بيشترشان همين حوالي هستند؛ قاليشوييها. اين روزها سرشان حسابي شلوغ است. تابلوي روستاي قيصرآباد، مقصد را نشان ميدهد. قبل از رسيدن به در سبزرنگ بزرگ، قاليهايي كه در محوطه بيرون قاليشويي روي زمين سنگفرش، پهن شدهاند، اعلام ميكنند كه درست آمدهايم.
براي ريشهشويي پهنشان كردهاند. ريشهها را سفيد ميكنند؛ مثل برف. پشت در سبز بزرگ، دنيايي از نقش و رنگ، چشم را خيره ميكند. فرشها روي ميلههاي پهن انداخته شدهاند. فرشهاي شسته و خشك شده كه اينجا هوا ميخورند تا ته نمشان هم بپرد.
كارگرها، ياعلي ميگويند و فرشها را بالا ميبرند و پايين ميآورند. سمت چپ، فرشهاي تازه از راه رسيده، روي هم تلنبار شدهاند. شمردنشان راحت نيست. نقشها در هم تنيده شدهاند. در انتظار شستوشو. سالن شستوشو كمي آن طرفتر است. همانجا كه فرشهاي ماشيني و دستباف را از هم جدا ميكنند. براي هركدام بايد شوينده خاصي استفاده شود.
سالن شستوشو بوي يك نوع شوينده قوي ميدهد. نه شبيه شويندههايي كه در خانه استفاده ميشود؛ تندتر و نافذتر. هرچه باشد، بايد مواد مصرفي براي شستوشوي فرش، قوي باشد وگرنه لكهها روي تن پرنقش و نگارشان، ماندگار ميشود.
كارگرها چكمههاي بلند مشكي پوشيدهاند. از صبح پايشان توي آب و كف است. يك طرف، فرشها را با دستگاه كف ميزنند و ميشويند و سمت ديگر، آبكشي ميكنند. كارگران آبكشي، پارو دست گرفتهاند و در رديفهاي سه نفره، پشت به لولههاي پهني كه آب از آن با فشار خارج ميشود، كف و آب را از جان فرش بيرون ميكشند.
آبكشي البته به همين جا ختم نميشود. بقيهاش مكانيزه است. دو تا دستگاه هستند، يكي مثل ديگي بزرگ كه يك جورهايي شبيه ماشين لباسشويي كار ميكند. فرش را داخل آن آبكشي نهايي ميكنند. آن يكي، يك لوله پهن است كه فرش لوله را داخل آن ميكنند تا خشك شود. بعدش هم كه همان مرحله پهن كردن روي ميلهها و هواخوري.
«روزهايي مثل امروز كه هوا آفتابي است، فرشها را اينجا پهن ميكنيم. اگر هوا باراني باشد، در همان گرمخانه كار انجام ميشود.»
اينها را علي اكبر كريم كشته ميگويد. 20 ساله است. فاكتورزن قاليشويي. اهل گرگان اما اصالتاش زابلي است.
دو ماه آخر سال را اينجا كار ميكند. «بيشتر كارگرهاي اينجا فصلي هستند. البته كارگاه، كارگر ثابت هم دارد. كارگرهاي فصلي از جاهاي مختلف ميآيند. دو ماه اينجا كار ميكنند و برميگردند شهرشان. جاي خواب و غذايشان هم پاي رئيس است. كارگرها همينجا ميخوابند. محيط، دوستانه است. اينجا را دوست دارم.»
علي اكبر در شهر خودش كشاورزي ميكند.«الان فصل كارمان نيست. آنجا باراني است. بهمن و اسفند اينجا ميآيم. بيشتر كارها اينجا با ماشين است. فشار زيادي به كارگرها نميآيد. البته قاليهاي دستباف با دست، شستوشو ميشوند. موادي هم كه براي شستوشويشان استفاده ميشود فرق دارد. براي همين هم نرخ شستوشويشان بيشتر است. به اين كار سفيدشور ميگويند يا همان اعلاشور.»
همان وقت دو تا از كارگرها، ياعلي گويان، يك تخته فرش را بلند ميكنند و روي ميله مياندازند تا هوا بخورد.
فرشهاي كهنه، نو ميشوند
فرشها از همه جاي تهران جمعآوري ميشوند و اينجا ميآيند تا شسته و تميز، راهي خانهها شوند. همه دوست دارند شب عيد خانهشان شسته و رفته باشد و فرشها جلوي پاي ميهمانها از تميزي برق بزند.
چاره كثيفي فرش، قاليشويي است اما پارگي و كهنگي فرش را چه كار ميشود كرد؟ اينجاست كه پاي رفوگري به ميان ميآيد. كارگاه رفوگري، منتهي اليه سمت راست حياط سنگفرش شده قاليشويي است. نور ملايمي از پنجره به داخل كارگاه تابيده و باريكههاي آن جابه جا پخش شده است. يك جورهايي شكل و شمايل كارگاههاي قاليبافي را دارد با اين تفاوت كه دار ايستادهاي در كار نيست.
قاليها را روي دارهاي خوابيده چفت كردهاند تا كار رفويشان انجام شود.
نخهاي رنگي روي ديوارها آويزان شدهاند. رنگها، فضا را گرم و دلنشين كرده است.
«فرقي نميكند فرش چه مشكلي پيدا كرده باشد. ممكن است يك تكهاش سوخته يا پاره باشد. يا اينكه جايي از آن در اثر گذشت زمان كهنه و نخ نما شده باشد. به هرحال ما فرش را به شكل اولش درميآوريم. انگار نه انگار كه از ابتدا مشكلي وجود داشته.» اينها را عيوض عبدي ميگويد.
40 سال است كار قاليبافي و رفوگري فرش انجام ميدهد: «گاهي فرشهاي خيلي قديمي براي ما ميآورند. حتي فرشهاي صدساله. همهشان را رفو ميكنيم و فرش را به بهترين شكل ترميم ميكنيم. حتي گاهي نقش فرش را عوض ميكنيم طوري كه انگار از نو بافته شده است.»
آقا عيوض به فرشي اشاره ميكند و ميگويد:« اين فرش را كه ميبينيد كلاً پوسيده و از هم پاشيده بود. مرمتاش كرديم و حالا اصلاً انگار نه انگار كه كهنه بوده است.»
انصافاً هم درست ميگويد. يكي از كارگرها تخته فرشي را جلوي استاد رفوكار پهن ميكند. لكه قهوهاي سوختگي، وسط فرش زمينه كرم، توي ذوق ميزند. «اين مال آشناست. چقدر ميگيري درستاش كني؟» آقا عيوض دستي روي اثر سوختگي ميكشد:«35 تومان» مرد چك و چانه ميزند:« 30 بدهم؟» معامله را با همان 30 هزار تومان تمام ميكنند. همان روز آماده ميشود. مثل روز اول.
مراقب قاليشوييهاي تقلبي باشيد
شب عيد همان وقتي است كه قاليشويي رونق زيادي پيدا ميكند. البته نه اينكه در كل سال سفارشهاي قاليشويي نباشد، اما عمدهاش همين دو ماه آخر سال است.
حميد محمدي كمسرخ، رئيس اتحاديه قاليشويان تهران در اين باره ميگويد:«از حدود دهم بهمن كار ما زياد ميشود و سفارشهاي قاليشويي بالا ميرود و تا 20 اسفند ادامه دارد. در واقع از 20 اسفند به بعد ديگر سفارش قبول نميكنيم و سفارشهاي قبلي را تحويل ميدهيم. ا
ز آن وقت ديگر زنگ خور هم نداريم چون هركس بخواهد، تا آن وقت ديگر فرشهايش را براي شستوشو داده. معمولاً كارگاههاي بزرگ، در اين ايام بين 70 تا 80 هزار متر قالي ميشويند. كارگاههاي جديد اما ميزان سفارششان كمتر است و گاهي به زير 5 هزار متر ميرسد. ما در طول سال فقط 10، 15 كارگر ثابت داريم اما اين تعداد در اين 40 روز به حدود 100 نفر ميرسد.»
قاليشوييها در ماههاي پاياني سال از طريق آگهي، به تبليغات ميپردازند اما هميشه اوضاع خوب پيش نميرود.
محمدي ميگويد: «بعضي از كساني كه از طريق پيامك و تراكت براي قاليشويي آگهي ميدهند، اصولاً كارشان قاليشويي نيست. بعضي از آنها غيرمجاز هستند كه در طول سال اين كار را انجام نميدهند و به صورت واسطه عمل ميكنند و فرشها را تحويل ميگيرند و به كارگاههاي ديگر ميدهند.
در اين رابطه موارد زيادي ديده شده كه فرشها گم شده يا آسيب ديدهاند. بعضي ديگر هم اصولاً قصدشان قاليشويي نبوده و به سرقت فرشهاي مردم اقدام كردهاند. به همين دليل هم هست كه مردم بايد كاملاً مراقب باشند و تنها از طريق قاليشوييهاي مجاز به شستوشوي فرش اقدام كنند. اسامي قاليشوييهاي مجاز هم در سايت اتحاديه وجود دارد و قابل دسترس است.»
او در مورد نرخ قاليشويي در تهران هم ادامه ميدهد: «ما فرش ماشيني را متري 4 هزار تومان شستوشو ميكنيم و براي خدمات اضافه، متري هزار و 500 تومان به مبلغ اضافه ميشود كه البته به درخواست مشتري است. نرخ شستوشوي فرش دستباف هم از متري 6هزار و 900 تومان تا 11 هزار تومان متفاوت است. ما تا به حال به موردي برخورد نكردهايم كه فرش آسيب ببيند يا گم شود اما اگر چنين مشكلاتي براي مردم پيش بيايد ميتوانند به اتحاديه مراجعه كرده و طبق نظر كارشناس، خسارت بگيرند.»
انتقال قاليشوييها به كهريزك، بحثي است كه از چندي پيش مورد توجه مسئولان مربوط قرار گرفته، دليلاش هم بررسي پساب تعدادي از قاليشوييها بود كه نشان ميداد پساب و فاضلاب آنها با آب سالم و حتي منابع زيرزميني تركيب ميشود.
محمدي در اين باره ميگويد:«براي انتقال كارگاههاي قاليشويي 400 هكتار زمين در شهرك صنفي در نظر گرفتهايم. كارگاههايي كه به لحاظ زيست محيطي مشكل دارند به آنجا منتقل ميشوند.»
وقت ناهار كارگرهاست. دو سه نفر با يك بغل نان بربري از در سبز بزرگ داخل ميشوند. بوي آبگوشت در فضا پخش شده. كارگرهاي قسمت شور، همان چكمه پوشها، كار را كم كم براي استراحتي كوتاه و صرف ناهار تعطيل ميكنند.
كارگرهاي حياط، زير آفتاب زمستان كه اتفاقاً پر رمق و تند هم هست، فرشها را جابهجا ميكنند. يكيشان قرار است با يك فرش لوله شده براي عكاس ژست بگيرد. خندهاش را به زور نگه ميدارد. دوستانش تلاش ميكنند خندهاش بيندازند.
يكي از آن طرف ميگويد: «شلوارش را نينداز.» دست مرد سمت شلوار گل و گشاد ميرود: «خوب است همين جور» براي عكاس لبخند ميزند. تصويرش با قالي پرنقش و نگار در حافظه دوربين ثبت ميشود.
روزنامه ايران
تهرام 1625
روزهاي پر رونق قاليشوييها در آستانه نوروز؛
بازيآب و آفتاب با لچك و ترنج قالي
۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۴۹
کد خبر:
82001498
![بازيآب و آفتاب با لچك و ترنج قالي بازيآب و آفتاب با لچك و ترنج قالي](https://img9.irna.ir/old/Image/1394/13941224/82001498/N82001498-70589982.jpg)
تهران - روزنامه ايران - شماره 6174 - جاده بهشت زهرا، بعد از عوارضي قم، تعداد وانتهايي كه بارشان قاليهاي لوله شده است، به طور محسوسي زياد ميشود.