سيدعباس صالحي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در يادداشتي در روزنامه ايران، نوشته است: قبل از دولت بعثي و نيز پس از سقوط صدام، اين سنت مناسكي، عمدتاً چهرهاي عراقي و در محدودهاي عمومي-غير رسانهاي وجود داشت.
به ياد دارم كه حدود 7-8 سال قبل كه ايام اربعين در عراق بودم، يكي از مراجع نجف گلايه داشتند كه مراسم اربعين بخوبي در صدا و سيماي ايران منعكس نميشود. شتاب فزايندهاي كه اين رخداد ديني-اجتماعي بهخود گرفته است، موجب آن خواهد شد كه اكنون بيش از گذشته دينشناسي و جامعهشناسي ديني به اين پديده توجه كنند. آنچه اين سنت مذهبي را در نقطه جهش قرار داده - نقطهاي كه همچنان رو به رشد و فزاينده خواهد بود- نكات متعددي است كه در تبيين اين شتاب و شور ميتوان عرضه داشت:
الف) كانونهاي معنايي
دالهاي متعددي، اربعين را با انرژي، قدرتمند و زايشگر حضور اجتماعي ميكند؛ مقولاتي از قبيل: تاريخ مقدس (ارجاعات به اولين حضور اهل بيت در كربلا)، جغرافياي مقدس كربلا و ارجاعات فراوان مكاني آن محيط مقدس چونان مزار سيد الشهدا و شهيدان كربلا، قتلگاه و خيمهگاه، تل زينبيه و بينالحرمين و دهها نقطه جغرافيايي كه هالهاي قدسي در پيرامون آن انتشار داشته و دارد.
ب) تفسيرهاي هويتي
پيادهروي اربعين، نمايش هويت شيعي است. شيعيان چونان اقليت مذهبي، در جوار اكثريت مسلمانان اهل سنت زيسته و ميزيند. جز در ايران، جمهوري آذربايجان، عراق و تا حدودي لبنان، در ديگر كشورهاي اسلامي شيعيان در فضاي جامعه، اقليتاند و با محروميتها يا تغافلهاي مشابه جوامع اقليت مواجه بوده و هستند. پيادهروي اربعين، فرصتي را براي هويتيابي و هويتنمايي شيعيان ايجاد كرده و ميكند. حضور دهها ميليوني شيعيان هم مانور قدرت اين جامعه و هم مايه اعتمادزايي دروني اين جامعه به خويشتن است. جامعهاي كه در طول تاريخ و حتي در شرايط جاري، در بسياري از جوامع مسلمان، از عدالت ارتباطي و حقوق جاري عادلانه برخوردار نبوده و نيست.
ج) تبيينهاي رسانهاي-ارتباطي
در قدرت رسانهها، بسيار گفتهاند و نوشتهاند. بهنظر ميرسد كه يكي از اصليترين ويژگيهايي كه اين سنت مناسكي را در نقطه جهش قرار داده، رسانهاي شدن اربعين است. تركيب فعاليتهاي رسانههاي رسمي و غيررسمي، رسانههاي شنيداري، ديداري و نوشتاري، رسانههاي مستقل و غير مستقل، رسانههاي يكسويه و شبكههاي اجتماعي و... در گسترش اربعين ميان ايرانيان از يك محدوده كمتر از يكصد هزار نفر به جمعيت چند ميليوني در ظرف كمتر از يك دهه بسيار مؤثر بودهاند.
د) جذابيتهاي فرم
مناسك و سنتهاي مذهبي-ديني، عمدتاً فرمهاي سخت دارند. اين فرمهاي سخت، طبعاً سنت مذهبي را در چارچوب تعريفشده و متعارف قرار ميدهند. نماز جمعه، نماز جماعت، زيارت و حتي حج، فرمتهاي تعريفشده و غير قابل تخطي را با خود حمل ميكنند. به نظر ميرسد كه سنت پيادهروي اربعين، با انعطاف و فرم بسيار سيالتري همراه است و همين نكته، يكي از جذابيتهاي اين پديده است. از تركيبهاي سنت اربعين ميتوان به موارد زير اشاره داشت:
1. عبادت، زيارت، پيادهروي
2. حضور انفرادي، حضور خانوادگي، حضور جمعي-اجتماعي
3. حضور كوتاه، حضور با زمان طولانيتر
4. قدرت انتخاب مادي-معنوي در مسير پيادهروي
5. تركيب لذت سفر با مشقت و رنج پيادهروي
6. مناسك فراجنسيتي، فراسني، فرامليتي و قوميتي
مجموعه سياليت فوق، فرمي منعطف و جذاب را به سنت پيادهروي اربعين داده است. طعم و ذائقهاي را ميآفريند كه با يك بار حضور، در ضمير و جان مينشيند و محو نميگردد.
هـ) نياز همگرايي دو ملت ايران-عراق: جامعه ايراني-عراقي، زخم ديده از يك سوء قصد ناخواسته است. صدام در ميان اين دو جامعه، كه پيوند عميق تاريخي داشتهاند، حفرهاي دردناك پديد آورد. اين زخم چركين، گرچه بهواسطه عمق ارتباطات ديرين، بسرعت بهبود يافت اما چونان هر زخم ناسور، ميتوانست و ميتواند چركآلودگيهايي را گاه و بيگاه داشته باشد. بيترديد، ميتوان گفت كه سنت ساليان اخير اربعين، مرهمي شفابخش در حوزه ارتباط دو ملت بوده است.
اينك ميليونها ايراني در ميزباني پرشور همكيشان و همآيينهاي خويش حضور مييابند و بر اين سفره حسيني، مودت ديرين را به ياد ميآورند و طعم حلاوت برادري را بيش از گذشته، در جان مينشانند. اربعين، از اين منظر، نسخه شفابخش ديپلماسي عمومي دو ملت بوده است. گويا جان دو ملت، منتظر آن بود كه در ديداري عمومي و ملي، ميثاق صلح و همزيستي پايدار را بر زبان و جان جاري سازند و «اربعين» فرصتگاه اين ديدار بود.
*منبع: روزنامه ايران،1397،8،9
**گروه اطلاع رساني**1893**9131
تهران- ايرنا- پيادهروي اربعين، سنت مناسكي است كه در سالهاي اخير رواج گستردهاي يافته است و به دوره متمايزي در سابقه تاريخي خود در عراق، رسيده است.