اما یكی از علل جدایی زن و شوهر كه در سال های اخیر نیز رو به فزونی گذاشته و متاسفانه به دلیل تابو بودن، كمتر زن و مردی به آن اعتراف می كنند، موضوع اختلالات جنسی است.
واقعیت انكار ناپذیری كه در صورت عدم پاسخگویی صحیح به نیازهای زوجین می تواند حس تنفر، رقابت، حسادت، تحقیر، انتقام جویی و اختلافات پنهانی را در پی داشته باشد.
به گفته روانشناسان، غفلت از سلامت جنسی زوجین در كنار دیگر اختلافات زن و شوهری، اندك اندك شكاف میان همسران را عمیق تر می كند تا جاییكه یكی از عوامل عمده و اصلی طلاق پایه ریزی می شود، بنابراین توجه به این مساله اجتناب ناپذیر است.
** آسیب های ناشی از غفلت سلامت جنسی
دبیر علمی كنگره ششم خانواده و سلامت جنسی(این كنگره دی ماه امسال برگزار می شود) در این باره می گوید: بخشی از علل طلاق و خصوصا طلاق عاطفی كه در جامعه ما از شیوع بالایی برخوردار است، تنشهای خانوادگی، انحرافات جنسی، برخی سوءرفتارها با همسر و كودكان در نپرداختن صحیح به موضوع سلامت جنسی است.
دكتر محمدباقر صابری زفرقندی با اشاره به آموزههای دینی و فرهنگی در حوزه خانواده یادآور می شود: مسوولان ذیربط و از جمله نظام سلامت كشور باید در پرداختن به سلامت جنسی و ساماندهی فعالیتهایی كه در این حوزه در قالب پیشگیری یا به نام درمان صورت میگیرد، بیش از پیش فعال شوند.
وی با اشاره به سردرگمی و عدم اطلاع مردم در شناسایی به موقع مشكلات جنسی و در دسترس نبودن مراكز معتبر علمی برای مراجعه می گوید: مشكل جامعه ما در این باب در برخی موارد ورود افراد و جریاناتی به این میدان است كه صلاحیتهای لازم اخلاقی، علمی و عملی برای آن را ندارند.
زفرقندی ادامه می دهد: نیاز مبرم به خدمات پیشگیرانه و همچنین خدمات بهداشتی و درمانی در حیطه مشكلات جنسی بر اهل فن پوشیده نیست. با این حال آنگونه كه انتظار میرود شاهد تحرك نظام سلامت و دانشگاهها در این زمینه نیستیم، كمترین آسیب غفلت از این موضوع مهم، می تواند از هم پاشیدگی خانواده، ایدز، اعتیاد و خشونت باشد.
** تابوی طرح مشكلات مربوط به سلامت جنسی
دكترای تخصصی ارتقای سلامت جنسی نیز درباره ارتباط طلاق و سلامت جنسی خانواده به خبرنگار سلامت ایرنا می گوید: اولین حركت در مورد طلاق این است كه به دادگاه ها سر بزنیم، ممكن است زوجین با قاضی این مساله (مشكلات جنسی) را مطرح نكنند هرچند این امر یكی از نقاط ضعف در مساله طلاق به شمار می رود.
دكتر عفت مرقاتی خویی می افزاید: شاید كسی نداند این ضعف (تابوی مطرح كردن ) از كجا می آید و چرا چنین مساله ای در جامعه ما، سست و بیمارگونه است، بسیاری از زوجین حتی شیوه طرح موضوع را نمی دانند و اینكه از كجا آغاز و چگونه قاضی خود را در باره چنین موضوع پیچیده ای، تفهیم و متقاعد كنند.
وی خاطرنشان می كند: تحقیقاتی كه در زمینه طلاق و مشكلات جنسی در مقیاس كوچك انجام می شوند، نمی تواند قابل اتكا باشد، بنابراین به تجارب افراد متخصص كه در مراكز و كلینیك ها با زوجین سر و كار دارند، همچنین به تجارب و شرح زندگی جنسی خود زوجین نیاز است تا بتوان برای مداخلات مناسب برای كاهش میزان طلاق، اقدام كرد.
وی ادامه می دهد: مسایل زناشویی می تواند به صورت جدی ازدواج را تهدید به جدایی و بعضی مواقع به طلاق بكشاند، از تحقیقات خود و در كنار تجربه حدود 10 سال در ایران اجمالا می توانم بگویم كه دو دلیل باعث آشفتگی در مسایل زناشویی و بعضا موجب طلاق باشد.
دكترای تخصصی ارتقای سلامت جنسی می گوید: یكی از این دلایل به خاطر حلقه معیوب و یا مفقوده زندگی جنسی در ازدواج های ما در كشور است، زیرا این مساله ستون مهم شكل گیری یك ازدواج است اما قبل، حین و بعد از ازدواج كمتر به آن پرداخته می شود.
مرقاتی خویی تصریح می كند: هنگامی كه هیچ آموزشی در حوزه مسایل و تربیت جنسی داخل خانواده برای فرزندان در سنین مختلف و متناسب با آن وجود ندارد، انتظار زیادی هم نباید داشت؛ تربیت جنسی برای دختران و پسران در خانواده متفاوت ارائه می شود و از هیچ اصول و استانداردی تبعیت نمی كند.
وی ادامه می دهد: در بیشتر مواقع فرزندان باری به هر جهت و بر اساس باورهای و نگرش والدین تربیت و اینگونه دختران و پسران با دو الگوی متفاوت جنسی وارد جامعه می شوند و ازدواج می كنند بدون آنكه درك صحیح از نقش مهم و حیاتی تعاملات جنسی بر ماندگاری و حیات و طول عمر ازدواج داشته باشند.
مرقاتی خویی می افزاید: در این شرایط توقع داریم كه زن و شوهر با استفاده صرف از روابط زناشویی بتوانند كل ازدواج را هدایت و آن را برای سالیان طولانی حفظ كنند.
به گفته وی، مساله این است از فردی كه خود را از حیث مسایل جنسی نمی شناسد، مردی كه زن را نشناخته و به او نگاه ابزاری در حوزه جنسی دارد و زنی كه از مرد هیچ شناختی ندارد، چه توقعی می توان داشت كه این باورها و نگرش ها بتوانند ضمانت طول عمر ازدواج باشند.
مرقاتی خویی می گوید: مدتی نخواهد گذشت كه هر دو نفر به این احساس خواهند رسید كه عاملی، زندگی زناشویی آنها را مخدوش می كند و طبیعتا به علت نهادینه شدن باورها و زمینه های ناآگاهی هیچگاه قادر به درك و تحلیل مشكل خود نخواهند بود و روزی به علت نارضایتی فراوان بدون شناخت مشكل، خود را در راهروهای دادگاه می بینند.
این استادیار دانشگاه علوم پزشكی ایران می افزاید: بسیاری از زوجین با آزمون و خطا زندگی خود را شروع می كنند در حالیكه این آزمون و خطا همیشه خوب پیش نمی رود در نتیجه تعداد زیادی از زوجین كه نارضایتی زناشویی دارند، بطوركلی از ازدواج خود ناراضی هستند.
مرقاتی خویی ادامه می دهد: دومین دلیل در آشفتگی مسایل زناشویی و طلاق به خاطر پیچیدگی مسایل جنسی و فقدان آگاهی جمعی و نیز نگاه تخصصی به موضوع در خصوص موضوعات جنسی است.
وی تصریح می كند: امروزه ادعاهای بعضی از پرونده های طلاق بر مبنای مشكلات جنسی است كه تقریبا اثبات برخی آنها حتی از توان یك قاضی متبحر و متخصص در علم قضاوت هم خارج است. بطور مثال ادعای اینكه شوهر من از نظر جنسی ناتوان است و یا مردی بگوید زن من ناشزه است شاید حكم مشخص داشته باشد ولی آنچه ادعا را پیچیده می كند تشخیص این مشكلات است.
مرقاتی خویی یادآور می شود: هیچ سكسولوژیستی به راحتی كه دیگران فكر می كنند، این تشخیص و یا ادعا را در قدم اول نمی پذیرد؛ یك مرد می تواند در فضای ناامن و ناآرام خانوادگی كاملا علامت های ناتوانی را نشان دهد در حالیكه از نظر بیولوژیكی در بررسی ها هیچ مشكلی ندارد یا مشكل زن به دلیل خشونت هایی است كه همسرش اعمال می كند.
دكترای تخصصی ارتقای سلامت جنسی می افزاید: واقعا چگونه می توان با این پیچیدگی ها براحتی ادعاها را پذیرفت؟ آیا این زوج نیازمند بررسی تخصصی و دادن فرصت برای رفع مسایل ارتباطی و مشكلات ازدواج نیستند؟
وی می گوید: قدرت تحلیل یك قاضی در حوزه جنسی باید با آموزه های تخصصی همراه باشد زیرا در بیشتر اوقات زوجین به جای مراجعه به متخصصان ذیربط، بطور مستقیم به دادگاه و قاضی مراجعه می كنند.
به گفته مرقاتی خویی، جوانان نیازمند آموزش و مشاوره صحیح حتی در سطح دادگاه ها هستند؛ كسی باید به آنان بگوید كه اشتباه فكر می كنند، به خود فرصت دهند و مانند ازدواجشان برای جدایی و طلاق، شتابزده عمل نكنند.
وی ادامه می دهد: تعداد زیادی از افرادی كه برای طلاق به كلینیك ها مراجعه می كنند، به مشكل خود اشراف ندارند به اجبار در زندگی با تمام نارضایتی ها باقی می مانند و در یك ازدواج مرده و ناشاد می سوزند.
مرقاتی خویی تصریح می كند: گروهی از زوجین نیز به بهانه های جنسی، بستر های ناسالم را انتخاب و به راحتی به یكدیگر خیانت می كنند و بجای تلاش برای با هم ماندن و اصلاح موضوع با زندگی زناشویی و ازدواجشان بسیار ضعیف و كودكانه برخورد كرده و آخرین راه را اول انتخاب می كنند و به جای مراجعه به متخصصین به دادگاه و قاضی مراجعه می كنند.
این استادیار دانشگاه علوم پزشكی ایران تاكید می كند: برای كاهش میزان جدایی ها، می توان هزار و یك راهكار ارایه داد، اما یكی از آنها، آموزش تخصصی برخی حقوقدانان و قضات كشور برای هر چه بهتر كردن قضاوتشان در موضوعات جنسی زوجین است كه این راهكار را جدا و قویا توصیه می كنم.
** توجه به یك ارتباط جنسی كامل مساله ای اساسی
روانشناس و تحلیلگر مسایل خانواده و اجتماعی نیز در این باره به خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: اهمیت و توجه زوجین به یك ارتباط جنسی كامل مساله ای اساسی است در حالیكه كمتر مرد و زنی به آن اعتراف می كنند.
افشین طباطبایی با بیان اینكه دختر و پسر باید قبل از ازدواج به برخی مسایل از جمله چاقی و لاغری یكدیگر توجه كنند، می افزاید: باید شكل ظاهری، وزن و قد دختر و پسری كه قرار است پیوند زناشویی ببندند متناسب با هم باشد زیرا در غیر این صورت می تواند به اختلافات میان آنها در آینده منجر شود.
وی با تاكید بر اینكه بسیاری از دختران و پسران از این مساله بی اطلاع هستند، ادامه می دهد: بطور قطع با ورود به زندگی مشترك مشكلات آغاز خواهد شد، بنابراین آموزش مسایل و مهارت های جنسی برای زوجین یك ضرورت است.
به گفته این پژوهشگر مسایل اجتماعی، ارائه مجوز برای برگزاری كارگاه های جنسی توسط برخی مراكز با مشاوره روانشناسان و متخصصان این رشته می تواند راهكار مناسبی برای رفع این مشكل باشد.
وی با بیان اینكه بی توجهی به این مساله علاوه بر بروز اختلاف میان زوجین، افسردگی را بدنبال خواهد داشت، می گوید: در زمان اوج لذت جنسی میزان هورمون دوپامین كه مسوول ایجاد نشاط و انرژی در فرد است افزایش می باید اما در صورت كاهش آن در بدن افسردگی، خستگی و بی حوصلگی در فرد بروز می كند.
طباطبایی با بیان اینكه بروز این حالات می تواند فرد را به بیراهه و كجروی سوق دهد، اضافه می كند: بروز برخی خیانت ها در زندگی زناشویی ناشی از همین احساس است.
وی به خانواده ها بخصوص دختران و پسران توصیه كرد هر چه بیشتر بر اطلاعات جنسی خود بیافزایند.
سخن آخر اینكه، آبراهام مازلو روانشناس آمریكایی در تبیین نظریه معروف خود با نام هرم یا سلسله مراتب نیازهای انسانی، به پنج نیاز اشاره كرده و تصعید هر كدام از این نیازها را گامی برای رسیدن به راس هرم یعنی خودشكوفایی عنوان می كند.
تامین نیازهای فیزیولوژیكی و جسمانی در نظریه مازلو، مقدم بر چهار نیاز دیگر تعریف شده و وی تصریح می كند، در صورتیكه این نیاز تامین نشود، سیكل رشد انسان در دستیابی به مراتب كمال و خودشكوفایی دچار اختلال می شود.
در این پیوند باید، گفت یكی از عمده كاركردهای ازدواج، تامین یكی از نیازهای فیزیولوژیكی و به معنای روشن تر جنسی است كه از طریق قانونی و شرعی میسر می شود و به شكل گیری نهاد خانواده می انجامد.
گرچه در استمرار زندگی مشترك بسیاری از انگیزه های ازدواج رنگ می بازد و ممكن است برخی همسران از خیلی خواست های خود كوتاه بیایند، اما نمی توان تامین نیازهای فیزیولوژیكی را به تاخیر انداخت و یا از آنها عدول كرد.
از این رو به زوجین توصیه می شود، چه در پیش، حین و پس از ازدواج نسبت به خواست های مهمی كه می تواند زندگی مشترك را در آینده تحت شعاع خود قرار دهد، دقتی مضاعفی مبذول كرده و با مراجعه با مشاوران، ضمن كسب راهكارهای مفید، رمز عبور از بحران را آموخته و مانع رسیدن قطار زندگی به ایستگاه آخر كه عنوان طلاق را دارد، بشوند.
اجتمام ** 9185 ** 1880 ** 1071
تهران - ایرنا - موضوع جدایی زن و شوهر یكی از بحث های مورد توجه كارشناسان مسایل اجتماعی بوده و آنها را همواره در جستجوی یافتن سرنخ های چرایی وقوع این آسیب واداشته است.