شركتهاي دانش بنيان علاوه بر حصول ارزش افزوده، درآمدزايي پايدار و گردش مالي بالا براي جامعه بومي، نقش بسزايي در اشتغالزايي دارند و چون اين شركت ها از مراكز رشد دانشگاهي كار خود را آغاز كردهاند، توانستهاند پس از حركتي منطقي به اين موفقيتها برسند.
واحدهاي فناور به منظور استفاده هرچه بيشتر از ظرفيتها و تواناييهاي موجود در دانشگاهها و موسسات پژوهشي مورد تاييد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري و اعضاي هيات علمي آنها و تحقق اهداف برنامه چهارم توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور (بند الف ماده 48 و ماده 51 قانون برنامه چهارم) ايجاد شدند كه از يك تا 100 درصد سهام آن ها متعلق به يك دانشگاه يا واحد پژوهشي و يا از 51 تا 100 درصد آن متعلق به اعضاي هيات علمي دانشگاهها يا واحدهاي پژوهشي است و اگر سهم دانشگاه از آن زير 50 درصد اين شركت خصوصي و در غير اين صورت دولتي محسوب مي شود.
يكي از دلايل گسترش شركتهاي دانشبنيان به خصوص در حوزههاي آي تي و آي سي تي، ظرفيت بالاي اين حوزهها، نيازها و مقتضيات كنوني جامعه و همچنين سوددهي سريع اين حوزهها است و اين عوامل سبب رغبت بيشتر دانشآموختگان به بخشهاي مذكور است و مي توان گفت، تقاضاي بازار، هدايتگر توان نخبگان است چرا كه ممكن است نتيجه فعاليتي مناسب باشد و منجر به توليد كالايي دانشبنيان و مناسب شود اما چون نياز بازار را تأمين نميكند و با آن منطبق نيست، در فروش و حصول ارزشافزوده موفق نباشد.
شركتها علاوه بر حصول ارزشافزوده، درآمدزايي پايدار و گردش مالي بالا براي جامعۀ بومي، نقش بسزايي در اشتغالزايي دارند. غالب اين شركتها از مراكز رشد دانشگاهي كار خود را آغاز كردهاند و توانستهاند پس از حركتي منطقي به اين موفقيتها برسند.
تلاش دانش آموختگان و دانشجويان براي راه اندازي و فعاليت در شركتهاي دانشبنيان، امري ضروري و شبيه جهاد در جبهه جنگ است چرا كه اين مهم نقش مهمي در مقابله با تحريمها و استقلال كشور دارد و به همين دليل، بهترين حمايت از استعدادهاي برتر كشور، هدايت آنان به سمت ايجاد شركت دانشبنيان است و در اين رهگذر استفاده از ظرفيتهاي پارك هاي علم و فناوري نيز ميتواند اثرگذاري مثبتي داشته باشد.
براي دستيابي به توسعه صنعتي و قرار گرفتن در زمره كشورهاي صنعتي دنيا، حمايتهاي حاكميتي بايد رويكرد توانمندسازي داشته باشند تا طرح و ايده بتواند در بازه زماني مناسب به محصول و خدمتي دانشبنيان كه نياز بازار داخلي و خارجي است، تبديل شود و علاوه بر آن حمايت از شركتهاي دانشبنيان نيز بايد با جديت دنبال شود و صاحبان آن با مقتضيات بازار و قواعد حاكم بر آن آشنا شوند و آموزشهاي لازم را ببينند و اين شركتها تنها زماني ميتوانند به موفقيت برسند كه علاوه بر بعد فني، حداقل اصول اوليه مديريت بازار را بدانند.
توانمندسازي حوزههاي نوآوري در صنعت و بخش كشاورزي يكي از الزامات امروز كشور براي رسيدن به توسعه يافتگي است و ميتوان براي تقويت اين واحدها از توان موجود در شركتهاي دانشبنيان استفاده كرد تا اين شركتها پل ارتباطي بين دانش و صنعت باشند و از سوي ديگر، بسياري از اخترعات را ميتوان به سمت تقويت واحدهاي نوآوري جهتدهي كرد به شرط اينكه با توليد محصولي مقياسپذير، بازار محور بوده و قابليت حصول ارزشافزوده اقتصادي و اجتماعي را نيز داشته باشند نه اينكه منجر به توليد كالاي لوكسي شوند كه هيچ بازار منطقه اي ندارد.
امروزه كشورهاي توسعه يافته دنيا با بهره گيري از اقتصاد دانايي و فروش ايده ها به كشورهاي ديگر به ويژه كشورهاي در حال توسعه، به ثروت هنگفت رسيده اند و البته كشورهاي در حال توسعه بايد در اين مسير حركت كنند زيرا چاره اي جز سرمايه گذاري در شركت هاي دانش بنيان وجود ندارد.
كشورهاي پيشرفته صنعتي در زمينه علم، سرمايه گذاري كلان انجام دادند و حاصل اين سرمايه گذاري را به قيمت بسيار بالا به كشورهاي ديگر مي فروشند.
شركت هاي دانش بنيان در كشور حلقه واسط بين ايده و فناوري هستند و مسئولان عالي رتبه نظام و دولت بارها بر رشد و شكوفايي آن ها تاكيد كرده اند و ارزش گذاري بر اين حوزه مهم در سياست هاي دولت تدبير و اميد نمايان است.
بزرگترين ضعف و مشكل شركت هاي دانش بنيان و حتي پارك هاي و علم و فناوري استان مركزي و حتي كشور اين است كه اقشار مختلف مردم و بسياري از نهادها و دستگاه هاي دولتي با فعاليت هاي اين بخش آشنايي كافي را ندارند و گفتمان اثربخش در راستاي تسهيل ايده تا عمل در اقتصاد فناور استان به خوبي جا نيفتاده است.
حمايت از شركت هاي دانش بنيان و پارك علم و فناوري به عنوان يكي از سرفصل هاي اصلي كارآفريني، مقابله با بيكاري و ايجاد اشتغال پايدار بر اساس علوم و فنون روز دنيا همچنان در جامعه ناشناخته است و نهادهاي فرهنگي بايد در راستاي تشريح فعاليت هاي اين مجموعه علمي و كارآفرين، حمايت لازم را داشته باشند.
182 واحد فناور در استان مركزي فعاليت مي كنند كه 48 واحد آن ها شركت دانش بنيان محسوب مي شود و در بخش هاي مختلف صنايع شيميايي، پتروشيمي، پالايشگاه، تاسيسات سرچاهي، صنايع ريلي، صنايع فلزي، ساخت ماشين آلات صنعتي، تجهيزات، مواد صنعتي، صنايع دفاعي، شبيه سازي و بايو، بايوتكنولوژي، نانو تكنولوژي و كشاورزي مدرن فعاليت مي كنند.
شركت هاي پارك علم و فناوري استان مركزي سال گذشته بيش از 2 ميليون 500 هزار دلار صادرات داشتند كه اين نشان از ظرفيت بالاي اين بخش دارد و در صورت حمايت همه جانبه مي توان پارك علم و فناوري را به عنوان يكي از محورهاي صادراتي استان معرفي كرد.
با وجود ظرفيت هاي ارزشمندي كه در شركت هاي دانش بنيان و پارك علم و فناوري استان مركزي وجود دارد، بازارسازي و بازاريابي توليدات همچنان به عنوان يك مشكل اساسي خودنمايي مي كند كه پارك علم و فناوري استان برنامه هاي مدوني را براي اصلاح اين نقيصه تدوين كرده است.
حمايت و پشتيباني از شركت هاي دانش بنيان و تجاري سازي ايده ها در كشور ابتدا نيازمند فرهنگ سازي و تشويق جوانان و نوجوانان براي گرايش به اين عرصه دارد و بعد از آن دستگاه هاي مسئول نيز بايد نسبت به حمايت از اين ايده ها برنامه هاي مدون و كارشناسي تدوين كنند.
3017/3075/1772
![شركت هاي دانش بنيان را دريابيم - مصطفي مجللي نسب* شركت هاي دانش بنيان را دريابيم - مصطفي مجللي نسب*](https://img9.irna.ir/old/Image/1397/13970704/83045493/N83045493-72567899.jpg)
اراك - ايرنا - ايجاد شركتهاي دانشبنيان در سالهاي اخير به يكي از گفتمانهاي رايج در فضاي علمي و فناوري كشور تبديل شده است كه ميتواند نقش مهمي در ايجاد فرصت هاي اشتغال پايدار و در نهايت پويايي اقتصادي كشور ايفا كند.