۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۶:۴۴
کد خبر: 82860137
T T
۰ نفر

نگاهي به تاريخچه تشكيل اركستر در ايران

۲۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۶:۴۴
کد خبر: 82860137
نگاهي به تاريخچه تشكيل اركستر در ايران

ساري - ايرنا - تشكيل اركستر در ايران با توجه به جايگاه موسيقي و تنظيم و اجراي قطعات در اينگونه تشكلات هنري، همواره حاصل خون دل خوردن شماري از بزرگان موسيقي كشورمان بوده است.

موسيقي ايراني همواره در عزلت و تنهايي و يا با تعداد معدودي اجرا مي شده لذا نسبت به موسيقي بين المللي، ماهيت اركسترال ندارد.
تفكر تشكيل اركستر و آشنايي با موسيقي بين المللي به 150 سال پيش همزمان با تاسيس مدرسه دارالفنون برمي گردد.
اين مركز آموزشي به همت اميركبير صدراعظم با كفايت ناصرالدين شاه قاجار راه اندازي و مقرر شد كه استادان اتريشي، ايتاليايي و فرانسوي در آن مركز علمي به شعب پيش بيني شده از قبيل رياضيات، پزشكي، معدن شناسي، فيزيك، زبان هاي خارجه، تاريخ جغرافي و علوم نظامي آموزش دهند.
ناصرالدين شاه كه در سفرهاي خود به فرنگ به تاثير موسيقي در نظم و انضباط واحدهاي نظامي پي برده بود، فرمان تشكيل يك دسته موسيقي را در شعبه علوم نظامي داد و اينگونه جايي براي موسيقي نظام در شعبه مذكور در نظر گرفته شد.
موسيقي نظام تا پيش از آن به نقاره خانه انحصار داشت و با كرنا، سرنا و سازهاي ضربي اجرا مي شد و بجز مراسم نظامي در آيين هاي مذهبي، سوگواري ها و جشن ها نيز مورد استفاده قرار مي گرفت.
روييون و بوسكه 2 موسيقيدان فرانسوي كه پيش از تاسيس دارالفنون به ايران آمده بودند براي دسته موزيك اين مدرسه گمارده شدند اما موفقيتي حاصل نكردند لذا موسيقيدان ديگري از فرانسه به نام آلفرد ژان باپتيست لومر را در سال 1868 ميلادي برابر با 1247خورشيدي استخدام كردند.
لومر زبان فارسي را نمي دانست لذا با كمك علي اكبرخان نقاش باشي ملقب به مزين الدوله كه معلم فرانسوي دارالفنون بود، ابتدا علم موسيقي را به شاگردان آموخت و بعد به ياري وي كتاب تئوري موسيقي را به زبان فارسي در چاپخانه همان مدرسه به چاپ رساند.
لومر از اين نيز پا فراتر گذاشت و ضمن آموزش سلفژ و هارموني شاگردان را با موسيقي بين المللي آشنا و به كمك آنان كنسرت هايي براي همگان در اين زمينه برگزار كرد.
در رپرتوار اين كنسرت ها قطعات غير نظامي از آهنگسازان بين المللي از قبيل ويوالدي، بتهوون، واگنر، وردي و غيره وجود داشت كه توسط خودش رهبري مي شد.
(رپرتوار شامل قطعاتي است كه براي اجرا همواره در حافظه يك اركستر و يا يك مجري موسيقي قرار دارد.)
تاثير تلاش و كوشش لومر تنها در محافل بزرگان و مراسم خاص بود و در جامعه فراگير نشد اما شاگردانش در صدر آنان غلامرضا مين باشيان معروف به سالار معزز با همت فراوان موسيقي را از محافل اشرافي در جامعه انتشار دادند.
مين باشيان كه مقدمات موسيقي را نزد لومر آموخته بود، براي ادامه تحصيل به كنسرواتوار سن پترزبورگ روسيه رفت و پس از سه سال در سال 1293خورشيدي به ايران بازگشت و كتاب هاي گوناگوني در زمينه هارموني و سازشناسي منتشر كرد.
البته پيش از بازگشت او 2 اركستر زهي سلطنتي توسط مسيو دووال معلم فرانسوي ويولن و اركستر انجمن فرهنگي اخوت به رهبري غلامحسين درويش خان در كشور تشكيل شده بود.
مين باشيان به رياست شعبه موزيك منصوب شد و آنجا را به مدرسه موزيك تغيير نام داد و حتي پيانو را با تغيير كوك و امكان اجراي فواصل موسيقي ايراني وارد اين سبك از موسيقي كرد و اركستر زهي را نيز سامان داد.
كلنل علينقي وزيري از ديگر هنرمنداني بود كه در تشكيل اركستر، ورود نت و قواعد مربوطه به موسيقي ايراني و سواد موسيقايي نوازندگان تاثير قابل ستايشي داشت.
او كه در فرانسه و آلمان به تحصيل موسيقي پرداخته بود، پس از بازگشت به وطن در سال 1302 خورشيدي مدرسه موسيقي احداث كرد و در پي آن اركستري متشكل از هنرجويان برجسته همان مدرسه تشكيل داد و آثار بين المللي و ايراني را به اجرا گذاشت. اين اركستر بعد ها به دليل كمك هاي دولتي از سوي وزارت معارف با نام اركستر مدرسه دولتي به فعاليت خود ادامه داد.
غلامحسين مين باشيان فرزند سالار معزز در سال 1313 جانشين وزيري شد و سرپرستي مدرسه موسيقي دولتي را به عهده گرفت و آن را به هنرستان عالي موسيقي تغيير نام داد و پس از اين اقدام، اركستر سمفوني بلديه را متشكل از 20 نوازنده در تهران بنيان نهاد و قطعات را به صورت پارتيتور (نوشتن نت موسيقي به تفكيك براي همه سازهاي اركستر) باز نويسي كرده و براي اجرا در اختيار اركستر جديد قرار داد.
اين اركستر براي نخستين بار در سال 1313 خورشيدي به مناسبت جشن هزاره فردوسي به روي صحنه رفت. اركستر سمفوني بلديه كه به همت مين باشيان زير مجموعه هنرستان عالي موسيقي قرار گرفته بود، همچنان آثار آهنگسازان بين المللي را مي نواخت و با تشكيل سازمان پرورش افكار كه مين باشيان سرپرستي كميسيون آن را به عهده داشت، اين اركستر عنوان اركستر استادان موسيقي كشور به خود گرفت و با استخدام تعدادي نوازنده خارجي به وسعت و قدرت آن افزود به طوري كه 2 اركستر كوچك تر نيز متشكل از هنرجويان هنرستان عالي موسيقي به وجود آمد. اين 2 اركستر به ترتيب توسط حسن راد مرد و علي محمد خادم ميثاق رهبري مي شد.
شدت گرفتن جنگ جهاني دوم و اشغال ايران توسط نيروهاي متفقين به شدت بر روي فعاليت هاي فرهنگي تاثير منفي گذاشته و موجب ركود آنها شد كه در پي آن هنرستان عالي موسيقي و اركسترهاي مربوطه نيز به حالت تعطيل در آمده و مين باشيان بركنار شد.
اين ركود چند ماهي بيش نپاييد و وزيري مجددا به رياست هنرستان عالي منصوب شد و اركستري كه توسط مين باشيان تشكيل شده بود با رهبري پرويز محمود دانش آموخته كنسرواتوار بروكسل دوباره احيا شد و با آثار وزيري، روح الله خالقي و قطعات آهنگسازان بزرگ جهان به روي صحنه رفت.
در سال 1339حشمت سنجري كه سال ها عضو اركستر سمفوني بود رهبر ثابت آن شد و تا سال 1351اين سمت را حفظ كرد كه اين طولاني ترين زمان براي رهبري اركستر سمفوني تا كنون بوده است.
سنجري در زماني كه هنرجوي هنرستان عالي موسيقي بود با اجراي سلوي كنسرتوي ويولن بتهوون با همان اركستر موفق به دريافت ليسانس با عنوان ممتاز شده بود. او رهبري را از پرويز محمود آموخته و براي تكميل دانش موسيقي سال ها در وين تحصيل كرده بود.
وي در طول 12 سال رهبري اركستر سمفونيك تهران برخي از آثار خود و ديگر آهنگسازان ايراني را در رپرتوار اين اركستر قرار داده بود و با تاسيس تالار رودكي (تالار وحدت كنوني) در تهران اركستر سمفوني نيز به آن پيوست و در كنار گروه هاي اپرا و باله ملي به صورت يكي از واحدهاي سازمان يافته آنجا شد و استفاده از امكانات تالار مذكور در اجراي برنامه هايش بسيار تاثير گذاشت و همچنين با توجه به ظرفيت تالار علاقه مندان نيز راحت تر از پيش توانستند شاهد و ناظر اجراي اين اركستر باشند.
اركستر سمفوني تهران در طول رهبري سنجري همچنين ميزبان رهبران و تكنوازان ميهمان بود كه در اين ميان مي توان به يهودي منوهين، ايزاس استرن، راقي پتروسين، يوجين ايستومين، علي رهبري، ژرژ پتروسيان، لوريس چكنواريان، فرشاد سنجري و... اشاره كرد.
پس از حشمت سنجري، فرهاد مشكات در سال 1351و لوريس چكنواريان به ترتيب رهبري اركستر سمفونيك اركستر اپراي تهران را برعهده گرفتند.
اركستر سمفونيك تهران تا كنون رهبران بسياري را اعم از موسيقيدانان ايراني و خارجي به خود ديد. پس از انقلاب اسلامي نيز به رهبري فرهاد مشكات به كار خود ادامه داد.
اين تشكل مسيقايي از بدو تشكيل رهبران زيادي بخود ديده كه از آن ميان مي توان به پرويز محمود، روبيك گريگوريان، مرتضي حنانه، حشمت سنجري، فرهاد مشكات، نادر مرتضي پور، فريدون ناصري، نصير حيدريان راستي، علي رهبري (رهبر ميهمان)، نادر مشايخي، منوچهر صهبايي، ماتياس كروگر (رهبرميهمان)، درك كليسون (رهبر ميهمان)، شهرداد روحاني (ميهمان) و نادر مرتضي پور (اشاره كرد.
در دهه 30 خورشيدي نيز اركسترهاي بزرگ و كوچك ديگري در ايران راه اندازي شد كه به اجراي آثار آهنگسازان ايراني و خارجي مي پرداختند كه از آن جمله مي توان به موارد زير «اركستر انجمن دوستداران موسيقي ملي»، «اركستر هنرجويان هنرستان موسيقي ملي»، «اركستر بانوان وابسته به وزارت فرهنگ و هنر وقت»، «اركستر فارابي»، «اركستر گلها»، «اركستر سازهاي ملي»، «اركستر اپراي تهران»، «اركستر مجلسي راديو تلويزيون ملي ايران»، «اركستر ژونس موزيك»، «اركستر سمفونيك هنرجويان هنرستان عالي موسيقي»، «اركستر ملل» و ... اشاره كرد.
فراهنگ ** 7330 ** 1071** 1654