یاسوج- ایرنا- شعرها و ترانه‌های محلی لری، که روزگاری صدای مشترک مردمان کهگیلویه و بویراحمد بود، اکنون در سایه تغییرات اجتماعی و طی سال ها بی توجهی متولیان در حال فراموشی است. این گنجینه فرهنگی که تجلی دردها، شادی‌ها و باورهای نسل‌های گذشته است، به‌مرور جای خود را به سکوت می‌دهد. آیا می‌توان این میراث کهن را از نابودی نجات داد؟

به گزارش ایرنا ، موسیقی و شعر محلی، همچون روحی زنده در جان مردمان این سرزمین جاری است. این آوازها که با گویش لری و آهنگ‌هایی از دل تاریخ همراه‌اند، نه‌تنها وسیله‌ای برای سرگرمی، بلکه روایتگر زندگی، رنج‌ها، عشق‌ها و امیدهای نسلی هستند که به‌رغم همه سختی‌ها، صدای خود را از دل تاریخ تا امروز زنده نگه داشته‌اند.

اما این گنجینه‌های فرهنگی، مانند بسیاری از میراث‌های شفاهی دیگر، در سایه بی‌توجهی و تغییرات پرشتاب جامعه مدرن، آرام‌آرام به فراموشی سپرده می‌شوند. در جهانی که سرعت تحولات، فرصت مکث بر زیبایی‌های سنتی را از ما گرفته است، صدای لطیف این اشعار نیز به گوش کمتر کسی می‌رسد.

روح‌الله بزم، یکی از فرزندان این خاک، از دل همین فرهنگ برآمده است. او از روزهای کودکی‌اش که با آوازهای محلی و اشعار شاهنامه سپری می‌شد، روایت می‌کند و از دغدغه‌هایش درباره آینده این میراث سخن می‌گوید. این گزارش، تلاشی است برای نگاهی دوباره به این هنر غنی و مردمان گمنامی که هنوز دل در گرو حفظ آن دارند.

شعرها و ترانه‌های محلی کهگیلویه و بویراحمد؛ گنجینه‌ای در آستانه فراموشی

شعرها و ترانه‌های محلی لری در کهگیلویه و بویراحمد، یکی از ارزشمندترین گنجینه‌های فرهنگی ایران به شمار می‌رود. این میراث، ریشه در تاریخ کهن این سرزمین دارد و در دل خود داستان‌های عاشقانه، غم‌ها و شادی‌ها، باورها و اندیشه‌های مردم این خطه را حمل می‌کند.

با این حال، همان‌طور که روح‌الله بزم، خواننده و هنرمند محلی این منطقه تأکید می‌کند، این هنر دیرینه به دلیل بی‌توجهی متولیان فرهنگی، مشکلات معیشتی هنرمندان و تغییرات اجتماعی در آستانه فراموشی قرار گرفته است.

به گفته روح‌الله بزم، این ادبیات شفاهی اکنون در سایه‌ی بی‌توجهی مسئولان و کاهش علاقه نسل جوان، در خطر نابودی قرار دارد: «این اشعار فقط کلمات نیستند. آن‌ها زندگی هستند، بخشی از روح ما که اگر از دست بروند، هویت‌مان را هم از دست خواهیم داد.»

میراثی که از گذشته به امروز رسیده است

شعرها و ترانه‌های محلی کهگیلویه و بویراحمد از دل زندگی روزمره مردم برخاسته‌اند و همچون شناسنامه‌ای فرهنگی، نمایانگر هویت تاریخی این خطه هستند. این اشعار که به زبان لری سروده می‌شوند، ساختاری منحصربه‌فرد دارند و با استفاده از قافیه‌ها، ردیف‌ها و آهنگ‌های خاص، تصویرسازی‌هایی زیبا و عمیق ارائه می‌کنند.

روح‌الله بزم، خواننده ۴۴ ساله از روستای شامبراکان شهرستان گچساران، این اشعار را «زبان روح مردم» می‌داند. او در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا توضیح می‌دهد: «این اشعار تنها کلماتی بر زبان نیستند. آن‌ها احساسات ما، امیدها و آرزوهای ما و حتی دردهای مشترک انسانی ما را به تصویر می‌کشند. اما متأسفانه، امروز بسیاری از جوانان این میراث را نمی‌شناسند.»

این هنرمند محلی معتقد است که شعرها و ترانه‌های محلی لری چیزی فراتر از هنر هستند؛ آن‌ها یک راه زندگی‌اند که مردمان این منطقه از طریق آن، باورها و ارزش‌های خود را منتقل کرده‌اند. با این حال، او به‌صراحت می‌گوید که این میراث در حال فراموشی است و اگر اقدامی فوری صورت نگیرد، ممکن است برای همیشه از دست برود.

مشکلات معیشتی؛ بزرگ‌ترین مانع برای هنرمندان محلی

یکی از مهم‌ترین عواملی که به کاهش فعالیت‌های هنری در حوزه موسیقی و شعر محلی منجر شده، مشکلات اقتصادی هنرمندان است. روح‌الله بزم با صدایی مملو از حسرت می‌گوید: «زندگی در این منطقه سخت است. بسیاری از هنرمندان مجبورند برای تأمین معیشت، به کارهای دیگری روی بیاورند و موسیقی و شعر را کنار بگذارند. من هنرمندانی را می‌شناسم که صدای بی‌نظیری داشتند، اما به خاطر نبود حمایت مالی، عطای هنر را به لقایش بخشیده‌اند.»

او توضیح می‌دهد که بسیاری از هنرمندان محلی حتی نمی‌توانند هزینه‌های ابتدایی خود را تأمین کنند و این امر باعث شده که انگیزه جوان‌ترها برای یادگیری و ادامه این هنر به‌شدت کاهش یابد. به گفته بزم، «اگر از هنرمندان حمایت نشود، این هنر به‌تدریج ناپدید می‌شود و چیزی که باقی می‌ماند، تنها خاطره‌ای محو از آن خواهد بود.»

بی‌توجهی مسئولان فرهنگی؛ هنرمندانی که در سایه زندگی می‌کنند

بزم همچنین از بی‌توجهی متولیان فرهنگی به‌شدت انتقاد می‌کند. او می‌گوید که تاکنون هیچ گردهمایی یا برنامه‌ای برای حمایت از هنرمندان محلی کهگیلویه و بویراحمد برگزار نشده است. به گفته او: «ما در گمنامی زندگی می‌کنیم و فقط وقتی که بمیریم، مردم متوجه می‌شوند که چه هنرمندانی داشتیم. اما آن زمان دیگر خیلی دیر است.»

این خواننده محلی با ناراحتی به این موضوع اشاره می‌کند که بسیاری از هنرمندان برجسته این منطقه، بدون هیچ حمایت یا قدردانی، زندگی خود را سپری کرده‌اند و تنها پس از مرگشان، نام و آثارشان شناخته شده است. او می‌گوید: «ما نیاز داریم که هنرمندان در زمان حیاتشان شناخته شوند و مورد حمایت قرار گیرند. چرا باید همیشه پس از مرگ، ارزش کارهای ما مشخص شود؟»

چگونه می‌توان این میراث را نجات داد؟

اگرچه چالش‌های زیادی پیش روی حفظ شعرها و ترانه‌های محلی کهگیلویه و بویراحمد وجود دارد، اما راهکارهایی نیز برای نجات این میراث فرهنگی ارائه شده است. روح‌الله بزم بر این باور است که برگزاری جشنواره‌های محلی، حمایت مالی از هنرمندان و ایجاد فرصت‌هایی برای آموزش نسل جوان می‌تواند به حفظ این هنر کمک کند.

او با تأکید بر اهمیت آموزش می‌گوید: «اگر این هنر را به نسل بعد منتقل نکنیم، چیزی از آن باقی نمی‌ماند. ما به فضایی نیاز داریم که در آن، هنرمندان بتوانند آثار خود را ارائه دهند و جوان‌ترها بتوانند از آن‌ها بیاموزند.»

بزم همچنین خواستار توجه بیشتر مسئولان به هنرمندان محلی است. او معتقد است که اگر هنرمندان از نظر مالی و فرهنگی حمایت شوند، می‌توانند با خیال راحت به فعالیت‌های هنری خود ادامه دهند و این میراث را برای آینده حفظ کنند.

چشم‌انداز آینده؛ آیا امیدی برای حفظ این هنر باقی است؟

با وجود چالش‌های موجود، هنوز هم می‌توان به آینده این میراث فرهنگی امیدوار بود. اما این امید تنها در صورتی محقق خواهد شد که اقدامات جدی و عملی برای حمایت از هنرمندان محلی و حفظ این آثار انجام شود.

شعرها و ترانه‌های محلی کهگیلویه و بویراحمد، بخشی از هویت فرهنگی ایران هستند که در دل خود داستان‌هایی از گذشته و حال این سرزمین را حمل می‌کنند. اما برای اینکه این هنر بتواند همچنان به‌عنوان بخشی از فرهنگ این منطقه باقی بماند، نیاز به توجه و حمایت فوری دارد.

روح‌الله بزم در ادامه صحبت‌هایش با حسرت و امید می‌گوید: «این هنر بخش مهمی از زندگی ماست. اگر آن را از دست بدهیم، انگار بخشی از خودمان را از دست داده‌ایم. اما اگر همه دست‌به‌دست هم بدهیم، می‌توانیم این گنجینه را زنده نگه داریم و به نسل‌های بعد منتقل کنیم.»

بزم در پایان می‌گوید: «ما باید برای هنرمان بجنگیم. این اشعار و ترانه‌ها فقط متعلق به گذشته نیستند؛ آن‌ها بخشی از ما هستند و بدون آن‌ها، هویت‌مان را از دست خواهیم داد.»

این گزارش، زنگ خطری است برای تمامی علاقه‌مندان به فرهنگ و هنر این سرزمین که اگر امروز اقدامی صورت نگیرد، فردا ممکن است دیگر اثری از این میراث ارزشمند باقی نماند.