۱ بهمن ۱۳۹۶، ۱۳:۳۳
کد خبر: 82802999
T T
۰ نفر
فرهنگ و منش ایرانی مدیون فردوسی و شاهنامه

تهران -ایرنا- حكیم سخن ابوالقاسم فردوسی شاعر حماسه‌ سرا و پندگوی ایرانی و سراینده شاهنامه سخنوری است كه اساتید او را در تاریخ ادبیات ایران بی مانند می دانند، سخنوری كه نام ایران را بر تارك ادبیات دنیا برای تمام تاریخ نگاشته است.

زاد روز فردوسی به صراحت در تاریخ ادبیات مشخص نیست اما اول بهمن ماه در تقویم ایران به نام فردوسی و گرامیداشت این شاعر حماسه سرا شناخته شده، برخی فردوسی را بزرگ‌ترین سراینده پارسی‌گو دانسته‌اند كه از شهرت جهانی برخوردار است و نام ایران و ایرانیان را در جهان با افتخار زنده كرده است.
این حكیم سخن بین سال های 329 تا 416 هجری قمری در طوس خراسان زاد و زیست. اساتید ادبیات معتقدند این شاعر بزرگ مثل بقیه بزرگان علم و ادب فارسی، به تمامی دانش زمان خود تسلط داشته و فردی با دانشی والا از حكمت و فلسفه، تاریخ و اسطوره، پزشكی و از همه مهم‌تر ستاره‌شناسی و گاهشماری بوده و به همین جهت نیز نامش را از همان ابتدا با عنوان حكیم یاد كرده‌اند.
نشانه های هریك از این علوم را می توان به وضوح از ابیات و اشعار فردوسی گرفت.
شاهنامه پرآوازه‌ترین سروده فردوسی و یكی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات كهن پارسی است، فردوسی شاهنامه را در مدت 25 تا 30 سال سرود كه در نوشته های تاریخی بیان شده پس از بر تخت نشستن سلطان محمود غزنوی آن را تقدیم وی كرد.
فردوسی دهقان و دهقان‌زاده بود، او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و هم‌زمان با جنبش استقلال‌ خواهی و هویت‌طلبی در میان ایرانیان سپری كرد، شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشه ایرانی آماده كردند و فردوسی در هنر سخنوری آشكارا وامدار گذشتگان خویش و همه آنانی است كه در سده‌های سوم و چهارم هجری، زبان فارسی را به اوج رساندند.
برخی از پژوهشگران ادب فارسی درگذشت حكیم سخن را پس از سال ۴۰۵ و پیش از سال ۴۱۱ هجری قمری دانسته اند و نوشته اند پس از مرگ، واعظ طبرستان به دلیل شیعه بودن فردوسی از به خاكسپاری پیكر وی در گورستان مسلمانان جلوگیری كرد و به ناچار در باغ خود وی در توس به خاك سپرده شد.

**فرهنگ و منش ایرانی مرهون فردوسی
میرجلال‌الدین كزازی شاهنامه‌پژوه و پژوهشگر برجسته ایرانی در زبان و ادب فارسی در زمینه اهمیت و جایگاه فردوسی در ادبیات ایران در گفت وگو با خبرنگار ایرنا گفت: فردوسی سخنوری است كه او را نمی توان از دید كاركرد بنیادین و نهادین گسترده و ژرفی كه بر فرهنگ و منش ایرانی نهاده است با هیچ سخنور دیگری سنجید و برابر نهاد.
این چهره‌ ماندگار فرهنگ و ادب ایران افزود: فردوسی شاهكاری جاودانه و بی مانند را پدید آورده كه تنها یك شاهكار ادبی نیست، از بعدی شاهكاری ادبی است اما شالوده آنچه من آن را ناخودآگاهی تباری می نامم با این پدیده شگرف و شگفت ادبی و فرهنگی در ایران نو، ایران پس از اسلام ریخته شده است.
استاد كزازی ادامه داد: به گونه ای می توانیم بیانگاریم كه اگر فردوسی در یكی از باریك ترین و دشوارترین روزگاران در تاریخ این سرزمین كهن سر بر نمی آورد و شاهنامه را نمی سرود ما ایرانیان اكنون خود را ایرانی نمی دانستیم و به زبان دلاویز و شورانگیز فارسی با یكدیگر سخن نمی گفتیم.

**شاهنامه نامه منش و فرهنگ ایرانی
این استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: بر همین پایه است كه من شاهنامه را نامه فرهنگ و منش ایرانی می نامم.
به گفته وی فردوسی نه تنها در فرهنگ و ادب ایران بی همتاست بلكه در ادب و فرهنگ جهان هم براستی نمی توان سخنوری را همتا و همبالای او نشان داد، برای نمونه هومر سخنسرای یونانی یا ویرژیل سخنسرای روم را كه برترین رزمنامه سرایان اروپایی اند نمی توان با فردوسی در یك تراز و ترازو نهاد.
این پژوهشگر برجسته ایرانی افزود: هنوز نیز فردوسی نزد ایرانیان شناخته ترین سخنور و شاهنامه شناخته ترین شاهكار ادبی است. اگر آماری بگیریم در این زمینه بی گمان فردوسی و به همان سان شاهنامه در فراز این آمار جای خواهند گرفت.
كزازی گفت: تنها سخنوری كه در شناختگی با فردوسی سنجیده می تواند شد و دیوان او با شاهنامه قابل قیاس است، حافظ می باشد.

**بهره وری ایرانیان از فردوسی و شاهنامه پس از روزگار گذار
این استاد دانشگاه خاطر نشان كرد: ما در روزگار گذار اجتماعی و فرهنگی هستیم و در روزگار گذار به ناچار نابهنجاری، سرگشتگی، دروایی (تعلق) و پادرهوایی فرهنگی و اندیشه ای و روانی پدید می آید.
وی اذعان داشت: ایرانیان هنگامی كه روزگار گذار را به پایان بیاورند به خویشتن باز می گردند و خود را به شایستگی شناخته و انگیخته تر، جان افروخته تر و با شور و شرار و تب و تابی افزون تر چنگ به دامان فردوسی و شاهنامه درخواهند زد، زیرا می دانند كه برای ایرانی بودن و ایرانی ماندن از این دو بیشترین ، مایه ورترین و پایه ورترین بهره را می توانند برد.

**زادروز فردوسی در هاله ابهام
این چهره ماندگار ادب فارسی گفت: به درستی نمی دانم كه چرا این روز زادروز فردوسی شمرده شده است اما در آن چند و چون و مگر هست.
كزازی افزود: این زمینه ای است ادبی و تاریخی كه همواره باید بدان اندیشید و در آن كاوید اما از این دید كه روزی را ما روز فردوسی بشماریم و آن روز را گرامی بداریم ، این زمینه چندان ارجی نمی تواند داشت.
این استاد دانشگاه تاكید كرد: مشخص نبودن زادروز فردوسی بهانه ای بهینه در بیش اندیشیدن و پرداختن به فردوسی و شاهنامه او خواهد بود. از نگاهی بسیار فراخ، هر روز كه ما در آن به ابرمرد فرهنگ و ادب ایران بیندیشیم و به شاهكار درجامند و بی مانند او، آن روز ، خجسته روز فردوسی و شاهنامه خواهد بود.
گزارش*3009*1436*مصاحبه: فاطمه رحمتی*انتشار: داود پورصحت*
۰ نفر