در ادامه این گزارش می خوانیم: در همان مشروطه شاهد شكلگیری احزابی چون اجتماعیون، عامیون و اعتدالیون بودیم كه هر یك مدعی نمایندگی دستكم بخشهایی از نخبگان یا گروههای نخبگان بودند و تا حدودی دستهبندیهای سیاسی و منافع و اغراض ردههای بالایی را بازتاب میدادند. در دهههای بعد و با شكلگیری حزب توده، تجربه تحزب از راس هرم سیاست به سطوح میانی و حتی پایینی آن نیز رسید، اگرچه همچنان حزب سیاسی در ایران با همه ویژگیهای آن در كشورهای توسعه یافته شكل نگرفت. یكی از علل را شاید بتوان فقدان مطالعات دقیق و پشتوانههای نظری عمیق در زمینه حزب و نظامهای حزبی خواند، البته بدون شك دلایل تاریخی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی متعددی نیز بر این فقدان میتوان متصور بود. در یادداشت حاضر خواهیم كوشید نگاهی اجمالی به تعریف و ویژگیهای حزب در یك نظام سیاسی بیفكنیم و كاركردهای احزاب سیاسی را بیان كنیم:
**حزب چیست؟
حزب سیاسی در عامترین تعریف گروهی از افرادند كه برای رقابت در انتخابات و به دست آوردن و حفظ و گسترش قدرت در دولت گرد هم آمدهاند. احزاب اصول و برنامهها و چشماندازهایی برای نیل به خیر جمعی یا تامین منافع حامیان شان دارند. با وجود تنوع و تكثر شیوه عملكرد، احزاب در سراسر جهان ویژگیها و خصایص نسبتا مشتركی دارند. بیشتر احزاب سیاسی معمولا یك هسته ایدئولوژیك مشخص دارند، اگرچه بسیاری از احزاب در روند فعالیتهایشان در طول زمان از ایدئولوژیهایی كه بر مبنای آن پایهگذاری شدند، فاصله میگیرند یا ایدئولوژیهای متفاوتی را بازنمایی میكنند، در جوامع سیاسی دموكراتی، احزاب سیاسی با رای مردم به قدرت میرسند.
بسیاری از كشورها مثل آلمان و هند، چند حزب سیاسی مهم دارند و نظام سیاسی در برخی ملتها مثل چین و كوبا تك حزبی است. در ایالات متحده در عمل یك نظام دو حزبی دارد، اگرچه تعدادی احزاب كوچكتر هم حضور دارند، این دو حزب عبارتند از احزاب دموكراتیك و جمهوریخواه. در حال حاضر حزب «بهاراتیا جاناتا» در هند، بزرگترین حزب سیاسی در جهان از نظر تعداد اعضا است.
**ویژگیهای احزاب
احزاب را میتوان حلقه ارتباطی میان جامعه و دولت در نظر گرفت. شایت اشنایدر در این زمینه مینویسد: «ظهور احزاب سیاسی بدون تردید یكی از علایم ممیزه و شاخصههای اصلی حكومتها و دولتهای مدرن به شمار میرود. از یك سو احزاب سیاسی بودند كه دموكراسی را خلق كردند؛ از سوی دیگر دموكراسی نیز تنها در صورت حضور مداوم و فعالیت مستمر احزاب سیاسی قابل دوام و ماندگار است.»
بنابراین احزاب سیاسی یكی از اصلیترین دستاوردها در عرصه سیاسی انسانها به خصوص در دو-سه سده اخیر هستند. بر این اساس احزاب سیاسی دارای دو جنبه هستند: از یك سو به مشروعیت بخشیدن تضادها كمك كرده و جایگاه آنها را در مناقشه عمومی مشخص میسازند و از سوی دیگر ابزاری برای كاهش تضادها هستند.
یك نظام سیاسی حزبی ویژگیهای ساختاری مشخصی دارد كه عبارتند از:
١- نظام نمایندگی و شیوههای انتخابات: سیستم انتخاباتی در ارتباط با نظام حزبی هر جامعه سیاسی بیانگر آن است كه آرا چگونه از كرسیهای مجالس نمایندگی و قانونگذاری بیرون بیایند. در این خصوص با طیف گسترده و متنوعی سر و كار داریم. از یك سو سیستم نمایندگی سهمیهای یا منطقهای وجود دارد كه در آن حتی احزاب كوچكتر نیز از امكان به دست آوردن كرسی در مجالس نمایندگی برخوردارند و از سوی دیگر با سیستم نمایندگی اكثریتی سر و كار داریم كه در آن هر حزبی كه اكثریت آرا را كسب كند، در آن صورت كل كرسیهای نمایندگی را به خود تخصیص خواهد داد.
٢- نوسانات در توانمندی انتخاباتی احزاب سیاسی: فراز و نشیبها و افت و خیزهای موجود در توانمندی و قابلیت انتخاباتی نظام حزبی از عوامل متعددی متاثر است؛ مثل شناور بودن رایدهندگان بین احزاب از عواملی چون بلوغ، مهاجرت، مرگ و میر و خودداری از انجام تعهدات و وظایف حزبی و همچنین تجدید تعهد یا تعهدزدایی یعنی تحول در روند تعهدات در حوزههای مختلف حزبی یا كاهش همهجانبه وابستگیهای حزبی.
٣- تجزیه و چندپارگی: تعدد احزاب و امكان آبستراكسیون و تجزیه در احزاب یكی از ویژگیهای ساختار حزبی است كه از سوی منتقدان فواید و مضراتی برای ساختارهای دموكراتیك دارد. برای مثال برخی از محققان تجزیه و انفكاك در ساختار نظامهای حزبی در آستانه جنگ جهانی دوم را سبب تضعیف دموكراسی در كشورهای اروپایی خواندند، در حالی كه برخی دیگر بر این باورند كه تجزیه نظام حزبی عامل تضعیف دموكراسی نیست.
٤- قطببندی یا قطبی شدن: قطببندی یا قطبی شدن یكی از ویژگیهایی است كه در شرایط بحرانی سیاسی برای نظام احزاب سیاسی پدید میآید و به باور برخی محققان قطببندی نظام حزبی یكی از عوامل بیثباتی و عدم كارایی است. در شرایط قطبی شده، احزاب از تعامل سازنده و رقابت سالم به تخریب یكدیگر و جلوگیری از شكلگیری ائتلافهای مثبت گام بر یدارند.
**كاركردهای حزب سیاسی
مهمترین كاركرد احزاب سیاسی چنان كه از عنوان و تعریف آنها نیز بر میآید، كسب قدرت سیاسی و حفظ و گسترش آن است. این كاركرد البته آنقدر كلی است كه میتوان آن را بر هر كنشی در عرصه سیاست نیز اطلاق كرد. بر این اساس باید كاركردهای خاصتر و جزییتری برای احزاب سیاسی بر شمرد كه جز از طریق آنها حاصل نمیشود یا دستكم این احزاب سیاسی هستند كه در برآوردن این كاركردها موفقتر هستند. به طور كلی كاركردهای احزاب سیاسی را در دو دسته كاركردهای نظری و كاركردهای عملی میتوان خلاصه كرد.
كاركردهای نظری احزاب سیاسی را در سه سطح میتوان مورد بررسی قرار داد:
١- در سطح جامعه به مثابه یك كل: احزاب سیاسی راهكارها، ابزار و مكانیسمهای عامی هستند كه حكام و رهبران سیاسی به مدد آنها نفوذ خود را در جامعه اعمال كرده و تلاش میكنند تا از طریق احزاب مردم را وادار سازند تا سیاستها، برنامهها و اهداف آنها را بپذیرند؛ در عین حال میتوانند به مثابه ابزاری برای اعمال نفوذ در دست جامعه یا حداقل فعالترین بخش آن باشند. بنابراین احزاب هم میتوانند موجد تضاد باشند و هم عاملی برای حل آن.
٢- در سطح نظام سیاسی: در این سطح نقش احزاب به گونهای ابزاریتر و عملیتر صورت میگیرد، زیرا احزاب در این سطح نمونه اعلای نهادهایی به شمار میروند كه جامعه از طریق آنها در قالب عضویت، نمایندگی و... هم خود را عرضه میدارد و هم به مشاركت در فعالیتهای سیاسی و حضور در عرصه حیات سیاسی فراخوانده میشود. بنابراین احزاب نوعی ابزار دوجانبه برای ارتباط و نفوذ متقابل میان رهبران و جامعه به شمار میروند.
٣- در سطح زندگی سیاسی روزمره: در این سطح احزاب نقش عمدهای در جذب نیروهای جدید ایفا میكنند. احزاب باعث تشویق و ترغیب زنان و مردان برای حضور در صحنه سیاسی و مشاركت فعال در حیات اجتماعی و سیاسی میشوند. بدینترتیب زنان و مردانی كه خواهان ایفای نقش در اداره امور جامعه خود هستند در جریان زندگی روزمره خود به فعالیتهای سیاسی جدی كشانده میشوند.
اما جدای ازاین كاركردهای نظری، برای احزاب كاركردهای عملی نیز به خصوص در نظامهای دموكراتیك میتوان برشمرد كه از طریق آن به حفظ یكپارچگی، وحدت ساختاری، انسجام درونی و تداوم كاركردهای نظامهای مذكور كمك میكنند. البته برخی از این كاركردهای عملی را در نظامهای غیردموكراتیك نیز میتوان دید. این كاركردهای عملی عبارتند از:
١. تجمع منافع: احزاب به طور كلی و احزاب عمده و بزرگ را میتوان ائتلافی از گروههای ذینفع دانست. در فقدان احزاب هر گروه كوچك اجتماعی تنها به فكر منافع خود خواهد بود و در نتیجه در جامعه تشتت و تكثری آشتیناپذیر ایجاد خواهد شد. در حالی كه احزاب با تجمیع منافع امكان تحقق منافع را نیز بیشتر میكنند.
٢- ادغام در نظام سیاسی: احزاب سیاسی به موازات گردهم آوردن گروههای ذینفع تلاش میكنند تا گروههایی را كه تا پیش از این كنار گذاشته شده بودند، وارد نظام سیاسی سازند. غالبا احزاب به منظور افزایش قدرت خود برای كسب آرا در جریان مبارزات انتخاباتی از حضور گروههای جدید استقبال میكنند و حتی در برنامههای حزبی خود جایی برای آنها در نظر میگیرند.
٣. خوپذیری اجتماعی و جامعهپذیری سیاسی: احزاب به موازات مندرج كردن گروهها در نظام سیاسی و در جامعه، نحوه مشاركت در بازی سیاسی را نیز به اعضای خود آموزش میدهند. به عبارت دیگر یكی از نقشها و كاركردهای مهم احزاب سیاسی آموزش دادن به اعضا درباره نحوه مشاركت در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی است، تا از این طریق آنان را به سرنوشت جامعه خود علاقهمند ساخته و میزان خوپذیری اجتماعی یا جامعهپذیری سیاسی آنان را افزایش دهد.
٤. بسیج رایدهندگان: یكی از بارزترین كاركردهای احزاب سیاسی تشویق مردم به رای دادن است. در جریان مبارزات انتخاباتی، احزاب از طریق تبلیغات و ابزار مختلف تلاش میكنند تا مردم را به پای صندوقهای رایگیری بكشانند. بدون این تبلیغات شاید بسیاری از شهروندان اصلا توجهی به قضیه انتخابات از خود نشان ندهند. در حالی كه تبلیغات حزبی میتواند در این زمینه بسیار مفید و موثر واقع شود، این امر به نوبه خود باعث افزایش كارایی و مشروعیت نظام سیاسی خواهد شد.
*منبع: روزنامه اعتماد،1396.2.13
**گروه اطلاع رسانی**1699**2002**انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصی
تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد در گزارشی به ویژگیها و كاركردهای حزب سیاسی پرداخت، نوشت: بیش از یك سده است كه از نهضت مشروطه و ورود نظام سیاسی جدید به ایران میگذرد و در طول این تاریخ ایرانیان كم و بیش تجاربی از تحزب و احزاب سیاسی را داشتهاند.