۱۹ مهر ۱۳۹۷، ۸:۰۰
کد خبر: 83061980
T T
۰ نفر
دفاع مقدس؛ جلوه اي از فرهنگ ايثار و استقامت ايرانيان

تهران- ايرنا- سال هاي دفاع مقدس، صحنه حماسه سازي دلاورمرداني است كه در مسير پاسداري از آرمان هاي نظام به فتح قله هاي شجاعت و شهادت نايل آمدند و با ناكام نهادن دشمن در دستيابي به اهدافش، هويت افتخارآميز ملت ايران را در تسليم ناپذيري و استقامت به رخ جهانيان كشيدند.

به گزارش گروه اطلاع رساني ايرنا؛ ايران با موقعيت ويژه سياسي، جغرافيايي و اقتصادي همواره كانون توجه قدرت هاي بزرگ جهان بوده است و افزايش قدرت دفاعي در كنار ديپلماسي فعال، تنها راه بازدارندگي در برابر دشمنان به شمار مي رود. رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس با وجود برخي نارسايي هاي تسليحاتي و اطلاعاتي در مقايسه با دشمن، با ايمان و اراده راسخ به مصاف دشمن رفتند و حماسه هايي جاودان آفريدند. در هفته گذشته روزنامه هاي مختلف به منظور نهادينه كردن فرهنگ ايثار و شهادت با انتشار گزارش ها و مطالبي در محورهاي گوناگون به اين مهم پرداختند.

**دينداري، ويژگي شاخص رزمندگان اسلام
دينداري و دين باوري نزد رزمندگان اسلام به درجه اي از كمال رسيده بود كه وجود و رسوخ هرگونه ترديد و نااميدي را با پيروزي هاي افتخارآميز خويش از جامعه مي زدودند و صحنه هايي زيبا از شجاعت را بر صفحه هاي تاريخ مي نگاشتند.

روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «شهداي محرم در سينه‌زني عاشورا برات شهادت مي‌گرفتند» در گفت ‌وگوي با سيدرضا حسيني از رزمندگان به روايت عمليات محرم پرداخت و نوشت: واژه محرم در دفاع مقدس ناخودآگاه اذهان را به عمليات محرم سوق مي‌دهد. عملياتي كه در ماه خون و قيام و با رمز يا زينب كبري (س) در منطقه عمومي موسيان روي ارتفاعات جبال حمرين آغاز شد. سيدرضا حسيني يكي از رزمندگان حاضر در اين عمليات بود كه خاطرات زيبايي از عمليات محرم و 2 همرزم شهيدش حسن غريب‌نژاد و نجفعلي اصحابي دارد.

اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان «تمام پيرمرد‌هاي روستاي ما رزمنده بودند» آورد: چندي پيش به مناسبت برگزاري يادواره شهداي دفاع مقدس در روستاي خور از توابع شهرستان ساوجبلاغ به اين روستا رفتيم. پاي صحبت‌هاي 2 تن از جانبازاني نشستيم كه براي برگزاري اين يادواره در ميان حضار به روايتگري مي‌پرداختند. آن‌ها از روز‌هايي مي‌گفتند كه اكنون غبار فراموشي روي آن نشسته است.

در ادامه به روايتي از جانباز عبدالعلي دهقان‌زاده 58 ساله آمده است: بسياري از اهالي روستاي خور چه به عنوان سرباز و چه به عنوان بسيجي سابقه حضور در جبهه را دارند. در دوران دفاع مقدس همه شور و شوق جبهه داشتند. ما يك تيم فوتبال داشتيم كه براي حضور در جبهه 2 سال آن را تعطيل كرديم بچه‌ها از نظر اخلاقي نمونه بودند، اما شهادت اكثر اعضا باعث شد تيم منحل شود. از آن 12 نفر عضو تيم 3 نفر مانديم.

روزنامه «جوان» همچنين با انتشار عنوان «مادربزرگم با دست‌هاي خود پيكر 3 شهيدش را دفن كرد» نوشت: از خانواده صيقلي در شهر كومله از توابع شهرستان لنگرود گيلان سه برادر در هشت سال دفاع مقدس شهيد شدند و 2 برادر هم جانباز هستند. محمد اولين شهيد خانواده بود. بعد فريدون و بعد غلامرضا به شهادت رسيدند. خبر شهادت فريدون وقتي آمد كه فرزند برادر شهيدش محمد صيقلي تازه به دنيا آمده بود.

در ادامه به نقل از خواهرزاده اين شهيدان آمده است: وقتي دايي محمد شهيد شد، همسرش باردار بود. دايي فريدون ارتشي مبارز قبل از انقلاب بود و دايي غلامرضا كه جواني شجاع بود.

اين روزنامه در گزارشي با عنوان «عشق برادرم به امام باعث حسادت و خشم ضدانقلاب مي‌شد» در گفت‌ وگوي با 2 خواهر شهيد محمدصديق اميني از اولين شهداي كردستان آورد: در ميان اهالي كردستان خانواده‌هايي هستند كه نسل به نسل در خط انقلاب حضور دارند و در اين مسير خون‌ها داده‌اند. اگر امروز مي‌بينيم كه گروه‌هايي مانند پژاك با افكار جدايي‌طلبانه شيطنت‌هايي انجام مي‌دهند، بايد حواس‌مان باشد كه حساب مردم كردستان با ضدانقلاب جداست. خانواده اميني از جمله همين خانواده‌هاي انقلابي كردستان هستند كه 2 برادر شهيد داده‌اند.

شهيد بختيار اميني در سال 89 وقتي كه 35 سال داشت، در قامت يك پاسدار به شهادت رسيد. محمدصديق اميني برادر بزرگ‌تر وي نيز جزو اولين شهداي كردستان است كه تنها يك ماه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي توسط ضدانقلاب ترور شد.

روزنامه «كيهان» در گزارشي با عنوان «حماسه نادر مهدوي» نوشت: نادر مهدوي، يكي از ستاره‌هاي درخشان تاريخ معاصر ايران است كه شباهت زيادي به مردان افسانه‌اي و اسطوره‌ها دارد. او به همراه بزرگمرد ديگري به نام سردار بيژن گرد، درس عبرتي ماندگار به ناوهاي دريايي آمريكا دادند. نادر مهدوي، ابتدا گروهان درياييِ ناوتيپ امـيرالمؤمنين(ع) را بنيانگذاري كرد در حالي كه تنها 21 سال سن داشت. او چند سال بعد ناوگروه دريايي ذوالفقار را تشكيل داد. همين ناو گروه بود كه ضربات سهمگيني به نيروي دريايي آمريكا وارد كرد.

ماجرا از آنجا آغاز شد كه با انجام عمليات غرورآفرين والفجر8 و كربلاي3 و تقويت و تثبيت هرچه بيشتر قدرت نظامي ايران در نبردهاي دريايي، عرصه بر رژيم بعث عراق تنگ شد. آمريكا كه تا آن هنگام، در پشت صحنه جنگ قرار داشت و غالباً عراق را به عنوان پيشقراول به جنگ با ايران فرستاده بود، با مشاهده ضعف روزافزون قدرت نظامي عراق در دريا، به ناچار به صورت آشكارا و علني و آن هم در قالب سازمان آتلانتيك شمالي(ناتو) و به بهانه واهيِ حفاظت از نفتكش‌هاي برخي از كشورهاي عربي وارد خليج‌‌فارس شد.

اين روزنامه در گزارشي با عنوان «قافلۀ شوق» آورد: ساعت 12 به مقصد رسيديم. برخلاف صبح، اهل قافله اين بار هم‌گام و هم‌دل بودند. هم‌دل كه باشي، زمان در دست توست، چنانكه مكان را هم زير پا داري. از ماشين پياده شدم و همان‌جا در گنبد شهداء شلمچه خيره ماندم. به سال‌هايي فكر مي‌كردم كه براي از دست نرفتن آبروي اين خاك، بهترين برادران‌مان را از دست داده بوديم. اما نه، به تعبير شهيد آويني، آنها را به دست آورده بوديم.

روزنامه «جمهوري اسلامي» در گزارشي با عنوان «عمليات نامنظم برون مرزي فتح 1» نوشت: «عمليات فتح» در 19 و 20 مهر 1365 در عمق 150 كيلومتري داخل خاك عراق در منطقه كركوك در جبهه شمال غرب با هدف وارد كردن خسارت در عمق و ممانعت از تمركز قواي عراق در جبهه‌ها انجام شد. از مدت ها قبل سپاه با ايجاد پايگاه‌هايي در شمال عراق، با گروه هاي ضد بعثي كردستان عراق همكاري مي‌كرد. پيش از اين عمليات‌هاي مشتركي انجام شده بود اما عمليات فتح 1 را مي‌توان مهمترين همكاري 2 طرف دانست. در اين عمليات نيروهاي ايراني و كرد با طي مسير 150 كيلومتري در عمق خاك عراق، با بستن جاده‌هاي منتهي به شهر اقدام به عمليات كردند.

روزنامه «رسالت» در گزارشي با عنوان «دوبار صحراي كربلا را درك كردم» آورد: علي فريدوني از جمله عكاسان جنگ تحميلي است كه به واقع اگر نبود نگاه هنري و تيز بينانه اش، بخش مهمي از وقايع دفاع مقدس براي هميشه در تاريخ اين سرزمين گم مي‌شد. او مي گويد: «دوبار حادثه كربلا در دفاع مقدس برايم تداعي شد كه يكي از آن دو مرتبه در عمليات رمضان اتفاق افتاد.» در مرحله سوم عمليات بعد از تجديد قوا، نيروهاي اسلام به ميدان مين برخورد كردند كه دستور عبور از آن داده شد. عبور از ميدان مين از 2 محور بود كه يك سمت سپاه و بسيج بودند و سمت ديگر دست ارتش بود. 150 نفر از بچه‌هاي سپاه و بسيج بعد از شنيدن دستور عبور از ميدان مين داوطلب ‌شدند تا غلت بزنند روي مين تا معبري باز شود و ديگران رد شوند.

روزنامه «اطلاعات» در گزارشي با عنوان ««سوباشي» سپر آهنين پدافند هوايي در دفاع مقدس» به روايت سرهنگ ستاد قاسم اكبري مقدم نوشت: پدافند هوايي ستون فقرات تأمين امنيت آسمان در هر كشوري محسوب مي شود. در سال‌هاي دفاع مقدس، پدافند هوايي به عنوان يكي از فرماندهي هاي عملياتي و مهم، زير مجموعه‌اي از نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي و به عنوان بازوي اصلي سازمان رزم براي صيانت از آسمان ايران اسلامي شناخته مي‌شد.

** مدافعان حرم و حماسه هاي جاودان
حماسه هايي را كه مدافعان حرم با ايثار جان خويش خلق كردند اين حقيقت را به اثبات رساند كه در دفاع از حق، مرزهاي جغرافيايي معنا و مفهوم خاصي ندارند و اين ولاورمردان با سلاح باور و يقين به كارزار انديشه هاي افراطي و تكفيري شتافتند.

روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «شهادت تكيه‌كلام هميشگي او بود» در گفت‌ وگو با پدر و خواهر شهيد مدافع حرم پرويز بامري‌پور نوشت: شهيد پرويز بامري‌پور جوان دهه هفتادي از روستاي محروم حسن‌آباد زهكلوت جازموريان، اولين شهيد جنوب استان كرمان است. پسري 22 ساله كه شهادت تكيه‌كلام هميشگي‌اش بود. برادرم مي‌گفت: من راهم را انتخاب كردم و شما چه راضي باشيد چه نباشيد من اين راه را مي‌روم ولي دوست دارم از من راضي باشيد. پدرم وقتي متوجه شد او مي‌خواهد به سوريه برود مخالفتي نكرد. لحظه آخر كه با پدر خداحافظي كرد، او را بغل كرد و خواست حلالش كند.

اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان «دلنوشته‌هايي كه تاريخ مي‌سازند» آورد: چند وقت پيش كه صفحات مربوط به شهداي مدافع حرم در شبكه‌هاي اجتماعي را مرور مي‌كردم، به متن جالبي برخوردم. مادر يكي از شهداي مدافع حرم چنان درددل زيبايي با فرزندش كرده بود كه چيزي از يك متن ادبي تمام‌عيار كم نداشت. آنچه دلنوشته اين مادر شهيد را زيبا كرد، دردي است كه در قلب مادرانه‌اش سنگيني مي‌كند. اين جملات درد دل مادر شهيد علي آقا عبدالهي است شهيد مدافع حرمي كه اواخر آذرماه 1394 داوطلبانه به سوريه اعزام و چند روز بعد نيز مفقود مي‌شود. حالا سه سالي است كه از سرنوشت علي‌آقا اطلاعاتي در دست نيست.

روزنامه «كيهان» در گزارشي با عنوان «نرخ رفتن به سوريه چند است؟ قدر دل كندن از دو فرزند است» نوشت: خرداد 1396 بود كه عكسي از يك شهيد مدافع حرم، توجهم را به خود جلب كرد؛ عكسي كه در آن 2 دختر خردسال شهيد پاهايش را گرفته‌­اند كه نرود؛ عكسي بسيار شورانگيز و پر رمز و راز. اين عكس متعلق به كربلايي سيد مصطفي صادقي است كه يك بيت شعر هم با دست‌خطش باقي مانده: نرخ رفتن به سوريه چند است؟/ قدر دل كندن از دو فرزند است. كربلايي سيد مصطفي صادقي در تهران متولد شد. در ايام عيد سال 1395 قرار بود به صورت خانوادگي به مشهد مقدس برود و تمامي كارهاي مقدماتي هم انجام شده بود اما شهيد طي تماسي اطلاع مي‌دهد كه من به سوريه اعزام خواهم شد.

روزنامه «جمهوري اسلامي» در گزارشي با عنوان «عقاب خونين بال حافظ خليج فارس» آورد: شهيد سرلشكر خلبان اسماعيل عسگري گراوند در 24 آبان 1332 در آبادان متولد شد او فرزند علي عسگري گراوند از بزرگان طايفه گراوند در منطقه باغملك جانكي است. سال 1351 وارد نيروي هوايي گرديد و پس از پايان دوره پيشرفته پرواز در آمريكا به ايران بازگشت و به عنوان خلبان اف 4 انتخاب و به پايگاه ششم شكاري منتقل شد با شروع جنگ به مقابله با دشمن پرداخت. اين شهيد بزرگوار در بالغ بر 64 پرواز در طي سالهاي منجر به شهادت خود در اوان جنگ تحميلي بر خاك عراق، سه بار مورد اصابت پدافند هوايي عراق قرار گرفت.

اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان «مجروحيت مانعي براي جبهه رفتن اين فرمانده گردان غواص نبود» نوشت: «پروين خيراللهي» خواهر شهيد «زاهدالدين خيراللهي» در توصيف سردار شهيد زاهدالدين مي‌گويد: «زاهدالدين» ارديبهشت‌ماه سال 61 به عنوان نيروي بسيجي به‌صورت داوطلبانه عازم جبهه شد. در عمليات‌هاي «رمضان»، «محرم»، «خيبر»، «بدر» و «والفجر 8» حضور داشت. در اوايل سال 63 به عضويت رسمي سپاه پاسداران درآمد و پس از گذراندن آموزش‌هاي رزمي و تاكتيكي، به لشكر 7 ولي‌عصر (عج) خوزستان اعزام شد. «زاهدالدين» در عمليات «رمضان» بر اثر اصابت تركش از ناحيه كتف و در عمليات «بدر» از ناحيه سينه مجروح شد.

** آثار دفاع مقدس، تاريخ نگار ايثارها
خاطرات و حتي دلنوشته‌هاي دوران دفاع مقدس مي‌تواند روايتگر بخشي از تاريخ پر حماسه اين كشور مقدس باشد. دوراني طلايي كه مرداني راسخ و دلاور را در دامان خود پروراند.

روزنامه «جوان» در گزارشي با عنوان «جمعيت آبادان در سال 65 تنها 6 نفر بود!» نوشت: «مراكز اقتصادي خوزستان در جنگ» نام كتابي به قلم بهادر قيم است كه به تازگي توسط مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس منتشر شده است. مركز اسناد به عنوان يكي از تخصصي‌ترين مراكز فعال در حوزه جنگ، كتاب‌هايي تخصصي منتشر مي‌كند كه مورد استفاده محققان دفاع مقدس قرار مي‌گيرد. معرفي اين كتاب را پيش رو داريد. كتاب مراكز اقتصادي خوزستان آمار‌هايي را ارائه مي‌دهد كه با خواندن آن‌ها درك ويراني‌هاي جنگ بيشتر نمايان مي‌شود. به عنوان نمونه ظرفيت توليدي پالايشگاه آبادان 610 هزار بشكه بود كه عملاً با شروع جنگ اين ميزان از توليدات كاملاً متوقف مي‌شود.

اين روزنامه در گزارشي ديگر با عنوان ««گمنام‌هاي شهيد» قهرمانان ناشناخته جنگ هستند» آورد: شهداي بهزيستي مثل ساير شهداي دفاع مقدس پدر، مادر يا فاميلي نداشته‌اند كه آن‌ها را به جامعه معرفي كنند رضا عاطفي با ساخت مستندي در اين خصوص كمك زيادي جهت آشنايي مردم با شهداي بهزيستي كرده است. او در مستند «پدرم ايران، مادرم ايران» به بسياري از سؤالات و برداشت‌هاي اشتباه از اين بچه‌ها پاسخ مي‌دهد. به گفته عاطفي هيچ تفاوتي ميان بچه‌هاي بهزيستي و ديگر اعضاي جامعه وجود ندارد و تنها تفاوت در نبود كساني براي معرفي آنهاست.

روزنامه «جوان» در گزارشي با انتشار عنوان «تازه‌دامادي كه 23 روز بعد از ازدواجش شهيد شد» نوشت: «وهب زمان» نام پرمسمايي براي كتاب زندگينامه شهيدي است كه، چون وهب نصراني در شرايط تازه‌دامادي به شهادت مي‌رسد. جواني 26 ساله كه 23 روز بعد از برگزاري مراسم ازدواجش در سوريه آسماني مي‌شود. در كتاب وهب زمان كه در گفت‌ و‌گو با خانواده و دوستان شهيد جمع‌آوري شده، شمه‌اي از زندگي شهيد هادي شجاع را پيش رو داريم، اما نقصان بزرگ اين كتاب، عدم گفت‌ وگو با همسر شهيد است كه خود نويسنده نيز در مقدمه به آن اشاره كرده است.

روزنامه «كيهان» در گزارشي با عنوان «سينماي دفاع مقدس مخاطب جهاني دارد اما منافع عده‌اي جاي ديگري است!» به بررسي حضور بين‌المللي فيلم‌هاي انقلابي پرداخت و آورد: چرا جاي فيلم‌هاي دفاع مقدسي ما در اكران بين‌المللي سينما خالي است؟ شايد پاسخ اوليه به اين پرسش به ضعف حضور جهاني سينماي ايران به معناي واقعي كلمه بر‌گردد. به اين معني كه نمايش آثار سينماي ما غالبا در محافل و جشنواره‌ها محدود شده است و تعداد فيلم‌هايي كه وارد چرخه اكران در ساير كشورها شده‌اند بسيار اندك است. اما همين حضور جشنواره‌اي هم از فيلم‌هاي دفاع مقدسي دريغ شده است.

اين روزنامه در گزارشي ديگر با انعكاس عنوان «سفارت‌خانه‌هاي حامي صدام و هنر براي صلح» نوشت: هرساله و همزمان با ايام هفته دفاع مقدس در حوزه فرهنگ و هنر و براي گراميداشت هشت سال مجاهدت و محافظت از مرزهاي ايماني و اعتقادي انقلاب شكوهمند اسلامي رويدادهاي فرهنگي و هنري مختلفي برگزار مي‌شود، اما نكته قابل‌تأمل زماني‌ست كه اين رويدادها در چند دوره اخير خود به سمت و سويي غيرازآنچه دليل و علت برگزاريشان هست كشانده شده‌اند.

روزنامه «جمهوري اسلامي» در گزارشي با عنوان «بچه‌هاي گروهان بلال» در گفت وگو با علي زيوري بازيگر نقش شهيد وحيد رزاقي آورد: سريال «بچه‌هاي گروهان بلال» كه به مناسب هفته دفاع مقدس از شبكه يك سيما پخش شد، به موضوع 8 سال دفاع مقدس از زاويه‌اي ديگر پرداخته است و كمي از آن احوالاتي را كه در برخي از سريال‌ها نشان داده نشده است را به نمايش گذاشت. پرداختن به تلاش‌هاي سنگرسازان بي‌سنگر كه براي رزمندگان جان پناه و خاكريز احداث مي‌كردند.

اين روزنامه با درج عنوان «2 جلد كتاب با موضوع دفاع مقدس در اهواز رونمايي شد» نوشت: آئين رونمايي از 2 جلد كتاب «جريان شناسي شعر جنگ» و «شرجي‌تر از جنگ» اثر داودرضا كاظمي در دانشكده ادبيات دانشگاه شهيد چمران اهواز برگزار شد. اين كتاب‌ها توسط انتشارات سوره مهر حوزه هنري به چاپ رسيده است. حجت‌الاسلام سيد شهاب‌الدين طباطبايي رئيس حوزه هنري خوزستان در اين مراسم، گفت: در اين كتاب، مجموعه‌اي از شاعران با هر سن و نگاهي كه به وطن و خاك خود تعلق خاطري داشته و شعري را در قالب حماسي و دفاع مقدس سروده حتي اگر امروز در وادي ديگري فعاليت مي‌كند، اشعار آنها در اين كتاب موجود است. خاستگاه اين 2 اثر تاريخ ادبيات پايداري خوزستان است كه در اين كتاب به كنكاش كشيده شده و تنها به دوران انقلاب ختم نمي‌شود.

روزنامه «رسالت» با درج عنوان ««فرمانده عتيق»؛ مادر شهيدي كه ستون پنجم را مي‌شناخت» آورد: آيين رونمايي از كتاب «فرمانده عتيق» و يادواره شهداي اطلاعات و عمليات با حضور سعيد اوحدي، ياسر هاشمي و جمعي از فرماندهان، رزمندگان و مسئولان شهري در فرهنگسراي سرو برگزار شد. رئيس سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران دراين مراسم گفت: جنگ در شرايطي به ما تحميل شد كه نظام جمهوري اسلامي نوپا بود، اما ملت ايران با اراده قوي مقابل استكبار ايستادند. سعيد اوحدي با اشاره به عمليات طريق القدس گفت: زماني كه امام راحل فرمودند حصر آبادان بايد شكسته شود، از سراسر كشور براي اجراي امر امام (ره) به جبهه‌ها آمدند. شكست حصر آبادان نقطه عطفي براي كسب پيروزي‌هاي بعدي بود.

پژوهشم**1699**2059**9131