۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۵:۵۱
کد خبر: 82225371
T T
۰ نفر

سینما از منظر رهبر معظم انقلاب

۲۰ شهریور ۱۳۹۵، ۱۵:۵۱
کد خبر: 82225371
سینما از منظر رهبر معظم انقلاب

تهران - ایرنا - سینما در منظر رهبر معظم انقلاب همان هنر برتری است كه مسئولیت هنرمندان را برای القاء امید در جامعه چند برابر می كند.

بیست و یكمین روز از شهریور به عنوان روز سینما در تقویم رسمی كشور نامیده شده و این روز از سال آینده به هفتم فروردین ماه موكول می شود تا تمام هنرهای نمایشی شامل تئاتر، سینما و مجموعه های مرتبط با آن نظیر تعزیه گرامی داشته شود.
اینك در آخرین سالی كه برای بزرگداشت نام سینما و هنر هفتم در ماه پایانی تابستان اهمیت و جایگاه این هنر را بررسی می كنیم، مروری بر بیانات و دیدگاه های رهبر معظم انقلاب درباره سینما داریم.

** هیچ چیزی مثل سینما نیست
ما امروز ظرفیّت ساخت فیلممان بحمدالله بالا است. من به آقاي دكتر روحاني - همین تازگي، چند وقت پیش - عرض كردم یك فیلمي را من دیدم؛ حقّاً و انصافاً از لحاظ اُسلوب و خوش‌ساختي و سبك كار شبیه فیلم هاي خوب هالیوود. این مهم است كه ما الان این ظرفیّت را داریم در كشور [كه‌] میتواند پیام‌رساني كند، میتواند حرفهاي درست را منتقل بكند. فیلم هم چیز جذّابي است؛ سینما خیلي عنصر جذّابي است، رسانه‌ي فوق‌العاده‌اي است، یعني واقعاً الان هیچ‌چیزي مثل سینما نیست از لحاظ اثرگذاري؛ خب روي این زمینه كار بكنید؛ كارهاي ابتكاري بكنید.
(دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی 19 آذر 1392)

** هنر سینما یك هنر برتر است
هنر سینما - همان‌طور كه گفتید - بلاشك یك هنر برتر است؛ یك روایتگر كاملاً مسلط - كه هیچ روایتگری تاكنون در بین این شیوه‌های هنريِ روایت یك واقعیت و یك حقیقت، تا امروز به این كارآمدی نیامده - و یك هنر پیچیده و پیشرفته و متعالی. شما این دریچه را دمِ دست دارید؛ یعنی دریچه‌ی سینما به سوی معارف و پرتوی كه از این دریچه به داخل افكنده میشود. این دریچه در اختیار شماست.
اهمیت این هنر، مسئولیت شما را هم بالا می‌برد. من این را می خواهم عرض بكنم؛ یعنی شماها یك مسئولیت سنگینی دارید. همان‌طور كه دوستان گفتند، هیچ‌كس به شماها دستور نداده كه بروید كارگردان یا سینماگر بشوید، این میل، استعداد و شوق شما بوده كه وارد این میدان شده‌اید؛ اما حالا كه وارد شده‌اید، این مسئولیت را بپذیرید. شما میتوانید خیلی اثر بگذارید.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون23 / 3 / 1385)

** مقایسه تاثیرگذاری سینما و منبر
ببینید! من وقتی به یك واعظ، یك روحانی و یك نویسنده‌ كتاب دینی - كه او هم یك روایتگر حقایق و معارف محسوب میشود - خطاب می كنم و میگویم آقا شما مواظب حرف زدنت، مواظب لغتی كه به كار میبری و مطلبی كه متناسب با زمان انتخاب میكنی، باش؛ اگر حرفی را كه اینجا نباید بزنی، زدی، یا باید بزنی، نزدی، و به خاطر حرف تو یك جوانی به دین بی اعتقاد شد یا یك حقیقتی از حقایق دینی را به خاطر گفتار تو كج فهمید؛ تو پیش خدای متعال مسئولی؛ من میخواهم به شما بگویم، این تذكر به شما كه برادر و خواهر عزیز ما هستید و این ابزار هنری بسیار كارآمد در اختیار شماست، طبعاً با یك ضریب خیلی بالایی مضاعف میشود؛ بگویم ده برابر؛ یقیناً بیشتر؛ یعنی شما ببینید تأثیر یك فیلم هنريِ كارآمد در مقایسه‌ی با یك منبر چقدر فاصله دارد!
خوب، شما می توانید سازنده‌ اخلاق باشید؛ عكسش هم ممكن است. شما می توانید در نسل جوان این كشور صبر، امید، شوق، انگیزش، سلامت، نجابت و همه‌ی چیزهایی كه یك جامعه‌ی پیشرفته نیاز دارد، القاء كنید. می شود هم به جای امید، نومیدی القاء كرد؛ می شود به جای شوق، ركود القاء كرد.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون23 / 3 / 1385)

** كلید پیشرفت كشور در دستان سینماگران است
این كشور می خواهد حركت بكند؛ ما این چیزهایی كه حالا شما در زمینه فناوری هسته‌ای و پیشرفت های علمی می شنوید، اینها فقط بخشی از بسیارِ آن چیزی است كه در كشور اتفاق افتاده. بحمداللَّه جوان و استعداد هم كه زیاد داریم، ما احتیاج داریم به امید، به شوق، به كار، به اعتماد به نفس، به كم كردن تكیه‌ی بر بیگانگان - به فرهنگشان، به رفتارشان، به بخشنامه‌های فكری و فرهنگیشان - ما به اینها احتیاج داریم؛ به جوشیدن از درون، به استخراج گنجینه‌هایی كه در میراث فرهنگی ما هست. این جوان اگر بخواهد این‌طور تربیت شود، به حضور شما در صحنه احتیاج دارد؛ یعنی شما باید وارد میدان بشوید تا این اتفاق بیفتد؛ من این را می گویم. من می گویم الان كلید دست شماست. من شأن سینما را این می دانم.
من می گویم امروز كلید پیشرفت این كشور، به میزان زیادی دست شماست؛ شما می توانید این نسل را یك نسل پیشرونده، امیدوار، پُرشوق، معتقد به خود و معتقد به ارزش های اسلامی و مليِ خود بار بیاورید؛ و همین‌طور می توانید این نسل را شرمنده، پشیمان، زیر سؤال برنده‌ی افتخارات گذشته و زیر سؤال برنده‌ی افتخار انقلاب و دفاع مقدس بار بیاورید.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون 23 / 3 / 1385)

** قدردانی از فعالان هنر هفتم
من قدر كارهای نمایشی را میدانم. من ارزش این كارها را میدانم. من میدانم پشت سر هر دقیقه‌ای، بلكه هر ثانیه‌ای از این فیلم یا سریالی كه شما ساخته‌اید، چقدر فكر، ابتكار، خلاقیت، هنر، تلاش، زحمت و گاه بیخوابیهای طولانی وجود دارد. البته خیلی از مخاطبانِ این فیلم ها نم یدانند؛ یك فیلم می بینند - یك ساعت یا چند ساعت - یا سریالی به آنها نشان داده می شود، اما پشت سرِ این یك ساعت یا چند ساعت، دنیای عظیمی از كار انجام میگیرد؛ از پیدا كردن سوژه، تا نوشتن فیلمنامه، تا پیدا كردن كارگردان و سپردن به كارگردان، تا عوامل تولیدی، تا گریم، دكور، لباس، تا فیلمبرداری، تا تدوین - آن مرحله آخر - و نمایش. چقدر عامل هنری در اینجا به كار میافتد، چقدر دست و پنجه‌ی هنرمند اینجا كار میكند، چقدر ذهن خلاق فعالیت میكند؛ اینها را انسان میداند. واقعاً هم مقتضای تكلیف ماست كه قدرشناسی و تشكر كنیم. شِكوه و گلایه‌ای هم كه بعضی از دوستان دارند، به نظر من بجا و بحق است؛ اما آن نكاتی هم كه بنده عرض كردم، باید مورد توجه باشد.
(بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندركاران صداوسیما 12 تیر سال 1389)

** از تماشای فیلم لذت می برم
كه دیدم دغدغه بسیاری از دوستان این است كه یك نوع احساس ناامنی یا دغدغه‌ی ناامنی یا توهّم ناامنی است كه میبینم در برخی از دوستان وجود دارد؛ حتّی آدم میبیند در دو سرِ این طیف وسیع، این دغدغه هست. من واقعاً جایی برای این دغدغه نمیبینم. درست است، ممكن است ما نسبت به برخی از فیلمها معترض باشیم - خود من در آن حدی كه حالا میفهمم و از تماشای فیلم لذت میبرم، ممكن است ایرادی به یك فیلم داشته باشم؛ چه آن فیلمی كه در تلویزیون پخش میشود، چه آنچه كه در سینماست كه گاهی برای ما می‌آورند و ما بعضی از فیلمها را میبینیم - لیكن من كارگردان را متهم نمیكنم. عوامل گوناگونی برای خطا در جهتگیری یك فیلم هست؛ یكی اش هم ممكن است نقش كارگردان باشد لیكن عوامل گوناگونی هست. ما اگر احساس میكنیم كه به‌وسیله‌ی یك كارگردان یك معرفت عمیق صحیحی در یك فیلم منعكس نمیشود، باید ببینیم این معرفت عمیق، چگونه میتوانست به دل این كارگردان القاء شود تا او بتواند معرفت درونی خودش را منعكس كند.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون 23 / 3 / 1385)

** مرز میان آزاداندیشی و ولنگاری فرهنگی در سینما
اولویّت بسیار مهمّ كشور، فرهنگ است. فرهنگ از ادبیّات و هنر تا سبك زندگی تا فرهنگ عمومی تا اخلاق تا رفتار اجتماعی، شامل همه‌ی اینها است؛ ما در این زمینه‌ها تكلیف داریم، مسئولیّت داریم؛ دستگاه‌های فرهنگی ما واقعاً مسئولیّت دارند در این زمینه.
فرض بفرمایید حالا فیلم، تئاتر، سینما، خب اگر مراقبت نباشد [چه میشود]! بنده طرف‌دار جزم‌اندیشی و فشار و اختناق در این زمینه‌ها نیستم، میدانید، من اعتقاد راسخ دارم به آزاداندیشی؛ منتها آزاداندیشی غیر از ولنگاری است، غیر از اجازه دادن به دشمن است كه از دالان آزاداندیشی و آزادعملی بخواهد ضربه بزند به [كشور].
امروز نیروهای مؤمن و جوان انقلابی‌مان، بیشترین كارهای خوب كشور را دارند انجام میدهند، همین دانش‌بنیان‌ها، همین كارهای گوناگون، همین فعّالیّتها، اینها بیشتر به‌وسیله‌ی جوانهای مؤمن و مانند اینها انجام میگیرد. حالا فرض كنیم یك تئاتری یا یك فیلمی تولید بشود كه تیشه به ریشه‌ی ایمان این جوانها بزند؛ این خوب است؟ این چیزی نیست كه انسان از آن احساس خطر بكند؟
دو مقوله است، مقوله‌ی آفند و پدآفند؛ ما در زمینه‌ی فرهنگ، هم در مورد آفند ضعیف عمل میكنیم، هم در مورد پدافند ضعیف عمل میكنیم؛ به نظر من بایست در این زمینه‌ها كار كرد. فرهنگ با جوهر دین، با جوهر انقلاب، اساس كارهای ما است كه بایستی واقعاً به آن بپردازیم.
محصولات فرهنگی، كتاب، سینما، تئاتر، شعر، مطبوعات و نیز شخصیّت‌های فرهنگی؛ فرض كنید كه یك شخصیّت فرهنگی هست كه همه‌ی عمر خودش را در راه انقلاب گذاشته، یك شخصیّت فرهنگی هم هست كه هر وقت توانسته به انقلاب نیش زده؛ شما رفتارتان با این دو نفر چه‌جور است؟ شما كه مسئول دولتی هستید یا مسئول فرهنگی هستید یا مسئول وزارت مثلاً ارشاد هستید یا وزارت علوم هستید یا سازمان تبلیغات اسلامی هستید ــ فقط مخصوص كارهای دولتی نیست، دیگران هم همین‌جور هستند ــ یا صداوسیما، رفتار شما و برخورد شما با این دو آدم چه‌جور است؟
(در دیدار رئیس جمهوری و اعضای هیات دولت چهارم شهریور سال 1395)

** خط قرمزها در سینما
واقعاً خط قرمزهائی هست كه باید رعایت شود. یك جاهائی عبور از برخی از خطوط قرمز اخلاقی - منظورم خطوط قرمز سیاسی هم خیلی نیست؛ عمدتاً انسان نگران اخلاق و دین و این چیزهاست - در بعضی از فیلم ها و سریال ها لزومی ندارد.
انسان نگاه میكند، میبیند این سریالِ خوش‌ساخت و خوش‌مضمون اگر این زائده را نداشته باشد، هیچ زیانی به این سریال نمیرساند؛ از این قبیل هم ما داریم. بعضی از ارتباطات عشقی دختر و پسر كه توی فیلمها منعكس میشود، بد است، بدآموز است. این فرق میكند با آن چیزی كه فرض كنید در سریال «اغماء» وجود داشت؛ كسی اول یك توهّم یا تصوری به ذهنش می‌آید، آخر سریال میفهمد نه، این اشكال نداشته. بله، این حق با شماست. اما اینكه شما نوع برخورد یك زن و مرد را، یك عشق غلط را - این عشقهای مثلث و مربع را - توی فیلم بیاورید، این مضر است؛ این را كاریش نمیشود كرد. كاری كنیم كه اینها توی فیلمها نیاید. حالا این یك اشكال.
فرض كنید فیلمی هست كه ظاهر و قالب و پز انتقاد دارد - چون انتقاد چیز خوبی است دیگر - اما در واقع انتقاد نیست؛ نق زدن است. یك فرق اساسی وجود دارد بین انتقاد كردن و نق زدن. انتقاد كردن این است كه شما یك نقطه‌ی منفی را پیدا كنید، با تكیه‌ی بر نقطه‌ی مثبتی كه در این اثر نمایشی شما، در این داستان شما وجود دارد، آن نقطه‌ی منفی را نشان بدهید و مغلوب كنید. جانمایه‌ی یك اثر نمایشی طبعاً داستان است، قصه است، سرگذشت است.
شما در این سرگذشت، یك قهرمان دارید، یك هدف دارید. این قهرمان دنبال یك هدفی است، با یك موانعی مبارزه میكند. شما چالش جدی و واقعی و عینیای را تصویر میكنید. مقصود این قهرمان این است كه به آن هدف برسد و با این موانع مبارزه كند. این موانع، زشتی هایند. بالاخره در این داستان، این هنرمندی كه این فیلمنامه را مینویسد یا این كارگردانی كه كارگردانی میكند، میخواهند چه بكنند؟ میخواهند خروجی و محصول این مبارزه چه باشد؟ این خیلی مهم است.
اگر محصول این مبارزه باید این باشد كه در چالش خیر و شر، خیر بر شر فائق و غالب بیاید، پس بایستی شما حركت خیر را، جریان خیر را توی این نمایش نشان بدهید. بله، حركت شر را هم - ایرادی ندارد - نشان بدهید، اما معلوم بشود یك حركت خیر وجود دارد كه كاراكتر قهرمان دنبال آن است، برای آن مبارزه میكند، برای آن جانفشانی میكند؛ حتّی گاهی جانش را بر سر آن میگذارد، برای اینكه به آن هدف برسد. یعنی درست است كه شما عیب و زشتی را نشان دادید، اما یك چیز بزرگتری را نشان دادید و آن، جهاد برای مبارزه‌ی با این زشتی است؛ این میشود انتقاد. من به عنوان یك روحانی و به عنوان یك مسئول در نظام جمهوری اسلامی، به شما عرض میكنم: اینجور انتقادی هیچ اشكال ندارد، بلكه مطلوب است؛ چون این انتقاد، جامعه را به سمت رفع نواقص پیش می‌برد و حركت میدهد؛ این خوب است.
اما یك وقت این نیست؛ نق زدن است. آدم یك نقطه‌ی منفی را بگیرد، همین طور هی بنا كند آن را تكرار كردن. مگر نقاط منفی و نقاط ضعف از یك جامعه رخت برمیبندد؟ مگر بكلی ریشه‌كن میشود؟ شما این را برداشتید، یك چیز دیگر هست. این كه جهتی نشد برای یك هنرمند، این كه هدفی نشد، این كه امتیازی نیست، افتخاری نیست؛ همین طور انسان نق بزند، سیاه‌نمائی كند، یأس بپراكند. شما وقتی زشتی را نشان میدهید، اما آن عامل خیری را كه بناست بر زشتی غلبه پیدا كند یا با آن مبارزه كند، نشان نمیدهید، در جامعه یأس پراكنده میشود و نومیدی به وجود می‌آید؛ فیلم شما را كه طرف نگاه میكند، میگوید: خوب، چه فایده؟ با آن تأثیر عظیمی كه فیلم دارد، اثر نمایشی دارد.
من میگویم شما انتقاد كنید، منتها انتقاد به معنای واقعی كلمه؛ یعنی مبارزه و چالش خیر و شر را نشان بدهید تا معلوم شود كه اگر این نقطه‌ی زشت و مردود در جامعه هست، اما انگیزه‌ای برای رفع آن وجود دارد، جریانی برای نابودی آن وجود دارد. اگر فقر را نشان میدهید، معنایش این نباشد كه در جامعه فقر هست، اما هیچ انگیزه‌ای برای مبارزه‌ی با فقر وجود ندارد. اگر اینجور شد، طبعاً فیلم یأس‌آور میشود؛ فضا را تاریك نشان میدهد و برخلاف واقعیت هم هست.
(بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندركاران صداوسیما 12 تیر سال 1389)

** طعم سیاسی فیلم ها چگونه باشد
همان كسانی كه سی سال با این ملت مبارزه كردند، معارضه كردند، عناد ورزیدند، همان دستگاه‌ها و سیستمهائی كه از كارخانجاتِ خودشان مواد شیمیائی و سلاح شیمیائی دست صدام دادند كه بزند توی جبهه‌ها و توی جاده‌ها و حتّی توی شهرها، همان كسانی كه در عرصه‌ی فرهنگی شبكه درست میكنند - كه شماها بیشتر از من دیده‌اید و مطلعید كه به قصد نابود كردن بنای خانواده و شكستن حریم عفاف و حجابی كه میراث هزاران ساله‌ی ایرانی است و كشور ما و ملت ما از دوران قبل از اسلام، از لحاظ مسائل شهوانی و جنسی، یك ملت عفیف و نجیب بوده، شبكه درست میكنند - همینها در زمینه‌های سیاسی، فیلم «بدون دخترم هرگز» را، فیلم «۳۰۰» را میسازند كه علیه حیثیت ایرانی است و سر تا پا دروغ و خباثت است؛ همان آدمها ادعا میكنند كه با ایران دشمنی ندارند، با ملت ایران دشمنی ندارند، اما شب و روز دشمنی میكنند. این مسئله خیلی مهم است؛ این نشان دهنده‌ی این است كه ملت ما در یك عرصه‌ی عظیمی مشغول حركت است و در مقابل خواسته‌های استعماری و استكباری و جهانخوارانه و غصب‌آلودِ این قدرتها - كه این هدفها در همه‌ی دنیا منتشر است و محسوس است - ایستاده است. ما در حال یك مبارزه‌ی عمومی هستیم. ملت در حال یك مبارزه‌ی عمومی است. خوب، در یك چنین شرائطی، وظیفه‌ی ماست كه در زمینه‌ی كار سیاسی، جهت سیاسی، طعم سیاسيِ فیلم بدانیم چه كار داریم میكنیم.
اگر شما به عنوان یك كارگردان، به عنوان یك هنرپیشه، به عنوان یك فیلمنامه‌نویس، به عنوان یك عامل مؤثر در پدید آمدن این اثر نمایشی و این اثر دراماتیك جاذب و جالب، به عنوان كسی كه در این میدان فعال است - حالا یا فیلمنامه‌نویس است، یا كارگردان است، یا فیلمبردار است، یا هرچه - نقش ایستادگی و نقش دشمن ‌شناسی را ایفاء كردید، نقش خودتان را شناختید و به آن عمل كردید، خود شما قهرمانِ یك داستان حقیقی هستید؛ خود شما میشوید یك قهرمان؛ همچنان كه در یك هنر نمایشی، در یك داستان، یك قهرمان داریم، یك ضد قهرمان داریم؛ این قهرمان به سمت یك هدفی دارد تلاش میكند، مجاهدت میكند، كار میكند؛ شما اگر در جای خودتان قرار گرفتید، آن نقش خودتان را ایفاء كردید، شما خودتان همان قهرمانید؛ آن وقت اثری كه میسازید، بازی هایی كه میكنید، باروح‌تر، گرمتر، گیراتر و جذابتر خواهد شد. این آن چیزی است كه ما از جامعه‌ی هنرمند كشورمان، از شما مجموعه‌ای كه بخصوص با صدا و سیما همكار هستید، انتظار داریم.
(بیانات در دیدار هنرمندان و دست‌اندركاران صداوسیما 12 تیر سال 1389)

** از كارگردان نمی توان خیلی انتظار داشت
نمیشود رفت سراغ كارگردان و یقه‌ی او را گرفت كه شما چرا؟ خوب، من یك مقدار وزارت ارشاد را، یك مقدار سازمان تبلیغات را، یك مقدار حوزه‌ی علمیه را، یك مقدار آن كسانی كه صاحبان اندیشه‌ی دینی هستند، همین اندیشه‌های عرفانی، حكمت متعالیه و این چیزهایی كه آقایان گفتید، اینها را مخاطب قرار میدهم و میگویم شما برای برخورداری كشور از این هنر فاخر - كه در این جمع هست - چه كرده‌اید؟ «شما» چه كرده‌اید؟ چنانچه در آن زمینه كاری انجام نگرفته باشد، من از یك كارگردان خیلی توقع نمیكنم. هنرمند بااستعدادِ ما كه اثرش یا خالی است یا حداقل نسبت به این ارزشهای مورد نظر ما خیلی پُربار نیست، از او توقع نمیكنم كه چرا این اثر آن‌چنانی كه من میپسندم، نیست. بنابراین من نمیتوانم قبول كنم كه آماج این ناامنی، كارگردانهای ما باشند و اگر چنین واقعیتی وجود داشته باشد، واقعیت نابحق و نابجایی است.
لیكن با شما دوستان عزیز - برادران و خواهران - من از موضع یك روحانی، مطالبی را دارم؛ طبعاً نه شما توقع دارید و نه من چنین اشتباهی خواهم كرد كه از موضع یك كارشناس سینمایی حرف بزنم. امثال بنده، حداكثر آنچه كه میتوانند در رابطه‌ی با سینما داشته باشند، این است كه یك تماشاگر و مستمع خوب باشند و لذت ببرند؛ این حداكثر چیزی است كه امثال بنده داریم. لذا نمیتوانم از جهت كارشناسی با شما اظهارنظری بكنم؛ این به عهده‌ی خود شماها و دوستان مدیریت فرهنگی است. اما به عنوان یك روحانی و یك طلبه، چرا، میتوانم مطالبی را به شما عرض بكنم.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون 23 / 3 / 1385)

** مضمون سینما اصلاح كشور و جامعه باشد
مضمون سینما باید در جهت اصلاح كشور و جامعه باشد؛ اگر انتقاد هم انجام میگیرد، این انتقاد با این نگاه باشد و آن وقت من تصور میكنم اختلافات بر سر اینكه «آیا انتقاد بكنیم؟ اسم این انتقاد سیاه‌نمایی است یا نق‌نقوگری است یا نیست؟» كم خواهد شد؛ به خاطر اینكه وقتی نیت، نیت اصلاح و پیشرفت بود، این نیت خودش را در اثر نشان خواهد داد. بنابراین، این فاصله كم خواهد شد.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون 23 / 3 / 1385)

** مصالح فرهنگی را در جشنواره های بین المللی درنظر بگیرید
در مقابل این القای دویست ساله‌ی فرهنگيِ غرب، یك ملتی بیاید به فرهنگ خودش تكیه بكند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت كنید. حالا گاهی با رفتن به جشنواره، ممكن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این تقویت میشود. آنجایی كه لازم است نروید، نروید؛ آنجایی كه لازم است به جشنواره‌های بین‌المللی بروید، بروید؛ با این نیت بروید - حالا آقای عیاری به دوستان «كَن» لطف كردند و از آنها دفاع كردند كه به ایشان گفته‌اند، شما چرا این‌قدر سیاه‌نمایی میكنید كه فیلم شما را ما نتوانیم نشان بدهیم؛ باید دید آقای عیاری چه كار كرده بوده كه آنها دلشان به حال ملت ایران سوخته - بالأخره من حرفی ندارم كه شما از آنها دفاع كنید؛ اما این را واقعاً من هم خبر دارم. من با اینكه نه سینمایی هستم و نه با این چیزها ارتباط دارم؛ اما بالأخره میدانید طبعاً اطلاعات ما محدود به راههای اطلاع‌گیری شماها نمیشود؛ ما اطلاعات وسیع‌تری داریم. ما خبر داریم كه همین مجموعه‌های جهانی، از جمله كَن - حالا كه اسمش را آوردید - و بعضی از جشنواره‌های دیگر، واقعاً دارند كار میكنند؛ اینها هدف دارند. اینها دوست میدارند كه از حضور هنرمند برجسته‌ی ایرانی در آنجا، در جهت سیاسی، یك استفاده‌ای ببرند. حالا من نمیدانم فیلم آقای مجیدی را چقدر اكران میكنند، چقدر در جلو چشم مردم میگذارند. بله، در جشنواره احترام میكنند. من آن وقتی علاقه‌ی آنها را به هنرمند خودمان باور میكنم كه این فیلم را ترویج كنند؛ جلو چشم مردمشان بگذارند و در تلویزیونشان نشان بدهند، در سینماهایشان نمایش بدهند؛ این كارها را یا نمیكنند و یا خیلی كم میكنند. لذا وقتی كه تشویق و تقدیر فقط به سالن جشنواره و سكوی جایزه‌ی جشنواره منحصر است، آدم خیلی باورش نمی‌آید كه نیتشان - به قول ماها - زیاد خدایی باشد. بالأخره نیات سیاسی هست. عجیب هم نیست؛ ما هم در برخی از مسایل فرهنگی بین‌المللی، نیات سیاسی داریم، پنهان هم نمیكنیم. ما در رابطه‌ی با خیلی از كشورها با جهتگیری سیاسی كار فرهنگی میكنیم. آنها هم همین كار را دارند با ما میكنند. ما باید حواسمان جمع باشد و هوشیار باشیم.
... خوب، آنها مصالح فرهنگیشان را رعایت میكنند، ما هم باید مصالح فرهنگی خودمان را رعایت كنیم. ما كه از او توقع نداریم كه مصالح ما را رعایت كند؛ ما از خودمان توقع داریم كه مصالح خودمان را رعایت كنیم. بنابراین شما اگر جشنواره هم میروید، آن وقتی بروید و آن‌طوری بروید كه مصالح فرهنگی كشورتان را مراعات بكنید. اگر طوری شد كه او بناست مصالح خودش را علیه مصالح كشور شما رعایت كند، بله، ترجیح با نرفتن است، ترجیح با حضور پیدا نكردن است؛ این چیز روشن و واضحی است.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون 23 / 3 / 1385)

** ظرفیت سینمای ایران بالاست
سینماي ما انصافاً یك ظرفیّت بالایي دارد، یعني كساني كه اهل این فن هستند و بلدند و مطّلعند و واردند و قضاوتشان میتواند مرجع فهم انسان قرار بگیرد، معتقدند كه سینماي ایران از لحاظ ظرفیّت كارگرداني و گریم و بازیگري و مانند اینها، جزو سینماهاي برجسته‌ي دنیا است؛ و این درست است.
این ظرفیّت عظیم بایستي با ظرفیّت بسیار عظیم دفاع مقدّس التقاء(به هم رسیدن) پیدا كند؛ این اتّفاق هنوز درست نیفتاده. بله، مواردي از این قبیل ما در طول این سالها داریم، لكن نسبت به آنچه میتوانسته وجود داشته باشد، خیلي كم است. عدّه‌اي - كه من نمیدانم چه جور میشود انگیزه‌هاي اینها را آدم تحلیل كند - با ورود سینما به مسائل مربوط به دفاع مقدّس، علناً مخالفت میكنند! من نمیدانم چه فكر میكنند؛ به اسم اینكه جنگ است، به اسم اینكه خشونت است! صد سال از شروع جنگ جهاني میگذرد - امسال صدمین سال است -(۶) هنوز در آمریكا و در خیلي جاهاي دیگر دارند فیلم میسازند [آن هم] در چه گستره‌ي وسیعي! حتّي آن‌طور كه به من گزارش كردند، دانش‌آموزها و بچّه‌هاي دبیرستاني را وارد این میدان فیلمسازي میكنند و از آنها میخواهند و به آنها امكانات میدهند براي اینكه بسازند؛ [چون] معتقدند كه این میتواند نسل جدید را با انگیزه‌هاي سالم دولت‌مردان‌شان آشنا كند.
ما یك چنین افتخار بزرگي داریم: همه‌ي دنیا با ما مقابله كردند، همه در یك جبهه قرار گرفتند - اینكه دیگر خلاف واقع نیست، اینكه جلوي چشم همه‌ي ما بوده است - همه‌ي دنیا در مقابل ما صف كشیدند، همه‌ي قدرتهاي نظامي به‌نحوي در جبهه‌ي مقابل نظام جمهوري اسلامي در جنگ تحمیلي، در هشت‌سال، ایستادند؛ و جمهوري اسلامي فائق آمد، پیروز شد؛ این خیلي چیز بزرگي است، این خیلي چیز عظیمي است، این خیلي پدیده‌ي مهمّي است در تاریخ یك ملّت. و این مجموعه كاري كه در دفاع مقدّس شد، یك مجموعه‌ي درهم‌تنیده‌ي مركّبِ عجیب و غریبي بود؛ زنها، مردها، پدرها، مادرها، جوانها، شهري، روستایي، بازاري، دانشجو، دانش‌آموز، مساجد، حسینیّه‌ها، همه و همه به‌نحوي وارد این قضیّه شدند؛ هركدام از اینها یك موضوع است و این موضوعات میتواند وارد بخشهاي هنريِ كشور ما بشود، وارد سینماي ما بشود، كه حالا شما - تهیّه كننده و كارگردان محترمتان - از نگاه یك مادر نگاه كردید، و شد. این بسیار چیز جالبي بود و خوب از آب در آمد. (بیانات در دیدار عوامل تولید فیلم سینمایي «شیار ۱۴۳» 26 / 3 / 93)

** كارگردانان ارزش های دینی و ملی را تقویت كنند
آقای حاتمی كیا میگویند به ما درجه بدهید؛ خدا به شماها درجه داده، بنده چه درجه‌ای را به شما بدهم! درجه‌ی شما، درجه‌ی خدایی است. این ذوق و استعداد هنری كه شماها دارید، این همان درجه‌ای است كه به شماها داده. ما اگر بخواهیم این را با ابزارهای مادی مدرجش كنیم، ضایعش كرده‌ایم. البته ما از شما قدردانی میكنیم؛ هم قدردانی میكنیم، هم انتظار داریم. یعنی من رودربایستی نمیكنم.
بنده به عنوان یك روحانی، حقیقتاً از شما مجموعه‌ی كارگردانها انتظار دارم. شما باید ارزشهای دینی و ملی را تقویت كنید. وقتی ارزش ملی میگوییم، نباید فوراً ذهن به سمت چهارشنبه‌سوری برود؛ ارزش ملی یعنی احساس استقلال یك ملت؛ استقلال فرهنگی. در مقابل این القای دویست ساله‌ی فرهنگيِ غرب، یك ملتی بیاید به فرهنگ خودش تكیه بكند، این خیلی ارزش دارد؛ این را تقویت كنید. حالا گاهی با رفتن به جشنواره، ممكن است این تقویت بشود، گاهی با نرفتن به جشنواره این تقویت میشود. آنجایی كه لازم است نروید، نروید؛ آنجایی كه لازم است به جشنواره‌های بین‌المللی بروید، بروید.
(بیانات در دیدار جمعی از كارگردانان سینما و تلویزیون 23 / 3 / 1385)
فراهنگ ** 1003 ** 1071
۰ نفر