به گزارش ایرنا، گرامیداشت برخی از آیین ها و آداب رسوم در بین هر ملتی ریشه تاریخی و فرهنگی دارد و جلوهایی از باورهایی کهن فرهنگ ملتها را به نمایش می گذارد و هویت آن جامعه را شکل داده و به نمایش میگذارد، برخی از این آیینها مانند شب چله قدمتی دیرینه دارد و پیشینه آیینهای طولانیترین شب سال به هفت هزار سال پیش بازمیگردد.
واژه یلدا توسط سرایندگان و نویسندگان پارسی گویی همچون عنصری، مولوی، حافظ، سعدی، عطار، ناصرخسرو، صائب و مسعود سعد سلمان، در اشعار نغز و شیوا به کار رفته شده است و سعدی شیرین سخن در یکی از سروده هایش به این سنت توجه کرده و هم از دو آیین و جشن ایرانی نام برده است، این شاعر بزرگ سروده است:
نظر به روی تو هر بامداد، نوروزی است
شب فراق تو هر گه که هست، یلدایی است
جشن یلدا یکی از کهن ترین آیینهای سنتی در باور ایرانیان باستان بوده و حامل نمایش دقیق و ماندگاری از غنای فرهنگ و آداب و سنن آنها است، از آیینهای رایج و مرسوم شب یلدا که در استان یزد رواج داشته و بعضا هنوز هم دارد، آتش روشن کردن، قصه گویی ریش سفیدان و بزرگان، خوردن تنقلات و تفآلی بر حافظ را میتوان نام برد.
شب یلدا ، فقط یک دقیقه از شبهای دیگر سال بلندتر است؛ اما همین یک دقیقه باعث شده تا ایرانیان در سراسر کشور با برگزاری آیین و رسوم متنوع و گوناگون این شب به یادماندنی را با گرمای کانون خانوادهها و دورهمیهای شاد به یادماندنی کنند.
آیینهای یلدایی که در یزد از این شب بهعنوان «شب چله» یا «شو چله» یاد میشود، سابقه دیرینهای دارد، همان گونه که در شهرهای مختلف سنت های گوناگونی برای شب یلدا وجود دارد مردم استان یزد نیز در این شب به دور هم جمع می شوند تا خاطره انگیزترین شب سال را رقم بزنند.
در استان یزد نیز مانند شهرهای دیگر کشورمان آداب و رسوم خاص برای شب یلدا وجود دارد، افراد یک فامیل معمولا در این شب در خانه یکی از بزرگان جمع میشوند و به خواندن قرآن و حافظ میپردازند و در خانه بعضی از خانوادههای یزدی هم موسیقی سنتی نواخته میشود.
مردم استان یزد با شاهنامه خوانی، قصه گویی ، خوردن میوه های پاییزی و مرکبات، تفال به حافظ و فال کوزه، شب یلدا را تا دیروقت در کنار هم سپری می کنند، اگرچه در سالهای اخیر در برخی از خانوادهها ، آیینهای یلدا رنگ بوی گذشته خود را از دست داده است اما هنوز هم بهانهی خوبی است تا همه اعضای خانواده فارغ از مشکلات دور هم جمع شوند و به لحظاتی را همراه با شادابی و نشاط بگذرانند.
یزدیها از گذشته، میوههای تابستان و پاییز را به نحوی نگهداری میکردند که در شبهای طولانی زمستان مصرف کنند، مثلاً مقدار زیادی از محصول انار خود را در خاک دفن میکردند تا تازه بماند و در طول زمستان بتوانند از آن استفاده کنند و اینگونه انار بهعنوان یکی از میوههای شب یلدا شناخته شده و یا هندوانه که امروز پای ثابت سفرههای یلدایی شده است نیز به عنوان یک محصول تابستانی با روشهای مختلف برای این شب نگهداری می شود.
برخی از آیین ویژه شب یلدا که از دیرباز در یزد رواج داشته و هنوز هم برگزار میشود به شرح ذیل است:
پختن آش "شولی"
تاریخچه پخت آش شولی در یزد بسیار کهن است اما تاریخ مدونی برای آن وجود ندارد و بنا بر اطلاعات تاریخی موجود، قدمتی حداقل ۵۰۰ ساله برای شولی یزدی برآورد شده است؛ شولی یزدی از غذاهای سنتی مردم استان است که طبق سنت گذشته در شب یلدا بوی آن از هر خانه به مشام می رسد.
آش شولی از غذاهای مورد علاقه مردم یزد که سبزی خاص این آش(اسفناج، شوید،برگ چغندر و نعناع خشک) است و سرکه نیز از مهم ترین مواد تشکیل دهنده این آش سنتی محسوب می شود.
انار و هندوانه، خوراکیهای شب یلدا
در اغلب مناطق یزد مردم همچون سایر مناطق کشور، شب چله یا همان شب یلدا را در منزل یکی از بزرگترها میگذرانند اما برای این که به صاحبخانه برای خرید خوراکیهای مخصوص این شب فشار اقتصادی وارد نشود، هر یک از مهمانان خرید یکی از این خوراکیها را برعهده میگیرند و صاحبخانه اغلب به پخت شام میپردازد.
در مناطق مختلف استان یزد همچون مناطق دیگر کشور، خوراکیهای خاصی در این شب مرسوم است از جمله انار، هندوانه، پرتقال، نارنگی، خرمالو و دیگر میوههایی که بعضا به صورت خشک شده مورد استفاده قرار می گیرد اما انار و هندوانه پای ثابت مهمانیهای شب یلدا مردم این استان است.
انواع آجیل و میوههای خشک و برگههای زردآلود و هلو، نخودچی و کشمش نیز در سفرههای شب یلدای مردم منطقه کویر وجود دارد.
خنچه برون
در شب یلدا آیینهای ویژه دیگری در بین مردمان استان یزد رواج دارد این شب برای عروسهایی که به قول یزدیها زیرعقد هستند، شب خوب و شادمانی است.
معمولا در شب یلدا، عروسهایی که هنوز به خانه بخت نرفته و در عقد داماد و در منزل پدری هستند، به خوبی از سوی خانواده همسرش پذیرایی میشوند و رسم خنچه برون اگرچه کمرنگتر شده و مانند گذشته برگزار نمی شود اما در هر حال هنوز یکی از رسوم به جای مانده از روزگاران قدیم است.
خانواده داماد که یزدیها اصطلاحا به آنها «دامادونیها» میگویند، در شب یلدا چندین سینی بزرگ را خنچه بندی میکنند و انواع خوراکیهای مرسوم در شب چله را در آن میچینند و به خانه عروس میبرند.
در گذشته این سینیها که کف آن با پارچه ترمه تزئین میشد، شامل یک سینی انار و هندوانه و سایر میوههای یلدایی، یک سینی شیرینی و آجیلهای شب یلدا و یک سینی هدایا است که به عروس تحویل می دهند.
فال کوزه
این رسم در گذشته بسیار بیشتر از امروز رواج داشت و چنین رسمی به" شکل فالگوش ایستادن دوشیزگان" در برخی نواحی یزد رایج است که البته مخصوص شب یلدا نیست بلکه در روزگاران گذشته در مراسم میمهانی و جشن های عمومی و خانوادگی اجرا می شود.
مردم استان یزد با شاهنامه خوانی، قصه گویی، خوردن میوههای پاییزی و مرکبات، تفال به حافظ و فال کوزه، شب یلدا را سپری میکنند.
فال کوزه بدین صورت است که دختر نابالغی کوزه خالی یا پر از آب را دور مجلس می چرخاند و هر کس به نیتی که دارد نشانه ای در آن می اندازد این کوزه را در خانه ای که دارای درخت مورد است، برده و روی آن پارچه سبز و آیینه ای قرار می دهند و زیر درخت مورد می گذارند، عصر روز بعد دختر کوزه را برمیدارد و در سکوت به داخل اتاق میبرد، همگی گرد این کوزه مینشینند و فال گرفتن آغاز می شود و هرکس شعری می خواند و آن دختر دست در کوزه می کند و هر دفعه شیئی بیرون را از داخل کوزه بیرون می آورد .
صاحب آن شیئی نیت خود را با شعری که خوانده شده تطبیق می کند اگر مفهوم ترانه خوب است آن را به فال نیک می گیرد و معتقد است بدون تردید به مراد دلش میرسد و اگر مفهوم شعر چندان خوشایند نیست ، معتقد است که به مرادش نمی رسد و در این مراسم آش رشته هم پخت میشود.
فلسفه شب یلدا از نگاه پژوهشگران
حسین مسرت و صدیقه رمضانخانی از نویسندگان، محققان و پژوهشگران استان یزد هستند که در مورد فرهنگ عامه و باورهای مردم استان یزد پژوهشهای متعددی را انجام دادهاند با این پژوهشگران در آستانه شب یلدا برای آشنایی بیشتر با باورهای مردم دارالعباده هم صحبت شدیم.
آداب و رسوم مردم استان یزد در شب یلدا
مسرت یلدا به معنای تولد خورشید و یکی از ایامهای ویژۀ در فرهنگ کهن یزدیها بیان کرد و گفت: از آنجا که شب یلدا بهعنوان نماد پلیدی در مردم رایج بوده است، ایرانیان باستان در این شب، گرد هم میآمدند تا پلیدهای شب را از بین ببرند.
وی ادامه داد: یلدا که در یزد از آن به عنوان «شب چله» یا «شو چله» یاد میشود ، کهنترین یادگار از رسوم مردم ایران باستان است و یزدیها سابقۀ دیرینهای در برپایی آیین این شب به یادماندنی دارند.
مسرت تصریح کرد: تغییر نام این جشن و دورهمی از چله به یلدا تغییری ناشی از گذر زمان است ،شب چلّه آن گونه جشن نبود، بهانهای برای دورهمی بود و جشن واژهای تعریفشده برای خواص و طبقات اجتماعی مرفه محسوب میشد.
وی ادامه داد: فلسفه برگزاری آیین یلدا در ایران، ریشه در پیشه و کسب و کار و نیاز زیستی مردم کهن دارد و از آنجا که بیشتر مردم در گذشته کشاورز و دامدار بودند، زمستان، موسم آسایششان بود، بنابراین بازپسین روزهای پاییزی و ورود به زمستان را به شیوه خود گرامی میداشتند و با افروختن آتش و گردهمایی، شب سرد دراز و رازآلود را گرما میبخشیدند، در آن شبها مردم خوراکیهای سادهای را سر سفره میآوردند که سپس این آیینها تبدیل به سنت شد.
این محقق یادآور شد: مردم استان یزد همانند دیگر مناطق کشور میوههای تابستان و پاییز را به نحوی نگهداری میکردند که در شبهای طولانی زمستان مصرف کنند مثلاً یزدیها مقدار زیادی از انار را در خاک دفن میکردند تا تازه بماند و در طول زمستان بتوانند از آن استفاده کنند و این گونه شد که انار به عنوان یکی از میوههای شب یلدا شناخته شد یا هندوانه که امروز پای ثابت سفرههای یلدایی شده است.
مسرت تصریح کرد: انار، هندوانه، ازگیل، به، پرتقال، نارنگی و خرمالو از میوههایی که یزدیها در شب چله از آن تناول میکنند و انواع آجیل و میوههای خشک و برگههای زردآلود و هلو، نخودچی و کشمش نیز در سفرههای شب یلدا مردم این استان خودنمایی میکند و در بیشتر مناطق یزد شب چله را در منزل یکی از بزرگ ترها میگذرانند و در گذشته همه زیر کرسی جمع میشدند و این شب را به خوشی و خرمی سپری می کردند.
وی اضافه کرد: شام شب چله نیز در بسیاری از نقاط استان یزد، شولی یزدی و فسنجان است و با توجّه به اینکه شولی آشی با طبع خنک است، گرمی فسنجان را میگیرد به خاطر تناول این همه آجیلهای گرم، خوردن شولی نه تنها در شب یلدا بلکه در ایّام نوروز نیز به یک سنت در یزد تبدیل شده است.
مسرت خنچه برون را از دیگر رسوم مردم استان یزد بیان کرد و گفت: این رسم ساده و زیبا به یک رسم تشریفاتی در حد سفره عقد تبدیل شده است، خانواده داماد که یزدیها اصطلاحا به آنها «دامادونیها» میگویند ، سینیهایی پر از خوراکی و هدایای گران قیمت برای عروس و خانواده آن میبرند.
وی در پایان اظهار داشت: در گذشته کرسی نقل در خانه همه یزدی ها بود و گرداگرد آن جمع میشدند و با خاطرات قدیمیترها و گاه حافظ خوانی و شاهنامه خوانی، دیو سیاه شب را به پگاه میرساندند، امّا امروز خبری از کرسی نیست.
صدیقه رمضانخانی دیگر محقق استان یزد در پاسخ به این سوال که یلدا در گذشته در دیار کهن یزد چگونه برگزار می شد؟ ابتدا این چند بیت شعر را خواند:
بر سر آنم که گر ز دست برآید
دست به کاری زنم که غصه سر آید
خلوت دل نیست جای صحبت اضداد
دیو چو بیرون رود فرشته درآید
صحبت حکام ظلمت شب یلداست
نور زخورشید جوی بو که برآید
وی گفت: ایران با قدمت چند هزار ساله دارای فرهنگ و تمدن بسیار غنی و ریشه دار است و یکی از مناطقی که این اصالت و فرهنگ غنی را حفظ کرده یزد است، ابعاد فرهنگی این استان به میراث ملموس و ناملموس تقسیم می شود که آثار ملموس مانند بناها و مکانهای تاریخی، آثار تاریخی، مجسمهها، بازار، مساجد، آب انبارها و کاروانسرها، موزه ها و آثار ناملموس نیز شامل سنتها، آداب و رسوم و روشها، گویش و آیین ملی و مذهبی است که در طول سال شمسی و قمری برگزار می شوند و همه جزیی از فرهنگ غنی یزد به شمار میآیند، این فرهنگ هویت و شناسنامه تاریخی ماست که باید به آن بالید، می توان از این استان به عنوان دیار میراث تاریخی یاد کرد.
رمضانخانی در خصوص شب یلدا یادآور شد: گفته می شود که یلدا یک واژه سریانی و به معنی تولد، میلاد و زایش است ، زایش خورشید و افزونی نور خورشید، زبان سریانی از گویش های زبان آرامی است که روزگاری بس طولانی در بخشی خاورمیانه و در بین مسیحیت و آشور رایج بوده و آنچه مسلم است این زبان ایرانی نبوده و در زمان هخامنشیان به تدریج در بین ایرانیان رواج یافته است.
وی ادامه داد: در گذشته واژه یلدا کاربرد نداشت و به جای آن، شب چله گفته می شد از این نظر که اول ماه دی روشنایی روز بیشتر میشده و تا دهم بهمن چله بزرگ یا چله زمستانی و از دهم بهمن تا اول اسفندماه که ۲۰ روز بود چله کوچک گفته می شد.
این محقق یادآور شد: براساس کاووش های باستانشناسی گفته می شود تاریخ شب یلدا هفت هزار ساله است اما رسیمت یافتن آن در ایران به حکومت هخامنشی و پادشاهی داریوش برمی گردد، در باور گذشتگان چیزی که در زندگی مردم سودمند و سبب آرامش و آسایس بود متعلق به خدواند دانا و توانمند و آنچه که زشتی، تیرگی، نفرت، وحشت و جنگ بود، را نشانهای از اهریمن می دانستند و چون در شب یلدا تاریکی شب غلبه داشت، معتقد بودند اهریمن بر دنیا و طبیعت تسلط یافته، بنابر این آتش برمیافروختند و دور تا دور آن میچرخیدند و به این رسم "آتشان "میگفتند و نمیگذاشتند این آتش خاموش شود زیرا این کار را گناه بزرگی می دانستند، بعدها آتش وارد خانه شد و آن را نماد نور، خورشید، روز و در منقل ها و زیرکرسی ها قرار می دادند.
رمضانخانی افزود: آیینهای شب یلدا قبلا در استان یزد در خانه های سنتی که دارای اتاق های بزرگی به نام سه دری، پنج دری و هفت دری که مخصوصا مهمانان بود، برگزار می شد، این اتاق ها برای برگزاری جشن شب چله آراسته می شدند، منقل پر از آتش می شد و بر کرسی لحاف بزرگی از جنس مخمل، ترمه و زری که بافت همه آنها بافت شهر یزد بود، پهن می شد و در این شب مادربزرگ ، پدربزرگ با بزرگترهای فامیل از کوچک و بزرگ به این مراسم دعوت می شدند و با لباس های از جنس دست بافته های شهر یزد خود را برای مراسم آراسته می کردند.
وی شعرخوانی ، قصه گویی، شاهنامه خوانی، نقالی، خواندن اشعار بوستان و گلستان سعدی شیرین سخن و تفال به دیوان حافظ را از آیین های این شب عنوان کرد و گفت برای تفال به حافظ معمولا این عبارت را میخوانند:
" ای خواجه حافظ شیرازی، تو کاشف هر رازی، من طالب یک فالم، تا تو نظر اندازی، به حق شاخ نباتی که مینازی از سر و راز من بگو " و بدین تریبت فال را آغاز میکردند.
رمضانخانی گفت: در این بین بزرگترها به کودکان و بچهها هدیه میدادند و همچنین به نوعروسان و نودامادان نیز از طرف بزرگان هدیه ای پیش کش می شد که اصظلاحا به آن "جشنی " می گفتند.
شب یلدا قبلا در استان یزد در خانههای سنتی ، که دارای اتاقهای بزرگی به نام سه دری، پنج دری و هفت دری که مخصوصا مهمانان بود، برگزار می شد، این اتاق ها برای برگزاری جشن شب چله آراسته می شدنداین محقق یزدی ادامه داد: در خان یلدایی میوه های که به رنگ خورشید مانند مرکبات، خرمالو هر میوه ای که به رنگ قرمز به نشانه آتش و روز و روشنایی بود گذاشته می شد از جمله انار نیز که نمادی از آتشدان بود و دانه آن هم نماد باروری، رزق، فراوانی، برکت و تولد نسل است، در خنچه عروس وجود داشت، به جز انار و میوه های دیگر ، گلابدان هم بود که مهمان ها با گلاب عطرآگین خود را خوشبو می کردند و در مراسم حاضر می شدند .
رمضانخانی تصریح کرد: البته هندوانه قرمز که سنبل آتش و سرخیاش هم نمادی از خورشید و یادآور گرما و حرارات تابستان بود، در خان یلدایی می گذاشتند، برای همین در تابستان هندوانههایی را در زیرزمینهای خنک، روی ریگ های فروان برای جشن یلدا نگهداری میکردند و معتقد بودند که هر کس هندوانه بخورد؛ در سراسر زمستان از بیماری و سرما در امان خواهند ماند.
وی یادآور شد: مهمترین چیزی که بر سر خوان یلدایی گذاشته میشد آجیل مشکل گشا بود که از تقدس و حرمت بسیاری زیادی برخوردار بود و از هفت مغزینه تشکیل شده بود و عدد هفت در باور مردم عدد مقدسی است، پسته، بادام، فندق و گردو از جمله مغزهای این آجیل بود که توسط زنان پاکدامن و نیک سیرت و با وضو تمیز و آماده می شد و قصه ای هم بر آجیل خوانده می شد بنام قصه" پیر خارکن" که در واقع توسل بر حضرت علی (ع) بود و اضافههای این آجیل بر آب روان ریخته می شود و مغزینه ها برسر سفره چله گذاشته می شد.
رمضانخانی اضافه کرد: همچنین شولی غذای معروف یزدی نیز در این شب پخته میشود و بر خانچه یلدایی گذاشته و این خوان یلدایی به رنگ های مختلف خودنمایی می کند.
این محقق در پایان اظهار امیدواری کرد: امیدوارم میراث دار شایستهای باشیم برای همه ارزش ها و داشته های نیاکانمان که هوشمندانه و خردمندانه و بسیار هنرمندانه به ما سپرده شده است، ما نیز باید براساس منطق، عقلانیت چیزهایی را که شایسته و درست است حفظ کنیم و خرافات و باطل را کنار بگذاریم.
حافظ مواریث ارزشمند خود باشیم، شب چله همگان خجسته باد.