البته اين نخستين بار نيست كه اين آمار اعلام شده؛ همين چند وقت پيش بود كه وزارت بهداشت نتايج آخرين پيمايش ملي سلامت روان را كه در سال 90 از سوي وزارت بهداشت انجام گرفته، منتشر كرد كه بر اساس آن مشخص شده به طور متوسط 23.4 درصد از جمعيت 15 تا 64 سال دچار يك اختلال روانپزشكي در طول يك سال بودهاند يعني با احتساب جمعيت 80 ميليون نفري ايران 18 ميليون و 400 هزار نفر دچار يكي از اختلالات رواني در كشور شناسايي شدهاند.
درهفتهاي كه گذشت سخنگوي وزارت بهداشت جزئيات تازهاي را از نتايج اين پيمايش اعلام كرد. او در اين باره گفته است: «شيوع كلي اختلالات روان در ايران 23.4 درصد در جمعيت 15 تا 64 سال كشور است كه اين ميزان در ميان زنان 27.6 درصد و در ميان مردان 19.4 درصد است. طوري كه از هر چهار نفر در گروه سني بالاي 15 سال يك نفر از اختلال روانپزشكي ضعيف تا متوسط و در موارد كمتري شديد رنج ميبرد و در عين حال ميزان اختلالات رواني در شهرنشينان بيشتر از روستانشينان گزارش شده است.»
ايرج حريرچي در ادامه حرفهايش ميزان اختلالات روانپزشكي در تهرانيها را 30.2 درصد اعلام كرد و گفت كه اين مطالعات دلالت بر اين دارد كه تنشهاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي ايجاد شده يا به وجود آمده در فواصل زماني مشخص، تأثيرات مستقيم بر سلامت روان مردم داشته است.
از سوي ديگر متخصصين سلامت روان معتقدند افرادي كه به طور تكرار شونده در معرض اخبار منفي و ديدگاههاي منفيگرايانه قرار ميگيرند استرسهاي شديدي را متحمل ميشوند و بسته به تواناييها و استعدادهايشان دچار افسردگي و اضطراب ميشوند.
** 30 درصدي تهرانيها اختلال روانپزشكي دارند
دكتر علي اسدي،معاون سلامت روان، اعتياد و اجتماعي وزارت بهداشت درباره اظهارنظر اخير سخنگوي وزارت بهداشت به «ايران» گفت: آمار متوسط اختلالات رواني در كشور كه بر اساس مطالعه سال 90 و در ميان 36 هزار نفر محاسبه شده حاكي از آن است در گروه سني 15 تا 64 سال آمار متوسط اختلال رواني 23.6 درصد است و نبايد اين آمار را به كل جمعيت كشور نسبت دهيم.
به گفته اين مقام مسئول آنچه با عنوان رقم شيوع اختلال رواني در ميان تهرانيها اعلام شده مطالعه جداگانهاي است كه از سوي دانشگاه علوم پزشكي تهران در سال 92 انجام گرفته است. اين مطالعه كه با ابزار تحقيقي متفاوتي سنجيده شده نشان ميدهد 30.2 درصد تهرانيها در گروه سني 15 سال به بالا مبتلا به اختلال روانپزشكياند. اگر آمار كشوري جمعيت تهران را 7 ميليون نفر در نظر بگيريم ميبينيم يك ميليون و 800 هزار نفر در تهران مشكل اختلال روان دارند. چنانچه فرض كنيم آمار گردشي جمعيت تهران 10 تا 12 ميليون نفر است، 4 ميليون نفر در تهران مبتلا به بيماري روانياند البته اين آمار نسبت به كشورهاي پيشرفته رقم بالايي نيست. در امريكا آمار شيوع اختلالات رواني 26.4 درصد است. به عبارتي در جمعيت 200 ميليون نفري امريكا 50 ميليون نفر مبتلا به بيماريهاي رواني هستند.
او با اشاره به اينكه هيچ مطالعه مستندي وجود ندارد كه بدانيم اين آمار در تهران نسبت به چند سال گذشته كمتر يا بيشتر شده است، اضافه كرد: علت آنكه ميانگين شيوع اختلال روان در تهران نسبت به نقاط ديگر كشور بيشتر است به مؤلفههاي زيادي بستگي دارد. علاوه بر عواملي مانند ژنتيك و سوابق خانوادگي كه در بيماريهاي روان دخيلاند مؤلفههاي اجتماعي، اقتصادي، فقر، بيكاري، تفاوت فرهنگي، بيعدالتي، آلودگي هوا، ترافيك، فاصله و مشكلات اجتماعي و اقتصادي فاكتورهايياند كه روي سلامت روان اثر ميگذارند و همه اين مؤلفهها در تهران با همه جاي ديگر تفاوت دارد.
ارتقاي سطح سواد سلامت روان جامعه مهمترين برنامهاي است كه وزارت بهداشت به منظور آموزش مردم در دستور كارش قرار داده است.
به گفته اين مقام مسئول؛ مردم بهخاطر انگ و برچسب مشكلات روانپزشكيشان را بيان نميكنند، افزايش دانش و آگاهي به آنها كمك ميكند مانند بيماري قلبي و ديابت پيگير مشكلات اضطرابي و اختلال خلقيشان هم باشند. بالا رفتن سواد سلامت روان در جامعه موجب ميشود مردم همچون علائم سرماخوردگي نشانههاي افسردگي و اضطراب را هم بشناسند و بهدنبال راهكارهاي درماني بروند. در اينجا نقش رسانه، دانشگاه، آموزش و پرورش و سيستم سلامت شهرداري بسيار پر رنگ است.
دكتر اسدي درباره ميزان دسترسي مردم به خدمات سلامت روان نيز توضيح داد: بعد از اجراي طرح تحول نظام سلامت بيش از 15هزار كارشناس ارشد روانشناسي را در مراكز خدمات جامع سلامت شهرها توزيع كردهايم. مردم ميتوانند با مراجعه به اين مراكز از لحاظ بيماريهاي رواني غربالگري شوند و در صورت نياز به روانپزشك ارجاع داده ميشوند. اين تحقيق نشان ميدهد افسردگي و اضطراب شايعترين نوع اختلال در كشور است كه اگر بموقع شناسايي و درمان شوند امكان پيشگيري و كنترلشان بيشتر است.
از منظر روانشناسان اختلالات رواني به سه دسته نوروتيك، سايكوتيك و اختلالات شخصيت طبقهبندي ميشوند. به گفته دكتر سعيد بهزاديفر رواشناس حوزه اجتماعي آنچه در جامعه شيوع زيادي دارد عمدتاً مربوط به اختلالات نوروتيك است. به نظر ميرسد در تهران از هر سه نفر يك نفر گرفتار اضطراب، افسردگي، افكار وسواسي و بيماريهاي ناشي از استرس مانند بيماريهاي روان تني است. به باور اين روانشناس، در تهران و شهرهاي بزرگ نسبت به شهرهاي كوچك تفاوت معناداري به لحاظ ابتلا به اختلالات نوروتيك وجود دارد كه يكي از منابع اصلي ايجادكننده آن استرس است.
او علت بالا بودن اختلالات نوروتيك در تهران نسبت به شهرهاي كوچك را اينگونه ارزيابي كرد: در تهران بهدليل آنكه منابع استرس زياد است علائم به شكل اضطراب، بدخلقي و خشم بروز ميكند. براي مثال زمانبندي و برنامهريزي، آلودگي هوا، گير كردن در ترافيك و رفتارهاي ترافيكي كه ضرورت زندگي در شهرهاي بزرگ است استرس افراد را بالا ميبرد. فرض كنيد مدام در اخبار راجع به آلودگي هواي تهران و وضعيت ناسالم آن به مردم هشدار داده ميشود اينكه مردم به عواقب جسمي آلودگي هوا فكر ميكنند يك منبع استرسزا است. افزون بر اين اختلافات طبقاتي بالا، تنوع اتومبيل، ساختمان، ثروت و تفريح در تهران بيشتر از شهرهاي ديگر است.
اين روانشناس تأكيد كرد: پژوهشهاي بينالمللي نشان ميدهد گوش دادن به اخبار سياسي يكي از منابع استرس است بنابراين يكي از برنامههاي درماني روانشناسان قطع كردن منبع استرس يا اجتناب از گوش دادن به اخبار است.
** بازتوليد اخبار منفي توليد سرخوردگي و افسردگي ميكند
در همين زمينه دكتر محمد مهدي فرقاني روزنامه نگار و استاد ارتباطات نيز با اشاره به تأثير انتشار اخبار منفي از سوي رسانههاي رسمي و شبكههاي اجتماعي در ايجاد اختلالات رواني به «ايران» گفت: بخشي از تنشهاي رواني كه به جامعه وارد ميشود معلول سياستها، برنامهها و عملكردها است. وقتي مردم احساس كنند وضعيت تغييري نميكند يا بهبودي براي آينده متصور نيست خود به خود دچار استرس ميشوند كه ايجاد يأس، نااميدي و افسردگي ميكند. اين عوامل طغيان، عصيان و سركشي را بهدنبال خواهد داشت.
او با اشاره به نقش رسانهها در بازتوليد جنگ رواني، يأس و درنتيجه افسردگي افزود: فضاي رسانهاي امروز جاي روزنامهنگاري جنگ است. وقتي به رسانه سنتي، رسمي و جريان غالب نگاه ميكنيم و به شبكههاي اجتماعي مراجعه ميكنيم انبوه يا انفجاري از اخبار منفي را در همه آنها ميبينيم برخي از اين اخبار منفي درستاند اما بخشي هم در حوزه اخبار جعلي و نادرست قرار ميگيرند. مجموعه اينها موجب شده بشر امروز بخصوص در شهرهاي بزرگ كه بيشتر در معرض اخبارند و سطح دانششان بالا است خود را بيشتر در معرض اخبار قرار دهند.
دكتر فرقاني گفت: وقتي به فضاي رسانههاي رسمي، روزنامهها، خبرگزاريها، راديو و تلويزيون و سايتهاي خبري وشبكههاي اجتماعي نگاه ميكنيم انبوهي از خبرهاي منفي و نااميدكننده منتشر ميكنند. بازتوليد اخبار منفي با ايجاد يأس و نااميدي توليد سرخوردگي و افسردگي ميكند كه پيامدهاي اجتماعي متعددي دارد. اين وضعيت معلول چند عامل است اول اينكه اصل منافع ملي در درگيريها و اختلافات جناحي و سياسي ناديده گرفته ميشود دوم آنكه گسترس درگيريهايي كه عمدتاً مروج زيان، خشونت و پرخاشگري و برچسبزني است موجب ناديده گرفتن منافع ملي ميشود. از سوي ديگر اين نوع زبان و گويش در مناسبات اجتماعي، فردي و خانوادگي خود را به شكلي بروز و ظهور ميدهد و آثارش را بر جاي ميگذارد.
به اعتقاد اين روزنامه نگار، رسانههاي ما نيازمند افرادياند كه بتوانند تفاهم اجتماعي توليد كنند. اينكه در جامعه امكان گفتوگو و بحث و تبادل نظر در فضاي مسالمتآميز و تفاهمي ايجاد شود يعني هدف حل مسأله و نه بازتوليد مسأله باشد. اين اصل بايد در دستور كار رسانههاي داخلي قرار بگيرد.
دكتر فرقاني عنوان كرد: پيامد انتشار مدام اخبار از سوي راديو، تلويزيون، روزنامهها و حتي گوشيهاي هوشمند كه بيانگر و نمايانگر اخبار منفياند به نوعي منجربه مروج پرخاشگري و خشونت در جامعه ميشوند و از اينرو مردم از همه چيز نااميد ميشوند. البته بحث ما اين نيست كه روزنامه نگاري «بله قربانگو» يا مداح داشته باشيم اما به اقتضاي روزنامه نگاري توسعه نيازمند اين هستيم مردم با اميدي كه نسبت به آينده دارند در فرآيند توسعه مشاركت كنند و احساس كنند در حل مسائل و پيشبرد و اصلاح امور و توليد اخبار اميد بخش نقش دارند.
او با تأكيد بر اينكه رسانهها نيازمند بازنگري اساسي در خط مشيشان هستند، گفت: فضاي مجازي موجب شده هر كسي بنا به ميل و منافع شخصي اطلاعات و اخبار را در معرض نمايش بگذارد كاربران شبكههاي اجتماعي از لحظهاي كه چشم باز ميكنند تا نيمههاي شب تقريباً زير بمباران اخبار منفي قرار دارند. تا زماني كه به موازنه نرسيم اين وضعيت مدام تشديد خواهد شد از اينرو اصلاح كار بايد از رسانههاي رسمي و جريانات غالب شروع شود و عملكرد دولتمردان و سياستمداران را از منظر تفاهم ملي بازتوليد كنند و احساس كنند همه جامعه نيازمند تغيير فضاي عمومي و اجتماعياند اما در صورت ادامه وضعيت فعلي طبيعي است 30 درصد تهرانيها بهخاطر دسترسي سريعتر و آسانتر به رسانههاي اصلي بيشتر در معرض اخبار منفي قرار بگيرند و دچار افسردگي و سرخوردگي شوند. البته با گسترش شبكههاي اجتماعي و موبايلي دسترسي عمومي به اخبار بيشتر شده و از اينرو ميبينيم در آمار مبتلايان به اختلال رواني بين تهرانيها و شهرهاي ديگر فاصله چنداني وجود ندارد.
*منبع: روزنامه ايران؛ 1397،2،1
**گروه اطلاع رساني**1699**2002
نتايج گزارش مستند وزارت بهداشت از وضعيت سلامت روان مردم نشان ميدهد؛ نزديك به يك چهارم ايرانيها اختلال روانپزشكي دارند.