به گزارش ایرنا، سابقه حیات چند صد میلیون ساله این گونههای آبزی کمنظیر به زمان ژوراسیک باز میگردد از این رو ماهیان خاویار را فسیلهای زنده جهان مینامند که همراه با تکاملی فیلوژنی تا امروز باقی ماندهاند.
ماهیان خاویاری در مسیر انقراض قرار دارد و هر ساله شرایط این فسیلهای زنده بازمانده از عصر ژوراسیک بدتر و بدتر میشود، اگرچه این گونههای باارزش آبزی از عصر یخبندان و بحرانهای مختلف عبور کردند اما به نظر میرسد تغییر اقلیم، خشکسالی و عقبنشینی آب دریای خزر مهمترین زیستگاه آنان را در دریا به ویژه اکوسیستمهای وابسته آن از جمله خلیج گرگان به خطر انداخته است.
در حال حاضر کمآبی و خشکسالی و آلودگی و به هم ریختن بستر رودخانهها و ساخت سدها, حیات ماهیان خاویاری در دریای خزر را به تکثیر مصنوعی وصل کرده و میتوان گفت ۱۰۰ درصد تخمریزیهای طبیعی ماهیان خاویاری در حوزه خزر به ویژه در استان گلستان و دیگر سواحل آسیب دیده و از بین رفته است.
از سویی دیگر صنعت پرورش ماهیان خاویاری با توجه به اینکه خاویار ایرانی وِرد زبان بسیاری از کشورهای دنیا است و بهترین خاویار دنیا در آبهای ایران وجود دارد از اهمیت ویژهای برخوردار است و طرفداران خاص خود را دارد که باید با حفظ حیات ماهیان خاویاری زمینه را برای سر پا نگه داشتن این صنعت فراهم کرد و لازمه تحقق این مهم، مدیریت یکپارچه به همراه تدوین برنامه استراتژیک به همراه اختصاص منابع مالی است.
با توجه به اهمیت این مساله، خبرنگار ایرنا با «سید مصطفی عقیلینژاد» مدیر امور ماهیان خاویاری گلستان گفتوگو کرده است.
ایرنا: ماهیان خاویاری به فسیلهای زنده مشهورند این گونههای با ارزش آبزی را کمی بیشتر معرفی کنید؟
عقیلینژاد: از مجموع ۳۰ هزار انواع ماهی که در آبهای مختلف دنیا شناسایی و طبقهبندی شدند ۲۷ گونه از این ماهیان مربوط به خانواده ماهیان خاویاری است که تاسماهیان نام دارند.
از ۲۷ گونه ماهی خاویاری که ردهبندی شدند و در خانواده ماهیان خاویاری قرار گرفتند حدود ۶ گونه آن در دریای خزر زندگی میکنند و از این گونهها، یک گونه در رودخانه و پنج گونه دیگر مانند فیلماهی، تاسماهی ایرانی، تاسماهی روسی، ماهی شیپ و اوزونبرون گونههایی هستند که در دریای خزر زیست میکنند و از لحاظ زیستی ماهیهای رودکوچ هستند و برای احیای نسل خود باید وارد آبهای شیرین رودخانه شوند.
پیداش ماهیان خاویاری از حدود ۴۰۰ میلیون سال قبل آغاز شده و از ۲۰۰ میلیون سال قبل، مشاهده شدند و به ماهیان عصر دایناسورها معروف هستند.
ماهیان خاویاری از لحاظ زیستی ارزش بالایی دارند به نحوی که وجود این ماهیان در محیط طبیعی نشانه سلامت آن محیط است چراکه باید هم در دریا و هم در رودخانه زندگی کنند طوری که مراحل رشد و بلوغ آنها در دریا و مرحله تکثیر طبیعی آنها در رودخانه اتفاق میافتد.
از سویی دیگر ماهیان خاویاری دیربالغ هستند و گونهای مانند اوزونبرون برای رسیدن به سن بلوغ، حداقل به پنج تا هفت سال و گونه پیلماهی به ۱۸ تا ۲۰ سال زمان نیاز دارد و همه این ماهیها از لحاظ زاد و ولد باید وارد آب شیرین رودخانه شوند.
ماهیان خاویاری برای انسان تهدید نیستند و با توجه به اینکه عمر طولانی را در دریا میگذرانند نسبت به بقیه ماهیان تمایزهای ویژهای دارند. گونه خاویاری مانند پیلماهی از لحاظ میزان زادآوری در شرایط متعارف امکان تولید هفت میلیون و ۷۰۰ هزار بچهماهی را دارد.
سن طولانی مزیت دیگر ماهیان خاویاری است و ماهی مانند «بلوگا» ۱۱۰ سال عمر میکند و رکوردی که از آن ثبت شده وجود هشت متر طول، ۲۴۶ کیلوگرم وزن خاویار و ۱.۵ تن وزن ماهی بوده است.
اکولوژیستها ماهیان خاویاری را مهندسان اکوسیستم میدانند و نحوه تغذیه آنها که در کف و بستر انجام میشود. این گونههای آبزی شرایطی را از لحاظ توپوگرافی ایجاد میکنند تا بقیه موجودات زنده نیز بتوانند در آنجا رشد کنند لذا وجود ماهیان خاویاری ضمن کمک به احیای طبیعت و مابقی موجودات زنده، نشانه سالم بودن طبیعت نیز به شمار میرود.
ماهیان خاویاری دارای ارزشهای ذاتی و اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی هستند و موجود زنده منحصر به فردی است که هیچ یک از اجزای آن در مرحله فرآوری دورریختنی نیست.
ایرنا: چرا این گونه ارزشمند در معرض انقراض قرار گرفته است؟
عقیلینژاد: ۱۱ درصد نوار ساحلی دریای خزر از آستارا تا مختومقلی مربوط به ایران است و از این حوزه، سواحل گلستان از منطقه غرب میانکاله شروع میشود و تا مرز ایران و ترکمنستان واقع در پاسگاه مختومقلی ادامه دارد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی از سال ۱۹۹۱، دریای خزر مدیریت واحد و یکپارچه خود را از دست داد و روند ذخایر گونههای ماهیان خاویاری به دلیل صید بیرویه کاهشی شد و با وجود کنوانسیونهای بینالمللی و کمیسیون منابع زنده دریای خزر، نتوانستند این مساله را مدیریت کنند و ماهیان خاویاری به عنوان میراث آیندگان را در وضعیت مناسبی قرار دهند.
حدود سال ۲۰۱۰ میلادی پنج کشور حوزه دریای خزر به دلیل وضعیت اسفبار ذخایر ماهیان خاویاری با یکدیگر تفاهم کردند از مکانیسم کاشت و داشت و برداشت، فرایند برداشت این گونه ارزشمند حذف شود.
ما نیز در شرایط فعلی ماهیان مولد خاویاری در نزدیکی رودخانه را صید میکنیم و در اختیار مراکز بازسازی ذخایر شیلات قرار میدهیم تا از لحاظ تکثیر مصنوعی امکان تبدیل به بچهماهی و به دنبال آن احیای نسل ماهیان خاویاری فراهم شود.
یکی از چالشهای دریای خزر تغییرات اقلیمی است که اثرات منفی بر روی دریای خزر و اکوسیستمهای حاشیه آن مانند خلیج گرگان، تالاب انزلی، خلیج قَرَه بُغاز و بخش مهمی از مناطق کمعمق نواحی قزاقستان، روسیه و بخشی از سواحل ترکمنستان و آذربایجان بر جای گذاشته است.
در دو دهه اخیر روند پسروی آب دریای خزر نیز افزایشی شده که این مساله نیز بر روی اکوسیستمهای حاشیه دریا تاثیر گذاشته است. از طرفی دیگر کاهش بارندگیها بر دبی آب رودخانهها تاثیر گذاشته و این عوامل در کنار آلودگیها، تهدیدی جدی برای آینده ماهیان خاویاری در دریای خزر محسوب میشوند.
ماهیان خاویاری به دلیل قدمت بالا همیشه مورد توجه جوامع بشری بودند و با نگاه به تاریخ میبینیم که اولین موزه جهانی خاویار توسط روسها در سال ۱۹۰۱ در آستاراخان افتتاح شده است.
ایرنا: برای جلوگیری از انقراض ماهیان خاویاری چه اقداماتی انجام شده؟
عقیلینژاد: مدیریت امور ماهیان خاویاری از سال ۱۳۸۴ از مجموع شیلات جدا شده و سازمان شیلات ایران در سال ۱۳۸۴ تاسیس شد و شرکت سهامی شیلات ایران که از سال ۱۳۳۲ تاسیس شده بود در سال ۱۳۸۴ منحل و به سازمان شیلات تبدیل شد و بخشهای مربوط به عملآوری، فروش و صادرات خاویار و ماهیان خاویاری دریای خزر به مدیریت امور ماهیان خاویاری زیر نظر شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی واگذار شد.
در ۱۰۰ کیلومتر از نوار ساحلی استان گلستان، مجموعهای از منابع طبیعی خدادادی مانند تالاب گمیشان، خلیج گرگان و شبه جزیره میانکاله، آشوراده، رودخانههای گرگانرود و قرهسو و اترک وجود دارد که ما را از سواحل دیگر ۲ استان جدا میکند.
از سویی دیگر گلستان از لحاظ سواحل شیب ملایمی دارد و در منطقه ما عمق بالای ۲۰ متر وجود ندارد و همین عمق کمتر، میزان تولیدات مواد غذایی در منابع آبی را افزایش میدهد و نقش کلیدی در احیای منابع زنده در دریای خزر داشته باشد به همین علت اهمیت اکولوژیک و تنوع گونههای آبزی در گلستان بالاتر از ۲ استان شمالی دیگر است.
در گذشته نیز نزدیکبه ۵۰ درصد استحصال ماهیان خاویاری کشور در ۱۱ درصد سواحل ایرانی دریای خزر انجام میشد که ناملایمات دو دهه اخیر، رودخانههای استان را از فرایند طبیعی برای احیای نسل ماهیان خاویاری خارج کرد و ۱۰۰ درصد تخمریزیهای طبیعی ماهیان خاویاری در حوزه خزر به ویژه در استان گلستان و دیگر سواحل آسیب دیده و از بین رفته است.
در حال حاضر به دلیل کمآبی و نبود آب و آلودگی و به هم ریختن بستر رودخانهها و ساخت سدها حیات ماهیان خاویاری در دریای خزر به تکثیر مصنوعی وصل است.
دستگاههای متولی مانند شرکت آب منطقهای و سازمان محیط زیست باید پای کار بیایند به همین علت یکی از پیشنهادات ما در برنامه هفتم توسعه، مدیریت جامع حفظ و بهرهبرداری ماهیان خاویاری به عنوان مبنا است در واقع باید مدیریت یکپارچه به همراه تدوین برنامه استراتژیک که دارای نقشه راه و افق روشن باشد به همراه اختصاص منابع مالی برای احیای ماهیان خاویاری در دستور کار قرار گیرد.
ایرنا: ماهیان خاویاری دریای خزر چه تفاوتی با ماهی خاویار پرورشی دارد؟
عقیلینژاد: ماهیان موجود در دریای خزر از نظر کیفیت با ماهیان پرورشی قابل رقابت نیستند. ماهیان دریای خزر از مواد غذایی زنده دریایی تغذیه میکنند از سویی دیگر مواد معدنی دریای خزر شرایطی را فراهم کرده که ماهیان استحصال شده از این بستر، کیفیت بالاتری داشته باشند و ارزش خاویار و ماهی خاویاری تولید شده آن بالاتر باشد.
براساس ارزیابیهای انجامشده امکان برداشت سه هزار تن خاویار و ۳۰ هزار تن گوشت در دریای خزر وجود دارد و این مطالعه نشانه ظرفیت بالای منبع آبی خزر برای تولید ماهیان خاویاری است که با توجه به محدودیت منابع آبی باید از این منبع خدادادی به نفع احسن استفاده شود.
طبیعت خزر استعداد تولید خاویار و ماهی خاویاری را دارد که در دنیا بینظیر و یا کمنظیر است به همین علت ماهیان پرورشی خاویاری در هر نقطه از جهان با خاویار خزری قابل رقابت نیستند و کیفیت آن با دیگر مزارع پرورشی قابل قیاس نیست.
تحقیقات نیز نشان داده محصول خاویاری خزری همیشه برتر بوده و سواحل ایران در حوزه خزر به گونهای است که امکان تولید و استحصال بهترین خاویار دنیا در آبهای ایران وجود دارد و خاویار ایران همواره در دنیا سرآمد بوده است.
برای حفظ سرآمدی خاویار خزری باید در این بخش برنامهریزی جدی انجام شود.
از بین پنج گونه ماهیان خاویاری، یکی از گونهها قرهبرون یا تاس ماهی ایرانی است که گونه بومی آبهای ایران نام دارد و در سال ۲۰۰۶ میلادی در بین پنج کشور حوزه دریای خزر، تنها کشور دارای مجوز صادرات خاویار بودیم و این مساله به دلیل آن بود که ایران در دوران قبل روی بازسازی ذخایر مصنوعی کار کرد و این گونه توانست گونه غالب دریای خزر باشد.
هر اقدامی که برای بازسازی دریای خزر انجام دهیم میتواند باعث حفظ منافع ملی ایران در دریای خزر شود.
در دنیا بیش از ۲ هزار و ۶۰۰ مزرعه پرورش ماهیان خاویاری وجود دارد که بیش از ۶۰۰ تن خاویار پرورشی تولید میکند در ایران نیز ۱۰ تن خاویار پرورشی تولید میشود و یک صنعت نوپا محسوب میشود.
ایرنا: یکی از علل انقراض ماهیان خاویاری صید غیرقانونی است چه اقداماتی برای جلوگیری از این پدیده در دستور کار قرار گرفته است؟
عقیلینژاد: روند کاهش تعداد ماهی در دریای خزر همچنان وجود دارد و یکی از موضوعات مهم در این بخش وقوع صید غیرقانونی است و همه دولتهای حوزه خزر موظفند نسبت به وقوع این فعالیت همت کنند چراکه همه اقدامات انجامشده برای بازسازی ذخایر مصنوعی و حفظ این موجود زنده با صید غیرقانونی بر باد فنا میرود.
در حوزه صید غیرقانونی قوانین خوبی تدوین شده که ماده ۲۶ قانون قاچاق کالا و ارز و ساماندهی شناورهای صیادی و قانون توافقنامه بهرهبرداری از آبزیان دریای خزر بین پنج کشور دنیا و مبارزه با این پدیده از جمله این قوانین است.
مهمترین راهکار برای جلوگیری از وقوع صید غیرقانونی انجام یک مدیریت واحد و هماهنگ بین دستگاههای مسوول است و باید مدیریت فرادستگاهی و یکپارچه برای جلوگیری از صید غیرقانونی اتفاق بیفتد.
ایرنا: آلودگی رودخانهها یکی از علتهای کاهش زاد و ولد ماهیان خاویاری است برای جلوگیری از این مساله چه باید کرد؟
عقیلینژاد: محیط طبیعی تا یک جایی میتواند آلودگیهای وارده به محیط را خودپالایی کند و در شرایط فعلی با ورود آلودگیها به محیط دریا، دیگر خزر امکان پالایش طبیعی را ندارد به ویژه منابع بستهای مانند خلیج گرگان که ارتباط محدودی با دریا دارند در این بخش مشکلات بیشتری دارند.
یکی از اتفاقات مهمی که در دولت قبل اتفاق افتاد اجرای پروژه احیای خلیج گرگان بود که باید با نگاه ملی و خارج از مباحث سیاسی به این مساله توجه کنیم.
روند پسروی سطح آب دریای خزر بر روی اکوسیستم تاثیر میگذارد و این مساله بر منافع استانهای شمالی و کشور و منافع ملی اثرگذار خواهد بود.
تالاب گمیشان در گذشته سه تا پنج کیلومتر عرض و ۳۰ کیلومتر طول تا مرز ایران و ترکمنستان داشت اما در ۲ دهه اخیر کاملا محو شده و همین مساله در آینده میتواند به کانون ریزگردها تبدیل شود و این اتفاق یک هشدار جدی برای ما است که به موضوع احیای خلیج گرگان توجه جدیتری داشته باشیم.
ایرنا: خشکی خلیج گرگان چه تاثیری بر حیات آبزیان دارد؟
عقیلینژاد: خلیج گرگان از لحاظ شیلاتی و آبزیپروری منطقه بسیار مهمی است و یک منطقه پرورابندی برای انواع آبزیان محسوب میشود. در گذشته حدود ۲۵ الی ۲۸ گونه انواع ماهی در خلیج گرگان زندگی میکردند و میزان شوری این خلیج به طور میانگین یک الی ۲ ppt بیشتر از دریای خزر بوده اما در سالهای اخیر میزان شوری خلیج گرگان به ۵۰ ppt رسیده و با این درجه شوری دیگر هیچ گونه آبزی امکان زندگی در خلیج گرگان را ندارد که این مساله اهمیت احیای خلیج گرگان را دوچندان میکند.
انتظار داریم همانطور که در سطح ملی برای احیای دریاچه ارومیه ردیف اعتباری ویژه در نظر گرفته شده برای احیای خلیج گرگان نیز اعتبار ویژهای اختصاص یابد. دولتمردان برای انجام اقدامات همسو با طبیعت نباید لحظهای درنگ کنند و فرصتهای طلایی را از دست بدهند چراکه این زمانها قابل جبران نیست و تبعات خشکی خلیج گرگان آسیبهای غیرقابل جبرانی را بر طبیعت آینده منطقه بر جای میگذارد.
امروز ماهیان خاویاری در دریای خزر وضعیت اسفباری دارند اکوسیستمهای حاشیه دریای خزر مانند خلیج گرگان نیز همین روند را طی میکنند. بیتوجهی به خلیج گرگان سرنوشت دریاچه آرال را در کشورمان تکرار میکند. این دریاچه به سرنوشت بسیار بدی دچار شده و بیماریها و آسیبهای ناشی از خشکی دریاچه آرال گریبان ساحلنشینان آن را هم گرفته لذا باید به موضوع خلیج گرگان و کاهش سطح آب دریای خزر به عنوان یک هشدار جدی و موضوعی کاملا ملی توجه کنیم و از هیچ اقدامی برای کاهش این مخاطره غافل شویم.
در حال حاضر روند خلیج گرگان مایوس کننده است و خشکی آن، به دلیل شرایط اکوسیستم منطقه و میزان شوری و کیفیت پایین بستر خلیج میتواند یک تهدید جدی باشد لذا نباید فرصت را از دست داد چراکه کاهش سطح آب دریای خزر همچنان ادامه دارد و بیشترین منطقهای هم که از این موضوع آسیب میبیند استان گلستان است.
آسیبهای ناشی از پسروی آب دریای خزر در استان گلستان با استانهای گیلان و مازندران قابل مقایسه نیست و چه در زمان پیشروی آب دریای خزر در گذشته و چه در زمان فعلی با تداوم پسروی آب، گلستان بیشترین آسیب را میبیند.
تمام مراکز بهرهبرداری آبزیان استان گلستان در دریا به خشکی افتادند و در این بخش ۱۰۰ درصد دچار خسارت شدیم همچنین پایگاههای یگان حفاظت منابع شیلات نیز دچار خسارت شدند که این آسیبها در استانهای دیگر رخ نداده و اهمیت ایجاد یک عزم ملی برای مدیریت خلیج گرگان را دوچندان میکند و دولت باید با اولویت به احیای خلیج گرگان توجه کند.
چندگانگی در مدیریت محیط زیستی نیز رسیدگی به خلیچ گرگان را دچار چالش کرده و اکنون تاثیرپذیری خلیج گرگان از گلستان است اما مدیریت آن به مازندران محول شده که این مساله خود یک چالش است. مدیریت چندگانه توجیهی ندارد و اگر آب از دهانه کانال چپاقلی وارد خلیج گرگان نشود دیگر حیات ندارد.
خاسته اصلی ماهی کلمه خلیج گرگان بوده و پوروفسور بِرک در کتاب خود از آن به عنوان «کُلمه گرگانی یا کلمه ترکمنی» یاد کرده که این مساله نشان میدهد خلیج گرگان یک هویت است و در حال حاضر کپورماهیان در خلیج گرگان تقریبا به صفر رسیدند و تنها گونه خلیج گرگان گونه پیوندی دریای خزر به نام کفال است که به دلیل تحمل شوری بالا همچنان در این منطقه حیات دارد.
شوری بالای خلیج گرگان و خشک شدن آن بر ۳۰ شرکت صیادی تاثیر میگذارد چراکه خلیج گرگان یک منطقه پرواربندی برای انواع آبزیان دریای خزر به ویژه کپور ماهیان است و بیتوجهی به مدیریت و احیای خلیج گرگان همه نعمتهای خدادادی در این منطقه را از ما میگیرد.
در جزیره آشوراده مراکزی مانند مرکز فرآوری خاویار و یا سردخانه آشوراده با قدمت ۲۵ ساله و دارای کد اتحادیه اروپا فعالیت میکنند و در سه سال اخیر موضوع خدماتدهی به فرآوری خاویار برای تجار و پرورشدهندگان شروع کردیم و در این مرکز در یک سال تا ۲۰۰ کیلوگرم انواع خاویار پرورشی فرآوری شده و به کشورهای اروپایی و آسیای غربی و عربی صادر شده است.
باید از ظرفیت قوانین بالادستی استفاده کنیم موضوع مربوط به برنامه هفتم است که برای حفاظت و بهبود ماهیان خاویاری در معرض انقراض باید برنامههای عملیاتی ۱۰ الی ۱۵ ساله تدوین شود تا راهی برای احیای ماهیان خاویاری دریای خزر باشد.