تهران-ایرنا- بعد از دست دادن یک متحد کلیدی در خاورمیانه، روسیه ممکن است تصمیم بگیرد روابط خود را با ایران تقویت کند. اما شکست روسیه در جلوگیری از سقوط رژیم سوریه محدودیت‌های قدرت این کشور و هزینه‌های جنگ در اوکراین را نمایان کرده که ممکن است در تهران و پیونگ‌یانگ نسبت به ارزش ادامه سرمایه‌گذاری در روابط نزدیک با مسکو تردیدهایی ایجاد کند.

به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا، فروپاشی سریع دولت بشار اسد در سوریه به حکومت پنجاه ساله خانواده اسد در این کشور پایان داد اما همچنین باعث حملات و بمباران‌هایی از سوی رژیم اسرائیل شد.

در کشورهای منطقه و فرامنطقه همه نگران این هستند که در روزگار خلا قدرت در سوریه چه رخ خواهد داد؟ چرا جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه این بار به کمک بشار اسد نیامدند؟ تاثیر سقوط دولت بشار بر جایگاه منطقه ای این دو کشور و البته تغییر سطح نفوذ و زمین بازی ترکیه چه خواهد بود؟

موسسه RAND، یک اندیشکده غیرانتفاعی و مستقل است که تحقیقات و تحلیل‌هایی در حوزه‌های مختلف از جمله سیاست‌های عمومی، امنیت ملی، بهداشت، آموزش، محیط زیست، اقتصاد و فناوری ارائه می‌دهد.

نام RAND مخفف عبارت «Research and Development» به معنای "تحقیق و توسعه" است.

گروهی از کارشناسان این موسسه با تخصص در حوزه های علوم سیاسی و مسائل استراتژیک به پرسش های رایج درباره سوریه پسابشار اسد و تغییرات ناشی از آن در دو حوزه منطقه ای و بین المللی پاسخ دادند.

خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا، با توجه به اهمیت آشنایی مخاطبانی ایرانی با رویکردها و برداشت های متفاوت از مجموع تحولات رخ داده در سوریه اقدام به ترجمه و انتشار این پرسش و پاسخ می کند و این انتشار به معنای تایید محتوای متن نیست.

تهران و مسکو به نتیجه واحد درباره عدم حمایت از بشار اسد رسیدند

روسیه از طریق حملات هوایی و ایران از طریق نیروهای زمینی حزب‌الله، سال‌ها به حفظ قدرت اسد کمک کرده بودند. چرا این بار این دو، بشار اسد را رها کردند؟ آیا صرفاً به دلیل درگیر بودن در سایر درگیری‌ها بود؟

رافائل کوهن، پروفسور علوم سیاسی: هم مسکو و هم تهران ترجیح می‌دادند که اسد در قدرت بماند. سقوط اسد آینده پایگاه‌های نظامی روسیه در سوریه را به خطر می‌اندازد و هیات تحریر الشام به‌طور صریح ادعا کرده که می‌خواهد سوریه دیگر آنچه که او «محل بازی برای جاه‌طلبی‌های ایران» خوانده، نباشد. در مورد اینکه چرا این دو کشور این بار در مسیر سقوط اسد دخالت نکردند، بیشتر این موضوع به این برمی‌گردد که روسیه و ایران هر دو درگیر جنگ در اوکراین و جنگ‌های گسترده‌تر در خاورمیانه بودند.

کارن سودکامپ، پروفسور علوم سیاسی : یک محاسبه صورت گرفته در جانب تهران و مسکو می‌تواند این باشد که حفاظت از حکومت بشار اسد دیگر ارزش سرمایه‌گذاری را نداشت. علاوه بر حمایت از گروه‌های نیابتی، نیروهای ایرانی سال‌ها ارتش سوریه را آموزش داده بودند. در حین پیشروی هیات تحریر الشام از استان ادلب، ارتش اغلب تمایلی به مبارزه با نیروهای تحریر الشام یا حفاظت از رژیم اسد نشان نمی‌داد. روسیه و ایران احتمالاً به توانایی‌ها و تلاش‌های رژیم اسد و ناتوانی آن در حفاظت از خود توجه کرده و محاسبه استراتژیک انجام دادند.

آن ماری دیلی، استراتژیست در حوزه ژئوپولیتیک با تخصص در روسیه: این نشانه‌ای از کاهش توانایی‌های ارتش روسیه است. ممکن است اگر ایران تصمیم به اعزام نیرو می‌گرفت، روسیه کمک‌های بیشتری ارائه می‌کرد. اما ایران در وضعیت جاری ادامه عملیات‌های اسرائیل علیه حماس، تغییر در وضعیت حزب‌الله در سوریه و تنش با اسرائیل قرار داشت. تهران در موقعیتی نبود که بتواند کمک کند و این وضعیت برای روسیه غیرقابل تحمل شد.

شاید تهران نسبت به توانمندی مسکو مردد شده باشد

سرنگونی یک متحد در سوریه چگونه ممکن است بر دینامیک‌های قدرت در تهران تأثیر بگذارد؟

میشل گریزه، پروفسور علوم سیاسی: سقوط رژیم اسد احتمالاً ترس‌های تهران را افزایش داده است. تضعیف نیروهای منطقه ای مورد حمایت ایران همزمان با حملات اسرائیل به تاسیسات نظامی ایران بوده و این ممکن است تهران را وادار به تقویت قابلیت هسته‌ای خود کند. از طرف دیگر، این ممکن است ایران را به سمت برقراری مجدد روابط با غرب سوق دهد. شکست روسیه در جلوگیری از سقوط رژیم اسد ممکن است شک و تردیدهایی را در تهران نسبت به قابلیت اطمینان روسیه به‌عنوان یک شریک ایجاد کند و فرصتی برای دولت مسعود پزشکیان فراهم کند تا از بازگشت به تعامل با غرب حمایت کند.

روسیه باید دیپلماسی را جایگزین عملیات نظامی در سوریه کند

آینده پایگاه دریایی طرطوس و پایگاه هوایی حمیمیم روسیه، هر دو از پلتفرم‌های حیاتی برای نمایش قدرت روسیه در منطقه، نامشخص است. فروپاشی رژیم اسد چگونه احتمالاً بر روسیه تأثیر خواهد گذاشت؟

ویلیام کورتنی، استاد علوم سیاسی: برای بیش از نیم قرن، سوریه نزدیک‌ترین متحد روسیه در خاورمیانه بوده است. جنگنده‌های روسی به‌طور بی‌وقفه برای دهه‌ها محل استقرار شورشیان ضد اسد را بمباران کرده‌اند، از جمله حاکمان جدید سوریه که ممکن است تمایلی به تجدید دسترسی روسیه به طرطوس و پایگاه هوایی نزدیک آن نداشته باشند.

سقوط سریع رژیم اسد احتمالاً پوتین و همکاران سابق KGB او را در داخل روسیه با انتقادهای تند و تیزی روبه رو خواهد کرد. محافظه‌کاران روس به دلیل جنگ طولانی و پرهزینه در اوکراین از پوتین انتقاد کرده‌اند. آن‌ها و دیگر نخبگان روس ممکن است اکنون او را به خاطر "از دست دادن سوریه" مورد سرزنش قرار دهند. پوتین تحت فشار بیشتری قرار خواهد گرفت و رقبایش ممکن است شانس‌های خود را برای به چالش کشیدن او ارزیابی کنند. در نهایت، روسیه تحت رهبری پوتین احتمالاً در خارج از کشور کمتر از آنچه که برخی فکر می‌کردند شکست‌ناپذیر به نظر خواهد رسید. این ممکن است برخی از مخالفان منطقه‌ای یا جهانی را تشویق کند. اوکراین و شرکای غربی آن ممکن است روسیه را ضعیف‌تر ببینند. این ممکن است آن‌ها را به تقویت و ادامه حمایت از مقاومت اوکراین در برابر تجاوزات روسیه ترغیب کند.

میشل گریزه: در حالی که روسیه به استفاده از نیروی نظامی برای پیشبرد منافع خود در سوریه عادت کرده بود، اکنون باید به دیپلماسی روی بیاورد تا موقعیت خود را در این کشور حفظ کند. رویدادهای هفته گذشته همچنین مسیر آینده روسیه را در یک محور ضد غربی که در کنار چین، ایران و کره شمالی قرار دارد، زیر سوال می‌برد.

پس از از دست دادن یک متحد کلیدی در خاورمیانه، روسیه ممکن است تصمیم بگیرد روابط خود را با ایران تقویت کند. اما شکست روسیه در جلوگیری از سقوط رژیم سوریه محدودیت‌های قدرت این کشور و هزینه‌های جنگ در اوکراین را نمایان کرده که ممکن است در تهران و پیونگ‌یانگ نسبت به ارزش ادامه سرمایه‌گذاری در روابط نزدیک با مسکو تردیدهایی ایجاد کند.

آن ماری دیلی: از نظر نظامی، این اقدام به معنای از دست دادن مهم‌ترین تأسیسات هوایی و دریایی خارجی روسیه است که احتمالاً از نظر استراتژیک مهم‌ترین‌ها بوده‌اند. حمیمیم و طرسوس به روسیه این امکان را می‌دادند که در سراسر مدیترانه، خاورمیانه و آفریقا عملیات انجام دهد. از نظر اقتصادی، این دسترسی یکی از ابزارهای اصلی دور زدن تحریم‌های روسیه بوده است.

مسکو اکنون مجبور خواهد شد به دنبال تأسیسات جایگزین بگردد، احتمالاً در آفریقا. اگرچه بعید است که این موضوع مسکو را بی‌ثبات کند، اثرات این شکست استراتژیک می‌تواند به نوسانات بیشتر در ارتش روسیه و کرملین منجر شود.

ترکیه همواره به دنبال کاهش نفوذ ایران در منطقه بود

برخی می گویند که ترکیه ممکن است اکنون به عنوان یک تثبیت‌کننده منطقه‌ای وارد عمل شود. آیا این احتمال وجود دارد؟ ترکیه چه چیزی از این وضعیت به دست می‌آورد؟

آن ماری دیلی: در دو دهه گذشته، رجب طیب اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه، تلاش کرده است که خود را به عنوان رهبر دنیای اسلام و ترکیه را به عنوان یک بازیگر قدرت منطقه‌ای معرفی کند. او تلاش خواهد کرد تا از این وضعیت برای تقویت نفوذ ترکیه در منطقه، کاهش نفوذ ایران و شاید استفاده از این وضعیت به عنوان اهرم در مذاکرات با روسیه در زمینه‌های دیگر منافع مشترک بهره ببرد.

به طور فوری‌تر، ترکیه سعی خواهد کرد خود را از تعداد زیادی پناهجوی سوری مستقر در ترکیه نجات دهد و نقش و نفوذ نیروهای دفاع مردمی (YPG) و دیگر گروه‌های کردی در سوریه که آن‌ها را مرتبط با حزب کارگران کردستان (PKK) می‌داند، تضعیف کند.

ویلیام کورتنی: کرملین ممکن است نگران این باشد که نفوذ ترکیه در سوریه به هزینه روسیه صورت بگیرد. ترکیه به شورشیان پیروز کمک کرده است. ترکیه هنوز عضو ارزشمندی در ناتو است و پایگاه هوایی مهمی از ایالات متحده را در خود جای داده است.

رژیم اسرائیل از رفتن بشار اسد خوشحال است اما ..

نگرانی‌های رژیم اسرائیل چیست و چگونه ممکن است تلاش کند بر آنچه در آینده رخ می‌دهد تأثیر بگذارد؟

رافائل کوهن: برای اسرائیل، سوال واقعاً این است که شیطان شناخته‌شده یا شیطان ناشناخته. اسرائیل سوریه تحت کنترل اسد را به عنوان یک دنباله‌رو از دشمن اصلی خود، ایران، می‌دید. در واقع، ایران با سلاح‌ها و مشاوران به رژیم اسد کمک می‌کرد. در نتیجه، اسرائیل از اینکه اسد رفته خوشحال است. اما سوال این است که بعد از آن چه خواهد شد؟

در حالی که احمد الشرع، رهبر کنونی هیات تحریر الشام، در آخرین اظهارات خود لحن معتدلی نسبت به اسرائیل اتخاذ کرده، رسانه‌های اسرائیلی ویدیوهایی از شورشیان نشان می‌دهند که وعده می‌دهند به سمت اورشلیم حرکت کنند. همچنین مهم است که به یاد داشته باشیم که تحریر الشام از القاعده ریشه گرفته است که قطعاً دوست اسرائیل نیست.

در مورد اینکه اسرائیل چگونه تلاش خواهد کرد تا آنچه در آینده رخ می‌دهد را شکل دهد، فکر می‌کنم دو مسیر را خواهیم دید. یکی از آن‌ها مسیر نظامی است: حملات هوایی برای از بین بردن ذخایر سلاح‌های شیمیایی اسد و دیگر تسلیحات با ارزش. اسرائیل همچنین برای کنترل کوهستان hermon در بلندی‌های جولان که بر اسرائیل مشرف است، تلاش کرده است تا یک منطقه حائل ایجاد کند.

حدس من این است که این اقدامات با دیپلماسی پشت‌پرده آرام همراه خواهد بود تا اسرائیل ببیند دولت جدید سوریه به چه سمتی خواهد رفت.

احتمال پذیرش تحریر الشام از سوی دولت ترامپ وجود دارد

رهبر هیات تحریر الشام، احمد الشرع (که به نام ابو محمد الجولانی نیز شناخته می‌شود) گفته است که او و سازمانش افراط‌گرایی را کنار گذاشته‌اند، اما او و گروهش همچنان توسط ایالات متحده به عنوان گروه‌های تروریستی شناخته می‌شوند. این برای تعامل ایالات متحده با یک دولت جدید در سوریه چه معنایی دارد؟

رافائل کوهن: این اولین باری نیست که گروه‌های تروریستی کنترل یک کشور را به دست می‌آورند و به حکومت تبدیل می‌شوند. در برخی موارد، ایالات متحده این دولت‌ها و رهبران آن‌ها را به رسمیت شناخته است؛ در برخی دیگر نه. دونالد ترامپ رئیس‌جمهور منتخب نیز رویکرد غیرمعمولی به دیپلماسی داشته است، از جمله تعامل با دشمنان ایالات متحده (مانند دیپلماسی با کره شمالی یا طالبان در دوران ریاست‌جمهوری اول). این غیرقابل تصور نیست که او رویکرد غیرمعمولی در اینجا اتخاذ کند. به نظر من، بیشتر بستگی دارد به اینکه تحریر الشام اکنون که در قدرت است چگونه رفتار خواهد کرد.

سود کمپ: تعیین شدن به عنوان یک سازمان تروریستی خارجی (FTO) عمدتاً "حمایت مادی یا منابع" را از گروه‌های تعیین‌شده محدود می‌کند. بنابراین، اگر تحریر الشام رهبر اصلی یک انتقال یا دولت جدید سوریه باشد، این ممکن است بر تعامل دیپلماتیک ایالات متحده یا ارائه کمک‌های خارجی تأثیر بگذارد. بریتانیا در ۹ دسامبر به طور عمومی اعلام کرد که در نظر دارد نام‌گذاری تروریستی HTS را بر اساس اقدامات این گروه در ماه‌های آینده بررسی کند. سابقه‌ای برای ایالات متحده وجود دارد که از فهرست سازمان‌های تروریستی خارجی یک گروه را حذف کند، اما بررسی این موضوع احتمالاً به رفتار HTS در ماه‌های آینده بستگی خواهد داشت.

برای درک پیوند تحریر الشام با القاعده و داعش به زمان نیاز است

ایالات متحده در روز یکشنبه حملات هوایی به اهداف داعش انجام داد. آیا نگرانی وجود دارد که شورشیانی که رژیم اسد را سرنگون کرده‌اند با داعش متحد شوند؟

سودکمپ: بعید است که تحریر الشام، داعش را به ائتلاف حکومتی خود بپذیرد. در حالی که تحریر الشام ریشه‌های تاریخی با داعش و القاعده دارد، جدایی از داعش در اوایل دهه ۲۰۱۰ با تنش‌های فراوانی همراه بود. تمرکز اصلی رهبر تحریر الشام، احمد الشرع، برای مبارزه بر روی آزادی سوریه از رژیم اسد بوده با هدف داشتن یک دولت اسلامی که البته از منظر تئوری مانند داعش نیست.

تنها زمان نشان خواهد داد که آیا هیات تحریر الشام و دولت جدید سوریه خودشان داعش را هدف قرار خواهند داد یا اینکه همچنان به نیروهای دموکراتیک کرد (AANES) و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) اجازه خواهند داد که با حمایت نظامی ایالات متحده به مبارزه با داعش ادامه دهند.

مسئله کلیدی دیگری که مرتبط با داعش است، شبه نظامیان مظنونی هستند که در زندان‌های تحت کنترل SDF باقی‌مانده‌اند و اعضای خانواده آن‌ها که در اردوگاه‌های پناهندگان در شمال‌شرق سوریه مستقر هستند. علیرغم تلاش‌ها برای بازگرداندن اعضای خانواده (اکثراً زنان و کودکان) به کشورهای خود، حدود ۴۵,۰۰۰ نفر در این اردوگاه‌ها باقی‌مانده‌اند که شامل سوری‌های جابه‌جا شده داخلی نیز می‌شود.

این افراد همچنان در معرض رادیکالیزه شدن و جذب داعش قرار دارند؛ داعش چندین تلاش برای فرار از زندان‌ها به منظور آزاد کردن مبارزان انجام داده است. بسیاری از این افراد برای پنج سال گذشته در وضعیت حقوقی نامشخصی قرار دارند که احتمالاً در آینده نزدیک حل نخواهد شد.

جولانی به دنبال ارائه تصویری متفاوت از خود است

برخی از سوری‌ها سال‌ها به رژیم اسد وفادار ماندند زیرا آن را به عنوان یک سد در برابر اسلام‌گرایان می‌دیدند. آیا تحریر الشام اسلام‌گرایانی سرسخت هستند؟ آیا دلیلی وجود دارد که فکر کنیم سوریه‌ای چندحزبی یا دموکراتیک در اینجا به وجود خواهد آمد؟

رافائل کوهن: این سؤال یک میلیون دلاری است. احمد الشرع کار خود را به عنوان یک وابسته به داعش شروع کرد قبل از اینکه عمداً تصویر خود را به یک شخصیت معتدل تغییر دهد. قابل توجه است که زمانی که الشرع در دمشق سخنرانی پیروزی خود را ارائه داد درباره آینده‌ای فراگیرتر صحبت کرد.

او همچنین به شکل متفاوتی لباس پوشید: نه عمامه یا کلاه شال‌دار که معمولاً در میان رهبران جهادگرایان دیده می‌شود—بلکه لباس سبز چریکی مشابه لباس‌های ولادیمیر زلنسکی و دیگر رهبران اوکراینی. با این حال، از تاریخ می‌دانیم که گروه‌ها وقتی در قدرت هستند، بسیار متفاوت از زمانی که در تلاش برای کسب قدرت‌اند رفتار می‌کنند (برای مثال، طالبان در مذاکرات وعده‌هایی داد که با نحوه اداره افغانستان هم‌خوانی ندارد). بنابراین باید منتظر ماند و دید.

سود کمپ: تحریر الشام و رهبر این گروه تلاش کرده‌اند تا خود را از داعش و القاعده دور کنند و یک دولت اسلامی معتدل‌تر را در طول حکمرانی خود در استان ادلب معرفی کنند. با این حال، تحریر الشام بر حفظ کنترل بر ساختارهای چندحزبی یا دموکراتیک که دولت‌های غربی آن‌ها را به رسمیت می‌شناسند، تمرکز کرده است.

الشرع احتمالاً به اهمیت تأکید بر اعتدال و شناخت تنوع قومی و مذهبی سوریه در این مقطع زمانی آگاه است. با این حال، احتمالاً در بلندمدت، آن‌ها به دنبال جامعه و دولتی خواهند بود که سبک حکومتی فعلی‌شان را منعکس کند.

تحولات سوریه همزمان یک فرصت و یک تهدید است

سایر تأثیرات برای منافع ایالات متحده در منطقه چیست؟

سودکمپ: منطقه همچنان در یک تقاطع جهانی اقتصادی و استراتژیک قرار دارد. با این حال، محیط‌های سیاسی، اجتماعی و امنیتی از زمان ۱۱ سپتامبر، بهار عربی ۲۰۱۱ و حتی حمله حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تغییرات زیادی کرده‌اند. این لحظه‌ای کلیدی برای سیاست‌گذاران ایالات متحده است تا اهداف و مقاصد کشور را در منطقه بررسی کنند، فراتر از آنچه که معمولاً در تغییر دولت‌ها اتفاق می‌افتد.

ویلیام کورتنی: اثرات زیادی خواهد داشت. روسیه احتمالاً کمتر قادر خواهد بود که به منافع ایالات متحده در خاورمیانه چالش وارد کند، همان‌طور که در جنگ یوم کیپور ۱۹۷۳ انجام داد. حضور دریایی روسیه در منطقه حساس شرق مدیترانه احتمالاً کاهش خواهد یافت.

رافائل کوهِن: دولت‌های اوباما، ترامپ و بایدن همگی به شکل‌های مختلف خواسته‌اند که از خاورمیانه دست بکشند، و هر بار که این اتفاق افتاده، دینامیک‌های منطقه‌ای ایالات متحده را دوباره به درون کشیده است. سقوط ناگهانی رژیم اسد تنها آخرین نمونه از این است که چقدر دینامیک‌های سیاسی و امنیتی منطقه شکننده هستند. استراتژی دفاعی ایالات متحده در آینده باید این واقعیت را منعکس کند.

آن ماری دیلی: از زمان قیام اولیه سوریه در ۲۰۱۱، ترکیه همیشه ناراضی بوده که ناتو تهدید تروریسم علیه ترکیه را جدی نگرفته است. علاوه بر این، حمایت ایالات متحده از YPG کردها، روابط ایالات متحده با ترکیه را تحت فشار قرار داده است. وضعیت کنونی خطرناک در سوریه هم پر از خطر است و هم فرصت؛ خطر این که سوریه به پناهگاهی برای تروریسم تبدیل شود در حالی که در یک قدمی ناتو است و فرصت این که روابط ایالات متحده و ناتو با ترکیه را بهبود بخشیده و از موقعیت نسبی خوب به وجود آمده برای تعامل با ایران و بازنگری وضعیت نیروهای نظامی و ماموریت های ایالات متحده در خاورمیانه استفاده کنیم.

ایالات متحده باید با ترکیه و از طریق ناتو همکاری کند تا رویکردی پایدار و بلندمدت برای خاورمیانه تعریف کند، نه تنها یک رویکرد که بر اساس مقابله با تهدیدات خاص در مکان‌های خاص باشد بدون در نظر گرفتن نگرانی‌های جغرافیای سیاسی گسترده‌تر.