خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی به استفاده از واژگان، علائم، تصاویر و در مجموع محتواهایی به منظور ارعاب، آسیب رساندن یا تحت تاثیر قرار دادن و عقب راندنِ دیگران اشاره دارد. این نوع خشونت میتواند شامل توهین، تهدید، تحقیر یا انتشار شایعات و اطلاعات نادرست باشد. خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی ممکن است دربردارنده آثاری منفی و جدی بر سلامت روانی و عاطفی افراد باشد و به ایجاد محیطی ناسالم و پرتنش در فضای آنلاین منجر شود.
استفاده از این نوع ادبیات، از دید برخی ناظران در بین کاربران شبکههای اجتماعی نمودی فزاینده دارد و حضور در فضای مجازی را با مشکلاتی مواجه ساخته است. در همین زمینه، «سیدعلی موسوی» پژوهشگر، نویسنده و مترجم در حوزه سواد رسانه به پرسشهای پژوهشگر ایرنا پاسخ داده که مشروح این گفت و شنود را در ادامه میخوانید:
دوگانه خشم آنلاین-خشم آفلاین
الگوریتمهای برخی پلتفرمها محتواهایی را برجسته میکنند که جنجالی، بحثبرانگیز یا هیجانی باشند. این وضع میتواند کاربران را به سمت تولید یا مشارکت در خشونت کلامی سوق دهد
«تعریف خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی چیست و چه دستهبندیهایی دارد؟»؛ موسوی در پاسخ به این پرسش میگوید: بهتر است قبل از پاسخ به این سوال ابتدا به پدیده خشم و شناخت آن بپردازیم. بهترین نقطههای شروعِ تأمل درباره خشم تعریف ارسطو است. این تعریف نهچندان کامل اما مفید است. ارسطو میگوید خشم واکنشی است در مقابل صدمهای قابل توجه به چیزی یا کسی که انسانِ خشمگین برایش اهمیت و ارزش قائل است. در میان تمام احساساتمان، هیچ احساسی بهاندازه خشم نیازمند بازاندیشیِ جدی و روشن ما نیست. خشم هر روز اکثر ما را در چنگالش اسیر میکند؛ در روابط شخصی، کار، در سفر و اغلب در زندگی سیاسی. مردم خشم را احساس قدرتمندی میدانند که با عزتنفس و مردانگی یا در مورد زنان، بهرخکشیدن برابریشان با مردان، در پیوند است. از این منظر، اگر در برابر توهینها و خطاهای دیگران با خشم واکنش نشان ندهید، دیگران تصور میکنند بزدل و ستمپذیرید.
ظهور رسانههای اجتماعی، زندگی در عصر اطلاعات و ارتباطات و جامعه شبکهای، شیوه ابراز خشم ما را تغییر دادهاند و شاهد ظهور دو گونه از خشم با عنوان «خشم آنلاین_خشم آفلاین» هستیم.
رسانههای اجتماعی ابراز خشم را بسیار آسانتر ساختهاند و ابزار این کار عملا بهصورت شبانهروزی در دستمان است. همچنین، این فناوری برخی هزینههای ابراز خشم را کاهش میدهد. رودررو شدن و انتقاد از کسی در زندگی واقعی غالبا بسیار خطرناکتر از انتقاد در پلتفرمهای شبکههای اجتماعی مثل ایکس (توییتر سابق) است. اینها بدین معنی است که آستانه ابراز خشم آنلاین شاید پایینتر از آستانه ابراز خشم آفلاین باشد. به زبان سادهتر ابراز خشم به یک غریبه در خیابان بسیار خطرناکتر از ابراز خشم در ایکس (توییتر سابق) است. البته باید گفت در شبکههای اجتماعی میتوانیم مستقیم سراغ ابراز خشم برویم بی آنکه خودمان واقعا و عمیقا خشمگین باشیم.
مشکل زمانی ایجاد میشود که این کار موجب توهم جمعی خشم افکار عمومی مثل حمله جمعی به اکانتهای سلبریتیها و اینفلوئنسرها شود. رسانه اجتماعی راهی در اختیار ما قرار داده تا خشممان را از محل کار -که معمولا قدرت تغییر آن را نداریم- به همه عرصههای دیگر زندگی انتقال دهیم.
انواع خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی
به گفته این کارشناس رسانه، خشونت کلامی در شبکههای اجتماعی انواع مختلفی دارد که به برخی از آنها اشاره میکنم:
توهین و تحقیر که شامل استفاده از الفاظ یا عباراتی میشود که فرد یا گروهی را تحقیر کرده، کوچک شمرده یا بیارزش جلوه میدهند؛ برای مثال استفاده از القاب توهینآمیز یا تمسخر ظاهر، عقاید یا هویت افراد.
تهدید که شامل بیان جملاتی است که حاوی وعدهای برای آسیبرساندن به فرد یا اموال او باشد؛ مثلا «اگر این کار را انجام دهی، پشیمان میشوی.»
افترا و شایعهپراکنی یعنی انتشار اطلاعات دروغین یا تحریفشده با هدف آسیب رساندن به شهرت فرد یا گروهی؛ به عنوان مثال پخش شایعات دروغ درباره زندگی خصوصی یک فرد.
تبعیض و نفرتپراکنی زبان یا محتوایی است که بر اساس نژاد، جنسیت، مذهب، قومیت یا گرایش جنسی، تبعیض یا نفرت ایجاد کند؛ مثلا انتشار پستهایی که یک گروه قومی را بهطور سیستماتیک هدف قرار میدهند.
آزار و اذیت (Harassment) ارسال مکرر پیامها یا نظرات آزاردهنده برای یک فرد است که نمود آن را در ارسال پیامهای مکرر با محتوای توهینآمیز در بخش نظرات (کامنت) یا پیامهای خصوصی (دایرکت) میبینیم.
در جوامعی که تنوع فرهنگی، مذهبی یا سیاسی با تعصب و عدم پذیرش همراه است، شبکههای اجتماعی به محلی برای تخلیه این تعصبات تبدیل میشوند
علت بددهنی و فحاشی افراد در فضای مجازی چیست؟
موسوی در پاسخ به این پرسش توضیح میدهد: خشونت کلامی کاربران در شبکههای اجتماعی دلایل متعددی دارد که میتوان آنها را در چهار دسته کلی روانشناختی، اجتماعی، فرهنگی و ساختاری-تکنولوژیک قرار داد. این دلایل به ترکیب ویژگیهای انسانی و ساختارهای خاص فضای مجازی برمیگردد. در ادامه، به مهمترین علل پرداخته میشود:
دلایل روانشناختی
گمنامی (Anonymity): در شبکههای اجتماعی، کاربران اغلب با نامهای مستعار یا بدون افشای هویت واقعی فعالیت میکنند. این گمنامی باعث کاهش احساس مسئولیت و ترس از پیامدهای رفتار خشونتآمیز میشود.
تخلیه خشم و ناکامی: افرادی که در زندگی واقعی با مشکلات، ناکامیها یا استرس مواجهند، ممکن است از فضای مجازی برای تخلیه هیجانات منفی خود استفاده کنند.
خودشیفتگی (Narcissism): برخی افراد به دلیل خودشیفتگی یا نیاز به جلب توجه، از رفتارهای تهاجمی یا تحقیر دیگران برای اثبات برتری خود استفاده میکنند.
فقدان همدلی: در ارتباطات آنلاین، عدم مشاهده واکنشهای عاطفی دیگران (مانند ناراحتی یا خشم) میتواند باعث کاهش همدلی و تشدید رفتارهای خشونتآمیز شود.
حس قدرت کاذب: فضای مجازی به کاربران این امکان را میدهد که بدون ترس از پاسخگویی مستقیم، دیدگاههای خود را با قدرت بیشتری ابراز کنند.
دلایل اجتماعی
تقلید از رفتارهای جمعی: وقتی کاربران شاهد خشونت کلامی دیگران در بخش نظرات یا پیامها هستند، ممکن است به تقلید از آن رفتار بپردازند. این امر میتواند به نوعی رفتار جمعی منجر شود که خشونت را عادی جلوه میدهد.
فرهنگ رقابتی: در برخی جوامع، فضای مجازی بستری برای رقابتهای اجتماعی یا ایدئولوژیک است. این رقابتها میتواند منجر به استفاده از زبان تهاجمی برای دفاع از مواضع یا تحقیر رقبا شود.
نبود آموزش سواد رسانهای: بسیاری از کاربران، بهویژه نوجوانان و جوانان، فاقد مهارتهای لازم برای مدیریت هیجانات و ارتباطات سالم در فضای مجازی هستند.
بحران هویت: برخی افراد برای تثبیت هویت خود در فضای آنلاین، به رفتارهای افراطی از جمله خشونت کلامی روی میآورند تا دیده شوند یا احساس قدرت کنند.
دلایل تکنولوژیک و ساختاری
الگوریتمهای شبکههای اجتماعی: الگوریتمهای برخی پلتفرمها محتواهایی را برجسته میکنند که جنجالی، بحثبرانگیز یا هیجانی باشند. این امر میتواند کاربران را به سمت تولید یا مشارکت در خشونت کلامی سوق دهد.
خشم هم مانند هر محرک دیگری دارای خاصیتی اعتیادآور است. به آن عادت میکنید و آنوقت بهدنبال چیزهایی میگردید که شما را عصبانی کند. خشم نوعی توهم قدرت را با خود به همراه دارد
عدم نظارت موثر: عدم وجود قوانین یا ابزارهای نظارتی قوی برای کنترل محتوای خشونتآمیز در برخی شبکههای اجتماعی، این رفتارها را تسهیل میکند.
سرعت انتشار و بازخورد: در فضای مجازی، پیامها به سرعت منتشر میشوند و بازخورد فوری (مانند لایک یا کامنت) دریافت میکنند. این بازخوردها میتواند کاربران را به ارسال پیامهای تهاجمی یا خشونتآمیز تشویق کند.
چندگانگی مخاطبان: در شبکههای اجتماعی، کاربران با گروههای مختلف و گاه متضاد در تعاملند. این تنوع میتواند باعث بروز تنشها و درگیریهای کلامی شود.
دلایل فرهنگی
عادیسازی خشونت در رسانهها: نمایش مکرر خشونت کلامی در رسانهها، سریالها یا شوهای تلویزیونی میتواند به عادیسازی این رفتار در فضای مجازی کمک کند.
عدم تحمل تفاوتها: در جوامعی که تنوع فرهنگی، مذهبی یا سیاسی با تعصب و عدم پذیرش همراه است، شبکههای اجتماعی به محلی برای تخلیه این تعصبات تبدیل میشوند.
نبود گفتگوهای سازنده: کمبود آموزش مهارتهای گفتوگوی سالم و سازنده باعث میشود افراد به جای بحث منطقی، به توهین و خشونت روی بیاورند.
شهروندان خوبی که در فضای مجازی تبدیل به کاربرانی خشمگین میشوند!
موسوی در پاسخ به این سوال پژوهشگر ایرنا که «چرا بعضا افرادی که در فضای حقیقی شخصیت مودبی دارند در شبکههای اجتماعی ادبیات متفاوتی پیدا میکنند؟» میگوید: «گایا وینس» (روزنامهنگار بریتانیایی) مقالهای دارد با عنوان «Why good people turn bad online» (چرا مردم خوب در فضای آنلاین بد میشوند؟) که در آوریل ۲۰۱۸ در تارنمای «موزاییک» منتشر کرد و پاسخی به این سوال داشته است. او میگوید بخش گستردهای از رفتار ضداجتماعی آنلاین ناشی از ناشناس ماندن تعاملات آنلاین است. هزینههای بدنامیِ رفتار فرومایه در این تعاملات نسبت به محیط آفلاین کمتر است.
همان طور که اشاره شد، رسانههای اجتماعی ابراز خشم را بسیار آسانتر ساختهاند و ابزار این کار در عمل و بدون محدودیت خاصی در اختیارمان است. این فناوری برخی هزینههای ابراز خشم را کاهش میدهد.
البته فراموش نکنیم خشم هم مانند هر محرک دیگری دارای خاصیتی اعتیادآور است. به آن عادت میکنید و آنوقت بهدنبال چیزهایی میگردید که شما را عصبانی کند. خشم نوعی توهم قدرت را با خود به همراه دارد.
خشم نه برای سلامت خودتان که برای سلامت کل جامعه پیامدهای مهمی دارد. خشمِ کنترلنشده محیط اجتماعی را آلوده میکند. هر بار فوران خشم توجیهی است برای فوران بعدی. عادت شدن این رفتارها باعث ظهور و بروز ترولها در شبکههای اجتماعی میشود.