۴ دی ۱۳۸۸، ۰:۰۱
کد خبر: 7373437
T T
۰ نفر
گفتاری از حجت الاسلام حسین انصاریان ؟خون حسین (ع) برتر از هر مرکب # تهران ، خبرگزاری جمهوری اسلامی 88/10/04 فرهنگی.انصاریان.عاشورا دفتر پژوهش و بررسیهای خبری:آنچه در ادامه می آید بخشهایی از سخنان و درس واره های حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ حسین انصاریان در مورد فلسفه قیام کربلا است. رسول خدا(ص ) می فرماید، هیچ کار نیکی در تمام عالم وجود، بالاتر از شهادت در راه خدا نیست. (کافی248: 2) در روایت دیگری که هم اهل سنت و هم شیعه آن را از رسول خدا(ص ) نقل کرده اند، حضرت چنین فرمود: مرکبی که عالمان دین برای رساندن دین به مردم به کار می گیرند و با آن کتابی، تفسیری، فقهی می نویسند، قیمتش از خون شهدا بیشتر است. (من لایحضره الفقیه ـ 399: 4 در المنثور72: 3) اما حالا باید دید قیمت این مرکب، بیشتر از خون کدام شهدا است ؟ چون در عالم خونی است که خون ویژه می باشد و میلیاردها قلم و دریاها مرکب، نمی توانند با این خون ویژه نسبت برقرار کنند. خون امام حسین (ع)، خونی ویژه است. امام زمان (عج ) از این خون تعبیر به خون زنده کرده و می فرمایند: به این خون زنده من سلام می کنم. (امل الآمل 257: 2) سلام بر این خون های زنده، نه خون های آدم های زنده. خود خون را می گوید، خون زنده. سلام بر این خون های زنده ؟ این خونی که در کربلا ریخته شده و صاحبش اعلم علمای اولین و آخرین بود. یعنی اینجا نباید پای مرکب و قلم فقها، مفسرین و حکمای الهی را به میان کشید. علم کل در کنار علم اباعبدالله، جهل است. اینجا بحث علم عالمان و مرکب و دوات شان قابل طرح نیست. خود این خون، مرکبی شد برای نوشتن همه حقایق تا به قیامت. خود این خون، کتابی است به پهنای آفرینش. معلوم شد این که پیغمبر(ص ) می گوید، مرکب علما از خون شهدا افضل است، منظور خون کدام شهید است. امام حسین (ع) و پیامبر (ص ) این روایت را که از رسول گرامی (ص ) نقل شده، در کتب سنی دیده ام و شیعه هم آن را نقل کرده است. درباره احدی هم، چنین متنی از ایشان نیامده است، جز این که آن حضرت به امیرمومنان (ع) گفت: -لحمک لحمی، دمک دمی، حربک حربی، سلمک سلمی < (بحارالانوار106: 99) اما شگفت آورتر سخنی است از رسول گرامی (ص ) درباره ابا عبدالله (ع) که ایشان فرمودند:-حسین م نی و انا م ن حسین < ( کامل الزیارات:116 ـ جامع صغیر575: 1) این -م ن ی < دارای بحث خیلی سنگینی است. یک رباعی می خوانم تا شاید فهم این روایت را آسان کند: داند آن عقلی که او دل روشنی است در میان لیلی و من فرق نیست من کیم لیلی و لیلی کیست من ما یکی روحیم اندر دو بدن یک خط این رباعی را من به نقل از پیامبر می گویم -حسین منی و انا من حسین < حالا باید رفت سراغ پیامبر و ببینیم پیغمبر کیست ؟ بزرگان دین با دلیل و با برهان، نه با چوب اندرز، ثابت کردند که وجود مبارک رسول خدا در این عالم، مقام جمع الجمعی است ؟ یعنی آنچه خدا در بیرون عالم و در باطن عالم دارد، همه را در او خلاصه کرده است ؟ یعنی اگر بگوییم پیغمبر همه فرشتگان است، خواهم گفت، او چنین است. اگر بگوییم پیغمبر همه انسان هاست، خواهم گفت، چنین است ؟ اگر بگوییم پیغمبر همه زندگان باارزش عالم است، خواهم گفت ، چنین است ؟ اگر بگوییم پیغمبر همه ارزش هاست، خواهم گفت، چنین است و اگر چنین نبود، محال بود این آیه نازل بشود -و ما ارسل ـناک الا رحمه ل ـلعالمی ـن < (انبیاء:107) این آیه دنباله-الحمد لله رب العالمین < (فاتحه:1) است. خدا می گوید: من رب جهانیان هستم، همین خدا می گوید: پیغمبر، رحمت برای جهانیان است ؟ یعنی این قدر به او بخشیده ام که اگر کل موجودات از سفره اش بخورند، سیرشان می کند و از او کم هم نمی شود. آن وقت، پیغمبر می گوید، حسین نیز این گونه هست. عوض های شهادت حسین (ع) در دنیا زمانی که حسین جانش را برای خدا داد، زمانی بود که اگر او جانش را هزینه نمی کرد، چراغ نبوت همه انبیا، چراغ توحید و چراغ ارزش ها برای ابد خاموش می شد. او از طریق شهادت، حلقه اتصال بین توحید، نبوت، ارزش ها و انسان هاست. حالا اگر در این دنیا بخواهند عوض این شهادت را به او بدهند، فکر می کنید چه باید بدهند. من تا حالا در روایات و آیات، کلمه معوض و عوض را در چنین مسئله ویژه ای ندیدم. فقط درباره اباعبدالله حسین (ع) است که امام زمان (عج ) می فرماید: --المعوض من قتله < (مصباح المتهجد:826) معوض نه نسبت به خود اباعبدالله (ع)، معوض نه نسبت به نمازهایش و روزه هایش، نه نسبت به این که فرزندی مثل زین العابدین و علی اکبر (علیهما السلام ) را تربیت کرده است ، نه چنین نیست. این معوض، فقط قیمت خونش در دنیا است و به قیمت آخرت آن کاری ندارند: -المعوض من قتله ان الائمه من نسله و الشفاء فی تربته و الفوز معه < (همان ) وقتی که ابا عبدالله (ع) خونش را هزینه کرد، عجیب است که امام صادق (ع) می فرماید در کربلا حضرت ابا عبدالله (ع) خونش را، نه به خدا صدقه داد؟ نه آن را انفاق کرد؟ نه آن را عطا کرد و نه با آن معامله کرد؟ بلکه ایشان درباره این خون می گوید: -بذل مهجته ف یک < (کامل الزیارات: 401) این خون را به رایگان به تو داد و گفت من در مقابل این خون، هیچ نظری جز رضایت تو ندارم. امام زمان (عج ) می گوید، وقتی خدا این خون را گرفت، گفت: من قیمتی ترین شیء را از حسین بن علی (ع) گرفتم ؟ برای همین عدالتم اقتضا می کند، معوضش را به او بدهم. امام زمان (عج ) می گوید، هر یک از ما نه امام بعد از حسین (ع)، از امام زین العابدین (ع)، با وزنی که دارد، امام باقر(ع)، با وزنی که دارد، تا من، یک بیست و هفتم معوض خونش هستیم. من فکر نمی کنم آسمان ها و زمین طاقت حل این مسئله را اصلا داشته باشند. حل آن برای ما خیلی مشکل است، این مسئله از قبیل این سخن حق تعالی هست -لو انزلنا هذا القرآن علی جبل لرایته خاشعا متصدعا من خشیه الله < (حشر:21) ما نه تن با هر مقامی که داریم، در مجموع، تنها یک سوم عوض آن خونیم. من از سنگینی این مسایل، واقعا قلبم در فشار قرار گرفته است. نمی دانیم امام حسین کیست ؟ واقعا نمی دانیم. ما نسبت به ایشان جاهلیم و نمی دانیم او کیست. و اما معوض دوم که یک سوم دیگر معوض خون امام حسین (ع) می باشد، این است که شخص پروردگار خوردن هر خاکی را از زمان آدم تا قیامت و به طور کلی، خوردن همه خاکها را حرام کرده است ؟ چنان چه خدای ناکرده، اگر زلزله پیش بیاید و قبر پیغمبر(ص ) خراب بشود و دوباره بخواهند لحد ایشان را بچینند، اگر بگویند: مقداری خاک زیر صورت ایشان را یا خاک زیر صورت زهرا(س ) را برداریم و به مریض مان بدهیم، حرام است، اما اراده خدا به این تعلق گرفت که یکی از داروهای این عالم هستی را، نه خاک زیر صورتش را، چون صورتش آنجا نیست و نه خاک زیر گلوی بریده او را، بلکه خاک قبرش را قرار دهد. امام زمان (عج ) می گوید، این هم یک سوم عوض که خدا از حرمت حرامش دست برداشت و گفت، خاک حسینم، حلال است، آن هم برای آن جایی که هیچ کلیدی نتوانست مشکل تان را حل کند. آن کلیدی را که مشکل غیر قابل حل را حل می کند، خاک حسین من است. اما یک سوم دیگر عوض این است: -و الفوز معه < امام زمان (عج ) می گوید، هر کس در دنیا وآخرت، باطنش، ظاهرش و عملش بوی حسین را بدهد، به طور یقین، اهل نجات است و شکی در آن وجود ندارد: -و الفوز معه <
۰ نفر