برای فهم مسائل سوریه پسا اسد و پیش­ بینی آینده آن لازم است اولا رویکرد کلیشه ای غالب در این روزها کنار گذاشته شود؛ مبنی بر اینکه یگانه سوپرمن این میدان جولانی و نیروهای تحریر الشام هستند. طبعا این رویکرد قالبی برخی رسانه ها که حتی گاهی قادر به تفکیک و تمایز بین تحریر الشام و احرار الشام نیستند باعث القای داده­های غلط به مفسرین و حتی مؤثرین داخل کشور می­ شود.

دوما باید از خطای شناختی و تعمیم شناخت گذشته به امروز خودداری کنیم. صرفا شناخت سال های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ از سیاهه و مواضع گروه های فعال در سوریه امروز گره گشا نخواهد بود و چه بسا ما را به خطای راهبردی و بیراهه رهنمون سازد.

سوما نباید تسلیم بازویژندسازی (ریبرندینگ) رسانه ها درباره گروهها و اشخاص شد و صبغه و سبقه شان نباید از نظر محو شود گرچه طبیعتا باید به تطور و تحول و حتی تدلیس آن ها هم توجه کنیم و از این رهگذر بتوانیم ابتدا با چه پدیده های پیچیده و در هم تنیده ای مواجه هستیم و بعد برای آنها نسخه راهبردی و عملیاتی پیچیده شود و یا تحلیل و پیش بینی ارائه دهیم. چرا که آن سلفیسم تکفیری که راهبردهای نکایه، توحش، تمکین، انهاک و النصر بالرعب را بکار می برد امروز لباس تاکتیکال پوشیده، با ساعت هوشمند و ادبیات غیر خلافتی همه راهبردهای قبلی را نهی و نفی می کند بنابراین نه کارنامه دیروزش و نه ادعای امروزش هیچ یک به تنهایی نمی توانند ملاک شناخت باشند بلکه این برساخته ها را باید با میدان سنجید.

گروه های رقیب و موثر در صحنه سوریه
با مقدمه فوق شاید بتوان بیش از ۶۰ گروه مختلف را هم اینک نام برد که عِده و عُده و ادعایی برای خودشان دارند اما برای اینکه از تشویش ذهنی ناشی از تشابه اسامی این گروه ها اجتناب شود به چهار دسته عمده و مؤثری که در این ایام با آن ها مواجهیم و هر کدام به انحایی علیه نظام اسد جنگیده اند در این یادداشت پرداخته می شود:


۱- جیش الوطنی که از پیکره ارتش آزاد شامل دو جبهه یعنی جنبش آزادسازی و سازندگی و همچنین جبهه ملی برای آزادی تشکیل شده است و در این روزها اتاق عملیات فجر آزادی را شکل داد و ماموریت ابلاغیش هم تسلط بر بزرگراه مواصلاتی M۴ و انقطاع مرکز با شرق و مسیر شرق و غرب سوریه بود. گروههای ذیل این دسته با ترکیه روابط تنگاتنگی دارند و گردان های سلطان مراد و سلطان سلیمان شاه و صقور الشام و احرار الشام و جیش النصر و جیش الاحرار و چندین گروه دیگر در این دسته اول قرار می گیرند.

۲- هیئت تحریر الشام امروز پر سروصدا ترین گروهی است که اتاق عملیات فتح المبین را شکل داد و فرماندهش احمد الشرع یا همان ابومحمد جولانی مشهور است و طیفی از عناصر چند ملیتی را گردهم آورده است. جوان ۴۲ ساله ای که زمانی مقابل ابوبکر بغدادی ایستاد و داعش را بدون «ش» شام می خواست و فایل صوتی آن زمان بغدادی درباره حکومت شان بر شام را نقض و نهی کرد و در نتیجه بسیار از یکدیگر کشتند و همان باعث شد حتی از جریان مادر یعنی القاعده هم با جبهه النصره عبور کند و بعد از آن با گذر از ایدئولوگ هایی همانند ابوبصیر الطرطوسی، ابوالمنذر الشنقیتی؛ فتح الشام را شکل داد و سپس با اتکا بر یک عملگرایی خاصِ سلفی از آن هم گذر کرد و با نسخه های تلطیف شده تر عناصر سلفی، هیئت تحریر الشام را شکل داد و تحریر الشام را هم با عبور از فتاوی عبدالله المحیسنی، ابومالک التلی و ابویقظان المصری به یک ویراست سازگارتر ارتقا داد و از این بابت اطمینان خاطر ترکیه و قطر را جلب کرد که هراس انگیز نخواهد بود و کارآموزی حکمرانی را هم با حکومت در ادلب طی کرد. جولانی امروز طیفی از لوا الحق و انصارالدین و انصارالتوحید تا گروه نورالدین زنکی و جیش العزه و جیش السنه و چند گروه دیگر را نمایندگی و فرماندهی می کند.


۳- نیروهای سوریه دموکراتیک (قسد) با محوریت PYD (حزب اتحاد دموکراتیک از اقمار پ.ک.ک) که ده سال است در شمال و شمال شرق سوریه تشکیلات خودگردان اعلام کرده و بر اساس آموزه های PKK در این ناحیه از سوریه ۳ کانتون و یک منطقه به صورت کنفدراسیون مشخص کرده و در چندین مرحله با تمامی گروه های ذکر شده در دو دسته قبلی و دولت ترکیه و داعش جنگیده و در روزهای گذشته در منبج هم با تحریر شام و جیش الوطنی درگیر شده است که البته فعلا آتش بس اعلام شده و در نتیجه مذاکره قسد با دو گروه مذکور بواسطه آمریکاییها، نیروهای کُرد از مناطق درگیر با تحریر الشام و جیش الوطنی عقب نشینی کرده و حتی پرچم سه ستاره اپوزیسیون نظام سابق سوریه را هم به اهتزاز درآورده و بر توافق و مذاکره با این گروههای مورد حمایت ترکیه تأکید کردهاند اما شرایط آتشبس شکننده و آتش زیر خاکستر را به خوبی نشان میدهد. برخلاف تصور غالب، قسد صرفا محدود به کردها نیست و تعدادی از عربها در کنار تعدادی از سریانیها، بخشی از آشوریها و حتی ترکمنها در این ائتلاف هستند. گرچه پیش بینی می شود در شرایط کنونی این گروههای قومی خصوصا عربها از قسد خارج شده و به گروههای متصرف دمشق بپیوندند. با این وجود ائتلاف رقیب قسد هم در داخل جامعه کردهای سوریه از سالیان قبل شکل گرفته که متشکل از چندین گروه کردی از جمله حزب دموکرات کردستان سوریه (PDK-S) است و تحت عنوان شورای میهنی کردستان سوریه (ENKS) فعالیت میکند و با حزب دموکرات کردستان عراق یعنی حزب بارزانی پیوند دارد که در تقابل با PYD و به طور کلی قسد فعالیت می کند و قسد هم در مقابل آنها سالهاست گروهی تحت عنوان احزاب اتحاد میهنی کُرد (PYNK) متشکل از چندین حزب از جمله حزب دموکرات کردی در سوریه (P.D.K.S) سازماندهی کرده است و اخیرا هم با میانجیگری فرانسه و آمریکا این گروهها در حال مذاکره کُردی-کُردی هستند.

۴-در جنوب و جنوب غرب سوریه هم فرماندهی جنوب شکل گرفته که متشکل از گروههای دروزی مثل نیروهای شیخ الکرامه، جنبش رجال الکرامه و لوا الجبل و اتحادیه آزاد حوران است که نسبتی با سه دسته مذکور ندارند و آن ها هم غالبا مسلحین معطوف به گروه اقلیت دروزی در سوریه هستند که البته از قرار معلوم رژیم صهیونی هم امید زیادی فعلا به آن ناحیه از سوریه و گروه قومی-مذهبی مذکور دارد به طوریکه اشغال ۲۰۰ کیلومتر مربع سوریه هم بیشتر بواسطه اتکای به این گروهها در حال و آینده است.

امکان یا امتناع توافق در سوریه
شاید برخی گمان کنند مرحله جولان سلاح های سرگردان سپری شده و جولانی روتوش شده این روزها خواهد توانست بر سوریه مسلط شود و به جای سرب داغ، صندوق رأی تصمیم گیر خواهد بود. این نوع تحلیل مسئله در هم تنیده و پیچیده و پر چالش سوریه یک ساده سازی بیش نیست. گروههایی که عمدتا از یکدیگر دهها و حتی صدها تن کشتهاند حتما در شرایط فقدان اقتدار مرکزی در دمشق به آسانی راضی نمی شوند. به طور خاص در میان گروههای سلفی و مورد حمایت ترکیه تنوع مشرب فکری و کثرت افراد بلند پرواز چشمگیر است.

بنابراین ندای «انا رجل و انا سید الرئیس» جای «لا ادراس و لا تدریس قبل اسقاط الرئیس» سالیان گذشته سلفی ها را خواهد گرفت و توافق بسیار بعید و سخت به نظر می آید. یکی از جبهه های محتاج توافق، جبهه قسد است که در شمال و شمال شرق سوریه ژئوپلیتیک شکنندهای در اختیار دارد و بواسطه تغییرات دموگرافی بخشی از جمعیت حامیانش در طی سالیان در طول ۸۰۰ کیلومتر و عمق ۵ تا ۲۰ کیلومتری پراکنده شده است. ترکیب قومی منطقه هم اجازه اتکای به سیاست هویت مشخص را نمیدهد و از طرفی هم شعار برادری خلق ها در شرایط حضور گروههای تکفیری و همچنین با استناد به سیاستهای قومگرایانه مسئولان قسد در حومه دیرالزور و درگیریهای سال گذشته، دشوار است ما به ازای عینی پیدا کند و توافق را شکل دهد. خصوصا که یکی از پیش شرطهای ترکیه به عنوان پدر خوانده گروههای متصرف دمشق، اخراج عناصر پ.ک.ک از قلمرو قسد و قطع ارتباط با پ.ک.ک است و اساسا این پیش شرط قابل اجرا نیست و ارتباط PKK به عنوان معاند ترکیه با PYD سوریه، علاوه بر هم تباری قومی و همسانی ایدئولوژی از نوع ارتباط تشکیلاتی و اشتراک نیروی انسانی و ارتباط عموم و خصوص مطلق است و تباین در آن ممکن نیست. بنابراین در چنین شرایطی توافق و اجماع در سوریه با امتناع مواجه میشود.

سناریوی پیشاروی سوریه

واقعیات میدانی در سوریه و تجارب منطقه نشان می دهد که بیدار شدن اژدهای تکفیر مرحله بعدی است و احتمال بازگشت نیروهای زمان پریش کنونی به تنظیمات کارخانه بسیار زیاد است و در این بازار شام؛ متاع بی ثباتی و دست به دست شدن سرزمین شام رایج خواهد شد. احتمال توسعه طلبی بیشتر رژیم صهیونی هم جدی است که زمینه ساز اشغالگری بیشتر سرزمین های عربی و اسلامی در چارچوب ایدئولوژی توسعه طلبی این رژیم و استراتژی کریدور داوود خواهد بود. همچنین از یک سو احتمال بازیابی روابط قبلی کشورهای منطقه با گروههای متنوع ذکر شده در سوریه هم برای کاهش مزیت ها و منابع رقبا و همچنین موازنه تهدید در این میان جدی تر می شود. به طوریکه امارات متحده عربی و عربستان سعودی هم از انفعال خارج و در مقابل ترکیه و قطر وارد عمل می شوند.

از سوی دیگر در صورت عدم مهار و کنترل منازعات، احتمال تسری درگیری از منطقه پیرامونی به عمق خاک عراق و ترکیه وجود دارد. خصوصا همسایه شمالی سوریه با تبعات این مسئله روبرو خواهد شد. به طوریکه هم مجموعه ای متنوع از گروه ها باید کماکان توسط ترکیه تغذیه شوند که منابع ترکیه اجازه تداوم این بذل و بخشش را نمی دهد و هم برنامه تغییر دموگرافی شمال سوریه و ایجاد منطقه حائل که سالهاست توسط ترکیه طرح شده است برای PYD به عنوان شعبه ای از PKK این بار حکم مرگ و زندگی را پیدا می کند و با این وجود احتمال تنش زایی در ترکیه هم بالا خواهد رفت.

همچنین احتمال رها سازی حدود ۳۰ هزار نیرو و خانوادههای داعشی در اردوگاههای تحت کنترل قسد خصوصا کمپ الهول تهدیدی جدی برای عراق، اردن، ترکیه و خود سوریه هم خواهد بود.
از طرف دیگر به رغم سکوت و انفعال تحریر الشام و جیش الوطنی در مقابل اشغالگری رژیم صهیونی پیش بینی بر این است برخی از عناصر غیرسوری داخل همین دو جبهه که در چارچوب سایر گروهها قبلا فعالیت می کردند و مثلا عضو جند الاقصی بودند در آینده نه چندان دور به بازیابی ایدئولوژیک و بازآرایی استراتژی بپردازند و رژیم صهیونی را هدف قرار دهند.

پیشنهادات راهبردی
نسخه بهینه و پیشنهادی برای جمهوری اسلامی ایران علی رغم خروج از دروازههای دمشق، در حال حاضر به دلیل چالشها و فرصتهای توأمان پیشرو در سوریه و با توجه به تنوعات گروههای قومی و مذهبی و تکثر بازیگران غیرسازنده در این کشور؛ برخلاف توصیههای صبر انفعالی تا زمان عادی سازی، دقیقا گشایش فوری پنجرههای دیپلماسی غیررسمی با گروههای فروملی در سوریه بر مبنای عملگرایی است.

راهبرد پیشنهادی ضمن لزوم کنشگری، تنوع بخشی رویکردی به عرصههای کنشگری هم است به طوریکه در کنار روابط با اقلیت شیعه با گروههای مختلف عرب و کُرد هم ارتباط برقرار شود تا از این رهگذر در تنازعات احتمالی سوریه، تهدیدات مدیریت شوند و ضمن موازنه تهدید با بازیگران غیرسازنده تحولات سوریه، ابتکار عمل برای حفظ و تعمیق مقاومت در این ناحیه از دست نرود. طیفی شامل واسطههای احتمالی؛ از اتحادیه میهنی کردستان عراق تا گروههای مقاومت فلسطین برای گشایش پنجرههای دیپلماسی غیررسمی با گروههای مؤثر در میدان سوریه وجود دارند که میتوانند نقش آفرینی و واسطهگری اولیه کنند.

* کارشناس مسائل منطقه


انتشار مطالب در باشگاه نخبگان ایرنا به منظور تبادل آرا و نظرات گوناگون جامعه است و الزاما به معنای تأیید کامل محتوای آن نیست. ایرنا آمادگی انتشار نقد و بررسی دیدگاه‌های منتشر شده را دارد.