با وجود این، همواره فاصلهای میان تحقیقات علمی و مسائل واقعی زندگی مردم وجود داشته است. بسیاری پژوهشها به دلیل نبود ارتباط نزدیک با نیازها و شرایط خاص جوامع محلی، یا بهطور کلی کنار گذاشته میشوند یا در عمل تأثیر چندانی ندارند.
در این میان، پژوهشهای مشارکتی و جامعهمحور بهعنوان رویکردی نوین، این خلأ را با تأکید بر تعامل مستقیم و هدفمند میان پژوهشگران و جامعه پر کردهاند. این رویکرد به پژوهشگران امکان میدهد از دانش و تجربههای زیسته اعضای جامعه بهره ببرند، درحالیکه جامعه نیز با ارائه نگرشها و دغدغههای خود، به سمت تولید نتایجی معنادارتر و عملیتر سوق داده میشود. به بیان دیگر، در پژوهشهای مشارکتی، جامعه را از حالت «موضوع پژوهش» به «همکار پژوهشی» تغییر نقش میدهد.
یکی از ویژگیهای بارز این نوع پژوهشها، استفاده از دانش بومی و محلی است. جوامع محلی، برخلاف تصور رایج، دارای دانشی ارزشمند هستند که از سالها تجربه و تعامل با محیط اطرافشان بهدست آمده است. این دانش، در کنار ابزارها و روشهای علمی، میتواند نتایجی تولید کند که نهتنها کارآمدتر بلکه پایدارتر باشند. برای مثال، کشاورزان در مناطق خشک، به دلیل تجربههای طولانیمدت در مواجهه با خشکسالی، راهحلهایی بومی برای مدیریت منابع آب دارند که در تلفیق با دانش مدرن، میتواند تأثیری چشمگیر در حفظ منابع طبیعی داشته باشد.
علاوه بر این، پژوهشهای جامعهمحور به تقویت ارتباط میان دانشگاه و جامعه کمک میکنند. دانشگاهها و مراکز پژوهشی، بهعنوان مراکز تولید دانش، زمانی میتوانند بیشترین تأثیر را داشته باشند که در خدمت جامعه باشند و نیازهای واقعی مردم را مدنظر قرار دهند. این رویکرد، علاوه بر تولید نتایج کاربردی، اعتمادسازی میان پژوهشگران و جامعه را نیز تقویت میکند. وقتی اعضای جامعه احساس کنند صدای آنها شنیده میشود و دغدغههایشان در پژوهشها لحاظ میشود، فعالتر در فرآیند توسعه مشارکت خواهند کرد.
پژوهش مشارکتی چیست؟
پژوهشهای مشارکتی و جامعهمحور، به همکاری میان پژوهشگران و اعضای جامعه در تمامی مراحل پژوهش اشاره دارد. این همکاری شامل شناسایی مسئله، طراحی تحقیق، اجرای پژوهش و تحلیل نتایج است. برخلاف مدلهای سنتی که جامعه را صرفاً بهعنوان سوژه تحقیق میبینند، در این روش اعضای جامعه شریک فعال هستند. این شیوه نهتنها نتایج پژوهش را کاربردیتر میکند، بلکه به تقویت ظرفیتهای جامعه و اعتمادسازی میان پژوهشگران و مردم نیز میانجامد.
نمونههای موفق جهانی
۱. حفظ منابع آب در کنیا
در مناطق خشک کنیا، پروژههایی با همکاری جوامع محلی و دانشگاهها انجام شد که هدف آن کاهش هدررفت آب و افزایش بهرهوری کشاورزی بود. کشاورزان در این پروژه، تجربیات خود را در مورد مدیریت منابع آب به اشتراک گذاشتند و پژوهشگران نیز فناوریهای نوینی؛ مانند سامانههای جمعآوری آب باران را ارائه دادند. این همکاری منجر به بهبود عملکرد زمینهای کشاورزی و کاهش تنش آبی شد.
۲. مبارزه با مالاریا در آفریقا
در کشور اوگاندا، پروژهای برای پیشگیری از مالاریا با مشارکت مردم محلی اجرا شد. پژوهشگران و اعضای جامعه با همکاری یکدیگر راهکارهایی نظیر استفاده از پشهبندهای آغشته به حشرهکش و آموزش جوامع در مورد علائم و روشهای پیشگیری از بیماری را توسعه دادند. نتیجه این پژوهش کاهش چشمگیر موارد ابتلا به مالاریا در جوامع هدف بود.
۳. احیای زمینهای کشاورزی در هند
در ایالت آندرا پرادش هند، کشاورزان محلی با همکاری پژوهشگران اقدام به اجرای طرحهای احیای خاک و کاهش وابستگی به کودهای شیمیایی کردند. این پروژه که با استفاده از دانش سنتی کشاورزان و تحلیلهای علمی انجام شد، منجر به افزایش محصول و کاهش هزینههای تولید شد.
نمونههای موفق در ایران
۱. مدیریت منابع آب در سیستان و بلوچستان
در یکی از پروژههای موفق در ایران، پژوهشگران دانشگاهی با مشارکت کشاورزان محلی و سازمانهای مردمنهاد، به شناسایی راهکارهایی برای مدیریت منابع آب در مناطق خشک سیستان و بلوچستان پرداختند. در این پروژه از روشهای سنتی مدیریت آب مانند «قنات» و فناوریهای نوین استفاده شد که منجر به کاهش مهاجرت و افزایش تولیدات کشاورزی شد.
۲. حفظ جنگلهای زاگرس
جنگلهای زاگرس که از منابع ارزشمند طبیعی کشور محسوب میشوند، با تهدیدات جدی مواجهاند. در پروژهای جامعهمحور، پژوهشگران با همکاری جوامع محلی، برنامههایی برای کاهش قطع درختان، استفاده بهینه از منابع جنگلی، و ترویج کشاورزی پایدار در مناطق حاشیهای جنگل اجرا کردند. این پروژه توانست آگاهی جوامع محلی را افزایش داده و تخریب جنگلها را کاهش دهد.
۳. بهبود سلامت در مناطق محروم
در برخی مناطق روستایی ایران، طرحهای پژوهشی برای ارتقای سلامت زنان و کودکان اجرا شد. در این پروژهها، زنان محلی بهعنوان تسهیلگران جامعه انتخاب شدند و با آموزشهای ارائهشده، در پیشگیری و کنترل بیماریهای شایع مشارکت کردند. این طرحها نهتنها سلامت جامعه را بهبود بخشید، بلکه به توانمندسازی زنان نیز کمک کرد.
اهمیت و پایداری نتایج
نمونههای ذکرشده نشان میدهد پژوهشهای مشارکتی با بهرهگیری از دانش بومی و تعامل با جامعه، میتوانند راهحلهایی پایدار ارائه دهند. در این مدل، نتایج پژوهش نهتنها بهصورت فوری کاربرد دارند، بلکه با افزایش آگاهی و ظرفیتسازی در جامعه، در بلندمدت نیز مؤثر خواهند بود.
چالشها و فرصتها
هرچند پژوهشهای مشارکتی بسیار مؤثر هستند؛ اما چالشهایی نیز دارند. از جمله این چالشها میتوان به تفاوتهای فرهنگی، محدودیتهای مالی و نبود هماهنگی میان پژوهشگران و جامعه اشاره کرد. بااینحال، فرصتهایی نظیر حمایت از این پروژهها توسط دولت و نهادهای بینالمللی، میتواند مسیر را برای اجرای بیشتر این نوع پژوهشها هموار کند.
نتیجهگیری
پژوهشهای مشارکتی و جامعهمحور، با جلب همکاری مردم، به تقویت ارتباط میان علم و زندگی واقعی کمک میکنند. این رویکرد با بهرهگیری از دانش بومی و تجربههای زیسته، راهحلهایی عملی و پایدار ارائه میدهد. گسترش این مدل پژوهشی در ایران میتواند به بهبود مسائل اجتماعی، اقتصادی، و زیستمحیطی کشور کمک شایانی کند و پلی مستحکم میان دانش و زندگی بسازد.
عضو هیات علمی دانشگاه