۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۹:۰۰
کد خبر: 81632838
T T
۰ نفر

پيام 15 خرداد 1342 روند ، بازتاب و نتايج

۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۱۹:۰۰
کد خبر: 81632838

روزنامه شاخه سبز در شماره روز سه شنبه مطلبي با عنوان پيام 15 خرداد 1342 روند ، بازتاب و نتايج را به رشته تحرير درآورده است.

در اين مطلب مي خوانيم: امام خميني از آغاز محرم در منزل خود مجلس روضه ‌خواني منعقد مي‌كند و هر شب نيز به يكي از مجالس سوگواري محله‌هاي قم سر مي ‌زند. پيشتر به مراجع و علماي قم نيز پيشنهاد كرده بود تا در روز عاشورا در مدرسه فيضيه سخنراني نموده و از مظالم رژيم سخن گويند.

در اين زمان، غليان و التهابي در شهر پديد آمده و بسياري نيز از ديگر شهرها به قم آمدند. بعدازظهر عاشورا – 13 خرداد – امام خميني به طرف مدرسه فيضيه رهسپار شد. جمعيت بسياري در اطراف فيضيه و در صحن حرم تجمع نمودند. اكنون اين امام بود كه واكنشهاي او امواج اجتماعي را به حركت درمي ‌آورد؛ وي در سخنراني كوبنده خود، حادثه حمله به فيضيه را مورد مواخذه قرار مي‌دهد، به اسرائيل و نقش او در سياست ايران حمله مي ‌كند، و به نصيحت شاه مي ‌پردازد.

صبح اين روز در تهران نيز مردم به خيابانها ريخته و در ميدان بهارستان و دانشگاه تهران تجمع مي‌ كنند. روز بعد نيز تظاهرات و حركتهاي خياباني ادامه مي ‌يابد. اين حركتها در قم در شكل دسته‌هاي عزاداري تا پاسي از شب ادامه يافت. شاه ديگر دريافته بود كه موج هاي خروشان در دستان امام قرار گرفته و بدينسان تصميم مي‌گيرد با حذف او از صحنه، به هر شكل ممكن، به كنترل امور بپردازد.

در نيمه شب 12 محرم – 15 خرداد – ماموران نظامي به منزل امام هجوم آورده، او دستگير نموده، به باشگاه افسران تهران و از آنجا به پادگان قصر منتقل مي‌ نمايند، ولي اين حركت خود منشأ انفجارهاي بعدي مي‌ گردد؛ در روز 15 خرداد با رسيدن خبر دستگيري امام، مردم در شهر به حركت در مي‌آيند، تظاهرات تبديل به شورش گسترده خياباني مي‌شود و دستجات مردم بي ‌مهابا در مواجهه با نظاميان مستقر در شهر قرار مي ‌گيرند. اكنون شهرهاي ديگري غير از قم و تهران نيز شاهد حركت مردم بودند.

در خيابان هاي مركزي قم و تهران سيل جمعيت غيرقابل كنترل مي‌شود. به تعبير حسين فردوست از آنجا كه تظاهرات 15 خرداد امري سازمان نيافته و غيرقابل پيش ‌بيني بود، تا يك روز پيش از آن نيز ساواك و شهرباني از آن بي ‌اطلاع ماند و از اين رو ساواك و نيروهاي انتظامي و نظامي سخت غافلگير شدند و شاه شديدا به وحشت افتاد؛ بدينسان دستور آتش و كشتار خونين تنها راهي بود كه شاه در مواجهه با اين وضع پيش روي خود مي‌ديد.

آتش گلوله و رگبار نظاميان در ميادين و خيابانهاي اصلي تهران و قم و قتل عام كفن ‌پوشاني كه از ورامين به سمت تهران مي‌آمدند، آخرين تلاش هاي رژيم در فرونشاندن بحران بود. در عين حال، سركوب گسترده حرف آخر شد و جنبش مهار گرديد. گرچه اين جنبش با فرو خزيدن به درون لايه‌هاي اجتماعي در سال هاي بعد لبه ‌هاي تيزتر خود را در سطوحي گسترده‌ تر نمايان ساخت.ك/1

8138/ 6133/