۲۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱
کد خبر: 80814727
T T
۰ نفر

يادنامه سخن عشق(56)

شهيد جنگروي؛ سرداري بي قرار و عاشق

۲۳ شهریور ۱۳۹۲، ۱۱:۱۱
کد خبر: 80814727
شهيد جنگروي؛ سرداري بي قرار و عاشق

گروه اسناد و اطلاع رساني- درود بر مرداني كه پيشتاز عرصه ايثار و شهادتند و بدون هيچ و ترس و واهمه اي براي رضاي خدا پا به ميدان نبرد حق عليه باطل نهادند. شهيد جنگروي ازجمله سرداران دفاع مقدس بود كه بي قرار و عاشق راه خدا را راه خود و شهادت را سعادتي براي ابناء بشر مي دانست.

مقام شهادت اوج بندگي و سير و سلوك در عالم معني است و ما خاكيان محجوب چه مي دانيم كه اين ارتزاق عند رب الشهدا چه است؟ امام خميني(ره)

هرازگاهي چند از آناني بنويسيم كه عشق را در مسير رسيدن به معبود يافتند و اين راه را به سبكي بال پرندگان طي كردند. آنان كه روشني انديشه پاك شان در دل تاريكي هاي زمان، مسير هدايت و سخن شان پاسخ همه سوالات بي جواب است. دفتر پژوهش و بررسي هاي خبري به منظور پاسداشت مقام شهيد با ارائه سلسله گزارش هاي يادنامه سخن عشق همراه مي شود با عاشقان حقيقي كه معرفت الهي را به حق درك كردند.

و امروز همراه با شهيد جعفر جنگروي

جعفر جنگروي در سال 1333 هجري خورشيدي در شهر 'فريدن' اصفهان ديده به جهان گشود. وي از همان اوان كودكي به همراه خانواده به تهران مهاجرت كرد. اما شرايط سخت زندگي سبب شده بود كه روزها به كار خياطي مشغول شود و شب ها به درس خواندن و تحصيل بپردازد.

پس از گذشت ايام وي با علاقه وافر به ورزش كشتي، وارد اين عرصه شد و توانست با پشتكار فراوان، رتبه دوم قهرماني را در اين رشته از آن خود كند و اينگونه به مدال نقره دست يابد.

او پس از كسب مدرك سوم متوسطه به دليل شرايط اقتصادي خانواده اش مجبور به ترك تحصيل شد و پس از كسب اندكي سرمايه، به فروشندگي لباس روي آورد.

وي در اين دوران، با توجه به وجود سايه هاي ظلم و استبداد رژيم پهلوي در كشور، به همراه برادرش با پخش كتاب ها و رساله هاي امام خميني(ره) به طور پنهاني به مبارزه عليه رژيم پهلوي پرداخت.

پس از اوج گيري رويدادهاي مربوط به انقلاب اسلامي، شهيد جنگروي اقدامات خود را عليه رژيم پهلوي گسترش داد و در اين ميان به عنوان چهره اي مبارز و انقلابي شناخته شد.

اودر بدو ورود امام خميني(ره) به كشور به عنوان عضوي فعال در گروه كميته حفاظت و حراست از امام خميني(ره) به فعاليت پرداخت و توانست در كنار مردم طعم شيرين پيروزي انقلاب 57 را بچشد.

جعفر جنگروي يك سال پس از پيروزي انقلاب، به عضويت رسمي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي درآمد و توانست دوره آموزشي خود را در پادگان ولي عصر(عج) بگذراند. وي در خرداد ماه 1358، به دنبال شروع غائله ضد انقلاب در خوزستان، براي مبارزه با اين عناصر و اشرار منطقه راهي خوزستان شد و توانست در اين دوران با سركوب و دستگيري منافقين، رشادت هاي بسياري را از خود نشان دهد.

او با درايت بسيار توانست به ساماندهي سپاه پاسداران و تامين امنيت خرمشهر بپردازد. پس از مدتي براي مقابله با گروهك هاي ضد انقلاب در كردستان به اين استان اعزام شد و در مقابله با اين گروهك ها، فعاليت هاي بسياري را در جهت سركوبي آنان انجام داد. اما وي در يكي از عمليات ها در مسير بانه، در گردنه 'خان' با گروهك كومله و ديگر گروهك ها درگير شد و به اسارت آنان در آمد.

به مدت 35 روز تحت سخت ترين شكنجه ها قرار گرفت و تا مرز شهادت نيز پيش رفت. اما سرانجام با مجاهدت ها و تلاش سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، از اسارت گروهك منافقين نجات يافت.

وي پس از مدتي به تهران آمد و توانست در دفتر فرماندهي كل سپاه مشغول به خدمت شود. جعفر به عنوان نماينده سپاه، به چند كشور مسلمان از جمله پاكستان، افغانستان و ليبي سفر كرد و توانست با حضور در چند سمينار نقش برجسته خود را در فعاليت هاي سياسي و نظامي كشور به خوبي ايفا كند.

پس از آغاز جنگ تحميلي،‌ وي بلافاصله راهي جبهه غرب شد و به مدت شش ماه در آنجا با رشادت جنگيد. او با حضور در عمليات هاي مختلف از جمله عمليات بازي دراز و نشان دادن رشادت هاي بسيار از خود توانست به عنوان معاون فرمانده اطلاعات عمليات محور غرب انتخاب شود. وي با طراحي و اجراي جنگ هاي نامنظم و چريكي، نقش فعالي از خود نشان داد و توانست اينگونه ضربات مهلكي را به دشمن وارد كند.

جنگروي از اوايل سال 1360 مدتي به عنوان مسوول طرح و برنامه عمليات تهران منصوب شد و توانست خدمات ارزنده اي را در اين واحد ارائه دهد. او در اواخر اين سال با حضور در جبهه هاي جنوب، نقش بارز و برجسته خود را در عمليات هاي مهمي چون فتح المبين، بيت المقدس، عمليات رمضان، والفجر مقدماتي و همچنين عمليات پاكسازي شلمچه به همگان نشان داد.

وي تا سال 1363 با پذيرش مسووليت هاي مختلف در جبهه و همچنين پذيرش مسووليت قائم مقامي قرارگاه رمضان در شمال غرب كردستان و فرماندهي جناح راست عمليات بدر توانست نقش ارزنده اي را در اين عمليات ها ايفا كند.

وي در سال 1363 براي زيارت كعبه به حج مشرف شد و پس از بازگشت از حج، به لشكر سيدالشهدا رفت و توانست به عنوان جانشين فرمانده اين لشكر انجام وظيفه كند. جنگروي در اين دوران توانست با حضور در عمليات والفجر 8 اوج حماسه و ايثار خود را در اين عمليات حماسي به نمايش بگذارد و اينگونه سهم بسزاي خود را در آماده سازي نيرو و شناسايي منطقه و طراحي اين عمليات ايفا كند.

سرانجام شهيد جعفر جنگروي، پس از سال ها مجاهدت و ايثار، با حضور در عمليات والفجر 8 در منطقه عملياتي فاو(منطقه اي در خاك عراق)، در بيست و هفتم بهمن ماه سال 1364 هجري خورشيدي بر اثر اصابت تركش، به مقام والاي شهادت نايل آمد.

اين شهيد بزرگوار در نامه اي به پسرش مي نويسد:

'.... و بدانيد كه فرزندان خلف عزيزترين مال دنيا و ذخيره آخرت براي پدران و مادرانشان هستند و هيچ پدر و مادري نمي‌تواند دوري فرزندان خود را تحمل كند. الا در يك صورت در يك طريق آن هم طريق خدا، وقتي صحبت از خداست و طريق او، هيچ چيز معنا ندارد چرا كه همه چيز از او شروع مي‌شود و به او ختم مي‌شود. براي همين انسان وظيفه دارد با كمك خداوند اين راه را راه خود قرار دهد و اين سعادتي است كه خدا نصيب ما كرده ...

اطلاع**9128**1717