در اين گفت وگو مي خوانيم: حتي در مواردي ديده شده كه اين شوخيها پردههاي حيا را دريده و برخي افراد را نسبت به هم گستاختر كرده است. از اين رو شوخطبعي در ذات خود صفت پسنديده اي است ولي بايد شهروندان محتاطانه با هم شوخي كنند تا خاطري آزرده و مكدر نشود. مجيد صفارينيا، روانشناس، درباره شوخي كردن افراد در گفتوگو با «آرمان» ميگويد: شوخطبعي يكي از مولفههاي شاد زيستن است. وقتي به مردم شاد زيستن را توصيه ميكنيم، يعني ميگوييم افراد شوخطبع باشند. با وجود اين، در معرض قرار گرفتن با افراد شوخطبع شادي را ايجاد ميكند و وقتي فردي شوخطبع است مسير زندگي خود را به سمت شادي ميبرد. در واقع هر دوي اين موارد در كنار هم ميتواند به شاد زيستن افراد كمك كند.
** افراد بنا بر ويژگيهاي شخصيتي خود ممكن است كه شوخطبع باشند. با توجه به اين موضوع دلايل شوخي كردن به عنوان يك كنش رواني چيست؟
شوخطبعي به عنوان يك صفت شخصيتي مطرح است و در واقع از زمان گذشته نيز اين طبقه بندي در شخصيت افراد وجود داشته است. براي مثال بقراط يا حتي ابوعلي سينا نيز تيپهاي شخصيتي شوخطبعي داشته اند. رويكرد ديگر اين است كه افرادي كه برونگرا هستند و عامل برونگرايي در شخصيت آنها به چشم ميخورد اهل شوخطبعي هستند و به همان ميزان نيز افراد درونگرا هم از شوخطبعي فاصله دارند. از سوي ديگر، در نظريه «چشمانداز زمان» گفته ميشود افرادي كه در حال طلب لذت زندگي ميكنند، افرادي هستند كه معمولا شوخطبع هستند. در واقع اين سه مورد در ارتباط با شوخطبعي افراد مطرح است. با وجود اين، فضاي جوامع بايد به گونه اي طراحي شود كه شادي و نشاط در جامعه ترويج يابد و افراد بتوانند شوخطبعي را دنبال كنند، وگرنه در جامعه كه شادي كم باشد به تبع آن حس شوخطبعي افراد نيز كاهش مييابد و بر همين اساس بايد بستر و زمينه شاد زيستن افراد را مهيا كرد تا حس شوخطبعي در آنها ايجاد شود.
** از آنجا كه دولتها سعي دارند تا شوخطبعي را در ميان شهروندان خود رواج دهند، شاد زيستن و شوخي كردن چه تاثيراتي بر سلامت رواني فرد شوخطبع و طرف مقابل دارد؟
شوخطبعي يكي از مولفههاي شاد زيستن است. وقتي به مردم شاد زيستن را توصيه ميكنيم، يعني اينكه ميگوييم افراد شوخطبع باشند. با وجود اين، در معرض قرار گرفتن با افراد شوخطبع شادي را ايجاد ميكند و وقتي فردي شوخطبع است مسير زندگي خود را به سمت شادي ميبرد. در واقع هر دوي اين موارد در كنار هم ميتوانند به شاد زيستن افراد كمك كنند. از سوي ديگر، شوخطبعي خيلي به سلامت روان افراد كمك ميكند. در واقع ويژگي شوخطبعي باعث ترشح هورمونهايي در افراد ميشود كه با بالا بردن آنها انجام رفتارهاي نوعدوستانه، محبت و صميمت در افراد بيشتر ميشود. براي مثال وقتي افراد ورزش ميكنند هورمونهايي ترشح ميشود، در حالي كه اين هورمونها هم در شرايط شاد زيستن افراد ترشح شده و اتفاقات خوبي را رقم ميزند و سبب شادكامي و نشاط براي مردم ميشود.
اين در حالي است كه شوخطبعي نيز افراد را سلامت نگه ميدارد و افراد شوخطبع بيماري كمتر به سراغشان ميآيد، حتي شوخطبعي مقاومت افراد را در برابر اختلالات و بيماريها بالا ميبرد و شوخطبعان كمتر افسردگي به سراغشان ميآيد. از سوي ديگر، بيماريهاي جسمي مثل سرما خوردگي در اين افراد زودتر خوب ميشود و به بيماريها بهتر پاسخ ميدهند. اين در حالي است كه افراد شوخطبع به سادگي از مشكلات عبور نميكنند و در واقع ميزان پذيرش مسائل برايشان بهتر و راحتتر است. به عبارت ديگر ميزان سازگاري در آنها بيشتر است و همين مساله عاملي است كه به پذيرش بهتر مشكلات منتهي ميشود، يعني همگان در برخورد با مشكلات احساس ناراحتي دارند ولي شوخطبعان سعي ميكنند كه شرايط را به خود سخت نگيرند و با مشكلات كنار بيايند، چرا كه در اين صورت دچار عذاب روحي ميشوند كه ممكن است در طولاني مدت به جسمشان هم صدمه وارد كند. بر همين اساس افراد شوخطبع همواره سعي ميكنند كه با شوخي كردن مشكلات را براي خود و ديگران كمرنگ نشان دهند.
** با توجه به اينكه برخي افراد شوخطبع هستند و اين شوخطبعي ميتواند تاثير مثبت يا منفي در مخاطبان ايجاد كند، افراد تا چه حد مجاز به شوخي كردن هستند؟
شخصيت افراد با هم متفاوت است. برخي افراد ظرفيت بيشتري داشته و برخي افراد ظرفيت كمتري دارند و ممكن است در مقابل شوخي كردن ناراحت شوند. از سوي ديگر، سطح شوخي كردن هم متفاوت است و به فرهنگ، طبقه اقتصادي و اجتماعي و... افراد بر ميگردد. براي مثال بايد دو فرد هم تراز با هم شوخي داشته باشند، وگرنه اگر فردي با فرد ديگري شوخي نامربوط كند كه حتي مقتضيات سنشان هم به هم نميخورد موجب رنجش خاطر و عصبي شدن طرف مقابل ميشود. بر همين اساس بايد افراد بدانند كه تا چه حدي مجاز به شوخي با افراد هستند تا به اين ترتيب پاي خود را بيشتر از گليمشان دراز نكرده و موجب ناراحتي در ديگران نشوند، چرا كه ممكن است برخي شوخيها روابط را به مخاطره بيندازد و دلخوريهايي را ايجاد كند. بر همين اساس ضروري است كه افراد همواره به ميزان شوخي كردن خود توجه داشته باشند تا شوخيها زمينه آزردگي خاطر ديگران را فراهم نكند.
** ديده شده كه برخي افراد اقدام به شوخيهاي بي مورد ميكنند. از منظر شما تبعات و پيامدهاي شوخيهاي بي مورد چگونه است؟
سطح شوخي هر فردي در تعاملاتش مشخص ميشود. از اين رو وقتي افراد از شوخي فردي ناراحت ميشوند با او ارتباط برقرار نكرده و وارد تعامل نميشوند، تا جايي كه سعي ميكنند حتي در مسير او هم قرار نگيرند، چون بايد افراد با هم سطح خودشان شوخي كنند و حد و حدود خود را بشناسند. با وجود اين، بايد رسانهها آموزش دهند تا شوخيهاي بي مورد ايجاد نشود، چرا كه بررسيها نشان داده حتي قتل هم توسط يك شوخي بي مورد اتفاق افتاده است. بنابراين نبايد مردم با هم شوخيهاي بي مورد داشته باشند و در اين زمينه آموزش بسيار تاثيرگذار است و ميتواند افراد را در ميزان شوخي كردن راهنمايي كند، چرا كه گاهي اوقات شوخيهاي بيمورد سبب ناراحتي ديگران شده است و بايد افراد ميزان شوخي كردنشان به حدي باشد كه روابطشان به چالش كشيده نشود، اما از آنجا كه حس شوخطبعي در جامعه ما كم رنگ است بهتر است كه در ابتدا روي اين مساله كار شود تا شادي و نشاط در جامعه زياد شود و بعد از آن به شوخيهاي بيمورد و پيامدهاي آن پرداخت.
*منبع: روزنامه آرمان،1395.9.14
**گروه اطلاع رساني**9368** 9131**انتشاردهنده: شهربانو جمعه
تهران- ايرنا- روزنامه آرمان با انتشار گفت وگويي با مجيد صفاري نيا روانشناس مي نويسد: درست است كه شوخطبعي باعث عميقتر شدن رابطهها ميشود ولي بايد همواره ميزان آن را سنجيد، چرا كه شوخيهاي بي مورد ضربههاي سهمگيني را به پيكره روابط وارد كرده و موجب دلخوري ميشوند.