۸ مرداد ۱۳۹۳، ۸:۴۱
کد خبر: 81254522
T T
۰ نفر

حكایت سهروردی از دین

۸ مرداد ۱۳۹۳، ۸:۴۱
کد خبر: 81254522
حكایت سهروردی از دین

تهران - ایرنا - شیخ شهاب الدین سهروردی در توصیه ای از دین به عنوان تازیانه الهی یاد می كند كه خداوند بندگان خود را با آن به بهشت هدایت می كند.

هشتم مرداد در تقویم ایران اسلامی روز بزرگداشت شیخ شهاب الدین سهروردی نام گرفت تا بهانه ای برای تعمق در آثار و عقاید این حكیم بزرگ باشد، زیرا او نقطه تلاقی تفكر نوافلاطونی با آرای عرفانی در جهان فلسفه است.

عارف شهید، شیخ شهاب الدین سهروردی مشهور به شیخ اشراق، فیلسوف، دانشمند و عارف برجسته ای است كه از همه دانش های متعارف زمان خود مانند فقه، فلسفه، ادبیات و اصول بهره كافی داشت و در آنها صاحب نظر بود.

وی یكی از نام آوران حوزه فلسفه اسلامی است كه به حق باید او را بنیانگذار روشی نو در این عرصه و یكی از احیاگران فلسفه در شرق به شمار آورد. خورشید معرفت اشراقی شیخ، پس از چند قرن پرتوافشانی در قلمرو تفكر اسلامی، به تازگی در عرصه اندیشه فلسفی غرب نیز درخشیدن گرفته است.

سهروردی در سال 549 هجری قمری در دهكده سهرورد زنجان به دنیا آمد. او دانش های مقدماتی را در مراغه، نزد مجدالدین جیلی شاگردی كرد. پس از آن به اصفهان رفت كه در آن زمان مهم ترین مركز علمی در ایران بود و تحصیلات خود را نزد ظهیرالدین قاری به نهایت رسانید.

سهروردی پس از پایان تحصیلات رسمی، به سفر كردن در داخل ایران پرداخت و مدت زیادی را به اعتكاف، عبادت و تأمل گذراند.

استاد شهید مرتضی مطهری درباره شخصیت شیخ اشراق می گوید: سهروردی معروف به شیخ اشراق، بدون شك از اعجوبه های روزگار است. ذهنی فوق العاده نوجو و مبتكر داشته است. تمایل اشراقی در فلسفه، پیش از او حتی در فارابی و بوعلی وجود داشته است اما كسی كه مكتبی به نام مكتب اشراق تاسیس كرد و در بسیاری از مسائل، راه آن مكتب را از راه مكتب مشاء جدا كرد، این مرد بزرگ بود.

شهید مطهری سهروردی را سرآمد دیگر علوم و از جمله فقه می دانست كه نه تنها در مناظره با فقها و متكلمان بی پروا بود و دشمنی برمی انگیخت كه در اظهار اسرار حكمت، برخلاف توصیه بوعلی در آخر اشارات، شاید به علت جوانی، بی پروایی می كرد و همین باعث دشمنی و توطئه چینی علیه وی شد.

امام فخررازی و سهروردی، هر دو از شاگردان مجدالدین جیلی و در اصفهان معاصر و همدرس بودند. پس از مرگ سهروردی، هنگامی كه كتاب تلویحات وی را به امام فخررازی دادند، آن را بوسید و به یاد همدرس خود و در سوگ وی كه در سن جوانی غریبانه جان داده بود، اشك از دیدگان فروریخت.

در دیدگاه سهروردی، هر سخنی كه به نحوی قرآن و وحی آن را تصدیق نكند، بیهوده است و باید از آن دوری جست. با نظر به تعلق خاطر و دلبستگی خاص سهروردی به قرآن و وحی، حضور قرآن را در همه آثار وی می توان احساس كرد. او به ویژه در رساله های عرفانی و بحث های الهیات، روان شناسی، نورشناسی و مُثُل افلاطونی، به صورت گسترده از آیات قرآن بهره گرفته است.

شیخ اشراق در توصیه ای چنین می گوید: نخستین چیزی كه تو را به آن توصیه می كنم، تقوای خداوند بزرگ و برتر است. هر كس به او روی آورْد، ناكام نماند و آن كس كه بر او توكل كرد، باز نمانْد. شریعت و دین را به پای دار. دین، تازیانه ای الهی است كه خداوند بندگان خود را با آن به رضوان خویش هدایت می كند. هر سخنی كه قرآن و حدیث به آن گواهی ندهد، از سرچشمه بیهوده برخاسته، از سخنان ناسزا به شمار می رود. آن كس كه به ریسمان قرآن چنگ نزند، به گمراهی رفته و در ته چاه هوا و هوس فرو افتاده است.

یكی از سفارش های معنوی شیخ اشراق چنین است: اگر كسی پیوسته به جهان ملكوت فكر كند و از روی خضوع خدای خود را یاد كند و در عالم قدس به ظرافت بیندیشد و از غذای خود و امور نفسانی بكاهد و شب را زنده بدارد و در پیشگاه پروردگار به التماس افتد و خاشع گردد، مشمول عنایاتِ ویژه خداوندی می شود. او در جای دیگری می گوید: اگر بیش از میزان ضرورت به نفس خود نپردازی و به علم و دانش روی آوری، به بسیاری از فضایل می رسی.

شیخ اشراق روش های معمول سیر و سلوك و مجاهده را چنین برمی شمارد: ذكر پیوسته؛ خلوت نشینی؛ بریدن از جاذبه های دنیوی؛ عبادت پیوسته؛ خواندن قرآن، كتاب الهی؛ مواظبت بر نمازها، به ویژه در نیمه شب كه تمام دیده ها به خواب رفته اند؛ روزه داشتن؛ گوش سپردن به پند انسان های پاك.

سهروردی در دوران كوتاه حیات خویش، به نگارش 49 كتاب و رساله مهم توفیق یافت كه بیشتر آنها به زبان عربی است. وی در مهم ترین كتاب خود به نام حكمه الاشراق، اصول فلسفه خویش را بیان كرده است. اشراق در زبان عربی، هم با كلمات شرق و خاور زمین هم ریشه است و هم به معنای نور و نورانی می باشد. آن حكیم عارف، بر پایه این معناهای دوگانه و مفهوم رمزی و تمثیلی آن، فلسفه خود را بنا نهاد. به نظر وی، نورانی شدن و رسیدن به حقیقت، تنها از راه جدا شدن از پلیدی ها و تیرگی های جهان مادی و دل بستگی به ظواهر پر زرق و برق، ولی خالی از حقیقت زندگانی به دست می آید.

آثار فارسی شیخ اشراق، شامل چند رساله كوچك به نام های آواز پر جبرئیل، رساله العشق، لغت موران، صفیر سیمرغ، عقل سرخ و روزی با جماعت صوفیان است.

سهروردی همه این رساله ها را با نثری بسیار ساده و روان، به طریقی تمثیلی در توضیح عقاید فلسفی خود نوشته است. اشاره به داستان هایی چون رستم و اسفندیار و تاویل عرفانی عناصر اساطیری ایران در این مجموعه آثار فارسی، آشنایی و عشق عمیق شیخ را به فرهنگ ایران باستان آشكار می كند.

سهروردی، حكیمی پر سفر بود. سفرهای او رفته رفته گسترده تر شد و به آناتولی و شامات نیز رسید و منظره های شام او را بسیار مجذوب خود كرد. در یكی از سفرها از دمشق به حلب رسید و در آنجا با پسر صلاح الدین ایوبی، ملك ظاهر آشنا شد. ملك ظاهر كه به دانشمندان علاقه و محبت شدیدی داشت و مجذوب سهروردی شده بود، از وی خواست در دربار وی در حلب بماند و شیخ نیز پذیرفت. اندك اندك سخن گفتن بی پروا و بی احتیاط بودن وی در بیان معتقدات باطنی در برابر هرگونه شنونده، و نیز زیركی و هوشمندی فراوان وی كه سبب چیرگی بر مخالفان می شد، دشمنان زیادی برای شیخ ایجاد كرد. از این رو، او را به بی دینی و كفر متهم كردند و حكم قتلش را خواستند.

شیخ شهید در سال 587 هجری قمری در زندان حلب، بنا به قولی خفه گردید یا به روش دیگری كشته شد.

شیخ اشراق، از جمله آگاهانِ معرفت شناسِ حقیقت گویی است كه در راه بیداری خفتگان غافل و متعصّبان جاهل، به دستِ جمعی زورمدار كه تاب فهم و مدارا با اندیشه ژرف و تعصب سوز این حكیم عارف عاشق را نداشتند، جان باخت و نامی دیگر در صحنه سرخ شهیدان راه عشق و اندیشه تاریخ بشریت برجای نهاد. شیخ شهید با اینكه مدت زیادی در غربت قفس این جهان خاكی محبوس نماند و در 38 سالگی به سوی دیار دوست شتافت ولی از بزرگان حكمت، فلسفه و عرفان قرن ششم ایران شد و حدود پنجاه اثر به زبان فارسی و عربی از خود به جای نهاد كه بیانگر ژرفای بینش و گستردگی آگاهی اوست.

در یك نگاه كلی، تمامی این آثار یك هدف را دنبال می كنند و آن احیای حكمت اشراقی ایران باستان و تلفیق آن با تعالیم اسلام است.

برگرفته از: حوزه نت

فراهنگ(2)**1003**
۰ نفر