۲۳ فروردین ۱۳۹۵، ۱۲:۳۲
کد خبر: 82030171
T T
۰ نفر

نامهرباني با «ديوار مهرباني»

۲۳ فروردین ۱۳۹۵، ۱۲:۳۲
کد خبر: 82030171
نامهرباني با «ديوار مهرباني»

تهران- روزنامه ايران- شماره 6186- عمر ديوارهاي مهرباني به يك سال نرسيده، ترك‌هاي نامهرباني معدودي كاسبكار به جانشان نشسته است.

ايده خلاقانه و خيرخواهانه‌اي كه چند ماه پيش از يك شهر شروع شد و چند هفته نگذشته به شهرهاي ديگر رسيد و در چشم بر هم زدني بيشتر ديوارهاي اين شهر را تصاحب كرد، در فاصله‌اي نه چندان طولاني، از بيشتر انگيزه‌ها و اميدهايي كه آن را بارور مي‌كردند تهي شده است...
قد ديوارها بلند نبود، اما طبع آدم‌هايي كه قرار بود بخشي از روزي‌شان را از همين ديوارها بردارند بلند بود. شب كه به نيمه‌ها مي‌رسيد تا پايشان به يكي از اين ديوارها برسد، جالباسي‌ها همه خالي شده بود و روزها هم چه كسي مي‌توانست نقاب آبرو را از چهره غم آلودشان بردارد تا نگاهي آلوده، رنج نامهرباني‌هاي روزگار را برايشان دو چندان نكند؟!...
قصه ديوارهاي مهرباني از يك طبع بلند شروع شده بود، همان روزي كه يك ديوار در شيراز، آبي شد و بعد خيلي‌ها از اين شهر به آن شهر و از اين محله تا آن محله دست به كار شدند تا «نياز داري بردار، نياز نداري بذار» بيش از همه شعارنوشته‌هاي اين روزها، در تكيه كلام‌هاي مردم كوچه و بازار و هشتگ‌زدن‌هاي فضاي مجازي داغ شود.
ايده درست بود، تبش هم خيلي زود بالا رفت، اما از همان زماني كه پاي كاسبكارهاي اجناس دست دوم به ديوارهاي اين شهر رسيد، قصه كمك خواهي‌ها و كمك رساني‌ها هم عوض شد.
براي همين حالا فهميدن اينكه سرقفلي كدام ديوار به نام كدام آدم خورده است، چندان سخت نيست، كافي است چند دقيقه روبه‌روي ديوارمهرباني نزديكي‌هاي متروي فاطمي توقف كنيد، دستتان به جالباسي بخورد، كارتان تمام است، آدم‌هايي كه تا وقتي به ديوار نزديك نشده ايد، پنهان اند، به يكباره دوره‌تان مي‌كنند تا مبادا جنسي را از دست بدهند.
براي همين خيرين ساك را زمين نگذاشته، لباس‌ها روي هوا غلت مي‌زند، اگر سالم بود كه هيچ، اما اگر نه! جايش روي زمين زير دست و پاي آدم هاست.
اين البته روايت بيشتر ديوارهاي مهرباني اين روزهاست، كمي آن طرف‌تر از ميدان فاطمي، خيابان شهيد بهشتي هم حال و روزي شبيه اين دارد، مرد موتور سواري كه ظاهرش داد مي‌زند، احتياجي به شال و روسري‌هاي زنانه ندارد، پس از چند دقيقه، بدون آنكه از نگاه‌هاي سنگين عابران واهمه‌اي داشته باشد، اجناس را زير و رو كرده و لباس‌هاي سالم را داخل ساك بزرگي كه روي موتورش انداخته، سوار مي‌كند.
ديوار مهرباني مسجد النبي خيابان اميرآباد هم از دست آدم‌هايي كه وقت و بي‌وقت به بهانه نياز، لاي لباس‌ها و كفش‌ها پرسه مي‌زنند و گوشه ديوار را به كثيف‌ترين جاي ممكن تبديل كرده‌اند، در امان نمانده است. مردم مي‌گويند، از وقتي اين ديوار رنگ آميزي شده، سرو كله آشغال جمع كن‌هاي دوره گرد هم به جاي سطل‌هاي زباله به اينجا باز شده است!
خانمي كه در گوهردشت كرج مي‌نشيند هم حرف‌هاي جالبي دارد. او مي‌گويد با چشم خودش ديده است كه آقاي پژو سواري روزانه كيف و كفش‌ها و كت و شلوارها را داخل صندوق عقب ماشينش مي‌گذارد و بعد در «زور آباد» و حاشيه‌هاي شهر به قيمت‌هاي نه چندان بالا مي‌فروشد.
مثل همان دوره گرد بيچاره‌اي كه خرج اعتياد خودش را از همين راه تأمين مي‌كند... حال و روز يخچال ميدان شوش هم چندان مساعد نيست، اين روزها اگر گذرتان به پايانه تاكسي‌هاي شوش برسد، «يخچال خالي» تنها تصوير بازمانده از مهرباني‌هايي است كه تا چند ماه پيش لطفش شامل حال خيلي‌ها شده بود.
«حسين ايماني جاجرمي»، جامعه شناس معتقد است كه اگردر پشت طرح اين ديوارها و يخچالها كه اين روزها اغلبشان به صورت خودجوش راه افتاده‌اند، ظرفيت اجتماعي مثل تشكل هاي مردمي و خيريه‌ها وجود داشته باشد، موفق خواهند بود و در غير اين صورت كاركرد اصلي خودشان را از دست مي‌دهند.
وي تأكيد دارد كه كمك‌ها بايد سازماندهي شود و بدون سازماندهي اجتماعي نمي‌توان به نتايج خيرخواهانه رسيد، چراكه ممكن است افرادي در اين زمينه منتفع شوند كه نيازمند واقعي نيستند. از طرفي مساجد نيز مي‌توانند مديريت اين خدمات را بر عهده بگيرند.
جاجرمي هم مثل خيلي‌هاي ديگر معتقد است كار خيلي خوب شروع شده، اما به نيمه‌ها كه رسيده نتوانسته افراد فرصت طلب را حذف كند. البته به گفته او حالا وقت روي كار آمدن نسل دوم ديوارهاي مهرباني است چراكه اين حركت براي نهادينه شدن نياز به زمان دارد و بايد در اهداف و اجرا بازنگري شود.
روزنامه ايران
تهرام 9353// 1625
۰ نفر