در ماه‌های گذشته به ویژه دو هفته اخیر در حالی که همه توجهات به سمت تحولات غرب آسیا به ویژه حزب الله لبنان و سقوط بشار اسد در سوریه متمرکز بود، تحولاتی در شرق ایران نیز صورت گرفت که این امر ایجاب می کند تهران توجه جامع و کاملی به تحولات پیرامون خود داشته باشد و هر تحرکی در این رابطه را با دقت پایش و مورد ارزیابی دقیق قرار بدهد.

نمونه ای از رخدادهای اخیر در افغانستان و پاکستان که نباید از نظر دور مانده و مستلزم توجه و پایش کامل و جامع تهران است به شرح زیر است:

-ترور وزیر مهاجرین طالبان خلیل الرحمان حقانی؛ اگر چه ابهام هایی پیرامون چند و چون این ترور وجود دارد و برخی آن‌ را یک اختلاف داخلی طالبان و عده ای آن را به پاکستان نسبت ‌دادند اما زمانی که داعش مسئولیت این ترور را برعهده گرفت مشخص شد که این گروه تروریستی اهداف بلندپروازانه ای در سر دارد. نکته قابل توجه دیگر این است که القاعده این ترور را به طالبان تسلیت گفت.

-گروه جماعت انصارالله که از آن به عنوان طالبان تاجیکستان یاد می‌شود و زیر نظر طالبان در افغانستان است برای عملیات به تاجیکستان آماده می‌شود. بر اساس برخی گزارش‌ها هر روز شمار جهادگران بیشتری از سوریه، عراق و افغانستان به این جماعت می‌پیوندند.

-ارتش پاکستان با انتشار اعلامیه‌ای از انجام چند عملیات در مناطق مختلف از جمله خیبرپختونخواه و کشته شدن شماری از نیروهای داعش در این مناطق خبر داده است. اداره مبارزه با تروریسم پاکستان در گزارش تازه خود از وقوع ششصد و سی و شش رویداد امنیتی طی سال جاری میلادی در ایالت خیبرپختونخواه خبر داده است.

-تحریک طالبان پاکستان (TTP) اعلام کرده که گروه دیگر به رهبری ضرار خیبری از منطقه باری در ایالت خیبر پختون‌خوا به این گروه ملحق شده و بیعت خود را با رهبر این تحریک، مفتی نورولی محسود، اعلام کرده است. به نقل از رسانه‌های نزدیک به تحریک طالبان پاکستان، تی‌تی‌پی به همین مناسبت از تمامی گروه‌های درگیر خواسته که در برابر ارتش پاکستان در یک صف قرار بگیرند. گروه تحریک طالبان پاکستان در مقابل ارتش و دولت پاکستان می‌جنگد. در همین حال مقامات پاکستان همواره حکومت طالبان افغانستان را متهم به حمایت از این گروه کرده اند که البته مقام های طالبان افغانستان این ادعاهای اسلام آباد را رد می‌کنند.

-دولت شهباز شریف، نخست وزیر پاکستان اقدام به بازنگری سیاست خارجی پاکستان در قبال افغانستان کرده و برخی شواهد حکایت از آن دارند که اسلام آباد دور جدیدی از دیپلماسی را در قبال کابل در دستور کار قرار داده است.

-به نقل از برخی منابع، چین به منظور بهبود روابط کابل و اسلام‌آباد، میانجی‌گری را آغاز کرده و یکی از مأموریت‌های اخیر نماینده ویژه چین به افغانستان، رایزنی برای عادی شدن روابط کابل و اسلام آباد است. پس از میانجی‌گری چین، طرح به تعویق‌ افتادۀ انتقال اعضای تحریک طالبان پاکستان (تی‌تی‌پی) از مناطق مرزی افغانستان، به نقاط دور دست آغاز شده است. رسانه‌های پاکستانی گزارش داده‌اند که چین هزینه جابجایی اعضای تحریک پاکستان را متقبل شده است. چین برای کاهش تنش میان طالبان و پاکستان پیشنهاد برگزاری نشست سه جانبه پاکستان، چین و طالبان را در پکن ارائه داده است. معضل تحریک طالبان، پاکستان را دست به دامان ‌چین کرده و البته پاکستان از نزدیکی هند با طالبان نیز نگران است. وزیر خارجه چین در پنجمین نشست وزیران خارجه آسیای میانه در پکن گفت برای جلوگیری از هراس افکنی، تجزیه طلبی، افراط‌گرایی و مداخله خارجی در امور داخلی کشورهای آسیای میانه و صلح و بازسازی افغانستان توافق کرده ایم.

-پاکستان به جامعه بین المللی درباره حضور گروه تروریستی تحریک طالبان در خاک افغانستان هشدار داد. عثمان جدون؛ معاون نماینده دائم پاکستان در سازمان ملل در نشست شورای امنیت نسبت به پیامدهای حضور گروه تروریستی تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان به صورت همکاری با القاعده هشدار داد. او در سخنانی در این باره گفت: «دولت طالبان در افغانستان هر چند با داعش در حال مبارزه است اما با حضور دیگر گروه های شبه نظامی خطرناک از جمله القاعده و تحریک طالبان پاکستان امنیت منطقه و جهان را با خطر مواجه می‌کند.» به گفته طرف پاکستانی حضور ۶ هزار تروریست مسلح تحریک طالبان پاکستان در خاک افغانستان و در آن سوی مرزهای مشترک، امنیت پاکستان را تهدید می‌کنند زیرا تحریک طالبان پاکستان به سلاح های مدرن غربی که هنگام خروج آمریکا در افغانستان بر جای مانده مجهز شده اند و از سوی برخی کشورها نیز حمایت می شوند.

-وزارت کشور پاکستان اعلام کرد: در ۱۰ ماه گذشته در ۲۸۰۱ عملیات نظامی در سراسر کشور ۳۴۱ تروریست به هلاکت رسیده اند، در این گزارش آمده است که با اضافه شدن ۴ گروه شبه نظامی از جمله تیپ زینبیون (متعلق به شیعیان)، تیپ مجید (متعلق به بلوچ های تجزیه طلب)، گروه حافظ گل بهادر (متعلق به تحریک طالبان پاکستان) و جنبش تحفظ پشتون (حزب ملی گرا پشتون زبان) به لیست گروه های منحله، تعداد گروه های غیر قانونی در پاکستان به ۸۲ گروه رسید.

-در ده ماه گذشته ۱۵۶۶ حادثه تروریستی در سراسر پاکستان روی داده که اکثریت آنها در دو ایالت خیبرپختون خواه و بلوچستان صورت گرفته و ۹۲۴ نفر در این حوادث کشته شدند که ۵۷۳ تن از آنها را نظامیان، ماموران امنیتی و پلیس تشکیل می دهند. در این گزارش آمده که اکثر حملات تروریستی در خاک افغانستان مدیریت شده و تروریست ها با سلاح های آمریکایی این حملات را انجام داده اند.

-رسانه «الظعیم» وابسته به داعش خراسان، شماره جدید مجله «صدای خراسان» به زبان پشتو را منتشر کرد که در آن از جوانان اهل سنت خواسته شده تا شیعیان را در شهرستان کرم ایالت خیبرپختونخوا پاکستان هدف قرار دهند. مجله «صدای خراسان» علاوه بر این، از طرفداران داعش و افرادی که رسماً عضو این گروه نیستند خواسته که حملاتی را از طرف داعش در شهرستان کرم و دیگر مناطق انجام دهند. همچنین در این شماره مجله داعش به شدت از جنبش تحفظ پشتون‌ها، تی‌تی‌پی و طالبان انتقاد کرده و طالبان افغانستان را به دلیل ترک جهاد به خاطر عضویت در سازمان ملل و ارتباطات با غرب محکوم کرده است.

-درگیری بین گروه طالبان و داعش در فاریاب افغانستان منجر به کشته شدن چند نفر شد.

از این داده های میدانی چه ارزیابی و نتیجه گیری می‌توان داشت؟

واقعیت این است که کشورهای منطقه آسیای میانه، جنوب آسیا و همچنین کشورهای بزرگی مانند چین، روسیه، آمریکا، پاکستان، هند و مجموعه بزرگی مانند اتحادیه اروپا هر کدام بر اساس سلیقه و منافع خود راه و روش و تاکتیکی اتخاذ کرده اند.

مبارزه با افراطی گرایی یک اراده جمعی توسط کشورهای منطقه و قدرت های جهانی می طلبد زیرا افراط گرایی شمشیر دو لبه ای است که امروز ممکن است به نفع یک کشور و علیه کشور دیگری به کار رود ولی هیچ تضمینی نیست که این تیغ روزی علیه همان کشور دوست امروزی کمانه نکند.

برای نمونه پاکستان بزرگترین سهم در ایجاد و حمایت از طالبان را بر عهده داشت به این ‌امید که با تشکیل طالبان‌ در کابل دارای عمق استراتژیک شود و در عوض برای هند در افغانستان دشمن جدیدی پیدا کند. اما شواهد و حوادث طی چند سال گذشته نشان می‌دهد که پاکستان از بانی ‌طالبان به قربانی بزرگ طالبان تبدیل شده به گونه ای که امروز امنیت و حاکمیت‌ملی و تمامیت ارضی خود را ‌در خطر می‌بیند.

اکنون که سوریه و تحولات آن کانون خبری برای جهان شده و افراطیون از ملیت های قومی از جمله اویغورهای چینی و اتباع ‌سرزمین های روسی و آسیای میانه و غیره را دور هم گرد آورده، در شرق ایران نیز تحولاتی رخ می دهد که گویا در سایه آن افراط‌گرایان‌ با برچسب داعش یا القاعده و طالبان بر طبل حضور خود می‌کوبند. در این میان میلیون‌ها نفر از شهروندان افغانستان تحت عناوین مختلف در ایران به سر می‌برند که ‌در زمان مقتضی می‌توانند حلقه اتصال افراطیون غرب و جنوب آسیا شوند به ویژه اینکه دستاویز و بهانه مذهبی نیز جهت ضربه زدن ‌به ایران شیعی دارند.

کسانیکه با جنوب آسیا و بخصوص افغانستان آشنایی دارند می‌دانند که با پول پاشی و هزینه مالی می‌توان‌ گروههای مسلحی را در این کشور تجهیز کرد که بتوانند یک حرکت عظیم را به راه بیندازند. در این صورت این بار این آتش در جوار چین، پاکستان، آسیای میانه و حوزه امنیتی روسیه و ایران شعله خواهد کشید و اروپا و آمریکا در سایه فاصله جغرافیایی قابل توجه با خیال راحت به صدور بیانیه های انسان دوستانه می‌پردازند و در بهترین حالت تماشاگر وقایع خواهند بود.

در این شرایط خطیر که منطقه خاورمیانه با آن مواجه است و آتش زیر خاکستر که در شرق ایران گاه‌گاهی زبانه می‌کشد همزمان با شواهد دیگری از جمله استعداد التهاب در شمال غرب ایران و زمینه های دیگر داخلی مانند مشکلات اقتصادی و بروز برخی نارضایتی ها از این وضعیت در کنار موقعیت نه چندان مناسب ایران‌ در ارتباط با غرب (امریکا، اتحادیه اروپا)، افزایش تنش میان ایران و رژیم اسرائیل، بروز اختلافهای جدی میان ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی، احتمال فعال شدن سازوکار موسوم به اسنپ بک توسط فرانسه و انگلیس، تهران باید با جدیت و دقت بیش از پیش، پایش همه تحولاتی که به نحوی به ایران مربوط می‌شود را در دستور کار خود قرار دهد و در جهت رفع و یا تعدیل و تلطیف آن بکوشد. بدیهی است مهمترین کلید رمز در دست حاکمیت ایران، ایجاد اتحاد و همبستگی مردم ایران با دولت است که تنها با نشان دادن حسن نیت اساسی به ویژه تحقق بندهایی از قانون‌اساسی که بیانگر حقوق مردم از جمله همه پرسی و سایر مواد مصرح در قانون اساسی متضمن حقوق شهروندی این امر ممکن و میسور است.

پابه‌پای پرداختن ‌به‌ موارد فوق این نکته نیز قابل توجه است که ایران پهناور به لحاظ تاریخی و گستره فرهنگی بر خلاف بسیاری از کشورهای منطقه دارای هویت است لذا فرض است بر همه که به تحکیم و تقویت این هویت پرداخته و در این برهه حساس و تاریخی وحدت و همبستگی ملی، تمامیت ارضی و حفظ یکپارچگی سرزمینی به معرض نمایش گذاشته شود و از منافع محدود و جناحی اجتناب شود.

* محمد حسین بنی اسدی؛ کارشناس مسائل شبه قاره، دیپلمات و سرکنسول سابق جمهوری اسلامی ایران در لاهور پاکستان