منزوی به سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان پا به عرصه گیتی نهاد. او از جوانی سرودن شعر را آغاز و در سال ۱۳۴۶ به عنوان شاعر خود را مطرح كرد و غزل هایش مورد توجه محافل ادبی و غزلسرایان قرار گرفت.
منزوی در سال 1346 وارد دانشكده ادبیات دانشگاه تهران شد اما این رشته را رها كرد و به جامعه شناسی رو آورد كه این رشته را نیز ناتمام گذاشت.
وی در سال 1350 مجموعه شعر «حنجره زخمی تغزل» را منتشر كرد و توانست جایزه بخشِ شعر جهانِ «فروغ فرخزاد» را كسب كند. پس از انتشار این كتاب در تلویزیون ملی مشغول به كار شد و در این دوره برنامه «یك شعر، یك شاعر» را تهیه و كارگردانی كرد. منزوی در همین دوره بسیاری از ترانه ها و تصنیف هایش را ساخت كه تعدادی از آن ها مورد توجه خوانندگان مطرح آن روز قرار گرفت.
وی مدتی مسوول صفحه شعرِ «مجله ادبی رودكی» بود و در سال نخستِ انتشار «مجله سروش» نیز با این مجله همكاری داشت. او در سال های پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر ماند.
منزوی فقط از راه انتشار شعرهایش گذران عمر كرد. وی در زمینه «شعر سپید» آثار خوبی را به یادگار گذاشت. همچنین موسیقی را خوب می شناخت و صدا و خط خوبی هم داشت. این غزلسرا در سال 1383 دیده از جهان فروبست. از آثار وی افزون بر حنجرهِ زخمی تغزل می توان به «با عشق در حوالی فاجعه»، «از شوكران و شكر»، «با سیاوش از آتش»، «از ترمه و تغزل»، «از كهربا و كافور»، «با عشق تاب میآورم»، «به همین سادگی»، «از خاموشی ها و فراموشی ها» اشاره كرد.
*** شاعر غزل و ترانه
منزوی یكی از شاعران اثرگذار و نوآور در عرصه غزل معاصر است تا جایی كه می توان نوآوری ها و خلاقیت های منزوی در غزل را كم نظیر دانست.(1)
وی در كنار غزل، ترانه سرایی برجسته است تا جایی كه ویژگی های سبكی ترانه های منزوی به مانند غزل هایش چشمگیر و قوی است.
ترانه های منزوی در كنار زبان ساده و روان از شیوایی برخوردار است. همچنین برخی ویژگی های شعری وی همچون كهن گرایی، درخشش موسیقی بیرونی، پرداختن به نوآوری در ساختار و قالب های شعری و بهره گیری وزن های تازه، در ترانه های او دیده می شود. پركاربردترین گونه های شعری نیز در ترانه هایش دوبیتی های پیوسته است.(2)
*** نگاهی به درونمایه و سبك شعری منزوی
اشعار منزوی سرشار از عشق، شور و اشتیاق است. دست مایه اصلی شعر منزوی عشق است. او همواره از عشق با حالت تراژیك (غم انگیز) آن سخن می گوید.
منزوی در بیشتر غزل هایش برای توصیف محبوب از طبیعت و مظاهر طبیعی بهره می گیرد. تشبیه چشم، رنگ و رخ محبوب به گل، باغ و دریا از ویژگی های عاشقانه های وی به شمار می رود. برای نمونه در غزلی بسیار زیبا چنین می سراید:
دریای شورانگیز چشمانت چه زیبا است/ آن جا كه باید دل به دریا زد، همین جا است
در من طلوع آبی آن چشم روشن/ یادآور صبح خیال انگیز دریا است
گل كرده باغی از ستاره در نگاهت/ آنك چراغانی كه در چشم تو برپا است
بیهوده می كوشی كه راز عاشقی را/ از من بپوشانی كه در چشم تو پیدا است
ما هر دُوان خاموش خاموشیم، اما/ چشمان ما را در خموشی گفت و گوها است
همچنین منزوی در تصاویر شعری خود از عنصر تشبیه استفاده می كند و بیشتر تصویرهای شعری اش در كنار مضمون های عاشقانه، بازتاب مسایل اجتماعی است. هر چند كه برخی از تصاویر شعری او از شعر گذشتگان مایه گرفته است اما نوآوری در معانی و تصویرهای جدید به شعر او ویژگی خاصی بخشیده است. (3)
منزوی توانسته مفهوم ها را هم به بیانی امروزی درآورد. بی جهت نیست كه «محمدعلی بهمنی» به عنوان یكی از برجسته ترین شاعران معاصر، بالندگی غزل معاصر را مدیون منزوی می داند. مخاطب غزلخوان وقتی به ابیات منزوی می رسد، هم نازك خیالی «سبك هندی» و هم سادگی بیان «سبك خراسانی» را در شعرهای وی می بیند.(4)
*** نقد و بررسی
بسیاری از منتقدان ادبی، منزوی را شاعری عاشق و غزل سرایی رمانتیك می شناسند اما نباید این نكته را فراموش كرد كه منزوی در سرودن «شعر نیمایی» و «شعر سپید» هم توانمند بود.
منزوی اگر چه خود شخصیتی خاكستری نبود اما در پس زمینه شعرهایش غمی غریب كلمه ها را احاطه كرده است؛ غمی كه از عمق نگاه او به پیرامونش بر می آید. او زمانی زندگی را جاری می داند اما گاهی در شعرهایش زندگی را نكوهش می كند. در كمتر شعری از منزوی نگاهی شاد و شاداب می بینیم كه آن هم زاییده عامل های بیرونی است. در واقع زندگی برای منزوی سخت جریان داشت و این سختی در نگاه او به زندگی تاثیر گذاشته است.
با این حال، بیشتر دیدگاه های منتقدان درباره منزوی و اشعارش همدلانه و مثبت است. «منوچهر آتشی» از شاعران معاصر، معتقد است كه منزوی پرنده بی قرار غزل و قربانی فرشته بی رحم شعر بود و توانست بنیانگذار شیوه دیگری از تغزل نویسی در غزل شود. «سیدعلی موسوی گرمارودی» شاعر معاصر هم منزوی را غزلسرایی برجسته با قریحه ای ویژه در شعر می داند كه در غزل امروز جایگاه درخور توجهی دارد.
«علیرضا قزوه» یكی دیگر از شاعران معاصر بر این باور است كه منزوی مرد غزل روزگار ما است با این توضیح كه شاعران بزرگ در روزگار ما شعرهایشان زبانزد مردم كوچه و بازار می شود و شعرهای منزوی این خصوصیت را داشت. منزوی در روزگاری كه غزل مهجور بود كارستان كرد. وی پیاپی از «عشق» نوشت اما نه عشقی كه بتوان بر سر بازارش برد.(5)
برخی نقش «نیما یوشیج» و منزوی را در زنده كردن شعر همسنگ می دانند. نوآوری منزوی در ادراك صحیح استعاره، صور خیال، نگاه متفاوت و مضمون های تازه ای كه در نظم و بیان ویژه او شكل گرفت به راستی همشانه با شعرهای نو شاعران برجسته معاصر است. به این ترتیب، باید غزل منزوی را تلفیق آگاهانه ای از شعرهای نیما و حافظ دانست. منزوی در كنار توجه به تركیب های واژگانی غزل سنتی، توانست تركیب هایی نو بسازد كه پیش از او سابقه ای نداشته است.
*پی نوشت ها:
1- مرتضوی، سیدجمال الدین، «بررسی و مقایسه صور خیال در شعر حسین منزوی و قیصر امین پور»، فصلنامه زبان و ادبیات فارسی، سال19، شماره70، بهار1390،ص169
2- فیروزان، مهدی، «سبك شناسی ترانه های حسین منزوی»، فصلنامه تخصصی سبك شناسی نظم و نثر پارسی بهار ادب، سال سوم، شماره دوم، تابستان1389، شماره پیاپی8، ص147
3- همان ،ص169
4- گوهرپور، حسین، «نگاهی به جهان شعری حسین منزوی: مردی كه در خواب هایش می سوخت»، روزنامه ایران، شماره3684، بیست تیرماه1386،ص18
5- همان
**گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**458**9282**9279
جمعه ها با نامداران ایران
حسین منزوی؛ شاعری عاشق و نوغزل پرداز
۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳
کد خبر:
82063035
تهران- ایرنا- «حسین منزوی» یكی از برجسته ترین غزلسرایان معاصر است. وی با بهره گیری از واژگان و تركیب های ادبی بدیع و احساساتی قوی در شعرهایش، تحولی در غزل معاصر ایجاد كرد و توانست این سبك شعری كلاسیك را كه بسیاری معتقد به پایان عمر آن بودند، احیا كند.