فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب در سفر به مازندران در سال74 # تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/07/12 سیاسی.مقام معظم رهبری.سفر مازندران رهبر معظم انقلاب در 22مهر سال 1374 درمیان ابراز احساسات پرشور و بی شائبه صدها هزار نفر از مردم با ایمان ، انقلابی و وفادار استان مازندران وارد شهر ساری شدند و در میان مردم این استان به سخنرانی پرداختند. در آستانه سفر دوباره رهبر معظم انقلاب به این استان، فرازی از بیانات ایشان در سفر قبلی به مازندارن را مرور می کنیم. *استان مازندران در مقابل دشمنان از هرنوع سینه سپر کرد به گزارش ایرنا مقام معظم رهبری در بیانات خود در جمع مردم استان مازندران فرمودند:لازم است که یک کلمه در باب امروز و دیروز استان مازندران عرض کنم. وقتی که سیل جمعیتهای مومن، به انقلاب بزرک ملت ایران رو کردند، یکی از استانهایی که از صفوف مقدم محسوب می شد و با همه ی وجود در این راه قدم گذاشت، استان مازندران بود. وقتی نوبت دفاع از انقلاب مقدس و دفاع از مرزهای این کشور شد، یکی از استانهایی که صفوف مقدم را در میدانهای جنک تشکیل داد و لشکر خط شکن 25 کربلا را به وجود آورد، استان مازندران بود. وقتی نوبت مقابله با توطئه های دشمنان، منافقین، فاسقین، منحرفین و ملحدین شد، استانی که در مقابل دشمنان از هر نوع، سینه سپر کرد ، استان مازندران بود. شاید در سرتاسر این استان، شهری و روستایی و جماعتی حتی خانواده ای که به نحوی در جنک، در انقلاب، در شهادت، در جانبازی و در ایثارگری شرکت نداشته باشد، وجود ندارد. هرجای این استان که شما نگاه کنید از شرق تا غرب استان، از شهرها تا روستاها و کوهپایه ها - همه جا و همه جا، زن و مرد این استان، در این انقلاب، در تشکیل نظام اسلامی، در هدایت جنک و در سازندگی کشور دارای نقش بوده اند. امروز استان مازندران این است ؟ یک جمعیت مومن، پرشور، علاقه مند و جوانانی که هیچ خطری نمی تواند آنها را از دفاع از ارزشهای این انقلاب باز بدارد. پدران و مادرانی که جوانان خود را ایثارگرانه در این راه فرستاده اند و می فرستند ؟ خانواده ها و قشرهای مختلف، همه و همه در خطوط مقدم این انقلاب قرار داشتند و قرار دارند. امروز استان مازندران این است. *قدرایمان خالص مردم این خطه را نسبت به ارزشهای انقلاب بدانید ایشان در بخش دیگری از بیانات خود گفتند:اگر به تاریخ مازندران نگاه کنیم بخصوص جوانان، روشنفکران، دانشجویان، روحانیون محترم و قشرهای برگزیده و اهل فرهنک و معرفت به این نکته توجه کنند می بینیم که مازندران در صدر اسلام در قرنهای اول ظهور اسلام در ایران تا وقتی که در مقابل حملات لشکریان فرستاده شده از طرف دربارهای اموی و عباسی قرار گرفت، مقاومت کرد. یعنی سلاطین ظلم کسانی که بر دنیای اسلام در آن روز حکمرانی می کردند نتوانستند با زور شمشیر، دروازه ی مازندران را به روی خودشان باز کنند. اما آن وقتی که فرزندان پیغمبر، خانواده ی ائمه ی اهل بیت و اولاد زیدبن علی بن الحسین علیهم السلام به مازندران آمدند، مردم این استان، فرزندان پیغمبر را در آغوش گرفتند. دور -داعی کبیر< را که از اولاد پیغمبر و از ذریه ی حضرت علی بن الحسین علیهاالسلام بود، گرفتند و اسلام را با شکل علوی اش، به شیوه ی اهل بیت آموختند و باز در مقابل آن دربارهای ظلم و جور هم ایستادند و مقاومت کردند. این گذشته ی تاریخی پرافتخار مازندران است. برادران و خواهران عزیز! من این مطلب را بارها گفته ام ؟ باز هم لازم است بگویم تا خود شما مردم، قدر این ایمان خالص و صمیمی ؟ این معنویت و صمیمتی را که در خطه، نسبت به ارزشهای انقلاب هست، بدانید. در دوران رژیم گذشته، دو جریان در استان مازندران مشغول فعالیت و تلاش بودند که هر یک از این دو جریان برای خراب کردن و بی ایمان و فاسد کردن ملتی کافی است. *مردم مازندران، ایمان را در بین دو دهنه ی گاز انبری، که یک طرف آن دستگاه فاسد ستمشاهی و یک طرف، موج چپ بود، نگه داشتند رهبر معظم انقلاب در خصوص مبارزات مردم مازندران با رژیم مخلوع ستمشاهی فرمودند:یکی جریان فرهنک منحط فاسد رژیم ستمشاهی بود که با همه ی توان و قدرت، در این استان فعالیت و تلاش می کرد. می خواستند این منطقه ی سرسبز و حاصلخیز و پربرکت را از معنویت و دین خالی کنند، تا راحت تر بتوانند از آن سوء استفاده نمایند. یک جریان هم موج چپ بود گرایشهای چپ و مارکسیستی ؟ گرایشهای ضد خدا و ضد دین و ضد ارزشهای اسلامی که در این استان و در این خطه،فعالیت می کرد. می خواستند کاری کنند که دین و ایمان اسلامی را از این مردم بگیرند. مردمی که در استان مازندران، ایمان خودشان را آن هم این گونه پرشور و پرثمر حفظ کرده اند، در حقیقت این ایمان را در بین دو دهنه ی گاز انبری، که یک طرف آن دستگاه فاسد ستمشاهی و یک طرف، موج چپ بود، نگه داشتند و حفظ کردند. این ایمان، خیلی ایمان باارزشی است. این ایمان، خیلی ایمان عمیقی است. من با توجه به این خصوصیات است که شما مردم مازندران را استان شما، مردم شما، جوانان، رزمندگان، ایثارگران، جانبازان و آزادگان شما و خانواده هایی را که در راه خدا و برای این انقلاب تلاش کردند از صمیم قلب دوست می دارم و از همه ی دل و با همه ی وجود به شما ارادت می ورزم و مازندران را یکی از ذخایر پروردگار برای انقلاب و برای گسترش تفکر اسلامی عالمگیر شدن این خورشید فروزان که به برکت انقلاب به وجود آمد و درخشان شد می دانم. در همین جا هم از استقبال گرم شما مردم، از اجتماع و محبت شما، از خوشامدگویی شما به این برادر دوستدارتان در این سفر مازندران، تشکر می کنم و امیدوارم این سفر برای شما مردم مازندران برای این خطه و برای ما پیش خدای متعال و در عرصه ی فعالیت انقلاب، مفید و مثمر ثمر باشد. *انقلاب اسلامی به وجود آمد تا به ملت ایران حیات طیبه بدهد ایشان در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کردند:مطلبی که شما برادران و خواهران عزیز باید به آن توجه کنید، این است که انقلاب اسلامی به وجود آمد تا به ملت ایران، حیات طیبه بدهد. حیات طیبه، یعنی آن چیزی که قرآن می فرماید: -فلنحیینه حیاه طیبه <. این ثمره و هدف نهایی این انقلاب است. حیات طیبه، یعنی یک ملت، هم از لحاظ مادی و زندگی روزمره و رفاه و امنیت و دانش و سواد و عزت سیاسی و استقلال اقتصادی و رونق مالی و اقتصادی برخوردار باشد و هم از جهت معنوی، انسانهای مومن و خداشناس و پرهیزکار و برخوردار از اخلاق والای الهی در آن زندگی کنند. این حیات طیبه است. بعضی جاهای دنیا رونق اقتصادی و رفاه مادی تا حدودی دارند؟ اما معنویت ندارند.
وقتی معنویت در جامعه وجود ندارد، رفاه اقتصادی هم فایده ای نمی بخشد؟ تبعیض را برطرف نمی کند، عدالت اجتماعی به وجود نمی آورد، گرسنگی را ریشه کن نمی کند و فساد را از بین نمی برد. رونق اقتصادی که همه چیز یک کشور نیست. اگر خانواده ای پول داشته باشد، اما زن و شوهر در درون خانواده، با هم دائما دعوا کنند، زندگی در آن خانواده تلخ است. یا خانواده ای پول داشته باشد، اما امنیت در درون خانه نباشد، یا جوان آن خانواده معتاد به هروئین باشد، این خانواده لذت پولداری را نمی برد. یک جامعه هم مثل یک خانواده است. خانواده ای مثل خانواده ی ملت آمریکا را در نظر بگیرید! از لحاظ فعالیت اقتصادی، تولیداتشان بالاست. پیشرفت علمی آنها خوب است. کارخانه هایشان کار می کنند. به همه ی دنیا جنس صادر می کنند و درآمد کشور خوب است ؟ اما آن ملت نمی تواند از آن پیشرفت اقتصادی یک بهره ی واقعی بگیرد. چرا؟ چون در آن کشور امنیت نیست، معنویت نیست و جوان در آن کشور نمی داند باید چه کار کند. لذا خودکشی و بزهکاری جوانان زیاد است ؟ بچه ها از سن دوازده، و سیزده سالگی آدمکشی را یاد می گیرند؟ خانواده ها متلاشی می شوند؟ زن و شوهر نمی توانند روی وجود یکدیگر حساب کنند. زن نمی تواند احساس کند که شوهر دارد، شوهر هم نمی تواند احساس کند که زن دارد! آن جا خانواده وجود ندارد. ما روزی این حرفها را می گفتیم ؟ ولی امروز خود آمریکاییها می گویند: مجلاتشان می نویسند، روشنفکرانشان فریاد می کشند، سیاستمدرانشان یقه می درانند و می گویند معنویت از جامعه ی آمریکایی گرفته شده است. چرا؟ به خاطر این که در آن دین و ایمان نیست. بله ؟ رفاه اقتصادی تا حدودی هست ؟ اما باز همان رفاه اقتصادی هم برای همه نیست. درآمد کلان آن کشور مخصوص عده ای است و بقیه از آن بهره ای ندارند. این، آن جامعه ای است که مادیت دارد؟ اما معنویت ندارد. اسلام نمی خواهد این طور جامعه ای درست کند. اسلام می خواهد هم ماده و هم معنا، هم پول و رفاه، هم ایمان و معنویت، هم پیشرفت اقتصادی و هم شکوفایی اخلاقی و معنوی در جامعه باشد. این حیات طیبه اسلام است ؟ -فلنحینیه حیاه طیبه <. *مبادا کسی خیال کند که مملکت بدون فعالیت و تلاش سازندگی فقط با ذکر خدا گفتن آباد خواهد شد؟ مقام معظم رهبری با تاکیذ بر اهمیت تلاش برای سازندگی کشورمان فرمودند: جوانان عزیز من ! فرزندان هوشمند و هوشیار کشور بزرک ایران ! دانشجویان، دانش آموزان، پسران و دختران ؟ کسانی که فردای این کشور متعلق به شماست ! بدانید اگر می خواهید این کشور را بسازید، باید ببینید انقلاب، ارزشهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی، آن نسخه ای را که برای ساختن ایران داده است، چیست ایرانی که قرنهای متمادی به وسیله ی پادشاهان ستمگر و حکام وابسته و فاسد، ویران و خراب شده است شما خیال می کنید که پادشاهان پهلوی به این مملکت، کم ضربه زدند و ویرانی در این مملکت ایجاد کردند؟! قبل از آنها پادشاهان قاجاریه - از زمان ناصرالدین شاه به بعد به این مملکت، کم ضربه زدند و کم ویرانی در این مملکت ایجاد کردند؟! انقلاب این ویرانیها را به دست چه کسانی آباد می کند؟ به دست شما. اگر می خواهید کشور ایران آباد شود، رفاه و رونق اقتصادی، پیشرفت همه جانبه، عزت سیاسی، امنیت اجتماعی، امنیت شغلی، دانش و پیشرفت تحقیقات از یک طرف، و معنویت از یک طرف این کشور را روشن و نورانی کند، دو چیز را باید در نظر بگیرید. این دو چیز، وظیفه ی همه ی قشرها، مخصوصا قشرهای آگاه است. کاسب، کشاورز، صنعتگر، کارگر، محصل، استاد، معمم، فرهنگی و روحانیون محترم، این دو چیز را باید با هم در نظر بگیرند. یکی این که در سازندگی کشور، همه باید با هم شرکت کنند. دوم این که در سازندگی نفس خود کوشش کنند. -و توبوا الی الله جمیعا ایها المومنون لعلکم تفلحون <؟ فلاح و رستگاری به این است که همه ی ما راه توجه به خدا، تضرع و توسل به پروردگار را به عنوان یک راه روشن داشته باشیم. هیچ کدام به تنهایی کافی نیست. مبادا کسی خیال کند که مملکت بدون فعالیت و تلاش سازندگی فقط با ذکر خدا گفتن آباد خواهد شد؟ ابدا. باید تلاش کرد، باید مجاهدت کرد؟ هم مجاهدت علمی، هم مجاهدت عملی. *نباید در هیچ بخشی از استان مازندران فقر وجود داشته باشد ایشان با اشاره به اینکه با باز کردن گره های کور نباید هیچ بیکاری در