نمايش «خداي كشتار» اثر ياسمينا رضا نويسنده فرانسوي به كارگرداني علي سرابي در پرديس تئاتر شهرزاد به روي صحنه رفته است و آخرين اجراهاي خود را ميگذراند.
نمايش، ماجراي نخستين ديدار دو زوج فرانسوي است كه فرزندانشان در مدرسه دعوا كردهاند. يكي از پسرها همكلاسياش را با چوب مورد ضرب و جرح قرار داده، دندانش را شكسته و آنطور كه مادرش ميگويد «صورتش را از ريخت انداخته» است.
والدين ميكوشند متمدنانه با اين درگيري برخورد كنند. اين ديدار با توافق دو زوج بر سر واژه به واژه گزارش دعواي تهيه شده آغاز ميشود. تفاهمي كه نمايشي است از احترام به گفت و گو در تمدن دنياي مدرن امروز. اما هر چه اين ديدار طولانيتر ميشود اختلافات ميان والدين بالاتر ميگيرد.
«خداي كشتار» پس از «هنر» دومين نمايشنامه موفق ياسمينا رضا نويسنده چند رگه فرانسوي است كه روحي دوباره در تاريخ درخشش نمايشنامهنويسي فرانسوي در سراسر دنيا دميده است. رضا كه كارش به بيشتر زبانهاي دنيا ترجمه و اجرا شده است نماينده مسلم تئاتر پست مدرن محسوب ميشود. تعداد بازيگران در اين كار نيز همانند نخستين اثر رضا محدود است: 4 پرسناژ در اتاق نشيمن.
ديالوگهاي ساده، به ظاهر معمولي و گاه طنز ميان شخصيتها در طول نمايش ماسك تمدن را از صورتشان بر ميدارد و خشونتي پنهان را آشكار ميكند.
اين نمايش تك پردهاي روايت يك اختلاف تمام ناشدني است كه عاملي جز فردگرايي يا تقسيم بندي براي كسب هويتهاي فردي و اجتماعي ندارد. نويسنده از خلال گفت و گوهاي ساده و روزمره مرحله به مرحله پرده تمدن را از ذات خشونت طلبي برميدارد كه مدرنيسم در مهار آن ناتوان مانده است.
نمايشنامه نويس پست مدرن فرانسه كاراكترهايش را در موقعيتهاي به ظاهر عادي و ساكن قرار ميدهد اما پشت اين سادگي، مجموعهاي پيچيده از مفاهيم فلسفي، كشمكشهاي فرهنگي، زخمهاي عميق رواني، آشفتگي و بيمعنايي زندگي مدرن امروز را به تصوير ميكشد. نمايش «خداي كشتار» آينهايست براي نمايش حال و روز آدمهاي گرفتار در هزارتوي بيمعنايي زندگي پشت نقاب مدرنيته و ژستهاي روشنفكرانه.
تعهد ياسمينا رضا به اصول مينيماليسم آنچنان است كه هيچ گاه گرفتار زيادهگويي نميشود. آنچنان كه اگر يكي از ديالوگها از متن حذف شود قطعاً مقداري از محتوا كم ميشود. اين مساله در مورد تمام جزئيات صحنه مثل كتابهايي كه با وسواس روي ميز قرار گرفتهاند هم صادق است. البته جزئيات صحنه بسيار متاثر از سبك كلي كارهاي ياسمينا رضاست كه مساله تفوق شي به انسان يا اوبژه بر سوژه را در دنياي مدرن به چالش ميكشد. سشوار و اغراق در كاربرد پر سر و صداي آن يكي از مصداقهاي اين ديدگاه است.
هرچند كه فيلمنامه خداي كشتار با مولفههاي زندگي مدرن قرن بيست و يكم اروپا نوشته شده است براي مخاطب ايراني كه تعارف ويژگي مهم رفتاري او محسوب ميشود، بسيار باورپذير و نزديك به ذهن است. اداهاي روشنفكري و تظاهر به رفتارهاي متمدنانه و به همان ميزان گريز از عرياني حقيقتي كه در ميان لباسهاي تازه و نقابهاي مدرن پنهان شدهاند بلاي بسياري از جوامعي است كه تلاش ميكنند راهي به سوي دنياي مدرن بگشايند.
اين نمايش ديدني علاوه بر نمايشنامه قوي و موفق ياسمينا رضا از كارگرداني پخته، بازيهاي حرفهاي بازيگران ايراني بر پايه متني برخوردار بود كه با در نظر گرفتن ظرافتهاي ترجمه در زبان مقصد نگاشته شده بود. صرف نظر از نام شخصيتها و اماكني كه در نمايش به آن اشاره ميشود بسياري از رفتارها و لحن گفتار به ميزان قابل قبولي ايراني شده بود.
تماشاخانه شهرزاد تهران از 18 خرداد ماه تا 13 تير ماه ميزبان نمايش «خداي كشتار» است كه مارال بني آدم، ستاره پسياني، علي سرابي، نويد محمد زاده در آن ايفاي نقش ميكنند.
فراهنگ** 9053 ** 1418
تهران- ايرنا- نمايش «خداي كشتار» نگاهي روانكاوانه به انسانهايي دارد كه در دنياي مدرن و پيشرفته خود با رفتارهاي به ظاهر متمدنانه ميكوشند تا توحش ذاتي خود را پنهان كنند.