در ادامه اين گزارش آمده است: پروژه بينالمللي و مهمي كه يك مسير مهم براي دسترسي كالاهاي صادراتي هندوستان از طريق خاك ايران به سوي آسياي مركزي و اروپا ايجاد ميكند. دو توافق بزرگ و سرنوشتساز ميان هند و ايران طي سالهاي جاري توان اين را دارد كه روياي هند را براي تبديل شدن به يك قطب غيرقابل چشمپوشي اقتصاد جهاني عملي كند.
توافق سه جانبه ميان ايران، هندوستان و روسيه و توافق سه جانبه ميان ايران، هندوستان و افغانستان، ميتواند از يك سو مسير دسترسي تجاري هندوستان به اروپا را ٣٠ درصد به لحاظ طول مسير كوتاهتر و ارزانتر كند و از سوي ديگر مسير دسترسي هندوستان به آسياي ميانه را هموار كند. الگوي ارتباط تجاري جهان در حال تغيير است.
در دوران گذشته از قرن نوزدهم به اين سو، الگوي حمل و نقل و تجارت بينالملل از شرق به غرب به الگوي شمال به جنوب تغيير كردهبود، طي قرن بيستم انگليسيها تلاش ميكردند از جنوب ايران به سمت شمال خط آهن بكشند تا به مرزهاي روسيه برسند و روسها تلاش ميكردند از شمال ايران به جنوب مسيري درست كنند تا به افغانستان و درياي عمان دسترسي پيدا كنند.
امروز دوباره الگو در حال بازگشت به دوران قبل از قرن نوزدهم است و از حالت جنوب شمال به مسير شرق به غرب تغيير يافته است. اصليترين پرچمدار مسير شرق به غرب، چين است كه با سرمايهگذاري بسيار كلان، طرح بازآفريني جاده ابريشم را تحت عنوان «يك كمربند- يك مسير» آغاز كردهاند كه بيش از ٦٠ كشور جهان را دربرميگيرد. در عوض روسيه، ايران و هندوستان همچنان در حال تلاش براي احياي كريدور شمال- جنوب هستند. اين مسير از بمبئي در هند و مسير دريايي تا چابهار ادامه دارد و از آنجا از طريق خط آهن و جاده به درياي خزر روسيه متصل ميشود.
الگوي كريدور شمال- جنوب براي هر سه كشور ايران، روسيه و هندوستان اهداف و چشمانداز راهبردي در پي دارد. چابهار، نقش كليدي را در مسير ارتباطي هندوستان به غرب از طريق خاك روسيه بازي ميكند. در عين حال مسير چابهار، دسترسي هندوستان را به افغانستان و آسياي ميانه كه در ميان خشكي محاصره شده است، ممكن ميكند. رقابت و منازعه ميان هندوستان و پاكستان، باعث شده است كه دسترسي هندوستان از طريق مسير زميني پاكستان به آسياي مركزي و افغانستان، مسدود باشد و چابهار كليد دسترسي كالاهاي هندي به اين منطقه شود. به همين دليل سرمايهگذاري در چابهار براي هندوستان بسيار اهميت دارد.
الان بحث اصلي اين است كه كريدور شمال- جنوب از يك طرف و توافق سهجانبه ايران، افغانستان و هندوستان عملياتي شود. البته اين پروژه با موانعي هم مواجه است، هنوز خط آهن سراسري ايران به چابهار متصل نشده است، عمليات اجرايي پروژه با كندي پيش ميرود و تامين اعتبار مالي به دليل آثار تحريمهاي بينالمللي ناچيز است اما نهايتا هر سه كشور ايران، هندوستان و افغانستان، در مسير نهايي كردن اين پروژه راهبردي بسيار جدي هستند.
هند انتظار دارد كه چابهار را به رقيبي براي بندر گوادر در پاكستان تبديل كند كه اكنون توسط چينيها در حال توسعه است. هر چند عمليات اجرايي پروژه گوادر پاكستان، به گمان من دست كم ٤ تا ٥ سال از پروژه چابهار جلوتر است و چينيها بسيار سرعت بيشتري در اجراي اين پروژه دارند. برخلاف چابهار، پروژه گوادر با مشكلاتي مانند تامين اعتبار و كندي عمليات اجرايي مواجه نيست و بيش از ٥٤ ميليارد دلار سرمايهگذاري چين به سرعت در حال عملياتي شدن است، تا جايي كه شاهراه ترانزيتي ٨٠٠ كيلومتري ميان گوادر تا كراچي، طي مدت ٣٦ ماه عملياتي شد. در برابر مسير جادهاي چابهار به زابل، هنوز مسير ترانزيتي استانداردي نيست و با وجود برنامههاي توسعهاي براي اين جاده، هنوز مشخص نيست كه چه زماني توسعه مسير ترانزيت زميني چابهار به مرز افغانستان عملياتي شود.
همزمان مسير كريدور شمال-جنوب از طريق چابهار، براي اتصال دريايي بمبئي به ابتدا جادهها و بعدها خط آهن سراسري ايران، و عبور از خاك ايران به سمت درياي خزر، روسيه و پس از آن اروپاي شرقي و غربي، دستكم ٣٠ درصد در هزينه ترانزيت كالاهاي هندي به اروپا صرفهجويي ايجاد ميكند و بسيار نسبت به مسير اقيانوس هند، تنگه بابالمندب، درياي احمر، كانال سوئز به سوي تنگه جبلالطارق، كوتاهتر و كمهزينهتر است.
در عين حال ارتباطات امريكا و دهلي نو، بعيد است كه در سرنوشت پروژه كريدور شمال جنوبي موثر باشد. هندوستان يك كشور بزرگ و قدرتمند محسوب ميشود كه توانايي اجراي سياست خارجي مستقل دارد. اينگونه نيست كه هر كاري امريكاييها بخواهند از سوي دهلينو اجرا شود. حتي زماني كه هندوستان در پروژه خط لوله صلح، عقبنشيني كرد، امريكاييها امتيازهاي زيادي به هندوستان دادند و اجراي ١٣ پروژه نيروگاه هستهاي پيشرفته براي تامين نيازهاي انرژي هندوستان را در اين كشور آغاز كردند.
حتي عقبنشيني هندوستان در خط لوله صلح به معناي مرگ كامل آن پروژه نيست و اين انتظار وجود دارد كه در آينده باز گفتوگوهاي پروژه انتقال گاز ايران به هندوستان از طريق خاك پاكستان، احيا شود.
هندوستان منافع ملي و توسعه خودش را در اولويت قرار ميدهد. كمك، سرمايه و فناوري امريكا در مسير موفقيت هندوستان بسيار مهم است، اما به معناي چشمپوشي از ديگر فرصتها و قدرتهاي جهاني نيست. مانموهان سينگ، نخستوزير اسبق هندوستان به عنوان معمار اقتصاد ملي اين كشور، سياستي را پايه گذاشت كه بر اساس آن، هندوستان بر اساس منافع ملي از رابطه با هيچ قدرت جهاني چشمپوشي نميكند.
بر اين اساس هند نهتنها با روسيه مناسبات سطح بالايي دارد بلكه حتي با چين كه رقيب اين كشور در آسيا محسوب ميشود نيز سطح روابط اقتصادي و تجاري خود را بالا برده است، اگر قرار باشد كه امريكاييها نگراني نسبت به روابط خارجي هندوستان داشته باشند، قطعا چين خطر بزرگتري نسبت به ايران محسوب ميشود. اما هندوستان، توانسته است در زمينه تامين منافع ملي خود، سياست مستقل خارجي در كنار رابطه خوب با امريكا دنبال كند.
هند اكنون ايده جهاني مستقلي در ذهن دارد. اين كشور علاوه بر مسير بمبئي-چابهار، در فكر ايجاد يك همكاري بينالمللي در حوزه كشورهاي اقيانوس هند هستند، گسترهاي از كشورهاي در حال توسعه و اقتصادهاي نوظهور كه از آفريقاي جنوبي تا عمان و ايران تا هندوستان را در بر ميگيرد.
اين نگاه بينالمللي در واقع ايده هندوستان براي تبديل شدن به يك قدرت اقتصادي جهاني است كه در برابر دو طرح «يك جاده يك كمربند» چين و ايده «اقيانوس هند و آرام (ايندوپاسيفيك) » امريكا، به راه سوم ابتكاري هندوستان بدل شده است. دهلي نو، امروز مدعي قدرت جهاني، رقيب چين و امريكاست و قرار نيست كه تحت تاثير امريكا از منافع ملي و بينالمللي خود صرفنظر كند.
*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،9،12
**گروه اطلاع رساني**2059**2002 انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصي
تهران- ايرنا- روزنامه اعتماد در گزارشي، نوشت: امروز مقامات هندوستان از جمله وزير دارايي و كشتيراني اين كشور در حضور رييسجمهور اسلامي ايران، حسن روحاني در مراسم افتتاح فاز اول توسعه بندر چابهار شركت ميكنند.