۴ تیر ۱۳۹۷، ۱۲:۵۸
کد خبر: 82952263
T T
۰ نفر
یك بام و دو هوای صداوسیما در روزگار بحران مخاطب

تهران - ایرنا - گرچه آمارهای داخلی و نقدناپذیر سازمان صداوسیما نشان می‌دهد، این مجموعه رسانه‌ای غیرخصوصی بیشترین مخاطب را دارد، اما میزان توجه مردم به شبكه‌های اجتماعی، پیام رسان‌های موبایلی و شبكه‌های ماهواره‌ای نیمه دیگری از واقعیت است.

در شرایطی كه صداوسیما مدعی داشتن مخاطبان گسترده است، همزمان از هیچ راهی برای جذب بینندگان از دست داده خود فرو گذار نیست.
آخرین دستاورد این تئوری جذب بیننده و دیده شدن در بین مردم، جذب بازیگران اغلب ممنوع‌التصویر و منع حضور شده در برنامه‌های تلویزیونی به عنوان مجری مسابقه‌ای در شبكه سه سیماست.
همزمان مهران مدیری و لشكر همراهش كه در زمستان سال 88 به بهانه خریداری نشدن مجموعه طنز تولید شده راهی شبكه خانگی و سودآوری‌های میلیاردی از جیب مردم شده بودند، دوباره به تلویزیون بازگشته و خبر از ساخت فصل دوم یكی از سریال‌های پرمخاطب دهه قبل خود را داده است.
از همه جالب‌تر، شبكه یك سیما كه سال‌ها برنامه صبح بخیر ایران را به عنوان تریبون نظام و عنصر جذاب مخاطب عام آنتن خودش حفظ می‌كرد، با تغییرات جدی از بازه زمانی 6 صبح تا 9 صبح به برنامه‌ای بسته با تایم محدود 85 دقیقه تغییر داده تا بتواند در رقابت با دیگر شبكه‌ها مخاطب صبحگاهی را از دست ندهد!
در رادیو پس از سیاست‌های عجیب و غریب و حذف برنامه‌های پرمخاطب و پاكسازی شبكه‌ای محبوب مانند رادیو جوان، حالا با حضور یكی از بستگان رئیس این سازمان در راس معاونت صدا، دوباره نیروهای رفته با تحلیل احترام و خاطره بازی به این برنامه‌ها بازمی‌گردند تا مگر رادیو، عنصر بی‌واسطه ارتباط با مردم، دوباره رویای روزهای خوش را خیال پردازی كند.
در چنین شرایطی كه متولیان این رسانه با قدرت عناصر جذاب به آنتن می‌رسانند و از نداشتن بیننده در بیشتر شبكه‌های قدیمی و تازه تأسیس رنج می‌برند، چطور می‌توان به آمارهای تعارف‌گونه مركز تحقیقات صداوسیما استناد كرد.
با وجود این موج جذاب‌سازی آنتن، توسعه برنامه های تفریحی، باز شدن فضا برای خوانندگان بدون مجوز به آنتن صداوسیما و همچنین توسعه برنامه‌های مناسبتی، اتفاقاتی نیز رخ می‌دهد كه نشان از حاكمیت سلیقه‌ها و نبود استراتژی و برنامه‌ریزی لازم برای اداره این سازمان بزرگ است.
دعوت و بعد ممنوعیت پخش برنامه از مرحوم ناصر ملك مطیعی در دو شبكه كه به دو معاونت متفاوت این سازمان وابسته هستند، حذف آزاده صمدی از یك برنامه ورزشی در پلت فرم شبكه اینترنتی كه از قضا صداوسیما سهامدار آن نیز هست و بعد دستور به منع استفاده از میهمان خارجی برای شب بازی اسپانیا در ویژه‌برنامه جام جهانی شبكه سه تعارض و نامشخص بودن فضای فعالیت در این سازمان را بیش از پیش آشكار می‌كند.
قاعده و ساختاری كه تقریبا در طول 45 سال گذشته بر این سازمان و تشكیلات و سیستم‌های آن سوار بوده و نظم و الگوی لازم برای حركت را پدید می‌آورد، مسیر دریافت پیشنهاد، پذیرش در شورای طرح و برنامه و صادر شدن مجوز تولید و پخش را كاملا مشخص كرده است.
این سه مرحله تمامی سیاستگذاری‌ها، الگوها، شاخص‌ها، بخش‌های داخلی برنامه، عناصر تشكیل‌دهنده محتوای تلویزیونی، قالب‌های تصویری و همچنین ریز مسایل مالی تولید یا مشاركت و اسپانسرینگ را مشخص می‌كند.
حالا زمانی كه كارلوس پویول به خرج اسپانسر ویژه برنامه جام جهانی به تهران می‌آید و با گمانه زنی‌های مختلف مانند مدل مو، تتوی دست و گران بودن حضورش در اوضاع كنونی كشور از آنتن حذف می‌شود، تنها می‌توان به این نتیجه رسید كه چرخه اصولی تولید تلویزیونی و ساخت برنامه‌ها در این سازمان كاملا از كنترل خارج شده و به دلیل ارجحیت روابط بر ضوابط موجود یا مدیران ارشد خبری از زیرمجموعه‌ها ندارند، یا زیرمجموعه‌ها سیاست‌های مدیران ارشد را دریافت نكرده و اجرا نمی‌كنند!
صرف نظر از توجیه‌های غیرحرفه‌ای برای حذف یك میهمان تلویزیونی ولو با پرداخت 50 هزار یورو و تخریب اعتبار بین‌المللی و آبروی رسانه غالب كشور، آیا نمی توان در لحظه موارد مشابه بدون حساسیت را در بدنه این سازمان پیدا كرد؟
در شرایطی كه مدیران این سازمان نگران معیشت مردم هستند و هزینه میهمان برنامه كه توسط اسپانسری كه صدها میلیارد تومان برای جام جهانی پرداخت كرده را منطقی نمی‌دانند، شما می‌توانید تبلیغات انواع غذاهای لذیذ، تصاویر اغراق‌آمیز از آشپزی‌های جذاب و تبلیغ مواد خوراكی را در قالب تبلیغات بازرگانی و برنامه‌های مشاركتی در تمامی شبكه‌های سراسری، استانی و دیجیتال تلویزیون ببینید!
آیا این تصاویر خیال‌انگیز، سفره‌های افطار لاكچری و خوراكی‌های جذاب هیچ منافاتی با صدها هزار كیسه كمك‌های مردمی به نیازمندان در شب‌های ماه مبارك رمضان ندارد؟
به نظر، مدیران سازمان صداوسیما بیش از آن چه نگرانی از صرف هزینه یا رعایت موارد شرعی باشد بیشتر به دنبال مطرح شدن در تیتر و خبرهای حاشیه ای و القای پیام به بدنه زیر مجموعه خود برای همسویی و همراهی هستند.
نمونه این اتفاق را در مورد انتصاب مدیر جوان 31 ساله به سمت مدیریت شبكه سه به جای یكی از نیروهای قدیمی این سازمان می‌توان پیدا كرد، زمانی كه گمانه زنی‌های رسانه‌ای با انتقاد جدی از این اتفاق در رسانه‌ها منتشر شد عملا به نظر می‌رسید روزهای سختی در انتظار مدیر جوان این شبكه است، ولی حالا پس از برخورد با عادل فردوسی‌پور كه جذاب‌ترین عنصر جذب مخاطب در تلویزیون است، عملا هیچ كس در این شبكه روی حرف مدیر آن حرف نمی‌زند!
** اشاره به تأخیر 10 ثانیه فوتبال پخش زنده تلویزیون
همین پیام را نیز صداوسیما با حذف آزاده صمدی به شركای تجاری خود گوشزد كرد، پیش‌تر تلویزیون اینترنتی زیرمجموعه این سازمان با تبلیغات عجیبی در كنار زمین فوتبال لیگ برتر به رقابت جدی با تلویزیون وارد شده بود، حذف بازیگر زن و ایجاد حاشیه برای این شبكه اینترنتی پیام واضحی بود تا همكاران صداوسیما متوجه فضای عملكرد خود و تبعیت از قوانین و سلیقه‌های اجرایی در این سازمان باشند.
حال با این اوضاع در بسط قواعد، حذف چهره‌ها، واكنش‌های مردم و آبروریزی‌های بین‌المللی می‌توان امید داشت، استراتژی جذب مخاطب با هر موضوع و چهره‌ای برای صداوسیما سرانجام خوشی داشته باشد؟
** اداره كل اخبار چندرسانه ای ** ایرناپلاس**
۰ نفر