در اين گزارش كه در شماره چهارشنبه يكم ارديبهشت 1395 خورشيدي به قلم محمد اسدي انتشار يافته است، مي خوانيم: معماري از اولين نمودهاي فرهنگي، هنري هر سرزمين و جامعه اي است، چنانكه براي شناخت بيشتر هر ملتي مي توانيم به معماري آنها مراجعه كنيم! به عنوان مثال جوامع توسعه يافته را با معماري هاي پيشرفته مي شناسيم! سرزمين پهناور ايران از اولين خواستگاه هاي شكل گيري معماري و مدنيت بوده است، چنانكه هنر شناسان، بسياري از پيشرفت هاي هنري و معماري جهان را وامدار هنر و معماري ايرانيان مي دانند.
**معماري ايراني چيست؟
معماري را ظرف زندگي مي دانند، زيرا ما در فضاي معماري چشم به جهان مي گشاييم و در همين فضاي زيست مي كنيم. جمعي نيز معماري را هنر سازماندهي فضا مي دانند، پس با اين خيال فضا جوهره اصلي معماري است. اما معماري ايراني چيست؟ معماري ايراني عبارت است از مجموع دست يافته هاي معماري ايرانيان از بدو مهاجرت آرياييان به فلات ايران تا به امروز، كه با توجه به خصلتهاي فرهنگي، اجتماعي مردم ايران در قالب انواع سبك ها، رويكردهاي مختلف در ايجاد سرپناه و تامين رفاه عمومي شكل گرفته است.
**امروز كجاي معماري جهان ايستاده ايم؟
معماري نه ساختمان سازي صرف، بلكه علم ساخت فضاي مطلوب، در پاسخ به نياز انسان به فضاي زيبا، مفيد و معناگراست. زماني كه معمار به طراحي ساختماني اهتمام مي ورزد، به مسايل گوناگوني ازجمله اقليم، فرهنگ بومي و روانشناسي محيطي، امنيت، تناسبات، هماهنگي با زمينه، بودجه كارفرما و روشهاي ساخت توجه ميكند، كه اين تنها گوشه اي از ملاحضات معماران در طراحي يك ساختار معماري است. حال معماري امروز ايران با ورود غير متخصصان (بساز و بفروش ها) به صنعت ساختمان دچار كسالت است. مردماني كه خود از اولين خالقان معماري و شهرسازي در تاريخ بشري بوده اند و معماري را به حد اعلاي آن رسانيده اند، اكنون سهمي در معماري معاصر جهان ندارند. امروز در شهرهايي خالي از هويت، نظم و زيبايي زيست مي كنيم كه حتي در شهرهاي اعيان نشين تقليدهايي مبتذل و دست چندمي از معماري كلاسيك_ مدرن اروپايي را شاهد هستيم.
امروز در معماريمان همان وضعيتي را داريم كه در دوره قاجار داشتيم! تازه به دوران رسيدگان، معماران ايران را معمار باشي دوره قاجار فرض كرده اند وعليرغم بي ميلي قلبي معماران به تهيه طرح هاي شبه اروپايي، به آنها سفارشات خود را ديكته ميكنند و در آخر با ساختمانهايي مواجه ميشويم كه نه براساس هويت فرهنگي و سبك زندگي خانواده ايراني شكل گرفته اند و نه جوابگوي اقليم چهار فصل كشور عزيزمان هستند!
**آغاز افول ارزشهاي معماري ايراني
از دوره قاجار با شروع سفرهاي پادشاهان ايراني به كشورهاي اروپايي، جدال معماري ايراني و اروپايي آغاز شد، رجال درباري كه از فرنگستان به ايران باز مي گشتند، تجدد را به معناي رد تمام داشته هاي فرهنگي، بومي دانسته و با اصرار بر نوگرايي بجاي تلفيق مدرنيسم با روح معماري ايراني كه حاصل هزاران سال آزمون و خطاي معماران ايران بوده در ايجاد فضاهايي نو و هويت مند، دست رد بر سنتهاي معماري ايران زدند!
معماري مدرن ايران (پهلوي اول1299-1320): باروي كارآمدن رضاشاه دولت جديد براي نزديكتركردن شهرهاي ايران به اروپا ، ميل به استفاده ازمعماران تحصيلكرده براي طراحي ساختمان ادارات و مراكز جديد دولتي با رويكردهاي باستان گرايانه ايراني داشت، طراحي بسياري از ساختمانهاي آن دوره را به اين معماران واگذار كرد، عمده از اين معماران خارجي و جمعي ديگر معماران ايراني بودند كه دراروپا تحصيل كرده بودند و لازمه ترقي واقعي جامعه را، حفظ هويت فرهنگي ملت ميدانستند و با تركيب فضاهاي معماري ايراني با مايههاي نوين معماري آثار زيبايي خلق كردند كه براي آيندگان واجد ارزشهاي والايي شد.
گرهارد هارتمن (1299-1332): طراح ساختمان قورخانه ارتش (م توپخانه تهران) ميرزا مهدي خان شقاقي (1299-1297): طرح مدرسه و مسجد سپهسالار تهران، حسين لرزاده (1299-1340): طرح مسجد سجاد تهران، طرح بانك ايران و انگليس جعفر خان كاشي (1299-1316): طراح سردرب باغ ملي، سردرب كاخ مرمر و كاخ سبزسعدآباد، نيكلاي ماركف (1303-1320): باطرح زندان قصر تهران، طرح استاديوم امجديه و دبيرستان البرز، دبيرستان فيروزبهرام، آندره گدارد (1313-1340): با طرح جانمايي و برخي دانشكده هاي دانشگاه تهران، طرح آرامگاه حافظ و سعدي شيرازي و طرح موزه و كتابخانه ملي ايران، وارطان هوانسيان (1275-1314): با طرح ساختمان اصلي بانك سپه، طرح بانك ملي ايران شعبه فردوسي، طرح هتلهاي فردوسي، قليچ باغليان (1306): طرح كاخ شهرباني تهران، پل آبكار (1316-1340): با طرح سينماي جمهوري، ايستگاه راديو تهران، مدرسه باغچبان، اوژن آفتندليانس (1318-1340): طرح اوليه فرودگاه مهرآباد، طرح تالار فرهنگ، كريم طاهرزاده بهزاد (1306): طرح ساختمان مركزي راه آهن، طرح آرامگاه فردوسي در طوس.
**معماري مدرن ايراني در دوره پهلوي دوم
بعد از انتقال قدرت از رضا شاه به وليعهد خود معماري ايران از باستان گرايي و ناسيوناليسم به سوي پسامدرنيزم حركت كرد و در دوره جديد معماران نسل نو كه براي آموزش معماري به اروپا رفته بودند به ايران باز گشتند و دوره طلايي معماري معاصر ايران را رقم زدند، كه به اختصار به اين معماران مي پردازيم :
محسن فروغي: او با تركيب مدرنيزم اروپايي با آرايه هاي ايراني، آرامگاه سعدي را در سال (1310) طرح كرد. از آثار او ميتوان به طرح وزارت ماليه (1325)، دانشكده حقوق دانشگاه تهران، ساختمان وزارت دارايي، آرامگاه باباطاهر عريان، كاخ نياوران و همچنين شعب بانك ملي در شهرهاي شيراز، اصفهان، تبريز و بازارتهران اشاره كرد. اگر چه نگاه فروغي به معماري نگاهي مدرن بود، نماي اصلي كارهاي فروغي كاملا مدرن و با كاشيكاري نوين از نقش و نگار هايي ايراني بود.
حيدر غيايي شاملو (1301-1364): طرح ساختمان مدرن مجلس سنا كه حاصل همكاري سه نفره غيايي، آندره بلوك و فروغي بود كه درسال1338ساخته شد و در عين تجدد، يادآور فضاهاي آشناي معماري ايران بوده است. از ديگر آثار او مي توان به ايستگاه راهآهن مشهد، سينماي مولين روژ (سروش)، هتل استقلال (هيلتون) و هتل كارلتون تهران، كاخ فرح آباد، خانه ايران در پاريس، طرح دهكده بازيهاي المپيك تهران و بيش از 30 ويلاي شخصي اشاره كرد.
هوشنگ سيحون (1299-1385): آرامگاه بوعلي (1326) از اولين آثار او به شمار ميآيد كه با الهام از معماري ايران طراحي شده است. مقبره خيام، مقبره كمال الملك، مقبره نادرشاه افشار، موزه طوس، سازمان نقشه برداري، بانك سپه، مجتمع آموزشي ياغچي آباد، سينما آسيا، سينما سانترال، كارخانهاي كانادا دراي، چندين خانه و ويلاي خصوصي از ديگر آثار ارزشمند سيحون محسوب ميشود.
عبدالعزيز فرمانفرماييان (1298-1384): او با طراحي ساختمان شركت نفت و ساختمان وزارت كشاورزي (سال1345) به شهرت رسيد. ساختمانهاي بتني او تجلي گر روح مدرنيسم است كه با تكنولوژي جديد و محاسبات ضدزلزله ساخته شد. از ديگرآثار او طرح پاويون ايران درمونترال كانادا، طرح استاديوم آزادي، مسجد و برخي دانشكده هاي دانشگاه تهران، برجهاي بانك تجارت، بانك صادرات و برجهاي اسكان هستند.
نادر اردلان: او با دركي عميق از هنر و معماري ايراني و با تركيب فضاهاي آشناي معماري ايراني با تكنيك هاي معماري مدرن توانست شاهكارهايي از جمله طرح دانشگاه بوعلي همدان با الهام از معماري شهرهاي كويري ايران، طرح مدرسه عالي مديريت هاروارد (دانشگاه امام صادق) را با همكاري آنتونيو جان ميجر درسال (1359) خلق كند.
كامران طباطبايي ديبا: آثار ايشان پيوندي است با معماري سنتي ايران كه درعين حال بيارتباط با معماري مدرن نيست. ديبا بيشترين توجهش به ذات انتزاعي و عملكردي معماري است. از آثارش مي توان از طرح پارك شفق تهران، موزه هنرهاي معاصر تهران، پارك و باغ نياوران، دبيرخانه دانشگاه جنديشاپور، محوطه سازي موزه فرش و شهر شوشتر نو با رويكرد هاي منطقه گرايي است.
حسين امانت: اوكه در سال (1350) برنده مسابقه طراحي برج آزادي تهران شد، با تركيباتي بديع از معماري پيش از اسلام با المانهاي معماري دوره اسلامي توانست نمادي شايسته از ايران مدرن در دروازه غربي تهران خلق كند، او بعدها درطرح ساختمان سازمان ميراث فرهنگي، بازارهاي سنتي ايراني را با بياني زيبا بازآفريني نمود كه از زيباترين نمونه هاي معماري پست مدرن ايراني است. همچنين طرح دانشگاه تربيت مدرس و چند دانشكده از دانشگاه شريف از آثار او است.
از ديگر معماران خلاق ايراني اين دوره مي توان از كوروش فرزامي طراح سردرب دانشگاه تهران (1345)، علي سردار افخمي طراح ساختمان تئاتر شهر (1350) همچنين غلامرضا فرزانمهر طراح مقبره الشعراي تبريز(1351)، جهانگير درويش طراح استاديوم تختي (1353)، نظام عامري با طرح موزه دفينه تهران(1342) و روح اله نيك خصال با طرح برج وزارت كشور (1350) و همچنين بهروز احمدي با طرح موزه قرآن كريم (1355) نام برد.
**معماري ايران، بعد ازانقلاب
در اين دوره به علت اوضاي نابسامان كشور از جمله آغاز جنگ تحميلي و نياز به بازسازي هرچه سريعتر ، اولويت هاي جامعه به جاي داشتن مسكن مطلوب به داشتن سرپناه صرف بدل شد. به دليل عدم رعايت قوانين تملك زمين ها در شهرهاي كشور، ساخت مسكن به گونه اي سودجويانه بدست غير متخصصين افتاد و هر شخصي زميني داشت، با مقداري مصالح و بدون نظارت هاي فني و مهندسي دست بر ساخت مسكن ميزد! دراين دوره معماراني در داخل كشور به دنبال بازگشت به سنتهاي معماري ايراني بودند كه به اختصار مي توان به اين معماران اشاره نمود:
طرح سازمان حج و زيارت (1369) از پرويز مظلوم، طرح كتابخانه ملي ايران اثر محسن ميرحيدر و پل اندرو، طرح فرودگاه بين المللي امام خميني از ايرج كلانتري، طرح سفارت ايران درژاپن از شيخ زين الدين (1383) و طرح تالار مجلس شوراي اسلامي از عبدالرضا ذكايي (1363)، طرح تالارشهركرمانشاه (1383) از علي اكبرصارمي، طرح مجموعه ورزشي رفسنجان و كتابخانه مركزي شيراز از مرحوم سيدهادي ميرميران، طرح سفارت ايران در برلين اثر داراب ديبا، طرح پارك خواجو شيراز، طرح دانشكده قرآن و نيز طرح پارك سه كيلومتري باغ بلند شيراز از مهرداد ايروانيان.
همانطور كه اشاره شد معماران معاصر ايران ظرفيت هاي بالايي براي كسب جايگاه واقعي ايران در عرصه معماري معاصر جهان دارند. اما متاسفانه امروز ورود غير معماران به بخش معماري كشور، سهل انگاري در سيستم آموزش دانشگاهي رشته معماري و سيل فارغ التحصيلان اين رشته در سطح جامعه باعث مشكلات عديده اي شده است. جاي آن است كه دولت خدمتگزار، سازمانهاي تابعه وهمچنين مردم عزيز كشورمان با درك درست معماري و هدف غايي آن كه از اشرف هنرهاي ايران زمين است، رويي خوش به معماران متعهد ايران نشان دهند و با پرهيز از ارجاع پروژه هاي مختلف به سوداگران بازار ساختمان نسبت به نجات معماري ايران و دست يابي به معماري مطلوب كه از ويژگي هاي يك جامعه مترقي است، حركت كنند.
*منبع: روزنامه ابتكار
**گروه اطلاع رساني**9370**2002
تهران- ايرنا- روزنامه ابتكار در گزارشي در صفحه درنگ نوشت: امروز در شهرهايي خالي از هويت، نظم و زيبايي زيست مي كنيم كه حتي در شهرهاي اعيان نشين تقليدهايي مبتذل و دست چندمي از معماري كلاسيك- مدرن اروپايي را شاهد هستيم.