بررسی‌های جدی در خصوصِ عملکرد محور مقاومت طی ماهها بلکه سالهای آتی با شدت و حدت ادامه خواهد داشت. طی ۱۵ ماه جنگ ، از جمله پرسش ها این بوده است که « سوریه کجای محور مقاومت قرار داشت»؟ یا اینکه ایران در این جنگ تا کجا حاضر به دادن هزینه است؟ اگر روزی حجم نفوذ و حفره های امنیتی ایجاد شده در بخش های مختلف حاکمیت سوریه فاش شود ، نقش سوریه و اطرافیان بشار اسد در محور مقاومت مشخص می شود.

۱⃣ فعلاً بصورت آشکار، نشانه ای دال بر اقدام محور مقاومت در انجام بررسی و آسیب شناسی جدی در مورد عملکردش در طول جنگ ۱۵ ماههٔ اخیر دیده نمی‌شود. اغلب تلاشها فعلا صرف بیان دیدگاههای مختلف پیرامون این پرسش شده است که آیا محور مقاومت پیروز شد یا نه ؟ معنای پیروزی و شکست چیست ؟ جبهه‌های پشتیبانی از غزه چه نقشی ایفا کردند و آیا اصلاً نقش این جبهه ها ضروری بود ؟ آیا توجیهات جبهه‌های پشتیبانی از غزه برای ورود به جنگ همچنین شیوه ای که آنها برای ورود به جنگ اتخاذ کردند پسندیده بود ؟ نتایج و فواید ورود جبهه‌های پشتیبانی از غزه به جنگ چه بود ؟

۲⃣ بدون شک محور مقاومت (پشت درهای بسته ) مشغول بررسی‌های جدی و فراتر از دستور کار رسانه ای خود است؛ دستور کاری که محور مقاومت از روز اول جنگ تاکنون در رسانه‌ها با قدرت آن را پیگیری کرده است... بررسی‌های جدی در خصوصِ عملکرد محور مقاومت طی ماهها بلکه سالهای آتی با شدت و حدت ادامه خواهد داشت... هنوز معلوم نیست که محور مقاومت در نقد عملکردش ( پشت درهای بسته) به چه مسائل و عناوینی پرداخته است و هنوز چیزی در مورد مباحثی که محور مقاومت در نقد عملکرد خود مطرح کرده است نمی دانیم چنانکه بخاطرِ تراکم کارها و رخدادها ( در شرایط جنگی و طی ماه‌های اخیر) اصلا معلوم نیست که آیا محور مقاومت فرصت کافی برای انجام بررسی‌های لازم و ارزیابی های عمیق در نقد عملکردش داشته است یا خیر ؟

۳⃣ در میانه جنگ و شدت گرفتن آن (مخصوصاً جنگ نسل کشی در غزه و لبنان) مایل به تقویت مقاومت هستم و نه وارد شدن به بحث هایی که فرصت پرداختن به آنها پس از فراغت از این جنگ است ؛ هرچند هنوز زود است که بخواهیم به بهانه درس عبرت گرفتن از اشتباهات صورت گرفته در این جنگ ، انگشت شماتت را به طرف مقاومت نشانه بگیریم یا اینکه نمک روی زخم بپاشیم ولی با اینحال به تدریج در برخی مقالات به تحلیل و ارزیابی‌ عملکرد محور مقاومت اشاره خواهم کرد.

در مقاله فعلی به نقد راهبرد « یکپارچگی جبهه‌ها » و گشایش جبهه‌های جدید علیه اسرائیل توسط محور مقاومت می پردازم ؛ عملکردی که مبنای آن اصل « سرنوشت مشترک » و لزوم یکپارچگی و انسجام میان اضلاع محور مقاومت بوده است.

۴⃣ در مورد راهبرد « یکپارچگی جبهه‌ها »، یک پرسش وجود دارد: « سوریه کجای محور مقاومت قرار داشت»؟ « چرا سوریه حاضر به گشایش جبهه در جولان نشد »؟ هر کسی چنین پرسشهایی مطرح می کرد از طرف حامیان محور مقاومت با سیل انتقادات و اتهامات مواجه می شد!!!! اگر می پرسیدیم « آیا ایران حاضر به گسترش دادن دامنهٔ واکنش هایش به اقدامات تحریک آمیز اسرائیل است »؟ [ یا اینکه ایران تا کجا حاضر به دادن هزینه است] باز طرفداران محور مقاومت چنین پرسشهایی را بر نمی تافتند و زخم زبان می زدند! نکته جالب و عجیب اینکه طرفداران محور مقاومت در تحلیل های عجیب و غریب خود اصرار می کردند که روسیه از ارکان اساسی محور مقاومت است!!! می گفتند روسیه حاضر به معامله بر سر محور مقاومت نخواهد شد!

۵⃣ برخی اعضای محور مقاومت و سخنگویان ایشان به ندرت حاضر می شدند درباره وجود اتاق مشترکی برای اقدامات محور مقاومت حرف بزنند! اتاقی که بیانگر وجود انسجام و هماهنگی میان اعضای محور مقاومت باشد . فقط گفته می شد میزانی از هماهنگی و همکاری میان اضلاع محور مقاومت وجود دارد و محور مقاومت در برخی موارد در هماهنگی با همدیگر عمل می کنند و در مواردی هم هر کسی کار خودش را انجام می دهد. زبانه های اولیه عملیات طوفان الاقصی بدون هماهنگی میان اعضای محور مقاومت شعله ور گردید.

۶⃣ کاملاً روشن بود که سوریه از اولین روز شروع جنگ خودش را کنار کشیده است ؛ سوریه حداکثر آماده بود تا همان کارویژهٔ همیشگی خود به عنوان ایستگاه حمل و نقل و ترانزیت میان اعضای محور مقاومت را بر عهده داشته باشد. کاملا مشخص بود که روسیه و پایتخت های عربی، بشار اسد را ترغیب می کردند که خودش را دور از آتش نگه دارد تا بعداً از طریق رفع تحریمها و جذب شدن دوباره در جامعه بین‌المللی ، مزد و پاداش خود را دریافت نماید... بشار اسد سعی کرد خودش را دور از آتش نگه دارد ولی مزدش شد فروپاشی نظام و فرارش به تبعید!

۷⃣ همه می دانند از وقتی جنگ حزب‌الله علیه اسرائیل و نابودیِ لبنان شروع شد ، سوریه و لبنان تبدیل به هدفی برای عملیات های کثیف و دردآور جاسوسی شدند! متأسفانه اسرائیل توانسته بود در عالی ترین سطوح نظامی و امنیتی در سوریه نفوذ و رخنه های عجیبی ایجاد نماید! نفوذ های اسرائیلی، مستقیم یا غیرمستقیم ( یعنی از طریق متحدین اسرائیل ) صورت گرفته بود.... شاید در آینده حجم نفوذ و حفره های امنیتی ایجاد شده در بخش های مختلف حاکمیت سوریه فاش شود... سرنگونی حکومت در دمشق می تواند بسیاری از اسرار را فاش نماید .

۸⃣ در مورد عراق از روز اول معلوم بود که دست عراق به دلایل گوناگونی بسته است. عراق نه می توانست کمک به غزه و لبنان را ادامه بدهد و نه توانست برای بشار اسد کاری بکند.

۹⃣ پرسش کلیدی این است که:« آیا محور مقاومت باید طبق همان قواعد قدیمی جنگ در منطقه می جنگید یا اینکه فراتر از قواعد مزبور عمل می کرد ؟ آیا بهتر نبود حزب الله صرفاً برای مدت معینی دست به اقدام نظامی می زد و بعد عملیات نظامی را رها می کرد ؟ بویژه وقتی مشخص شد که ادامه دادن همان قواعد قدیمی در جنگ مانع از توقف جنگ در غزه نشده است ». بدون تردید اسرائیل هیچگاه دست از سر حزب‌الله بخاطرِ نفس ورودش به جنگ ( در حمایت از غزه) برنمی داشت.

🔟 در مورد حزب الله، آموس هوکشتاین عبارت دقیقی دارد ؛ او می گوید:« حزب‌الله را شکست ندادیم بلکه بشدت آنرا تضعیف کردیم تا دیگر نتواند تهدیدی راهبردی علیه اسرائیل باشد!»

۱⃣+🔟 اما در مورد ایران می توان گفت آنچه طی جنگ غزه از ایران صادر شد حاکی از عقلانیت و نگرانی بابت ورود به جنگ با اسرائیل بود! وضعیتی که اسرائیل از آن به عنوان ضعف و تلاش ایران برای نجنگیدن تعبیر نمود. دو نوبت حملات ایران به اسرائیل مانع از تلافی کردن اسرائیل نشد لازم بود ایران برای ایجاد بازدارندگی سنتی، بدون تعلل ضربات دردناک و راهبردی بر اسرائیل وارد می کرد؛ ضرباتی که واجد پیامهایی فراتر از تاکتیک به اسرائیل باشد مخصوصاً در شرایطی که اقدام نظامی علیه ایران همچنان در دستور کار اسرائیل قرار دارد و برنامه ترامپ هم اعمال فشارهای حداکثری علیه ایران است.

۲⃣+🔟 در موازنهٔ قوای تازه شکل گرفته، شاهد وخامت و تشدید عربده کشی های اسرائیل ، بهبود و تقویت نقش ترکیه و اسلامگرایی أهل سنت در منطقه و احیای نقش آمریکا در منطقه البته بصورتی عمیق تر و گسترده تر هستیم.

۳+🔟 طبیعتاً آنچه تاکنون شکل گرفته است قرار نیست تا ابد استمرار داشته باشد زیرا این منطقه همچنان آبستن غافلگیری های تازه است. درگیری با خطر و تهدید صهیونیستی به عنوان خطری بزرگ علیه موجودیت امت اسلامی و منطقه همچنان ادامه خواهد یافت چون ماهیت این درگیری به گونه‌ای است که میان نسلها و برای دهه ها ادامه خواهد داشت و هر مرحله از این درگیری، راهبرد و ابزارهای خاص خود برای مبارزه را می طلبد و همیشه کشورها و افرادی یافت می شوند که بار این درگیری را به دوش بکشند.

* عریب الرنتاوی مدیر مرکز مطالعات سیاسی قدس ، نویسنده و تحلیلگر سیاسی روزنامه الدستور و عضو اتحادیه روزنامه نگاران اردن

** انتشار مطالب در باشگاه نخبگان ایرنا به منظور تبادل آرا و نظرات گوناگون جامعه است و الزاما به معنای تأیید کامل محتوای آن نیست. ایرنا آمادگی انتشار نقد و بررسی دیدگاه‌های منتشر شده را دارد.