۱۹ بهمن ۱۳۹۵، ۱۳:۴۷
کد خبر: 82420035
T T
۰ نفر
ترامپ و آدرس اشتباه ناامني در آمريكا - بابك جعفري*

دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريكا تلاش دارد با تاكيد بر 'تهديد تروريسم اسلامي افراطي' و ممنوعيت ورود اتباع چند كشور اسلامي، به زعم خود با ناامني در آمريكا مقابله كند؛ اما بررسي واقعيت جامعه آمريكا نشان مي دهد ترامپ آدرس اشتباه داده و در مسير تشديد ناامني حركت مي كند.

ترامپ در تازه ترين اظهارنظر خود درباره مسائل امنيتي در آمريكا، دوشنبه شب (به وقت محلي واشنگتن) با انتشار يك پيام توييتري، مدعي شد 'تروريسم اسلامي افراطي' يك تهديد بسيار واقعي است و تاكيد كرد كه دادگاههاي آمريكا بايد (درباره فرمان منع مهاجرت) سريع عمل كنند.
در حالي كه فرمان اجرايي ترامپ براي منع ورود پناهجويان و اتباع هفت كشور اسلامي با راي روز جمعه گذشته قاضي فدرال شهر سياتل ايالت واشنگتن به حال تعليق در آمده است، ترامپ با تاكيد بر آنچه 'خطر تروريسم اسلامي' مي نامد، قصد دارد سيستم قضايي آمريكا را براي همراهي با فرمان اجرايي اش تحت فشار قرار دهد.
ترامپ ساعاتي پيش از انتشار اين پيام در توييتر، روز دوشنبه در نخستين بازديد خود از مقر «ستاد فرماندهي مركزي ايالات متحده آمريكا» در ايالت فلوريدا نيز ادعا كرد آمريكا و متحدانش «تروريسم اسلامي افراطي» را شكست خواهند داد و تاكيد كرد ارتش اين كشور را بيش از قبل تجهيز خواهد كرد. اين در حالي است كه صدور راي نهايي دادگاه فدرال آمريكا در باره فرمان مهاجرتي ترامپ، كه هفته گذشته با حكم يك قاضي اين دادگاه موقتا متوقف شده بود، به شامگاه سه شنبه (امروز) موكول شده است.
تاكيد ترامپ بر ارتباط دادن ناامني در آمريكا با مقوله 'تروريسم اسلامي افراطي' در حالي است كه بررسي شديدترين موارد قتل و جنايت در جامعه آمريكا نشان مي دهد كه اين حوادث ريشه در نابرابري هاي اجتماعي و اقتصادي و تبعيض نژادي در آمريكا دارد.
يك نمونه آشكار چنين حوادثي، جنايت چهارم شهريور سال گذشته (26 اوت 2015) در ويرجينيا بود كه در آن حادثه دو خبرنگار و تصويربردار آمريكايي هنگام پخش زنده تلويزيوني به دست يك آمريكايي رنگين پوست كشته شدند. نكته جالب ماجرا اينجاست كه چنين حوادث و جنايت هايي چون ارتباطي با اسلام و پناهجويان ندارد، اساسا در رسانه هاي غربي با مقوله تروريسم ارتباط نمي يابد و خيلي زود به بوته فراموشي سپرده مي شود.
جنايت بزرگ ويرجينيا مي توانست معادل و نسخه بومي حادثه 11 سپتامبر قلمداد شود اما رسانه هاي غربي با زيركي اين رويداد بزرگ را لاپوشاني كردند. در پي حملات 11 سپتامبر 2001 موجي رسانه اي در آمريكا و كشورهاي غربي در خصوص مقوله تروريسم به راه افتاد و سپس ماشين جنگي آمريكا براي مبارزه ادعايي با تروريست هايي كه از آن سوي دنيا «امنيت آمريكا را تهديد مي كردند»، دو كشور افغانستان و عراق را به اشغال خود در آورد. اين بار اما در روز روشن يك سياهپوست آمريكايي با اسلحه يك خبرنگار و فيلمبردار (همكاران سابق خود در يك شبكه تلويزيوني ويرجينيا) را هدف گلوله قرار داد و از اين اقدام خود فيلمبرداري و فيلم آن را منتشر كرد.
در پوشش خبري اين اقدام تكان دهنده و بي سابقه، رسانه هاي آمريكايي حتي يك بار كلمه تروريسم را بر زبان نياوردند و تنها براي پوشش اين خبر تكان دهنده از كلمات و عباراتي مانند «مظنون تيراندازي»، «جنايت با انگيزه نژادي» و امثال آن ياد كردند تا بلكه از عمق اين فاجعه در ذهن مخاطبان بكاهند.
رسانه هاي آمريكايي حتي از نشان دادن تصاوير تار شده صحنه تيراندازي در جامعه آمريكا نيز با بهانه رقت انگيز بودن صحنه، خودداري و تصاوير خندان آرشيوي مقتولان اين جنايت را پخش كردند. عامل رويداد تروريستي 26 اوت 2015 فردي با نام «وستر فلاناگن» بود كه پس از كشتن خبرنگار و فيلمبردار همكار سابق خود، طي نامه اي 23 صفحه اي از نژادپرستي در آمريكا گلايه كرده و اقدام خود را تلافي جويي در برابر نژادپرستي توصيف كرده بود.
در سال هاي گذشته حوادث متعددي همچون كشته شدن مظنونان سياهپوست به دست پليس هاي سفيدپوست و تظاهرات گسترده مردم در شهرهايي مانند فرگوسن و بالتيمور و قتل عام چندين سياهپوست در كليساي تاريخي «چارلستون» ، زخم كهنه تبعيض نژادي در آمريكا را يادآوري كرده بطوري كه مقام هاي آمريكايي هم ناچار از اعتراف شده اند كه ميراث برده داري و نژادپرستي همچنان در آمريكا زنده است.
شكاف بزرگ اقتصادي در جامعه آمريكا و جهان سرمايه داري نيز يكي ديگر از ريشه هاي خشونت و ناامني است كه بطور طبيعي رئيس جمهوري تاجر با كابينه اي متشكل از ميلياردهاي آمريكايي نمي تواند اشاره اي به آن بكند. اين نابرابري ها در شكل جنبش هايي مانند 'اشغال وال استريت' خود را نشان داده و چنانچه راهكارهايي اساسي براي حل مشكل و توزيع عادلانه تر ثروت در جامعه آمريكا انديشيده نشود، مي تواند مولد ناامني هاي بيشتري در آينده براي آمريكايي ها باشد.
از سوي ديگر، مداخله هاي آمريكا در گوشه و كنار جهان بخصوص جنگ هاي دو دهه اخير در افغانستان، عراق، ليبي و حمايت از گروههاي تروريستي در سوريه يكي از علت هاي اصلي آواره شدن ميليون ها انسان از خانه و كاشانه خود و رو به رو شدن اروپا با وخيم ترين بحران پناهجويان از زمان جنگ جهاني تا كنون شده است. ترامپ اما با زيركي تاجرماآبانه خود سعي در شانه خالي كردن از زير بار مسئوليت پذيرش پناهجويان به بهانه تهديد تروريستي است. اين موضوع از چشم سياستمداران اروپايي نيز پنهان نمانده است.
'كريستين كِرن' صدراعظم اتريش همين جمعه گذشته در حاشيه اجلاس غيررسمي سران اتحاديه اروپا در مالت، به صراحت گفت كه مداخله هاي آمريكا يكي از علل اصلي بحران پناهجويان بوده و آمريكا بايد مسئوليت خود را در پذيرش پناهجويان بپذيرد.
تلاش ترامپ براي ارتباط دادن تروريسم با مهاجران، در حالي است كه بسياري از كارشناسان تاكيد مي كنند مهاجران و پناهجويان كمترين نقش را در حوادث خشونت آميز در آمريكا داشته اند. 'كريم سجاد پور' كارشناس انديشكده 'كارنگي' بتازگي در مطلبي خاطرنشان كرد از 3 ميليون و 252 هزار و 493 آواره اي كه از سال 1975 تا 2015 وارد آمريكا شدند، فقط 20 نفر معادل 0.00062 درصد تروريست بودند. وي بطور طعنه آميز نوشت: در آمريكا احتمال اينكه توسط لباس خود كشته شويد بيشتر است تا اينكه توسط يك مهاجر تروريست كشته شويد.
به اين ترتيب، واكاوي ريشه هاي ناامني در جوامع غربي نشان مي دهد كه ناامني ها چه با منشاء داخلي و چه خارجي ريشه در سياست دولت هاي غربي از جمله برخورد دوگانه با تروريسم دارد و ناديده گرفتن نقض حقوق بشر پناهجويان و سخت گيري و اخراج پناهجويان تنها پاك كردن صورت مساله است.
كارشناس اروپا