۷ فروردین ۱۳۹۷، ۸:۵۳
کد خبر: 82872127
T T
۰ نفر
نشنال اینترست: حمایت آمریكا از قدرت طلبی شاهزاده سعودی سُست و بی دوام است

تهران - ایرنا - پایگاه نشریه آمریكایی 'نشنال اینترست' در تحلیلی از تحولات خاورمیانه به شكنندگی سیاست در عربستان پرداخت و تاكید كرد كه تلاش 'محمد بن سلمان' برای تبدیل شدن به ناجی و یك قهرمان منطقه ای همچون 'مصطفی كمال آتا تورك' در تركیه اقدامی بیهوده است.

در این مطلب كه به قلم 'پاول پیلار' تحلیلگر نشنال اینترست نوشته شده، آمده است: یكی از خبرهای جذاب در باره توطئه به قدرت رسیدن محمد بن سلمان شاهزاده 32 ساله سعودی، به اقدامات او برای منزوی كردن و حصر خانگی مادرش مربوط می شود، حصری كه مدت ها نیز به طول انجامید.
او با دور كردن مادر از پدر (ملك سلمان) كه در یك وضعیت ناگوار روحی و روانی بسر می برد، تلاش كرد صرفا با یك تماس تلفنی او را در جریان دوری درازمدت مادرش از انظار عمومی قرار دهد، چرا كه محمد بن سلمان به شدت نگران بود، مبادا مادرش با نحوه به قدرت رسیدن او مخالفت كند و بخواهد به نفع وحدت در خاندان سعودی، از شاه بخواهد مانع تندروی های وی شود.
پیلار نوشت: اگرچه می توان تعابیر مختلفی از این قبیل گزارشات كرد، از جمله شاید كسی بخواهد در وهله نخست از آنها به عنوان نشانه های مصائب بازی قدرت توسط یك سیاستمدار سخت كوش یاد كند و یا فرد دیگری بخواهد چنین برداشت كند كه این شاهزاده سعودی در یك بازی قدرت متفاوت از ساختار قدرت سیاسی كشورش، پا بر زمین بازی 'اسكیت روی یخی' گذاشته كه ضخامت یخ آن بسیار نازك است.
یك سیاستمدار چقدر می تواند قوی باشد تا برای نیل به قدرت حتی مجبور شود، مادر خود را نیز از سر راه بردارد.
وی افزود: این شاهزاده سعودی اقدامات دیگری را نیز شبیه آنچه كه بر سر مادرش آورد انجام داد، از جمله اینكه در یك عملیات بسیار ددمنشانه هتل 'ریتز كارلتون' ریاض را به یك هتل 5 ستاره تبدیل كرد و با دستگیری شاهزاده های سعودی و حبس آنها در این هتل، سرمایه های آنها را فدای سیاست های خود كرد و البته از این اقدام به عنوان 'عملیات برای مبارزه با فساد' یاد كرد، فارغ از اینكه فساد در دستگاه حاكمه سعودی تا پیش از این معنی دیگری داشت.
تلاش محمد بن سلمان برای تحكیم قدرت در داخل كشور درحالی به سكوت واداشتن مادر و ریزش دارایی های خانوادگی وابسته شد كه قدرت خارجی او نیز به حمایت دولت آمریكا از آن گره خورد، به گونه ای كه سفر تقریبا سه هفته ای اخیر او به واشنگتن كاملا نشان داد كه سیاست خارجی عربستان امروزه به چه میزان به حمایت های آمریكا وابسته شده است.
پیلار نوشت: البته از این سفر طولانی مدت شاهزاده سعودی به آمریكا تعابیر دیگری نیز می تواند به عمل آورد، از جمله او براحتی ثابت كرد كه چگونه توانسته پایه های امنیت قدرت داخلی خود را با كمك سرنیزه و نیز وابستگی به حمایت های آمریكا تحكیم بخشد و در این مدت طولانی پایتخت را ترك كند، تجربه ای كه سابقه تاریخی سفر خارجی بسیاری مقامات كشورهای دیگر خلاف آن را ثابت كرده، یعنی اینكه مقامات بسیاری از كشورها با انجام سفر خارجی مشابه، براحتی از قدرت خلع شده بودند.
ناگفته نماند كه محمد بن سلمان برای توجیه این اقدامات در سیاست داخلی و خارجی كشورش تلاش می كند خود را در قرن 21 به عنوان یك مصلح و كسی كه قصد دارد همچون مصطفی كمال آتا تورك در تركیه، ساختار اجتماعی و سیاسی كشورش را نوسازی كند، معرفی نماید .
وی افزود: غافل از اینكه اقداماتی كه آتا تورك به عنوان یك نظامی و قهرمان جنگ جهانی اول و نیز ناجی امپرطوری عثمانی انجام دارد، با آنچه بن سلمان مدعی آن است، بسیار متفاوت می باشد ، چرا كه مصطفی كمال برخلاف محمد بن سلمان توانسته بود، اعتبار جهانی را به كشورش بازگردانده و حتی به عنوان 'پدر ملت ترك' معرفی شود.
اما محمد بن سلمان برای تسخیر حاكمیت كشورش تلاش می كند و با در پیش گرفتن سیاست 'ماكیاولیستی' صرفا به 'فرزند محبوب ملك سلمان بودن' بنازد و چنین فخر روشی كند كه پدرش، پسر 'عبدالعزیز بن سعود' بنیانگذار عربستان سعودی است كه همواره مورد حمایت دولت های آمریكا قرار داشته است.
این درحالی است كه امروزه رویكرد كلی دولت آمریكا نسبت به عربستان در مقایسه با بسیاری از كشورهای دیگر جهان به لحاظ سنتی تغییر كرده و چندان مطلوب ریاض نیست، به ویژه اینكه اعتبار اتباع سعودی بعد از حمله تروریستی 11 سپتامبر و افزایش نقش آنها در حملات تروریستی كمتر شده و از محبوبیت آنها در جهان نیز كاسته شده است.
با این وجود عربستان در سال های اخیر تلاش كرد با ولخرجی های زیاد، توجه آمریكایی ها را به خود جلب كرده و با حمایت مستقیم و غیر مستقیم از اندیشكده ها و مراكز مطالعاتی آمریكایی 'وجهه مشوش' خود را در نزد افكار عمومی آمریكا و جهان ترمیم كند.
از سوی دیگر محمد بن سلمان نیز بعد از روی كار آمدن 'دونالد ترامپ' در كاخ سفید، بسیار كوشید چه به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم رابطه ریاض با 'تل آویو' را فراتر از مناسبات دیپلماتیك سنتی بهبود بخشد، به رغم اینكه بخوبی می داند كه رژیم صهیونیستی همچنان به سیاست های اشغالگرانه خود در فلسطین ادامه می دهد.
پیلار اضافه كرد: این ابزار تمایل بیش از حد محمد به سلمان برای نزدیكی بیشتر به واشنگتن و به ویژه به تل آویو، خود یكی دیگر از نقاط ضعف او به شمار می رود، چرا كه وی برای جلب توجه آمریكا باید دست به اقدامی بزند كه به نفع اسرائیل باشد، از جمله اینكه با دشمن اصلی منطقه ای اسرائیل یعنی ایران درگیر شود و حتی برخلاف اصول سنتی سیاست خارجی عربستان برای حمایت از فلسطیننیان، به این اصول پشت كرده و از دشمنان فلسطین یعنی اسرائیلی ها حمایت كند.
این شاهزاده 32 ساله برای نیل به این اهداف خود تلاش می كند رهبری یك مبارزه ضد ایرانی را به عهده بگیرد، به همین منظور اخیرا وی در برنامه 60 دقیقه ای تلویزیونی علیه سیاست های ایران بعد انقلاب سال 1379 (1357) سخنانی بر زبان آورد مبنی بر اینكه جایگاه عربستان تا قبل از انقلاب ایران به قدری در سطح جهان رفیع بود كه 4 دهه سیاست منطقه ای تهران موجب تضعیف آن شده است، به همین دلیل محمد بن سلمان به زعم خود مجبور است با انجام برخی اقدامات اصلاح طلبانه در زمینه آموزش و پوشش اسلامی در سطح جامعه، از تندوری های سیاسی از جمله راه اندازی پلیس دینی در آن كشور، دوری كند.
پیلار نوشت: صرف نظر از این ادعاهای بی اساس، باید اذعان داشت كه اگرچه سیاست آمریكا به سیاست عربستان وابسته نیست، اما وابستگی شدید محمد بن سلمان به حمایت های آمریكا به ویژه در حوزه اقتصاد نفتی آن كشور موجب می شود تا آمریكا براحتی بتواند از این ابزار به عنوان اهرمی برای اعمال فشار بیشتر بر ریاض به نفع منافع خود استفاده كند.
متاسفانه آمریكا تاكنون نتوانسته از این اهرم استفاده كند، چرا كه بخشی از مشكل در دوستی محمد بن سلمان بی تجربه و 'جراد كوشنر' داماد دونالد ترامپ نهفته است، زیرا كوشنر همچنان تلاش می كند بدون در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی تاریخی در مناسبات عربستان و آمریكا بر نفوذ خود بر دولت آمریكا بیفزاید و همین مسئله از قدرت خطرپذیری آمریكا در منطقه و جهان می كاهد.
خطرناك ترین بخش اقدامات كوشنر در این میان راه اندازی جنگی است كه به رهبری عربستان علیه مردم یمن شروع شد و به نظر هم نمی رسد سعودی ها براحتی بخواهند منافع آمریكا را در این جنگ در نظر بگیرند، این درحالی است كه دولت واشنگتن نیز تاكنون موفق نشده با هیچ قطعنامه ای در سنا و یا كنگره آن كشور علیه اقدامات عربستان سعودی در یمن مخالفت كند.
به همین دلیل، روابط كوشنر و محمد بن سلمان بزرگترین مسئله در مناسبات آمریكا با عربستان است، زیرا كاخ سفید با حمایت طولانی مدت از محمد بن سلمان كه مدعی طرح های اصلاحی در كشورش است، خطری را به جان می خرد كه دفع آن شاید براحتی امكان پذیر نباشد.
حمایت آمریكا از برنامه و طرح اصلاحی ادعایی شاهزاده سعودی در دراز مدت كاری عبث خواهد بود، زیرا این طرح ها به قدری غیرواقع بینانه و مغایر با ساختارهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و دینی عربستان هستند كه به هیچ وجه قابل اجرا نیستند.
حمایت واشنگتن از اقدامات محمد بن سلمان واقعیت تلخی است كه هركسی را به یاد حمایت آمریكا از اقدامات شاه (سابق) ایران می اندازد، چرا كه او نیز همچون محمد بن سلمان با شعار اجرای طرح 'انقلاب سفید' خود، نوسازی خاصی را به سبك خودش پیش گرفته بود كه شدیدا به حمایت آمریكا وابسته بود و البته با اقدامات آتا تورك در تركیه نیز بسیار تفاوت داشت.
البته با این تفاوت كه شاه ایران نیز همچون مصطفی كمال آتاتورك مجبور نشده بود برای كسب قدرت مادرش را نیز در بند كند.
خاورم 1378**1651