به گزارش خبرنگار ایرنا، حمام تاریخی میرزا یوسف بابل در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۷۸ با شماره ۲۴۷۵ در فهرست آثار ملی ثبت شد و باوجود ثبت این اثر تاریخی وقفی، تا کنون برای مرمت این بنای میراثی هیچ اقدام انجام نشد.
یکی از پایه های سردینه این حمام که در آستانه فروپاشی کامل قرار گرفت از روی ناچاری توسط متولی این حمام با بتن پوشانده شد.
پنج دانگ از حمام تاریخی میرزا یوسف بابل وقفی و در تملک اداره اوقاف و امور خیریه بابل و یک دانگ آن ملکی بوده که نزدیک به یکصد سال در اجاره و تملک فردی به نام محمد حسن ولی پور و اجداد آن است.
حال این بنای تاریخی که در عصر فتحعلی شاه قاجار در سال ۱۲۱۶ قمری احداث شد، بعد از سالها خاطره انگیزی برای بابلی ها به روزهای آخر عمر خود نزدیک شده است.
نام محله «سرحمام» هم که در کنار پنجشنبه بازار بابل واقع شده، برگرفته از نام همین حمام میرزا یوسف است. این حمام تا کمتر ۱۵ سال پیش در کنار وجهه تاریخی، دارای کارکرد یک حمام برای بابلی ها بود و مورد استفاده قرار می گرفت.
آنچه حمام میرزا یوسف را از سایر حمام های مشابه در جای جای مازندران و بابل متمایز می کند، رختکن و سربینه بزرگ آن است. سربینه این حمام هشت ضلعی است و چهار صفه در چهار ضلع بزرگ و چهار صفه در اضلاع کوچکتر آن تعبیه شده است.
دهانه صفه ها به عرض سه متر است که در سه طرف آنها سکو هایی به عرض یک متر وجود دارد. روشنایی مورد نیاز فضای داخلی حمام از طریق نورگیرهایی که در قسمت فوقانی گنبد سربینه تعبیه شده، تأمین می شود و در پهلوی دو سردر قدیمی حمام، دو کتیبه سنگی وجود دارد.
در واقع حمام میرزایوسف یکی از باارزش ترین بناهای تاریخی شهرستان بابل محسوب می شود. اگر چه در منابع مجازی به اشتباه زمان ساخت این حمام را عصر صفویه می دانند، ولی قدمت آن به استناد کتیبه ای که بر روی درب ورودی حمام موجود بود و تصویر آن در جلد چهارم کتاب «از آستارا تا استارباد» نوشته دکتر منوچهر ستوده آمده، به عصر فتحعلیشاه قاجار یعنی سال ۱۲۱۶ قمری بر میگردد.
دست من کوتاه و خرما بر نخیل
مالک و متولی حمام تاریخی میرزا یوسف بابل در گفت گو با خبرنگار ایرنا اظهار کرد: ۱۴ سال است که برای نجات این بنای تاریخی پیگیر هستم اما تا کنون گره ای از مشکلات این بنای تاریخی باز نشد.
محمد حسن ولی پور گفت: در حال حاضر یکی از ستون های این حمام در آستانه تخریب کامل قرار دارد و باید هر چه زودتر این ستون مرمت شود.
وی با بیان این مطلب که در چند روز اخیر با چند مرمت گر بنای تاریخی برای مرمت ستون تخریب شده تماس گرفتم، اظهار کرد: باوجود تلاش های زیاد تا کنون موفق به مرمت این بنا نشدم.
ولی پور با بیان این مطلب که بنای تاریخی حمام تا سال ۱۳۸۷ فعال بود و شهروندان بابلی از این حمام استفاده می کردند، اظهار کرد: متاسفانه در سال ۱۳۸۷ تا سال ۱۳۹۰ به علت انفجاری که در کف حمام صورت گرفت دیگر قابل استفاده نبود و می بایست مورد بازسازی قرار می گرفت.
وی گفت: در سال های اخیر بخشی به حمام تاریخی میرزا یوسف اضافه شده بود که جزو بنای تاریخی نبود و شهرداری برای تعریض جاده می خواست این بنایی را که جزو آثار تاریخی نبود، تخریب کند، اما متاسفانه در صبح جمعه دوم دی ماه سال ۱۳۹۰ با عدم حضورم، شهرداری ۸۰ درصد این اثر تاریخی را برای تعریض جاده تخریب کرد.
ولی پور افزود : ۱۴ سال از ماجرای تخریب این بنای تاریخی می گذرد و ما ۹ برادر و خواهر که وارث این اثر تاریخی هستیم در بلاتکلیفی به سر می بریم چون نه میراث فرهنگی این بنای تاریخی را بازسازی می کند و نه اینکه از ما می خرند.
مالک و متولی این بنای تاریخی تصریح کرد: تقاضای چند باره ما از میراث فرهنگی و اداره اوقاف آن است تا برای نجات این حمام تاریخی یک تصمیصم گرهگشا اتخاذ و آن را اجرایی کنند.
به گزارش ایرنا، حمام های عمومی و تاریخی بابل که در ۳۰ سال گذشته بسیار پر رونق بود و در دورترین روستاهای این شهرستان فعال بودند با بی مهری اهالی محل یکی پس از دیگری از گردونه هر گونه فعالیت خارج و تعداد قابل توجهی از این بناها به طور کلی تخریب شد.
حمام های تاریخی که با سبک معماری خاص دوران صفویه و قاجار فعال بودند از اواخر دهه ۷۰ با رونق حمام های خصوصی منازل مسکونی از مدار مصرف خارج شد و قفلی که بر این حمام ها زده شد دیگر باز نشد تا سازه های آنها فرو ریخت.
حمام تاریخی میرزا یوسف بابل به همراه حمام های تاریخی شیردارکلا، مرزی کلا، روشن آباد، بالف کلا، قرآن تالار به همراه صدها حمام قدیمی بابل که در ۶ بخش، هفت شهر و بیش از ۶۰۰ روستای بابل فعالیت داشتند بعد از تعطیلی آنها حتی یک حمام بازسازی و مرمت نشد. امروز دوستداران میراث فرهنگی حسرت این فرصت از دست رفته را می خورند و پیگیرند تا دست کم حمام های نیمه تخریب شده باقی بماند تا بخشی از هویت اجتماعی و تاریخی مردم برای نسل آینده حفظ شود.
برخی از این حمام های تاریخی که با معماری خاص در زیر زمین بنا شده بود همانند حمام عمومی و تاریخی شیردارکلا و رییس کلای بابلکنار به شکل کامل تخریب و بر روی آن مغازه و پارک احداث شد. صاحبنظران و دوستداران میراثی بر این باور هستند این بناها می توانست با کاربری های مختلف فعالیت داشته باشد و برای اهالی محل بسیار خاطره انگیز باشد.
آنها معتقد هستند در روستاها این بنا می توانست با همکاری دهیاران و شوراهای هر روستا به موزه تبدیل شود و عکس ها و مستندات تاریخی این روستاها در این موزه با مدیریت دهیاری دایر شود. به عنوان نمونه در این موزه ها قدیمی ترین عکس های اهالی محل یا عکس های قدیمی که به سفرهای زیارتی رفته بودند در کنار مشاهیر و مفاخر برجسته روستا یا هر سند ارزشمند دیگر قابل جمع آوری بود.