جرقه بحران در سوریه از اواخر اسفند ماه سال 1389 و به دنبال دستگیری یكی از دانش آموزان شهر درعا در جنوب این كشور به خاطر شعارنویسی علیه بشار اسد رییس جمهوری این كشور و عدم آزادی وی با وجود وساطت برخی شیوخ عشایر زده شد و همچنان ادامه دارد.
این بحران به خاطر وجود حامیان مالی و تسلیحاتی در همسایگی سوریه و كشورهای عرب در كمتر از یك سال بعد از آغاز تقریبا همه مناطق سوریه را در بر گرفت و بخش های زیادی از این كشور به اشغال تروریست ها داعش و تكفیری ها و دیگر گروه های تروریستی درآمد.
گستردگی میدان مبارزه با تروریست ها و همكاری برخی از سوری ها با آنان در اوایل به خاطر برخی آرزوها موجب شد تا ارتش سوریه به یكباره در برابر نبردی به گستره جغرافیایی این كشور برای مقابله با تروریست ها مواجه شود.
ادامه بحران در سوریه و تلاش برای خارج كردن كنترل آن از دست دولت مركزی این كشور موجب شد تا دولت این كشور دست به ایجاد نیروهای مردمی در دو بخش محلی و ملی برای حفظ مناطق آزاد شده بزند تا دست ارتش برای اقدام در دیگر مناطق اشغالی باز شود.
با نزدیك شدن تروریست ها به اطراف دمشق و احساس خطر از كنترل برخی مكان های مذهبی سوریه مانند حرم حضرت زینب (س) و سابقه جسارت آنان به دیگر مكان های مذهبی در سایر شهرهای شرق و شمال سوریه بسرعت مدافعان حرم از كشورهای مختلف نظیر ایران و عراق وارد عمل شدند.
روسیه نیز به دنبال تغییر صحنه بحران در سوریه و احساس خطر از دست دادن یكی از مناطق نفوذ خود در غرب آسیا و سواحل مدیترانه و پایگاه نظامی این كشور در طرطوس وارد عمل شد.
به دنبال ورود نیروهای جدید به صحنه بحران در سوریه از ایران و روسیه و تلاش ها در دو جبهه نظامی و سیاسی (گفت و گو با مخالفان دولت سوریه) رفته رفته ورق برگشت و كفه ترازوی به نفع دولت مركزی این كشور سنگینی كرد تا جایی كه بخش های زیادی از مناطق اشغالی آزاد و ضربات سنگینی به تروریست ها از شمال تا جنوب سوریه وارد شد.
با وجود این كه نفس تروریست ها در سوریه این روزها به شمارش افتاده است ولی به نظر می رسد برخی طرف ها مایل نیستند كه این بحران در منطقه غرب آسیا به این زودی به پایان برسد.
حال این سوال مطرح می شود كه به راستی چه طرف هایی از این بحران سود می برند كه مایل نیستند به زودی حل شود و به دنبال ادامه آن هستند؟
برای پاسخ به این سوال می توان موارد عدیده ای مطرح كرد كه برخی داخلی و بعضی دیگری خارجی است.
در درجه اول باید گفت كه سوریه به دنبال برخی جنگ ها با رژیم صهیونیستی و بر اساس تجربه تاریخی خود ارتشی را تجهیز كرده است كه در صورت نیاز به مقابله با این رژیم بتواند پاسخگو باشد و بیش از مناطق اشغالی كنونی در قنیطره و بلندی های جولان از این كشور جدا نشود و حتی مناطق اشغالی نیز در صورت امكان آزاد شود.
چنین ارتشی بی شك می تواند در كنار این رژیم خطری بالقوه برای آن باشد و با توجه به برخی سیاست های مستقل دمشق در مقایسه با برخی از كشورهای عربی برای تل آویو این امر قابل تحمل نیست و زنگ خطرها را به صدا در می آورد.
در چنین شرایطی بهترین وسیله برای تضعیف ارتش سوریه مشغول كردن آن برای چند سال با یك جنگ داخلی در پهنه جغرافیایی این كشور و حملات گاه و بیگاه به آن به بهانه های مختلف نظیر حملات موشكی اخیر رژیم صهیونیستی و امریكا و متحدان غربی این كشور است كه تاكنون چندین بار صورت گرفته است.
ویرانی زیرساخت های موجود در سوریه با هدف مشغول كردن این كشور برای سالیان متمادی به مسایل داخلی را باید از دیگر اهداف راه اندازی بحران در این كشور ذكر كرد.
البته باید این مطلب را نیز یادآور شد كه برخی زمینه ها برای بحران در سوریه وجود داشت كه همین امر نیز بهانه ای بود تا مخالفان داخلی و خارجی سوریه با هم متحد شده و در صدد برهم زدن ثبات و امنیت مثال زدنی این كشور باشند.
اكنون بر اساس شنیده ها تقریبا بیشتر صنایع سوریه از جمله نساجی و تولید البسه، پارچه و صنایع دارویی كه مركز آن در حلب و شمال سوریه بود و زمانی سوریه در آنها صادركننده بود از بین رفته و تجهیزات آن نیز به تركیه منتقل شده و دیگر زیرساخت های قبلی یا آسیب دیده و یا این كه به كلی منهدم شده است و ساخت آنها چندین دهه زمان نیاز دارد تا باردیگر سوریه به روزهای قبل از بحران بازگردد.
مشغول كردن دولت این كشور به مسایل داخلی و دوركردن آن از برخی مسایل خارجی را باید از انگیره های دیگر دشمنان این كشور برای ادامه بحران در این كشور ذكر كرد.
سوریه قبل از بحران به عنوان یكی از كشورهای تاثیرگذار عرب به خصوص در ارتباط با مسایل منطقه ای و اعراب و اسراییل مطرح و هر هفته شاهد رفت و آمدهای مقام های كشورهای مختلف از سراسر جهان برای رایزنی بود ولی بحران در این كشور موجب شده تا بیش از پیش به امور داخلی خود بپردازد و از این بابت برای برخی طرف های منطقه ای از جمله تل آویو و روند صلح با آن بسیار مناسب باشد و در سایه مشغول شدن دمشق در بحران خود اكنون برخی مشكلات بین برخی كشورهای عربی و اسراییل به سرعت در حال حل شدن است كه در صورت وجود فرصت برای نقش آفرینی سوریه بی شك چنین روندی به كندی صورت می گرفت.
یافتن آلترناتیو و گزینه ای برای نظام كنونی حاكم بر این كشور را باید یكی دیگر از اهداف غرب برای طولانی كردن بحران در سوریه ذكر كرد.
واقعیت این است كه در بین مخالفان دولت سوریه تاكنون غرب فرد مناسبی را با ملاك های مورد نظر خود برای جایگزینی در صورت تصمیم برای برخی اقدامات در سوریه نیافته است و روی همین موضوع نیز چندان تمایلی برای پایان بحران تا یافت شدن فرد مناسبت با معیارهای خود ندارد.
در این ارتباط ذكر این مطلب نیز لازم است كه غربی ها از اقدام خود در عراق و لیبی درس بزرگی گرفته اند كه تكرار آن برای آنها چندان مطلوب نیست . اگر تا دیروز غرب به یكباره با بسیج نیروها و امكانات خود دست به اقدام نظامی در عراق زد و همه زیرساخت ها و امكانات نظامی این كشور را مورد هجوم قرار داد و تشكل های نظامی و امنیتی و دیگر سازمان های عراق را از بین برد و برای خود تا سالیان سال مشكلات امنیتی ایجاد كرد ، خطر تكرار این موضوع در سوریه به مراتب گسترده تر خواهد بود و موجب می شود تا عراق دیگری در منطقه ایجاد شود كه مهم ترین خطر آن در درجه اول برای اسراییل در همسایگی با سوریه است و برهم خوردن ثبات و امنیت منطقه در كنار عراق بدون ثبات و امنیت از دیگر تبعات آن می تواند باشد.
در همین حال باید بر این مطلب نیز اشاره كرد كه منطقه غرب آسیا همواره دارای یك منطقه بحرانی بوده است كه در برخی سال ها موقعیت جغرافیایی آن تغییر می كرد و در چنین مناطقی معمولا دو طرف غرب و شرق حضور داشته و دارند.
اگر تا دیروز افغانستان به عنوان مهم ترین منطقه درگیر در جهان به شمار می رفت كه اخبار نظامی آن مورد توجه رسانه های مختلف بود ، امروز سوریه به افغانستان دیگری تبدیل شده است و دیگر افغانستان شاهد برخی رویدادهای گذشته نیست ولی از زمینه های موجود آن همچنان رنج می برد.
وجود چنین منطقه ای علاوه بر این كه موجب می شود تا دو طرف شرق و غرب برخی حساب های خود را با هم تسویه كنند ، زمینه خوبی نیز می باشد تا برخی افراد ناآرام و دوستدار اقدامات نظامی و جنگی از مناطق مختلف جهان خود را به آن رسانده و در درگیری ها به نفع یك طرف دخیل شوند.
اگر تا دیروز افغانستان مركز حضور تروریست هایی از مناطق مختلف در قالب های مختلف و گروه های متعدد بود، امروز رونوشت آن را می تواند در سوریه شاهد بود و حتی می توان گفت پیشرفت هایی نیز در این ارتباط صورت گرفته است و بی دلیل نیست كه بر اساس برخی آمارها اتباع بیش از 93 كشور در بین تروریست های سوریه حضور دارند و برخی منابع آمار آنان را تا 360 هزار نفر نیز ذكر كرده اند.
در ماه های ابتدایی آغاز بحران در سوریه برخی رسانه های این كشور به نقل از منابع امنیتی اخباری را مبنی بر چشم پوشی خروج غیرقانونی برخی از تروریست ها از كشورهای غربی و سفر آنان به سوریه منتشر می كردند.
بر اساس تحلیل این منابع، غربی ها با استفاده از فرصت پیش آمده در سوریه و تمایل تروریست ها برای حضور در سوریه طرح هایی داشتند تا نسب به خروج غیرقانونی برخی افراد مخل امنیت در این كشورها واكنش چندانی نشان ندهند و حتی زمینه خروج آنان را نیز فراهم كنند تا خود در امنیت بیشتری از این بابت باشند و به گونه ای به دنبال دوركردن خطر تروریسم بودند.
از نگاه آنان در صورت حضور تروریست های ساكن غرب در سوریه یا آنان كشته شده و خیال این كشورها راحت می شود و یا در نهایت مجبور به بازگشت می شوند كه در آن زمان با كنترل های بیشتر می توان از ورود آنان جلوگیر و یا اقدام به دستگیری كرد.
البته پیشتر برخی منابع اعلام كرده بودند كه در صورت پایان بحران در سوریه این احتمال وجود دارد كه بحران به برخی كشورهای آسیای میانه كشیده شود كه این موضوع نیز با سیاست وجود منطقه ای برای بحران بی ارتباط نیست.
تلاش برای كاهش توان ایران و روسیه نیز با روش های مختلف با توجه به حضور این دو كشور در سوریه را باید یكی دیگر از علل طولانی تر شدن بحران در سوریه ذكر كرد.
از دیدگاه تحلیلگران غربی، در صورت ادامه بحران در سوریه با توجه به حمایت تهران از این كشور و اصرار بر ادامه حضور در سوریه این امر موجب كاستن از توان ایران در بخش های مختلف و تضعیف آن می شود و روی همین اصل نیز چندان تمایلی برای پایان بحران سوریه ندارند و بیشتر به دنبال افزایش منافع و اهداف خود از قبل آن هستند.
باید در نظر داشت سوریه در كنار برخی كشورهای دیگر از جبهه مقاومت در سال های گذشته حمایت كرده و این حمایت ها با وجود برخی فشارها علیه این كشور همچنان ادامه دارد و با توجه به دستاوردهای جبهه مقاومت در منطقه در سال های اخیر و ادامه حمایت های ایران از سوریه در جریان بحران این كشور و طولانی شدن آن موجب كاهش توان تهران به خاطر حضور در سوریه خواهد شد و این موضوع با توجه به هزینه هایی كه برای طرف مقابل نیز دارد ، نقطه مطلوبی برای حامیان ادامه بحران در سوریه است.
البته در این ارتباط روسیه نیز با توجه به حضور نظامی در سوریه در صورت ادامه بحران در این كشور مجبور خواهد بود تا بخشی از توان خود را در ابعاد مختلف صرف آن كند كه این نیز برای غرب مطلوب است و از برخی تنش ها در دیگر مناطق جلوگیری می كند و قدرت چانه زنی دو طرف را بر سر میزمذاكره افزایش می دهد.
چنین هدفی از نگاه غربی ها و امریكا و رژیم صهیونیستی می تواند به نوعی فشار به ایران نیز تلقی شود و بی دلیل نیست كه هراز چند گاهی شیطنت هایی برای افزایش تنش در صحنه سوریه علیه ایران مشاهده می شود تا به گونه ای مشغلات ایران را بیشتر كند.
خارج شدن قواعد بازی بین المللی در سوریه بین غرب و شرق و تلاش برای بازگرداندن آن به مدار قبلی را باید یكی دیگر از علل ادامه بحران در این كشور دانست كه برای طرف های غربی به خصوص امریكا قابل تحمل نیست كه روسیه و ایران بخواهند در آن بدون برخی ملاحظات جهانی و بین المللی میدان دار تحولات باشند و تصمیمات مورد نظر خود را با حضور برخی كشورهای منطقه پیش ببرند.
روی همین اصل امریكا از یك سو به دنبال طولانی كردن بحران در سوریه با توسل به روش های مختلف و حتی اقدام نظامی محدود برای روحیه دادن به شكست های تروریست ها و افزایش پایگاه های نظامی در سوریه است و از سوی دیگر از آمادگی برای مذاكره با روسیه و ایران در خصوص سوریه سخن می گوید تا ضمن یادآوری برای رعایت قواعد برهم خوردن بازی در سوریه در صورت تلاش ها برای حل بحران قدرت امتیازگیری خود را افزایش دهد.
اكنون برخی گزارش های منتشر حاكی از ایجاد 10 پایگاه نظامی از سوی امریكا در مناطق شرق سوریه با استقرار نیروهای مختلف و اهداف مورد نظر است كه این به منزله آن است كه سوریه اولین كشوری است كه با وجود مخالفت با حضور نیروهای امریكایی شاهد حضور همزمان نیروهای نظامی دو قدرت شرق و غرب است و چنین حضور همزمان می تواند حل بحران این كشور را طولانی كردن و هزینه های آن را افزایش دهد و در صورت مخالفت امریكا با خروج از این پایگاه ها، سوریه را با بحران جدیدی مواجه كند و می تواند بر برخی معادلات منطقه ای بین كشورهای همسایه و دوست منطقه اثرگذار باشد و بر برخی تصمیم های اقوام منطقه موثر واقع شود و حمایت های نظامی امریكا از برخی گروه های كرد با وجود اعتراض های آنكارا در این راستا قابل ارزیابی است.
از نگاه برخی كارشناسان با توجه به اعتراض تركیه به اقدامات امریكا در شرق سوریه و بسترسازی برای ایجاد یك حكومت محلی مورد حمایت خود از مهم ترین اهداف امریكا در این منطقه است كه در راستای بها دادن به برخی اقوام، مذاهب و ادیان و اجرای سیاست سایكس - پیكو جدید بدون توجه به معیارهای جغرافیایی در منطقه مانند سایكس - پیكو قدیم است.
البته اهداف امریكا از مذاكره با روسیه و ایران در ارتباط با سوریه متفاوت است و اگر می خواهد بر اساس قواعد بازی با روسیه در ارتباط با سوریه اقدام كند در ارتباط با ایران هدف واشنگتن خارج كردن از صحنه سوریه برای اطمینان داده به تل آویو و اتخاذ راحت تر برخی تصمیم ها در ارتباط با آینده سوریه با بازیگران كمتر و منافع بیشتر است.
باید در نظر داشت كه مهم ترین پیام واشنگتن از این حضور نظامی در سوریه نیز این است كه بحران های منطقه باید با در نظر گرفتن منافع این كشور و به صورت جمعی و نه تك به تك حل شود كه در چنین قاعده ای نیز پر واضح است كه سیاست های بلندمدت امریكا در آن دنبال خواهد شد كه با برخی منافع كشورهای دیگر سازگاری نداشته و می تواند بر ادامه بحران در سوریه منتهی شود و یا مشكلات جدیدی را در منطقه رقم بزند.
در همین چارچوب نیز یكی از كشورهای عرب با اعزام نماینده به سوریه به دمشق پیشنهاد كرده كه در قبال خارج كردن ایران و حزب الله از سوریه حاضر است همه هزینه های جنگ این كشور را پرداخته و خرابی های ناشی از بحران برطرف كند كه این موضوع مورد قبول دولتمردان سوریه قرار نگرفته است.
البته برخی كشورهای منطقه نیز در سایه وجود بحران در سوریه به دنبال اهداف سیاسی خود هستند و تحركاتی را علیه كشورهای همسایه به بهانه های مختلف انجام می دهند كه در صورت نبود این بحران توسل به چنین اقداماتی برای آن بسیار دشوارتر خواهد بود.
نتیجه این كه همه طرف های حاضر در سوریه بعد از هشت سال بحران در این كشور دریافته اند كه حل آن راه حل نظامی ندارد بلكه باید از راه های سیاسی آن را حل كرد و در این مسیر نیز باید برخی مقدمات فراهم شود كه یكی از آنها دستیابی به برخی اهداف نظامی از راه سیاسی است كه كار را تا حدودی دشوار می كند و با چنین نگاهی به نظر می رسد نمی توان آینده نزدیكی برای پایان بحران در سوریه پیش بینی كرد چرا كه سوریه بخشی از بحران منطقه غرب آسیا است و اكنون سیاست بر این است تا همه بحران ها با هم حل شود و یك طرف با دست پر از آن خارج نشود.
* كارشناس خاورمیانه
![سود غرب از تداوم بحران سوریه - داود پورصحت * سود غرب از تداوم بحران سوریه - داود پورصحت *](https://img9.irna.ir/old/Image/1397/13970209/82900421/N82900421-72311977.jpg)
تهران- ایرنا- بحران در سوریه این روزها وارد هشتمین سال خود شده است و به نظر می رسد با توجه به چشم اندازهای موجود در صحنه میدانی این كشور به این زودی پایانی بر آن مترتب نباشد.