به گزارش روز دوشنبه خبرنگار فرهنگي ايرنا، سريال كيميا كه از چهارم مهرماه روي آنتن رفت در سال 1389 با مشاركت انجمن سينماي دفاع مقدس توليد شد و تاكنون حدود 70 قسمت آن روي آنتن شبكه دوم سيما رفته است.
مسعود بهبهاني نيا نويسنده شناخته شده سريال هاي تلويزيوني، پيش از اين نويسندگي سريال هايي مانند نرگس (1384)، خانه پدري (1379) و خاك سرخ (1378) را در كارنامه خود دارد و در اين سريال زندگي يك خانواده ايراني را از سال هاي 54 و 55 تا حدود سال 1390 روايت مي كند.
بهبهاني درمورد اين سريال گفت: اين سريال در بيش از دو هزار و 800 سكانس ماجراي زندگي دختري به نام كيميا را روايت مي كند كه بازيگر نقش اول اين سريال در خرمشهر و تهران طي اين سال ها فراز و فرودهاي فراواني را تجربه كرده است.
جواد افشار كه كارگرداني اين سريال را برعهده دارد نيز چهره نام آشناي سريال سازي است. وي پيش از اين سريال هاي روزهاي زيبا (1388)، مادرانه (1392) و تله فيلم كيلومتر 14 را براي شبكه هاي مختلف ساخته، هر چند در عرصه ساخت فيلم سينمايي تنها به ساخت يك فيلم به نام كلبه (1387) بسنده كرده است.
افشار پيش از اين هم سابقه همكاري با محمدرضا شفيعي تهيه كننده اين سريال و يكي ديگر از شخصيت هاي محبوب شبكه هاي مختلف سيما را در سريال مادرانه داشته است.
شفيعي نيز تهيه كننده سريال هايي از جمله وضعيت سفيد (1390)، جراحت (1389)، تنهايي ليلا (1394) و ...بوده است.
از آغاز پخش اين سريال تاكنون نقدهاي مختلفي در مورد آن نوشته شده و عوامل سريال نيز در چند نشست از جمله نشستي با دعوت تهيه كننده از خبرنگاران و نشستي كه در مجتمع اسوه انجمن سينماي دفاع مقدس برگزار شد، شركت كرده و به سوالات منتقدان پاسخ داده اند هرچند خبرنگاران همه رسانه ها به اين نشست ها دعوت نشدند.
شفيعي درمورد نشست اول كه گويا خود ميزبان اهالي رسانه بود گفت: ترجيح داديم رسانههاي فعال در حوزه فرهنگ و هنر كه به آنها اعتماد داريم در اين نشست حضور داشته باشند، گرچه نقد آثار نمايشي در صدا و سيما وظيفه همه رسانه هاست.
** طراحي صحنه و لباس؛ مهم ترين چالش كيميا
در حاليكه بر اساس آمار مركز پژوهش و افكارسنجي سازمان صدا وسيما 82 درصد از خانواده ها در تهران سريال كيميا را مي بينند، از ميان گفت وگوهاي روزمره و اطلاعاتي كه در شبكه هاي اجتماعي مبادله مي شود مي توان ديد حتي مخاطب عام نسبت به طراحي صحنه و لباس هاي بازيگران در اين مجموعه با سوالات زيادي رو به روست.
نسلي كه سال هاي دهه 50 را تجربه كرده اند اكنون خود در مرز 50 و 60 سالگي است و خاطرات روشني از مدهاي روز، لباس هاي هر يك از اقشار جامعه، فضاي خانه ها و خيابان ها و حتي طراحي دفاتر شركت ها و ادارات دارد؛ بنابراين مي تواند بگويد مثلا در آن دوران قشري وجود داشت كه لباس هاي گشاد يا تنگ مي پوشيد يا لباس هاي خانم ها بعد از انقلاب عموما مانتوهاي گشاد و مقنعه هاي بلند بود.
از آنجا كه طراحي صحنه و لباس درست نقش مهمي در باورپذيري فضاي داستاني دارد، شايد اين ايراد از سوي منتقدان و حتي مخاطب عام تلويزيون درست باشد كه سريال كيميا گذشته از بعضي صحنه هايي كه اشتباهات زيادي ناخودآگاه هنگام فيلمبرداري در آن روي داده است، در كليت داستان نيز تا حد كمي طراحي صحنه و لباس مناسب را اجرا كرده اند.
*** باري كه يك تنه بر دوش حاجيان است
آزيتا حاجيان چهره شناخته شده سينما، تئاتر و تلويزيون در نقش مهم مهري در اين سريال ظاهر شده در حاليكه كارگردان توانسته با انتخاب خوب يك مادر و دختر واقعي (آزيتا حاجيان و مهراوه شريفي نيا) براي نقش هاي كيميا و مهري مشكل شباهت الزام آور اين دو شخصيت را حل كند، يك مشكل عمده همچنان باقي است؛ اينكه چقدر مخاطبان هنگام تماشاي اين سريال باور مي كنند كه آزيتا و مهراوه، كيميا و مهري هستند؟
از طرف ديگر غير از آزيتا حاجيان بازي بقيه بازيگرها از جمله پوريا پورسرخ در نقش آرش، عاطفه رضوي در نقش مهتاب و مهرداد ضيايي در نقش منوچهر در حد كليشه هاي هميشگي باقي مانده اند. طوري كه نمي توان بين مهرداد ضيايي در سريال كيميا و مهرداد ضيايي در سريال آشپزباشي (كه اتفاقا در هر دو سريال هم نقش دايي را دارد) تفاوتي قائل شد.
هرچند آزيتا حاجيان به خوبي توانسته نقش زني را ايفا كند كه در بحبوحه مشكلات به سه فرزند تنها مانده و همچنان تنها هدفش حفظ خانواده است، روايت مثلا پوريا پورسرخ از پسري كه در يك خانواده آشفته و برخوردار بزرگ شده و اكنون عاشق دختري از يك خانواده متوسط و سنتي است يا تنها وانمود مي كند كه هست، اصلا باورپذير نيست.
** فيلمنامه؛ دشواري هاي فراوان
نوشتن فيلمنامه سريالي كه مقطع طولاني از تاريخ معاصر ايران را دربر مي گيرد يقينا دشواري هاي فراواني دارد. وجود شخصيت هاي متعدد در اين سريال كه بعضي از آنها نقش هاي كوتاهي دارند و بعضي از ابتدا تا انتها با نويسنده بوده اند، پردازش اين شخصيت ها در موقعيت هاي مختلف از جمله انقلاب و جنگ و تغييرات احتمالي شخصيت ها در بازه زماني حدود 40 سال توان زيادي مي طلبد. اما با همه اين دشواري ها نمي توان از اين نكته غافل شد كه مبالغه زياد نويسنده روي شخصيت اصلي يعني كيميا گاه بيننده را با اين سوال رو به رو مي كند كه واقعا چرا همه شخصيت ها از همسايه ها و مغازه داران تا پزشكان و پرستاران بيمارستان خرمشهر به كيميا اين اندازه ارادت دارند؟
از اين گذشته در بعضي از قسمت ها سريال از نظر داستاني پيش نمي رود و پاره اي از سكانس ها مانند ورود فرخ پارسا (با بازي حسن پورشيرازي) به داستان و خانه اش به شدت طولاني و گاه حوصله سربر به نظر مي رسد.
بعضي از داستان هاي فرعي مانند داستان خانم طاهري (با بازي سودابه بيضايي) هم تاثيري در پيشبرد داستان اصلي ندارند و صرفا روايت مي شوند كه بشوند.
با تمام آنچه گفته شد، آمارهاي مركز سنجش و پژوهش صدا و سيما نشان از علاقه مخاطبان به سريال كيميا مي دهد. اما مركز ديگري در مورد توليدات صدا و سيما آمارگيري نمي كند يا اگر چنين آمارهايي نيز انجام مي شود؛ در دست نيست.
فراهنگ**9157**1027
![كيميا آغاز يا پايان راه؟ كيميا آغاز يا پايان راه؟](https://img9.irna.ir/old/Image/1394/13941014/81906216/N81906216-70421583.jpg)
تهران- ايرنا- كيميا به عنوان سريالي به نسبت پربيننده كه اين روزها از شبكه دوم سيما پخش مي شود؛ نظرهاي ضد و نقيض فراواني را درمورد درست يا نادرست بودن توليد اين نوع آثار و كيفيت آن برانگيخته است.