۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۵، ۱۶:۳۰
کد خبر: 82070661
T T
۰ نفر
گذری بر روزگار حكیم ابوالقاسم فردوسی، حماسه سرا و پاسدار زبان فارسی

مشهد- ایرنا- بیست و پنجمین روز اردیبهشت، سالروز حماسه سرای بلند آوازه ایرانی و شاعر شهیری است كه تاریخ گذشته و آینده تكرار آن را تجربه نكرده و نخواهد كرد.

حماسه سرای بزرگ ایران، حكیم ابوالقاسم فردوسی اوایل قرن چهارم هجری (سال 319 خورشیدی)، در روستای 'پاژ' از توابع توس خراسان و در خانواده ای دهقان چشم به جهان گشود و در اواخر قرن چهارم (سال 397 خورشیدی) در سن 78 سالگی چشم از جهان فرو بست و در زادگاه خویش به خاك سپرده شد.
'شاهنامه' پرآوازه ترین سروده فردوسی و بزرگترین رزم نامه جهان است كه در بردارنده تاریخ ایران باستان می باشد.
پس از تصرف ایران به وسیله اعراب در اوایل قرن اول هجری، اعراب سعی داشتند خط و زبان خود را بر مردم ایران تحمیل نمایند كه در زمینه تغییر خط ایرانیان از پهلوی به عربی توفیق یافتند و در زمینه تغییر زبان نیز به پیشرفت هایی رسیدند اما از آنجا كه همواره در طول تاریخ ، دست به دست شدن حكومت ها در شهرها صورت گرفته و روستاها به دلیل دور بودن از مسائل و كشمكش های سیاسی، نقش ویژه ای در حفظ فرهنگ سرزمین ایران داشتند، این بار نیز روستاها نقش شایسته ای در زنده نگه داشتن زبان فارسی داشتند و این زبان با همین پشتوانه توانست دست كم به صورت گفتاری و در مقام محاوره پایدار بماند.
تاریخ شروع به نظم شاهنامه، بطور دقیق معلوم نیست ولی با استفاده از شواهد متعدد كه از شاهنامه مستفاد می گردد و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را به وسیله استاد طوس سال 369 یا 370 هجری معلوم كرد.

* فردوسی سرآمد جریان ادبی حفظ هویت ایرانی
عضو هیات علمی گروه ادبیات و زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد در باره شخصیت فردوسی گفت: اطلاعات موجود در باره فردوسی بسیار مختصر است اما آنچه روشن و تایید شده است جایگاه وی از نظر طبقه اجتماعی می باشد.
فرزاد قائمی افزود: فردوسی از طبقه دهقانان و از منطقه تابران توس بود كه این طبقه در زمان سامانیان جزو طبقه متوسط ایران و از خرده مالكان محسوب می شدند كه دسترسی به فرهنگ و آموزش داشته اند.
وی با بیان اینكه انگیزه سرایش شاهنامه از سوی فردوسی انگیزه شخصی نبوده است اظهار كرد: انگیزه فردوسی در روزگار زیست این شاعر عالیقدر بسیار مهم و قابل توجه است.
وی گفت: جریان ادبی شاهنامه سرایی و شاهنامه نویسی در ایران قرن چهارم شكل گرفته بود كه تنها جریان ادبی نبود بلكه جریانی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود كه به نوعی هویت ایرانیان مسلمان را به ایرانیان كهن ارتباط می داد.
قائمی افزود: در این جریان هویت جدیدی شكل داده می شد كه از طرفی در این هویت عنصر مسلمان بودن افزوده شده و از طرفی مسلمان بودن به عرب بودن محدود و منحصر نمی شد.
وی با بیان اینكه شاهنامه عنوان منتخب فردوسی برای اثر جاودانش نبود بلكه عنوان جریان ادبی آن دوره است اظهار كرد: در دوران و شرایط سامانیان و قرن چهارم زبان فارسی دری مورد حمایت و توجه ویژه بود.
وی گفت: از زمان یعقوب لیث صفاری كه زبان فارسی به عنوان زبان دیوانی بود توجه به زبان فارسی بیشتر شد و همین امر در سرایش شاهنامه تاثیر داشت.
عضو هیات علمی گروه ادبیات و زبان فارسی دانشگاه فردوسی مشهد افزود: قبل از فردوسی شاهنامه ابومنصوری، ابوالمؤید بلخی، شاهنامه مسعودی و نیز شاهنامه ناتمام دقیقی طوسی از همشهریان فردوسی نیز نگارش شده بود كه ابوالقاسم فردوسی نیز در اثر خود هزار بیت از شاهنامه دقیقی طوسی را با ذكر منبع آورده است و همین امر نشان از تحسین و تقدیر شاهنامه دقیقی از سوی فردوسی دارد.

* ماندگاری شاهنامه حاصل هوش و نبوغ
قائمی اظهار كرد: با وجود اینكه شاهنامه های متعدد قبل از فردوسی به نگارش در آمده بود یكی از علل ماندگاری اثر ابولقاسم فردوسی، هوش، نبوغ و خردمندی فردوسی در نگارش این اثر است.
وی با بیان اینكه امروزه شاهنامه به بخشی از هویت ایرانیان و یكی از مفاهیم ایرانی بودن در جهان بدل شده است گفت: محدود نشدن شاهنامه فردوسی به اثری صرفا ادبی از علل ماندگاری شاهنامه است.
وی افزود: فردوسی یك مسلمان بود و بر خلاف برخی مورخان مرز اعتقادات خود را حفظ می كرد به این معنا كه همه شخصیت های اثر خود را بدون اینكه نماینده دین خاصی باشند خداپرست معرفی می كند.
وی با بیان اینكه فردوسی در شاهنامه از اسطوره سازی از پیروان ادیان خاص خودداری می كند اظهار كرد: این امر از درایت، تیزهوشی و ظرافت این شاعر شهیر است و همین امر موجب می شود موفق به خلق اثری شود كه فقط برای امروز نباشد بلكه به اثری فرا زمانی و فرا مكانی تبدیل شود.
قائمی گفت: علاوه بر این فردوسی در سرتاسر شاهنامه و در تمام داستانهای خود به ذكر منابع موثق و قابل قبول می پردازد و همین امر اثر وی را ماندگار و قابل اعتماد كرده است.
این استاد دانشگاه افزود: شاهنامه لبریز از استعاره و صنایع بدیع معنوی است و نشان می دهد فردوسی شاعری خلاق و به نسبت روزگار خود شاعر قدرتمند و توانمند است.
وی ادامه داد: دقت نظر و توجه فردوسی بعد از پایان سرایش شاهنامه از آنجا نمایان می شود كه وی همچنان 20 سال بعد از پایان كار اثر خود به اصلاح می پردازد و همین امر موجب رفع ایرادات و پایداری اثرش می گردد.
وی اظهار كرد: فردوسی بر خلاف شاعران روزگار خود كه در ازای جوایز مادی شعر می سرودند، به دنبال ماندگاری اثر بود هرچند حمایت دربار از سرایش شاهنامه را رد نمی كرد.
قائمی افزود: نام 'شاهنامه' را فردوسی بر اثر خود نگذاشته و در هیچ كجای شاهنامه این نام مطرح نشده و صرفا بعد از فوت فردوسی اثر جاودانه اش به عنوان شاهنامه شناخته می شود.
وی گفت: این اثر به دلیل بنیاد پایدار و محكم خود در دوره های بعد از جمله در دوره مغول كه بسیاری آثار از میان رفتند از سوی ایرانیان حفظ و حراست فراوان شد و به اثری جهانی بدل شد.

* حفاظت ایرانیان از شاهنامه در دوره های تاریخی
قائمی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به نقش و اهمیت اثر حكیم فردوسی در ماندگاری زبان فارسی افزود: در شاهد مثالهای موجود در لغت نامه های فارسی بیشترین مثالها از شاهنامه فردوسی آورده شده است.
وی اظهار كرد: شاهنامه فردوسی تنها كتابی است كه با حجم بسیار از قرن چهارم هجری به عنوان اثر ادبی به دست ما رسیده و حفظ این كتاب در سخت ترین شرایط تاریخی و دوره های مختلف از سوی ایرانیان نشان از اهمیت آن دارد.
وی گفت: از قرن هفتم هجری تا دوره قاجار نسخه های متفاوت از شاهنامه وجود دارد كه سیر تحول زبان فارسی را نشان می دهد اما برتری شاهنامه فردوسی بر متون هم دوره خود از سوی ایرانیان و طبقه نخبه به عنوان اثر معیار پذیرفته شده و به عنوان مبنا در زبان فارسی پیش رو بوده است.
این استاد دانشگاه بیان كرد: برتری فردوسی در سرودن اشعار حماسی هم در میان آثار ادبی و هم در میان خواص جامعه و نیز عوام كاملا پذیرفته شده است.
وی با بیان اینكه در باره شخص فردوسی اطلاعات بسیار محدود است گفت: در این زمینه تنها دو منبع 'تاریخ سیستان' و 'چهار مقاله نظامی عروضی' در باره سرگذشت فردوسی وجود دارد كه این دو متن اطلاعات متناقض دارند ضمن اینكه خود فردوسی نیز در اثر حماسی خود اطلاعات زیاد در باره خویش نداده است.
وی افزود: آنچه كاوش ها نشان می دهد برخی انگاره ها در باره فردوسی غلط است كه یكی از این انگاره ها نگارش شاهنامه به سفارش محمود غزنوی است.
وی با بیان اینكه فردوسی شاهنامه را در سال 369 هجری نگارش كرده و تاجگذاری محمود غزنوی در سال 378 بوده اظهار كرد: بیش از 15 سال فاصله در این میان وجود دارد.
وی گفت: گرچه فردوسی علاقه مند به حمایت دربار برای تهیه اثر ادبی خود بود اما نابسامانی های دوران و تغییرات درباری موجب شد نتواند در زمان مناسب اثر خود را به شاه تقدیم كند ضمن اینكه در شاهنامه، مدح سلطان محمود غزنوی نشده بود و جذابیت آن برای شاه و دربار كم بود.
وی افزود: علاوه بر این شیعه بودن فردوسی و مجموعه عوامل دیگر سبب شد وی مورد غضب واقع شود.
قائمی گفت: فردوسی بخش های دیگری نیز به شاهنامه افزود كه این بخش ها بیشتر در انتقاد از سلطان محمود و بیانگر تلخ كامی فردوسی از اوضاع زمانه است.
وی افزود: فردوسی به همین دلیل در دوران پیری دچار فقر و تنگدستی شده و اشعار او در آن دوران ثابت می كند كه او فرد كهنسال، رنج دیده و دل آزرده ای است كه از شهریار پاداشی نگرفته اما بخوبی به این نكته آگاه است كه اثر او با سرنوشت و هویت یك ملت در ارتباط است.
این استاد ادبیات فارسی اظهار كرد: شاهنامه فردوسی، شناسنامه ملی ایرانیان محسوب شده و هویت ایرانی امروز را مطرح می كند بنابراین باید از این اثر هنری به عنوان مظهر هویت ایرانی نام برد و محافظت نمود.

* ارزش ادبیات فارسی در قدمت آن است
یكی دیگر از استادان برجسته ادبیات فارسی در دانشگاه فردوسی مشهد در باره جایگاه ادبیات فارسی در جهان گفت: ادبیات فارسی یك میراث ملی و تاریخی است و آنچه در گذشته اتفاق افتاده دارای اهمیت است و فكر می‌ كنم بخش مهمی از اهمیت ادبیات فارسی برای جهانیان، مسئله قدمت آن است.
محمدجعفر یاحقی افزود: اینكه هزار سال پیش كتابی مانند 'شاهنامه' پدید آید، 800 سال پیش اثری مانند 'گلستان'، یا دیوانی چون 'دیوان حافظ' نوشته شده باشد، خیلی مهم است زیرا عمر ادبیات هیچ كدام از كشورها غیر از یونان از ٤٠٠ سال تجاوز نمی‌ كند.
وی اظهار كرد: كشورهایی كه امروز زمامدار ادبیات معاصرند، سابقه ‌ای طولانی از نظر قدمت تاریخی ندارند و سابقه تاریخی آثار برای آنها جالب و مورد توجه است.
یاحقی درباره دیگر وجوه اهمیت ادبیات فارسی گفت: مسائل اساسی و انسانی كه در ادبیات فارسی مطرح است، یك امر ملی نیست بلكه فراملی و بشری است.
وی ادامه داد: پیام ‌ها و اندیشه ‌هایی كه در ادبیات فارسی وجود دارد می‌ تواند به ‌عنوان یك سرمایه بشری مطرح باشد و برای همین زمانی كه جهانیان به‌ ویژه در گذشته این غنا و اصالت را می ‌دیدند، دل‌ باخته آن می‌شدند.
این استاد دانشگاه گفت: بسیاری از نویسندگان فرانسوی وقتی با سعدی آشنا شدند، با شادمانی از او و آثارش استقبال كردند و امروز كه بیش از پیش با مولوی آشنا هستند، می ‌دانند كه با چه چشمه فیاضی از معانی و اندیشه‌ های ناب روبرو می باشند، با این تفاوت كه تلقی ‌ها و آشنایی‌ های جدید با مولوی با برداشت‌ های دو سه قرن پیش متفاوت است.
وی تاكید كرد: اهمیت ادبیات فارسی در این است كه توانسته یك پیام انسانی و روحانی را در دوره هایی به‌ جهانیان عرضه كند كه به آن نیاز داشته اند.
به گفته وی سرودن شاهنامه در شرایطی كه زبان فارسی رو به نابودی و فراموشی می رفت شاهكاری بود كه توانست روح تازه ای در كالبد زبان فارسی بدمد و كلمات و واژگان پارسی را تا امروز زنده نگه دارد.
یاحقی افزود: اگر همت و تلاش فردوسی و دیگر افراد دوستدار زبان پارسی نبود شاید امروز اثری از این زبان باقی نمی ماند.
وی اظهار كرد: اهمیت فردوسی در آن است كه با آفرینش اثر حماسی خود نه تنها زبان فارسی بلكه همه فرهنگ، آداب، سنن و اصالت ایرانی را جاودانه نمود.
7496 / 6053/1772
۰ نفر