در ادامه اين گزارش مي خوانيم: اين روزها همه ميگويند دونالد ترامپ يا آمريكا را به زير ميكشد يا خودش را. آنقدر در همين چند روز كوتاه آشوب و بلوا به پا كرده كه شايد حتي برخي از جمهوري خواهان نيز به آينده اين روند نااميد شدهاند. از امضاي قوانيني كه اگرچه عمل بهوعدههاي انتخاباتياش بود گرفته تا ماجراي بده بستانهاي سياسي با روسيه و پوتين و دردسري به نام مايكل فلين مشاور ارشد امنيت ملي اش.
ترامپ آنقدر با رسانهها نيز بد تا كرده كه همهشان مترصد فرصتي براي تحقير و خرد كردن او هستند، تا با به دست آوردن آتويي از وي، آوارها را بر سرش بريزند.
رفتار ترامپ بيگمان عجيب و غريبتر از نيكسون است، نيكسوني كه به خاطر ماجراي واترگيت از طريق همان خبرنگاراني كه دونالد ترامپ بر آنها ميتازد و آنها را دشمنان ملت ميخواند، استيضاح و سپس وادار به كنارهگيري شد. پس شايد ترامپ هم به سرنوشت نيكسوني ديگر دچار شود!
اويي كه آتشش تندتر است و روابطش با رسانهها بدتر و خرابكاريها و درگيريهايش با ساختار نظام و حاكميت آمريكا بيشتر؛ دونالد ترامپ حتي به ديگر قواي كشورش هم احترام نميگذارد، دادستان آمريكا، ساختار قضائيه آمريكا همه و همه را با خود درگير و حتي به آنها توهين كرده است.
از همان اول خيلي از هم حزبيهاي او نيز دل خوشي از كارها و حرفهايش نداشتند و بارها از وي اعلام برائت كردند. با اين اوصاف آيا او را ميشود كسي دانست كه بساطش امروز و فردا در كاخ سفيد جمع و راهي كنگرهاي شود كه براي استيضاح شدنش وي را فراخوانده اند؟! استيضاحي كه بيترديد ميتواند اتفاقي مهم در قرن بيست و يكم آمريكا به شمار بيايد؟
**در روياي سلطاني
دونالد ترامپ ناآشنا و تازه كار به امور سياسي كه همچون سلاطين عثماني بر تاج و تخت نشسته و همكاران او در كاخ سفيد چون خدمتكاراني در پشت سر او دست به سينه ايستادهاند و از هر امضايي كه وي بر پاي دستوري و قانوني ميزند با لبخندي و احسنتي! رو به دوربينها استقبال ميكنند، در پشت دوربينها با دنيايي آشفته روبه روست، دنيايي كه يك سر آن ماجراي ارتباط او و تيمش با روسيه در ميان است و يك طرف ديگرش درگيريهاي خارج از عرف وي با قضات آمريكايي و رسانههاي جهان!
ترامپ كه در اين يك ماه نشان داده هنوز همان مجري و «شومن» گهگداري طناز است كه باعث تمسخر ميشود و چيزي از عرصه سياست نميداند و نگاه سنتي به زنان دارد تاجاييكه بانوي اول آمريكا را صرفا مادري مهربان توصيف ميكند!(كه احتمالا بايد در خانه بماند و بهخانه داري اش بپردازد) و البته به مانند عصر آپارتايد، به روح نژاد پرستي جاني دوباره دميده، با روزهاي ناخوش احوال جمهوري خواهان بين سالهاي 1972 تا 1975 مقايسه ميشود! زماني كه داستان واترگيت تيتر يك اخبار جهان شد.
**واترگيت دوم
داستان نيكسون و ترامپ از جهات مختلفي قابل مقايسه با يكديگر است و ميتوان شباهتهاي زيادي بين اين دو يافت.
در دهه 70 ميلادي و در جريان انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده آمريكا تعدادي از ماموران افبيآي وارد ساختمان هتل واترگيت محل استقرار ستاد انتخاباتي حزب دموكرات ايالات متحده آمريكا شدند و دستگاههاي شنود كار گذاشتند و سپس اسناد و مداركي را براي اهداف مختلف به سرقت بردند، اين اقدام غيرقانوني با پيدا شدن يك نوار توسط يك مامور حراست هتل به طور تصادف لو رفت و اندكي بعد روزنامه واشنگتن پست اين ماجرا را افشا كرد، اگرچه در ابتدا تصور اين بود كه مقامات دستهچندمي امنيتي آمريكا در اين امر نقش داشته اند بعدها معلوم شد كه شخص نيكسون نيز از ماجرا آگاه بوده ولي آن را انكار ميكرده است، اين مسئله كافي بود تا سنا تصميم به استيضاح او بگيرد و نيكسون هم قبل از آنكه ماجرا به جاهاي باريكتر بكشد با علم به اينكه استيضاحش راي خواهد آورد، استعفا داد...
**شباهتها با واترگيت
در ماجراي دونالد ترامپ نيز چندين اتفاق مشابه روي داده است. افشاي فايلهاي محرمانه انتخاباتي حزب دموكرات و دست داشتن روسيه در انتخابات آمريكا را ميتوان حلقه تاريك و مشابه داستان ترامپ با واترگيت دانست.
به عبارتي درست همان ماجراي تقلب و دست كاري در انتخابات آمريكا در جريان انتخابات رياست جمهوري و رسوايي واترگيت در دهه70 ميلادي، اكنون گريبان ترامپ را هم گرفته. اتهام نقش داشتن روسها در آخرين انتخابات رياست جمهوري آمريكا مسجل شده است- موضوعي كه منجر به اخراج 35 ديپلمات روس از آمريكا توسط اوباما شد- اما كسي هنوز نتوانسته رابطه ترامپيها با روسها در دستكاري در انتخابات آمريكا را به اثبات برساند.
شباهت ديگر اينكه؛ اينبار هم پاي همان روزنامهاي درميان است كه در دوره واترگيت بود! رسوايي واتر گيت توسط «واشنگتن پست» برملا شد و دست آخر نيكسون را وادار به استعفا كرد. درست همان نشريهاي كه در زمان ترامپ، مايكل فلين مشاور ارشد او و رابطه اش با روسها را افشا و وي(فلين) را وادار به استعفا كرد!
سومين شباهت اينكه، نيكسون علي رغم جمهوري خواه بودنش در آن زمان در مقابل مجلس سنايي قرار گرفت كه جمهوري خواهان آن با دموكراتها براي بركناري وي بسيج شده بودند. اكنون ترامپ جمهوري خواه نيز مدتهاست كه در ميان بسياري از چهرههاي هم حزبي خود (جمهوري خواه) منفور است و همين امر باعث شده تا استيضاح بر سر او سايه شوم افكند. نمونه اش سناتور معروف جمهوري خواه «مك كين» كه به كنايه به ترامپ گفته: سركوب رسانهها نخستين اقدام يك ديكتاتور است و ترامپ بايد از تاريخ درس بگيرد.
در كنار همه اينها مشروعيت و بحث امنيت ملي آمريكا را نيز بگذاريد، نيكسون در آن زمان متهم به اين بود كه امنيت كشور را به خطر انداخته و خلاف قانون عمل كرده است، ترامپ هم با وضع قوانيني چون منع ورود اتباع هفت كشور به آمريكا همين شرايط را داشت. او با دستوري كه از سوي قضات، خلاف قانون اساسي آمريكا دانسته شد، باعث ناآرامي و ناامني در ايالات متحده شده است.
**نظر افشا كننده واترگيت درباره ترامپ
اما از دوران زمامداري ترامپ بيش از چند هفته نميگذرد در حاليكه رسوايي واترگيت در اواخر دوره رياست جمهوري نيكسون وي را به استيضاح كشانده است، با اين اوصاف آيا ميتوان وضعيت اكنون او را با وضعيت نيكسون مقايسه كرد و استيضاحش را محتمل دانست؟
به هر روي نبايد هشدار «كارل برنستين» يكي از دو خبرنگاري كه گزارش رسوايي ريچارد نيكسون رئيس جمهوري اسبق آمريكا را منتشر كرده بود، ناديده گرفت كه اخيرا گفته: اقدامات دونالد ترامپ، فريبكارانه تر از اقدامات مشابه نيكسون است.
برنستين در توئيتي نوشت: خطرناك ترين دشمن ملت، هميشه دروغگويي رئيس جمهوري بوده است.
مطالبي كه بايد ترامپ را حسابي بترساند چون گوينده آن براي سياسيون آدم ترسناكي است.
**ادامه بيابد شايد
داوود هرميداس باوند استاد حقوق بين الملل و رييس سابق كميته حقوقي سازمان ملل، درباره اينكه آيا تداوم سياستهاي ترامپ باعث بروز واترگيت دوم ميشود، گفت:«براي اين اتفاق بايد مجموعهاي از حوادث رخ بدهد كه با ارزشهاي آمريكا يا خصوصيات يك رئيس جمهور در تناقض باشد. درباره نيكسون نيز چند مسئله مطرح بود، مثلا وقتي كشف شد معاون او هنگامي كه فرماندار مريلند بوده است در يك مزايده به نفع دوست خود اعمال نفوذ كرده است در آن زمان كنگره به معاون نيكسون گفت كه يا بايد استعفا بدهد يا استيضاح شود! نيكسون هم چون مدعي بود كه درباره واترگيت اطلاعاتي نداشته است و بعدها شواهد و دلايلي پيدا شد كه از اين ماجرا اطلاع داشته او نيز پيش از استيضاح، مجبور به استعفا شد.
باوند يادآوري كرد: «درباره بيل كلينتون نيز شاهد بوديم كه به دليل خبر رابطه اش با منشي خود در معرض بركناري قرار گرفت ولي با همراهي 4نفر از جمهوري خواهان با دموكراتها، آراي لازم كنگره براي استيضاح او كسب نشد و توانست از مخمصه نجات پيدا كند.»
وي گفت: «رئيس جمهور بايد به ارزشهايي خود را پايبند كند كه موجب سرافكندگي و سرزنش نباشد. اما با تمامي اين احوال هنوز زود است تا در شرايطي كه اكثريت سنا با جمهوريخواهان است راجع به استيضاح ترامپ صحبت كنيم. از طرفي براي استيضاح بايد دلايل قانع كننده تري باشد.»
**اگر دروغ گفته باشد
وي افزود: «اگر چه دونالد ترامپ از همان آغاز رياست جمهوري با مشكلاتي رو به رو شده اما هر از گاهي بعد از اين فشارها به تعديل موضعگيريهايش پرداخته است، اما اگر همين روند ادامه داشته باشد ممكن است در آينده حتي صلاحيت او مورد ترديد قرار بگيرد و در آن شرايط جمهوري خواهان با دموكراتها همسو شوند و استيضاح ترامپ را كليد بزنند. ولي در مقطع فعلي ترامپ چنين مشكلي
نخواهد داشت.»
باوند گفت: «ترامپ هنوز در مقدمات كار خود است و هنوز هم با فرهنگ سياسي آمريكا آشنايي پيدا نكرده، بنابراين در اين شرايط بعيد است كه مسئله استيضاح روي دهد اما تداوم اين شرايط ممكن است جمهوريخواهان را به نقطهاي برساند كه صلاح كشور را در اين ببيند كه او را استيضاح كنند.»
هرميداس باوند افزود: «ولي اگر مشخص شود اتفاقي كه براي مايكل فلين افتاد در مورد او نيز صدق كند به گونهاي كه او هم ارتباطاتي با روسيه يا پوتين داشته است ولي آنها را انكار كرده، آن موقع مطمئنا وضعيت فرق ميكند و روند استيضاح وي خيلي سريعتر طي خواهد شد.»
**دشمن ملت يا ترامپ؟
اما فريدون مجلسي ديگر كارشناس مسائل بينالملل در اينباره به آفتاب يزد گفت: «اينكه ترامپ به زودي استيضاح شود بسيار بعيد است. براي آنكه در حال حاضر حزب جمهوريخواهان نميخواهند دست به اقدامي بزنند كه حيثيتشان آن هم بعد از اين همه تشريفات و مبارزات انتخاباتي، به اين سرعت زيرسوال برود و ترامپ كارش به استيضاح بكشد. اما بي ترديد تداوم رفتارهاي ترامپ دردسرساز خواهد بود.»
وي گفت: «ترامپ تصور ميكند مديرعامل آمريكا شده است و هنوز نميداند كه رفتار رئيس جمهور با يك مديرعامل شركت خصوصي فرق دارد، رفتارهاي عجيب او بعد از رياست جمهوري تفاوت چنداني با رفتارهاي غيرعقلاني كه در برخي كليپهاي قبل از رياست جمهوري از او در شبكههاي اجتماعي پخش شده، ندارد.»
وي افزود: «از سويي رفتار بدي كه ترامپ با رسانهها دارد مسلما به ضرر او تمام خواهد شد، وي هنوز نميداند كه قدرت رسانهها حتي از قواي سهگانه بيشتر است. ركن چهارم دموكراسي آمريكا رسانهها هستند و همين رسانهها نيز، دموكراسي را زنده نگه ميدارند و معايب را ميگويند و مهمتر از همه اينكه، همين رسانهها بودند كه رئيس جمهور نيكسون را از كار بركنار كردند، استيضاح نيكسون حاصل كار روزنامه نگاران بود! از همين رو بايد ترامپ حواسش به رسانهها باشد تا همان بلايي كه بر سر نيكسون آمد بر سر او نيايد ولي جاي تعجب است كه او رسانهها را اينگونه عليه خود ميشوراند.»
وي گفت: «ترامپ ميپندارد كه ميتواند هر قانوني را امضا كند و ديديم كه چگونه در مقابل قوه قضاييه قرار گرفت و طبيعتا تداوم اين مسير به ضرر او تمام ميشود.»
مجلسي درباره اينكه آيا مسير ترامپ تداوم مييابد و يا دستخوش تغييرات خواهد شد؟ پاسخ داد: «ترامپ نه در موقعيت و نه در سن و سال و نه در وضعيت رواني است كه بتواند خودش را اصلاح كند و طبيعتا اگر اين وضعيت ادامه يابد بعيد ميدانم بتواند در قدرت دوام بياورد.»
**افكار عمومي بايد آماده شود
وي درباره اينكه اتفاقاتي چون مايكل فلين يا رودررويي ترامپ با قوه قضاييه تا چه اندازه ميتواند باعث استيضاح وي شود، پاسخ داد: «اين موارد ميتواند اتفاقات اوليه و آغازگر اين مسئله محسوب شود، اما اينها در جهت استيضاح وي كافي نيست. براي استيضاح ترامپ ابتدا بايد افكار عمومي آمريكا پذيراي اين موضوع باشد.
اگر چه ترامپ در حال حاضر مخالفان بسيار زيادي دارد اما اين مخالفان به اكثريت ويژهاي نرسيدهاند كه بتوان بحث استيضاح او را در سنا مطرح كرد. به هر حال گروههاي زيادي نيز از اينكه ترامپ به وعدههاي انتخاباتي خود پايبند مانده خرسندند.»
وي افزود: «از طرفي ديگر حزب جمهوريخواه نميخواهد كه به اين سرعت خود را شكست خورده بداند. براي همين است كه وضعيت فعلي تحمل ميشود تا سيستم آمريكا بر ترامپ حاكم شود و ترامپ ناچار شود از طريق اين سيستم كارها را ادامه دهد بي آنكه نياز به استيضاح او باشد.»
فريدون مجلسي در پاسخ به اين سوال كه اگر مشخص شود ترامپ نيز مانند مايكل فلين ارتباطاتي با روسيه داشته است وآ نها را بازگو نكرده تا چه اندازه بحث استيضاح وي مطرح خواهد بود، گفت: «درباره مايكل فلين اساسا هيچ جاسوسياي از سوي او صورت نگرفته است. فلين صرفا يك عمل تاكتيكي به نفع ترامپ انجام داده بود. ولي به خاطر عدم اطلاع رساني كامل به معاون ترامپ درباره رابطه با روسيه وادار به استعفا شد. از طرفي ترامپ هنوز هيچ عدم صداقتي از خود به ويژه در زمينه ارتباط با پوتين نداشته است كه به اثبات برسد. خود او پيش از اين بارها از تريبون اعلام كرد كه ميخواهد به روسيه نزديك شود. قرار هم نيست هر صحبتي با يك كشور، جاسوسي و خيانت تلقي شود. بنابراين ترامپ به خاطر اين موضوع هم استيضاح نميشود.»
مجلسي درباره اينكه چه زماني بايد استيضاح ترامپ را محتمل دانست، پاسخ داد: «استيضاح ترامپ از حزب جمهوري خواه شروع خواهد شد. حزب جمهوري خواه ممكن است به اين نتيجه برسد كه با وجود خودكامگيهاي ترامپ، شانس حضور اين حزب در عرصههاي آتي سياست از بين ميرود. آن هم ترامپي كه چه قبل از انتخابات و چه بعد از آن نشان داده كه نه براي حزب جمهوري خواه بلكه براي خودش كار ميكند.»
وي ادامه داد: «از طرفي تركيب مجلس سنا از سوي دموكراتها و جمهوري خواهان چندان با هم تفاوت ندارد، در سنا، ترامپ از سوي برخي جمهوري خواهان نيز مورد سرزنش است و همين امر احتمال راي آوري استيضاح او را (در صورت استيضاح )در آينده بيشتر ميكند.»
*منبع: روزنامه آفتاب يزد، 1395.12.2
**گروه اطلاع رساني**9370**2002 **انتشار دهنده: فاطمه قنادقرصي
تهران- ايرنا- روزنامه آفتاب يزد در گزارش صفحه سياسي نوشت: از دوران زمامداري ترامپ بيش از چند هفته نميگذرد در حاليكه رسوايي واترگيت در اواخر دوره رياست جمهوري نيكسون وي را به استيضاح كشانده است، با اين اوصاف آيا ميتوان وضعيت اكنون او را با وضعيت نيكسون مقايسه كرد و استيضاحش را محتمل دانست؟