکدستی بیشتری در جامعه خود برخوردار است شورشیان در مناطق جدید با جوامع مذهبی، فرهنگی و قومی گوناگون سر و کار خواهند داشت و باید نسبتاً سریع خود را با چالشهای پیش رو وفق دهند.
اگر شورشیان در ارائه حکومتداری خوب در حلب و حماه موفق باشند، میتواند توانایی آنها را برای اداره موفق دمشق و در نهایت بر کل سوریه نشان دهد این درحالی است که دنیا شیوه عملکرد آنها را با مسائل قومی و مذهبی تماشا میکند.