۶ تیر ۱۳۹۴، ۱۴:۵۲
کد خبر: 81661425
T T
۰ نفر
يادي از سلطان كلام ايران، ملك الكلام مجدي

سنندج-ايرنا- شهرستان سقز كه به شهر فرهنگ و هنر معروف و زبانزد عام وخاص است داراي فرهيختگان و عالمان بزرگي بوده و هست كه يادي از اين بزرگان، جزو معروفات محسوب مي شود.

به گزارش ايرنا، يكي از اين بزرگان ميرزا عبدالمجيد متخلص به مجدي و ملقب به ملك الكلام (1305-1230) از سلسله معروف امير اختيار الديني است كه تا سال 1309 هجري قمري حكومت بانه را در اختيار داشتند.

او هم عصر بزرگاني چون قائم مقام فراهاني و فروغي بوده است و آنها بزرگي وي را بارها ستوده اند و از رفتار، طبع گفتار و تسلطش بر كلام و الفاظ تجليل كرده اند.

شهرت اصلي اين فرهيخته به دليل استعداد ذاتي در فنون ادب و نويسندگي، نظم و نثر و كتابت و خوشنويسي بوده است كه در دوره حكومت هاي حسنعلي خان امير نظام گروسي و ابوالقاسم خان ناصر الملك قراگوزلو، رياست دارالانشاي حكومت را به وي واگذار كردند و در اين مدت از سوي ناصر الدين شاه، لقب سلطان كلام يا ملك الكلام به وي اعطا شد.

مولف كتاب تاريخ مشاهير كُرد، اين اديب را به اين شيوه توصيف كرده است: صفاي باطن، لطافت طبع، زيبايي الفاظ و احاطه كامل بر نكات ادبي و علمي همراه با خوي نوع دوستي و حسن خلق از ويژگي هاي اين فقيد بوده است.

بابا مردوخ روحاني به بخشي از خاطرات وي اشاره كرده و در جلد دوم كتابش آورده است: مرحوم محمدحسين خان فروغي 'ذكاء الملك' زماني در جواب نامه وي نوشته بود كه فضل و هنرتان در نامه به تن خسته ام آن كرد كه موميايي با استخوان شكسته و باران با گياه نورسته.

عمر فاروقي، تاريخ نويس سقزي هم در كتاب نظري به تاريخ و فرهنگ سقز كردستان در مورد وي نوشته است:آن مرحوم به زبان هاي فارسي،كردي و عربي داراي آثاري است و به زبان فرانسه نيز تسلط داشته است و زماني قصد سفر به خارج از كشور داشته اما در نهايت به تهران سفر كرده و در آنجا ماندگار شده است.

وي مي آورد: نسخه اي از ديوان شعر او در كتابخانه ملي ايران نگهداري مي شود و سفرنامه حجاز و رساله اي درباره غار كرفتو هم از ديگر آثار وي است.

او در زمان سفر به حج نيز سفرنامه اي در 240 صفحه نوشته كه در سال 1382 منتشر شده است و در طول اين سفر كه 428 روز طول كشيده وي هر جا از وجود دانشمندي با خبر شده به ديدارش رفته است.

مروري بر اشعار وي نشان مي دهد كه ملك الكلام مجدي در سرودن شعر به زبان كُردي هم بسيار تبحر داشته كه متاسفانه غير از يك شعر كه در اكثر كتاب هاي ادبي تاريخ نويسان كُرد آمده بقيه اشعار وي منتشر نشده است و معلوم نيست كه چه به سرشان آمده است.

مزار اين اديب و فرهيخته كردستاني در قبرستان آب انار قاسم خان در تهران است.

ياد اين بزرگ را با اين بيت از ديوان شعرش به پايان مي بريم و اميد است انجمن خوشنويس سقز كه قرار است همايشي به نام وي برپا كنند در اين مسير پيروز شوند.

تا هست ترا جان مشكن پيماني/و رهست ترا دلي مرنجان جاني.ك/4

7249/1904