اين گزارش كه در شماره شنبه سوم بهمن ماه 1394 هجري خورشيدي به قلم هدي هاشمي انتشار يافته مي افزايد: اين روزها همزمان با به فرجام رسيدن برجام موتور ديپلماسي علمي كشور هم مانند ديپلماسي سياسياش گرم شده است. موتوري كه البته در دولت هاي نهم و دهم با اخلال مواجه شده بود يا حتي از حركت بازمانده بود و حالا مي خواهد يخهاي آن دوران را آب كند. اين گرما را امروز خيلي از دانشگاهيان مديون سياست هاي دولت اعتدال و مشخصاًپشتكار و اراده محمد جواد ظريف و تيم همراه او هستند. مردي كه اكنون نزد افكار عمومي بدل به يك قهرمان ملي شده است. ظريف به خيليها نشان داد كه با پشتكار و قدرت چانه زني بالا ميتوان كارهاي غير قابل باور را باورپذير كرد. كارشناسان آموزش عالي با اين نگاه تأكيد مي كنند كه وزارت علوم بايد اين روزها توجه جدي تري به ديپلماسي علمي كشور داشته باشند. موضوعي كه به اعتقاد آنها هنوز دانشگاه راه و رسم آن را نمي داند و قرار است با گشايش هاي حاصل از برجام، گام دوم ديپلماسي در عرصه علمي و فناوري كشور برداشته شود.
ديپلماسي علمي امروز در همه دنيا علاوه بر سياست، علم را هم به خدمت خود درآورده است. موضوعي كه در دنيا سابقه طولاني دارد اما در ايران سابقهاش چندان زياد نيست. اواخر دهه 70 بود كه نخستين تلاشها براي تقويت مراودات علمي با دنيا آغاز شد. دولت دوم اصلاحات تلاش كرد تا روابط بينالمللي دانشگاههاي بزرگ را بهبود بخشد. دست دانشگاهها را براي اين موضوع باز گذاشت و البته در همان زمان برخي از دانشگاهها به موفقيتهاي علمي بسياري دست پيدا كردند. با روي كار آمدن دولت اصولگرا و بويژه از سال 86 به بعد همزمان با افزايش تنشهاي سياسي ميان ايران و كشورهاي غربي، ديپلماسي علمي در ايران تا حد زيادي تحت تأثير سياستهاي دولت قرار گرفت و با اعمال تحريمها ارتباطات علمي ايران با دنيامحدود يا قطع شد. موضوعي كه دكترسالار آملي قائم مقام وزير علوم در امور بينالملل به آن اشاره ميكند و ميگويد: «فكر ميكنم با شكستن تحريمها، موانع پيش روي ارتباطات علمي دانشگاهها برطرف شود و دانشگاهها مي توانند به پيشرفتهاي علمي بسياري دست پيدا كنند. جامعه دانشگاهي كشور از اين موضوع بسيار خرسند شده، چرا كه سالهاي سخت دانشگاهيان به پايان رسيده است. دولت هاي نهم و دهم، حوزه علم و فناوري و بويژه دانشگاهيان و محققان ما با مشكلات بسياري مواجه بودند. تحريمها موجب شد فعاليت دانشگاهيان در عرصههاي بينالمللي محدود شوند. كار به جايي رسيده بود كه نشريات معتبر بينالمللي از چاپ مقالات استادان و دانشجويان پرهيز ميكردند و دانشگاهيان ما براي چاپ مقالاتشان با مشكلات بسياري مواجه بودند. همچنين ارتباطات علمي و بينالمللي دانشجويان محدود شده بود. دانشجويان و استادان براي رفتن به همايشهاي علمي با موانعي روبهرو بودند. درست است كه دانشمندان ما توانستند سد تحريمها را بشكنند اما برخي از محدوديتهاي تحصيلي براي دانشجويان ايراني و استادان عمدتاً با اعتراضات جامعه علمي جهاني نيز همراه بود.» او تأكيد ميكند: « اكنون تحريمها برداشته شده و توافق به دست آمده با غرب براي دانشگاهيان بسيار غرور آفرين است و ميتواند اثر مثبتي روي همكاريهاي بينالمللي دانشگاهها بگذارد. شكسته شدن تحريمها مسير مبادلات و همكاريهاي بينالمللي دانشگاهها و مراكز پژوهشي با دنيا را باز ميكند و تردد استادان و دانشمندان به خارج از كشور و حضور فعالتر دانشجويان در دورههاي خارج از كشور ميتواند بزرگترين دستاورد دانشگاهها باشد. اين موضوع به ديپلماسي علمي كشور هم كمك ميكند.»
موضوعي كه آن را دكترمحمدرضا هاشمي گلپايگاني وزير اسبق علوم هم مورد تأكيد قرار مي دهد: «دانشگاههاي ايران اين پتانسيل را دارند كه در سطح بينالمللي با برترين دانشگاههاي دنيا تعامل داشته باشند اما اين تعامل بستگي به نوع فعاليت وزارت علوم دارد.»
**ديپلماسي علمي استقلال دانشگاهي ميخواهد
در ديپلماسي علمي قرار است از ظرفيتهاي علمي كشورها استفاده شود. در حقيقت هم ديپلماسي به علم و فناوري خدمت كند و هم علم و فناوري بايد براي توسعه ديپلماسي ظرفيتهايي را فراهم كند. دكتر اميرناظمي مدير بخش سياست علم، فناوري و نوآوري مركز بررسيهاي استراتژيك درباره اين موضوع ميگويد: «در ديپلماسي علمي بايد از ظرفيت علم و ديپلماسي به طور يكسان استفاده شود. در ديپلماسي علمي دولتها بايد از هيأتهاي دانشگاهي استفاده كنند نقشي كه تنها از عهده دانشگاهها بر ميآيد. به اين معنا كه در ديپلماسي علمي دانشجو، استاد، مباحث پژوهشي، طرحهاي علمي مشترك خواهند شد و اين اشتراك و گفتمان علم ميتواند باعث رشد شود. هيچ كشوري در دنياي جديد به تنهايي نميتواند علم را پيش ببرد. حتي قويترين كشورها هم براي پيشرفت بايد از كشورهاي ديگر استفاده كنند. مغزهاي جديد و فكرهاي مختلف بايد روي هم قرار بگيرند تا يك نتيجه درست و جامع گرفته شود.»
او درباره موضوع ديپلماسي علم و فناوري ميگويد: «در ديپلماسي فناوري دانشگاهها توانمندي لازم را ندارند و اساساً اين كار دانشگاه نيست كه فناوري توليد كند، بلكه شركتهاي دانش بنيان و بنگاههاي فناورانه بايد در اين باره وارد عمل شوند. البته در كشورهاي پيشرفته هم وظيفه علم و فناوري بر عهده بنگاههاي تجاري است. آنطور كه آمارها ميگويد 85 درصد نوآوري هاي كشورهاي توسعه يافته را بنگاههاي علم و فناورانه انجام ميدهند. اين وظيفه بنگاههاي اقتصادي است كه توليد تكنولوژي كنند. متأسفانه در ايران بنگاهها اين وظيفه را بخوبي انجام نميدهند. اين هم به اين علت است كه اختراعات ما نظام مشخصي ندارند تا براي بنگاهها جذاب باشد. ما بايد انتظار داشته باشيم تا وزارت صنايع در اين باره وارد عمل شود. اما اين وزارتخانه بايد فعاليت بيشتري در اين عرصه داشته باشد.»او تأكيد ميكند: «در زمينه ديپلماسي علمي هم وزارت علوم بايد دست دانشگاهها را باز بگذارد. دانشگاههاي ما اين اختيار را ندارند تا بتوانند با دانشگاههاي بزرگ خارجي قرارداد امضا كنند يا خودشان بتوانند مركز تحقيقاتي راهاندازي كنند همه اين فعاليتها بايد زير نظر وزارت علوم باشد و اين براي دانشگاهها خوب نيست.»
**راه و رسم ديپلماسي علمي را ياد بگيريم
در 8 سال دولتهاي نهم و دهم تبادلات علمي بينالمللي دانشگاهها كم شد و در برخي سالها هم به طور كامل از بين رفت. آن اتفاقات موجب عقبگرد ايران از صحنه ديپلماسي علمي شد، موضوعي كه دكترجعفر توفيقي به آن اشاره ميكند و ميگويد: «دانشگاهيان در سال هاي پيشين دو جريان مديريتي را در آموزش عالي كشور تجربه كردند. يك جريان معتقد به ارتقاي جايگاه دانشگاهها، مديريت باز در دانشگاهها و افزايش اختيارات دانشگاهيان بود. در حقيقت اين يك مديريت علمي و كارشناسي بود كه تجربهاش را در دوران اصلاحات داشتيم و همان مديريت موجب پيشرفتهاي علمي بسياري در كشور شد. در حقيقت در آن سبك مديريت، دانشگاهيان مورد احترام دانشجويان و اعضاي هيأت امنا و هيأت علمي مورد احترام بودند و در نتيجه يك فضاي باز علمي، سياسي و فرهنگي در كشور به وجود آمده بود. سبك مديريتي دولتهاي نهم و دهم در دانشگاهها از بالابه پايين بود و موجب شد تك صدايي افزايش پيدا كند و اختيارات دانشگاه سلب شود. همين موضوع موجب شد دانشگاهيان نتوانند در ديپلماسي علمي پيشگام باشند. با روي كار آمدن دولت يازدهم اما وضع تغيير كرد. يكي از خواستههاي رؤساي دانشگاهها گسترش روابط بينالمللي بود. از همين رو بعد از توافق هسته اي و تغيير چهره ايران خيلي از رؤساي دانشگاهها خواهان ورود دانشگاههاي برتر براي گسترش روابط علمي شدند و اين اتفاق هم افتاد. اما بايد قبول كنيم در ديپلماسي علمي بسيار ضعيف هستيم يا بهتر بگويم راه و رسم ديپلماسي علمي را نميدانيم.»
او تأكيد كرد: «پذيرش دانشجويان خارجي در دانشگاهها و مراكز علمي داخل، اعزام دانشجو در رشتههاي راهبردي، انجام پژوهشهاي مشترك با دانشگاههاي معتبر بينالمللي، انتقال متقابل فناوري و تبادل استاد از نكات مثبت رفع تحريمها و ديپلماسي علمي دولت است. اما به نظر ميرسد وزارت علوم در اين زمينه بسيار كند حركت ميكند. بايد مسئولان وزارت علوم از اين فرصت استفاده كنند و روابط خود را با ديگر كشورها گسترش دهند و البته بايد متوجه باشيم كه اين مراودات فقط سمبوليك نباشد كه در سطح مسئولان باقي بماند يا فقط ديگر كشورها بيايند و از دانشگاههاي ما بازديد كنند.»
توفيقي ميگويد: «وزارت علوم بايد استقلال دانشگاه را به دانشگاهها بازگرداند تا آنها با فراغ خاطر بتوانند رسالت خود را انجام دهند. هماكنون براحتي نميتوانند دانشجوي خارجي پذيرش كنند و بسياري از فعاليت هايشان بايد زير نظر وزارت علوم باشد.»
**كدام كشورها به ايران آمدند؟
از آغاز دولت يازدهم، هيأتهاي دانشگاهي از كشورهايي مثل آلمان، اتريش، استراليا، عمان، ايتاليا، فرانسه، ژاپن، تركيه، اندونزي، اواكراين، مغولستان، تونس، گرجستان، عراق، چين، نيوزيلند، ويتنام، كره جنوبي و اسپانيا واد كشور شدند و البته خواستار تعاملات علمي با برخي از دانشگاههاي بزرگ بودند. در اين ميان حضور چند دانشگاه برتر دنيا براي جامعه دانشگاهي كشور بسيار مهم تلقي ميشد، اتريش يكي از اين كشورها بود. اتريش يكي از مهمترين مراكز علمي در اروپا به حساب ميآيد و در حوزههاي اقتصادي، علوم انساني و روانشناسي و علوم پزشكي شهره مراكز علمي اروپاست. پس از اتريش، آلمانيها براي دانشگاهيان مهم بودند. آلمانيها در اين سفر با مسئولان مؤسسه ماكس پلانك به تهران آمدند. در اين بين ايتالياييها هم براي مراودات علمي به تهران آمدند و يادداشت تفاهم همكاري دانشگاهي، علمي و فناوري ميان وزير علوم، تحقيقات و فناوري ايران و وزيرآموزش دانشگاهها و تحقيقات ايتاليا امضا شد.
از سوي ديگر، وزير علوم ايران نيز به كشورهاي صاحبنام آموزش عالي سفر كرد. طوري كه وزير علوم ايران براي شركت در اجلاس علوم و فناوري در جامعه به كيوتو ژاپن رفت. رؤساي دانشگاهي برتر هم براي تبادلات علمي به روسيه سفر كردند. با اين همه بايد منتظر ماند و ديد كه سياست ديپلماسي وزارت علوم دولت يازدهم در حوزه علم و فناوري هم همچون سياست خارجياش اخبار خوشي براي ايرانيان دارد يا خير؟
*منبع: روزنامه ايران
**گروه اطلاع رساني **1893**9131
تهران - ايرنا -روزنامه ايران در صفحه جامعه نوشت: اين روزها همزمان با به فرجام رسيدن برجام موتور ديپلماسي علمي كشور هم مانند ديپلماسي سياسياش گرم شده است. موتوري كه البته در دولت هاي نهم و دهم با اخلال مواجه شده بود يا حتي از حركت بازمانده بود و حالا مي خواهد يخهاي آن دوران را آب كند.