كیمیایی هفتم مردادماه ۱۳۲۰ در تهران متولد شد. دیپلم متوسطه را از دبیرستان بدر گرفت و پس از پایان دبیرستان كم كم وارد دنیای روشنفكری شد. وی به موسیقی هم علاقه داشت و سازهای پیانو و گیتار را در حد نیمه حرفه ای می نواخت اما بیشترین كشش و علاقه اش به سینما بود.
كیمیایی در زمینه كارگردانی مدرك دانشگاهی ندارد و همه آموخته های تكنیكی و فنی اش از سینما به حضور در گروه دستیاران فیلم «قهرمانان» به كارگردانی «ژان نگولسكو» و دستیاری «ساموئل خاچیكیان» در فیلم «خداحافظ تهران» محدود می شود.
از آثار سینمایی كیمیایی می توان به «بیگانه بیا» (۱۳۴۷)، « قیصر» (۱۳۴۸)، «رضا موتوری» (۱۳۴۹)، «داش آكل» (۱۳۵۰)، «بلوچ» (۱۳۵۱)، «خاك» (۱۳۵۲)، «گوزن ها» (۱۳۵۳)، فیلم كوتاه «پسر شرقی» (۱۳۵۴)، «غزل» (۱۳۵۵)، فیلم كوتاه «اسب» (۱۳۵۵) «سفر سنگ» (۱۳۵۶)، «خط قرمز» (۱۳۶۱)، «تیغ و ابریشم» (۱۳۶۴)، «سرب» (۱۳۶۷)، «دندان مار» (۱۳۶۸)، «گروهبان» (۱۳۶۹)، «ردپای گرگ» (۱۳۷۰)، «تجارت» (۱۳۷۳)، «ضیافت» (۱۳۷۴)، «سلطان» (۱۳۷۵)، «مرسدس» (۱۳۷۶)، «فریاد» (۱۳۷۷)، «اعتراض» (۱۳۷۸)، «سربازهای جمعه» (۱۳۸۲)، «حكم» (۱۳۸۳)، «رییس» (۱۳۸۵)، «محاكمه در خیابان» (۱۳۸۷)، «جرم» (۱۳۸۹) و «متروپل» (۱۳۹۲) اشاره كرد.
از كتاب های وی نیز می توان به «جسدهای شیشهای» (رمان 2جلدی) ، «زخم عقل» ( دفتر شعر)، «حسد» (رمان) و «سرودهای مخالف اركستر بزرگ ندارد» (رمان سه جلدی) اشاره كرد.
***موج نو سینما ایران
سال 1348 در تاریخ سینمای ایران نقطه عطف به حساب می آمد و سالی متفاوت را برای سینمای رو به زوال و انحطاط ایران نوید می داد. در آن سال كیمیایی با فیلم «قیصر» و «داریوش مهرجویی» با فیلم «گاو» پیشگام حركتی نو در سینمای ایران شدند و با درانداختن طرحی نو، موج نو سینمای ایران را رقم زدند. با گسترش موج نو سینمای ایران فیلم هایی ساخته شدند كه حرف هایی برای گفتن داشتند و سینمای ایران را متحول كردند.
بی شك موج نو سینمای ایران آغازی بر پایان «فیلمفارسی» است كه داعیه دار جریان اصلی سینمای پیش از انقلاب به حساب می آمد. موج نو سینمای ایران دغدغه های واقعی و حقیقی اجتماع را به دور از شعارهای دلگرم كننده و سرگرمی ساز مطرح كرد.
دهه 1340 برای كیمیایی دهه مهمی است. وی نخستین فیلمش را در سال 1347 كلید زد كه تنها تلاش برای ساختن یك فیلم نبود بلكه تلاش برای گفتن حرف های مهم و تازه بود. در این سال ها كیمیایی همنشین شاعران و روشنفكران جوانی شده بود كه همه چیز را از منظر نقد نگاه می كردند.(1)
كیمیایی با فیلم قیصر شخصیت آرمان گرایی را نشان می داد كه سازوكارهای جامعه چاره ای جز مبارزه و اعتراض پیش پایش نمی گذاشت.
***سبك سینمایی
فیلم های كیمیایی به نوعی تصویرگر دوران خود بوده اند و از قیصر به بعد مطالبی كه درباره كیمیایی و آثارش نوشته شده بیشتر به موضوع، مضمون و موضع وی در برابر مسائل و تحولات اجتماعی پرداخته اند تا این كه به ساختار و نوآوری های آثار وی توجه كنند.(2)
بیشتر فیلم های كیمیایی حال و هوایی اجتماعی دارند كه از سبك منحصر به فردی نیز سود می برند. سنت و پایبندی به رسومی همچون غیرت، جوانمردی و رفاقت تا سر حد مرگ، مثلث اصلی قصه فیلم های او است. كیمیایی قهرمانانش را بیشتر از طبقه های فرودست جامعه انتخاب می كند كه از تجربه زیسته ای متفاوت نسبت به طبقه های متوسط و بالای جامعه برخوردارند. قهرمان فیلم های كیمیایی، رفاقت و مرام را یادآوری می كنند. پای و سر در راه آرمان می گذارند تا به رستگاری برسند.
یكی از ویژگی ها و توانمندی های خاص كیمیایی مربوط به دیالوگ های فراموش نشدنی اش است كه به نوعی ذهن مخاطبان را با خود همراه می كند. شاید اغراق نباشد اگر بگوییم كه خیلی ها كیمیایی را با دیالوگ هایش می شناسند؛ دیالوگ هایی كه توانسته اند جزو مشهورترین و ماندگارترین دیالوگ های تاریخ سینمای ایران باشند. از این رو است كه حتی ضعیف ترین فیلم هایی كه كیمیایی ساخته نیز دارای تك دیالوگ هایی است كه شنیدنی و جذابند. همچنین بسیاری از بازیگران جوان سینمای ایران با بازی در آثار كیمیایی از گمنامی درآمده و تبدیل به بازیگران حرفه ای و شاخص در سینمای ایران شدند.
***رمان نویسی
كیمیایی پیش از رمان جسدهای شیشه ای جز تعداد زیادی سناریو، اثر ادبی در قالب رمان ننوشته بود. دنیای كیمیایی دنیای تصویر و چیرگی تصویر، منطق تصویری و به نوعی زبان تصویر است. این رمان حكایت عشقی بی امان است كه در بستری از رفاقت بین آدم های چندوجهی، عاشق، امین، فرصت طلب، زیرك، مجنون و... در حال و هوایی سینمایی نگاشته شده است. جسدهای شیشه ای دارای شیوه ی نگارش طرح دوگانگی «هم زمانی» و «در زمانی» یا زمان های درهم است كه باید آغاز و انجام روایت با هم پایان بگیرند.
دومین رمان كیمیایی حسد نام دارد كه درباره زندگی «عین القضات همدانی» از عرفای برجسته ایران است. در این رمان ما با زوایای جدیدی از زندگی این عارف بنام روبرو می شویم. سرودهای مخالف، اركستر بزرگ ندارند به عنوان سومین رمان كیمیایی فضایی شبیه به رمان جسدهای شیشه ای دارد كه در آن داستان زندگی اعضای یك خانواده در گذر زمان روایت می شود. وی همچنین كتاب شعری با عنوان زخم عقل را در كارنامه ی خود دارد.
***كیمیایی و مخاطبانش
كیمیایی از معدود كارگردانانی است كه همواره آثارش با استقبال مخاطبان روبرو می شوند. طبق آماری كه روزنامه «سینما» منتشر كرده است تاكنون (آذرماه1394) نزدیك به 22 میلیون نفر برای تماشای فیلم های كیمیایی بلیت خریده اند. فیلم قیصر با 6 میلیون و 900 هزار نفر پرمخاطب ترین و فیلم گروهبان با 86 هزار و 500 نفر كم مخاطب ترین آثار كیمیایی هستند.
در میان آثار پیش از انقلاب كیمیایی فیلم قیصر افزون بر پرمخاطب ترین فیلم كیمیایی عنوان دومین فیلم پر تماشاگر سینمای ایران را دارا است. فیلم گوزن ها نیز پرفروش ترین فیلم سال 1354 لقب گرفت. در سینمای پس از انقلاب تیغ و ابریشم، عنوان یكی از پر مخاطب ترین فیلم ها را از آن خود كرد و فیلم سلطان نیز از فیلم های پرمخاطب كیمیایی پس از انقلاب به حساب می آید.(3)
***نقد و بررسی
در بررسی سینمای كیمیایی باید یادآور شد كه آثار وی به جز فیلم های رضا موتوری و متروپل دارای محتوای اجتماعی است و تنها این 2 فیلم به دغدغه های شخصی وی نزدیك است.
نكته جالب درباره كیمیایی این است كه وی با آن كه تحصیل كرده سینما نیست اما سینماگری توانمند است. شناخت وی از زبان عامه مردم و فرهنگ طبقه فرودست كیفیتی به آثارش داده است كه می تواند تماشاگران را جذب كند.(4)
با این حال فیلم های كیمیایی به ویژه فیلم های كه در چند سال گذشته ساخته با نقدهای فراوانی مواجه شده است. سوالی كه ذهن منتقدان را به خود مشغول كرده این است كه آیا كارگردانی كه روزی موج نویی را در سینمای ایران رقم زد و جریان ساز شد، توانسته همان كیمیایی باشد كه عاشقان سینه چاك سینما از او انتظار دارند؟
به باور بیشتر منتقدان، كیمیایی با افتادن در سوژه های تكراری و بازتولید كارهای قبلی اش دیگر چندان نمی تواند علاقمندان را پای پرده جادویی «هنر هفتم» بكشاند چرا كه مخاطب در پی سوژه های بكر، فرمی تازه، فیلم های به روز و نو است. به زبانی دیگر می شود گفت كه كیمیایی در دام بازتولید همان نگاه و زاویه دیدی باقی مانده كه در فیلم های سابقش داشته است و كمتر زمان اكنون را در نظر می گیرد. اینجا این پرسش مطرح است كه آیا این كارگردان مطرح سینمای ایران در چند سال اخیر توانسته است آن چیزی كه مخاطبان می خواهند، باشد؟
در برابر، برخی منتقدان معتقدند كه كیمیایی هنوز در «فضاسازی بصری» و «قاب بندی تصاویر» خوب كار می كند چرا كه می تواند عشق و حماسه و نوستالژی (غم غربت) را با رنگ و كادر و هندسه فضایی خوب تعریف می كند.(5)
**پی نوشت ها:
1- آزرم، محسن، «گذرگاه تاریك»، ماهنامه مهرنامه، شماره 37، شهریورماه1393،ص232
2- طالبی نژاد، احمد، «از قیصر به بعد؛ نگاهی به مضمون در سینمای مسعود كیمیایی»، ماهنامه مهرنامه، شماره 37، شهریورماه 1393، ص236
3- روزنامه سینما، دوشنبه 9 آذرماه 1394، شماره ی 59، ص4
4- صدر، حمیدرضا، تاریخ سیاسی سینمای ایران، نشر نی سال 1381، ص204
5- دانش، مهرزاد، «حسرت خوارگی»، ماهنامه مهرنامه، شماره 37، شهریورماه1393،ص240
*گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**9279**2054
تهران- ایرنا- «مسعود كیمیایی» سینماگری است كه آثارش رنگ و بوی اجتماعی دارد و زمینه و زمانه را در نظر می گیرد. از این رو می توان وی را یكی از برجسته ترین سینماگران اجتماعی ایران دانست.