به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، دیشب، از شب های به یادماندنی ورزش بود؛ نه از آن جهت كه تیم ملی فوتبال در مسابقه ای دوستانه و نه چندان مهم بر حریف خود چیره شد، بلكه به این دلیل كه ورزشگاه آزادی از بانوان ورزش دوست كشور در جایگاه تماشاچیان میزبانی كرد.
دیشب در جریان مسابقه فوتبال ایران و بولیوی، درهای ورزشگاه آزادی به روی تعدادی از بانوان گشوده شد. حدود 150 نفر از زنان جامعه ورزشی كشور توانستند از دیوار چند ده ساله ممنوعیت حضور در ورزشگاه بگذرند و مسابقه تیم ملی را از نزدیك تماشا كنند.
این تماشاگران اما از مردم معمولی نبودند. اعضای تیم ملی فوتبال زنان، اعضای تیم ملی فوتسال زنان، كارمندان فدراسیون فوتبال و تعدادی از خبرنگاران و عكاسان خانم جمع بیش از صد نفری زنان تماشاگر را تشكیل دادند.
اگرچه زنان به صورت گزینشی در ورزشگاه حضور پیدا كردند، ولی همین حضور محدود هم توانست طلسم بیش از سی سال غیبت زنان در ورزشگاه را بشكند. به گفته ناظران همین قدم كوتاه، با تداوم فعالیت های رسانه ای و مدنی در مطالبه گری، به مرور به گشایش های وسیع تری خواهد انجامید؛ ساختار ناگزیر از تغییر براساس مطالبات عمومی است.
زنان، البته پیش از این هم شور حضور در ورزشگاه را تجربه كرده بودند. در مسابقات والیبال و بسكتبال و البته بازی تیم ملی فوتبال در آستانه ورود به جام جهانی. در جریان مسابقات انتخابی جام جهانی بود كه درهای ورزشگاه آزادی 2 بار برای تماشای مسابقات به روی خانواده های ایرانی گشوده شد و زنان در كنار اعضای خانواده خود به تماشای بازی تیم ملی در استادیوم نشستند.
این حضور هم مانند نوبه های پیشین با مخالفت های جدی از سوی جریان های فكری خاص همراه شد تا جایی كه در نهایت شخص رییس جمهوری به مساله ورود كرد و به طور مستقیم دستور گشایش درهای ورزشگاه به روی بانوان كشورمان را صادر كرد.
پس از آن بود كه بسیاری از هشدارها و فضاسازی هایی كه گروه های خاص در مورد عواقب حضور زنان در ورزشگاه مطرح می كردند، رنگ باخت. زنان در كنار مردان به تماشای فوتبال نشستند، در تشویق تیم ملی فریاد زدند و تشویق كردند و اتفاق خاصی هم رخ نداد. نه تنها هیچیك از هشدارهای امنیتی و اخلاقی كه سال ها به عاملی برای مخالفت جریان های خاص با ورود زنان به ورزشگاه تبدیل شده بود رخ نداد، بلكه جامعه حاضر در استادیوم فضایی از اخلاق مداری و مدارا همراه با پویایی، هیجان و نشاط را تجربه كردند.
به نظر می رسد تعارض دیدگاه های مختلف در مورد این موضوع، با فعالیت های مدنی، تلاش رسانه ها و تجربه های موفق و بدون چالش حضور هرچند محدود زنان در ورزشگاه ها، به نفع تحقق خواست جامعه در حال تغییر باشد.
با این حال، هرچند بسیاری از مراجع عدم وجود محدودیت های شرعی برای حضور زنان در ورزشگاه ها را مورد تایید قرار داده اند و محذوریت های قانونی برای حق تماشای فوتبال در ورزشگاه ها برای زنان وجود ندارد، ولی همچنان برخی با این مساله مخالفت می كنند.
تغییر و تحرك، از ویژگی های ماهوی هر جامعه ای است و نظام های حكومتی برای تداوم كارآمدی، ناگزیر از تطبیق دایمی ساختارها و گزاره های حاكم با نیازهای روزآمد جامعه هستند. جامعه امروز ما از جامعه دیروز متفاوت است. زنان امروز و مطالبات آنها با آنچه در گذشته بود، یكسان نیست. بانوان در بسیاری از حوزه ها رشد كرده اند، ولی به نظر می رسد ظرفیت ها، توانمندی ها و مطالبات آنان با ساختارها و گزاره های حاكم در بسیاری از حوزه ها چون حوزه های اجتماعی و فرهنگی همخوانی ندارد. زنان خواهان افزایش سهم خود از فضاهای عمومی جامعه هستند. بازنگری در این موارد و فرهنگ سازی برای تطبیق دیدگاه های حاكم با خواست منطقی مردم، برای تداوم حركت نظام در مسیر عقلانی لازم و ضروری است.
از سوی دیگر تحقق تدریجی خواسته دیرینه ای چون حضور زنان در ورزشگاه ها به رغم مخالفت ها و چالش های بسیار، تجربه ای موفق از اثربخشی فعالیت های مدنی و مطالبه گری پیش روی جامعه قرارداده است. هرچند حضور زنان در ورزشگاه محدود و گزینشی بود و برخی آن را به عنوان حركتی نمایشی برای رهایی فوتبال كشور از فشار ارزیابی می كنند، ولی این تجربه را می توان دیباچه ای بر رفع محرومیت زنان از ورود به ورزشگاه ها دانست. چنین تجربه ای در مورد مسابقات والیبال و بسكتبال هم تكرار شده است. حضور محدود زنان در جمع تماشاگران والیبال و بسكتبال، به مرور زمان به كاهش حساسیت ها و كاهش محرومیت ها انجامید.
در مجموع رفع ممنوعیت حضور بانوان در فضاهای عمومی، جامعه ای عاری از تبعیض و سوگیری جنسیتی با تركیبی طبیعی و متوازن از زنان و مردان می سازد كه گشایش های اجتماعی در آن حاصل خواهد شد. به حتم سرمایه های اجتماعی در چنین جامعه ای به بالندگی بیشتری خواهد رسید.
پژوهشم**9275**
تهران- ایرنا- گشایش درهای ورزشگاه آزادی به روی تعداد محدودی از بانوان برای تماشای مسابقه تیم ملی فوتبال ایران و بولیوی، پاسخی مقطعی به مطالبه ای گسترده برای افزایش سهم زنان از فضای عمومی جامعه بود.