به عنوان نمونه درباره 13 آبان 58 كه سفارت آمريكا در تهران به تسخير دانشجويان ايراني در آمد، بايد تحولات را از هفته ها و روزهاي قبل از آن دنبال كرد. يكي از مهم ترين اتفاقاتي كه بر تصميم دانشجويان خط امام (ره) تاثير داشت مجوز دولت كارتر براي ورود شاه مخلوع به آمريكا در 30 مهر 1358 يعني دو هفته قبل از 13 آبان بود. مجوزي كه براي دانشجويان و ملت ايران بوي كودتا مي داد، كودتايي از جنس كودتاي 28 مرداد 1332 كه آمريكا و انگليس بار ديگر محمدرضا پهلوي را به سلطنت بازگرداندند و دوره اي جديد از ديكتاتوري عليه مردم ايران آغاز شد.
براي رصد اتفاقات آن روزها و تحليل تحولات 13 آبان 58 با دكتر معصومه ابتكار كه در ماجراي تسخير لانه جاسوسي آمريكا مترجم دانشجويان بود گفت و گو كرده ايم، كسي كه در آن دوره به «سيستر مري» يا «خواهر مري» معروف شد. گفت و گوي روزنامه خراسان با معصومه ابتكار را مي خوانيد كه امروز معاون امور زنان و خانواده رئيسجمهور است.
** شما در ماجراي تسخير لانه جاسوسي آمريكا مترجم بوديد به نظر شما چرا لانه جاسوسي آمريكا توسط دانشجويان تسخير شد؟
ابتداي انقلاب بود و شرايط كشور به گونه اي دانشجويان را نگران كرده بود. تحرك آمريكايي ها و پالس هايي كه از آن ديده مي شد بر نگراني دانشجويان افزوده بود. به هرحال آمريكا پايگاه مهمي را از دست داده بود و نمي خواست كه انقلاب اسلامي را به رسميت بشناسد. دانشجويان نگران بودند كه تلاش هايي توسط آمريكايي ها انجام شود و آن ها بخواهند انقلاب اسلامي را از اساس برگردانند. نمونه هايش را هم ديده بودند براي پدران مان اتفاق افتاده بود. پدر خودم از كودتاي 28 مرداد 1332 تجربه تلخي داشت و با رنج و درد براي ما از آن دوران تعريف مي كرد؛ اين كه با كودتاي آمريكا 28 مرداد 32، شاه برگشت و چگونه دولت مردمي مصدق سرنگون شد، چگونه با كودتاي آمريكايي ها مردم هرچه داشتند از دست دادند؛ كودتايي كه بارها و بارها آمريكايي ها در سال هاي بعد و به تازگي هم به دست داشتن در آن اقرار كردند اسنادش را منتشر كردند و عذرخواهي كردند.
خانم آلبرايت اين كار را كرد. بنابراين دانشجويان خيلي نگران بودند كه چنان اتفاقي تكرار شود. به همين دليل 400 دانشجوي نخبه كه عمدتا از دانشگاه تهران بودند تصميم گرفتند كاري كنند تا كودتاي دومي در ايران تكرار نشود تصميم شان مبتني بر درك شان از شرايط روز بود. دانشجويان احساس مي كردند كه انقلاب آن ها از سوي آمريكا تهديد مي شود بايد اقدامي انجام دهند كه مانع بحران هاي احتمالي كه مي توانست انقلاب را تضعيف كند شوند. بنابراين دانشجويان براساس يك تحليل منطقي و درست اين كار را كردند. ورود شاه به آمريكا سيگنالي بود كه دانشجويان را در اين كار مصمم كرد از اين رو به اين حركت انقلابي دست زدند.
** شما از ابتدا با دانشجويان بوديد؟
خير؛ من نه در طراحي و نه در تسخير سفارت دخالت نداشتم سه روز بعد از تسخير دانشجويان وقتي ديدند كه نياز به مترجم دارند دعوتم كردند من هم براي كمك دعوت آن ها را پذيرفتم در وهله اول در روابط عمومي براي ترجمه همزمان كمك مي كردم. بعد هم در مقاطعي براي بيان اخبار و برنامه هاي دانشجويان نقش سخنگويي داشتم. آن زمان ما ترجمه اسناد سفارت آمريكا را انجام مي داديم.
*** موضع مقامات وقت چه بود؟
نكته جالب اين است كه در آن شرايط امام خيلي سريع اين كار را تاييد كردند و تحليل امام اين بود كه تهديد جدي است و آن چيزي كه موضوع را كاملا از حالت صرف دانشجويي درآورد حمايت امام بود. بعد از آن موجي از حمايت ميليوني مردم شكل گرفت كه اين كار را تاييد مي كردند و دانشجويان مي خواستند كه در سفارت باشيم تا حق مردم گرفته شود و تثبيت انقلاب اسلامي تضمين شود و پايدار بماند. اين باعث شد كه امام از تسخير لانه جاسوسي آمريكا به عنوان «انقلاب دوم» ، ياد كردند. حوادث بعد از تسخير لانه جاسوسي و طولاني شدن آن خيلي در دست دانشجويان نبود مي دانيد زماني كه لانه جاسوسي تسخير شد كشور نه رئيس جمهور داشت نه قانون اساسي تدوين شده بود نه مجلس تشكيل شده بود نه نيروي امنيتي و انتظامي درست و حسابي بود يعني در شرايط متزلزل اين اتفاق افتاد به همين دليل دانشجويان احساس كردند كه خودشان وارد عمل شوند.
** شما گفتيد ماجرا بعد از تسخير لانه جاسوسي در اختيار دانشجويان نبود پس در اختيار چه كساني بود؟ گروگان ها در اختيار دانشجويان بودند اما كنترل آن ماجرا در اختيار مجلس قرار گرفت و تصميم هاي بعدي را مجلس مي گرفت تا توافق الجزيره .
** شما تا آخرين روز ماجرا حضور داشتيد؟
خير ؛ تا جايي كه حضورم ضروري و لازم بود در كنار دانشجويان بودم و پس از پنج ، شش ماه از دانشجويان جدا شدم و دانشجوياني كه وجودشان ضروري بود حضور شان ادامه يافت .
** اكنون كه به ماجرا نگاه مي كنيد، ارزيابي تان از تسخير لانه جاسوسي چيست؟
ببينيد تسخير لانه جاسوسي در نتيجه رفتار آمريكا رخ داد، بعد از آن آمريكا تصميم گرفت كه ارتباطش با ايران را قطع كند ولي قبل از آن خيلي از اتفاقات داشت مي افتاد، يعني سه ماه قبل از تسخير لانه جاسوسي، عراق يك سري از التهابات مرزي را شروع كرده بود. البته اين حركت تبعاتي داشت كه هيچ كس هم نمي خواهد آن را انكار كند. از طرف ديگر معلوم نيست كه اگر سفارت آمريكا تسخير نمي شد براي انقلاب چه اتفاقي مي افتاد. ما بايد سبك سنگين كنيم ببينيم كه هزينه هايي كه تسخير سفارت آمريكا براي كشور داشت ارزشمند بود يا نه. ما بايد بپذيريم اين هزينه ها مانع از كودتايي شد كه انقلاب ما را تهديد مي كرد.
** پس، از تسخير لانه جاسوسي آمريكا پشيمان نيستند؟
خير هيچ كدام از دانشجويان و تحليل شان اين نيست كه اشتباه كردند. چراكه معلوم نيست اگر سفارت آمريكا تسخير نمي شد بعد چه اتفاقي مي افتاد. به ويژه حال كه به گذشته نگاه مي كنيم و مي بينيم كه چه اتفاقاتي در منطقه افتاد در پنج دهه گذشته آمريكا در از بين رفتن حداقل 30 ميليون نفر در 70 كشور نقش داشت .در اين شرايط كشور ما به مشكلاتي كه بسياري از كشورهاي منطقه دچار هستند مبتلا نشد. البته براي تبيين و روشن شدن اهداف و نتيجه تسخير لانه جاسوسي كتاب خاطراتم «تسخير» را به زبان انگليسي نوشتم و در كانادا چاپ شد.
** چرا كانادا ؟
برخلاف ادعاي دموكراتيك بودن و آزادي آمريكايي ها با وجود اين كه در ابتدا از آن استقبال مي كردند اما زير بار چاپ آن نرفتند و من مجبور شدم در كانادا توسط يك ناشر بسيار شجاع كتابم را به چاپ برسانم و البته بعد در لبنان به زبان عربي چاپ شد. خيلي جالب است كه مكرر در اين سال ها از سوي خبرنگاران، مقامات كشورهاي مختلف و فعالان بين المللي درباره چگونگي ماجرا سوال مي شد و مي شود و جالب تر اين كه وزيران كشورهاي مختلف راجع به اين موضوع صحبت و بيان مي كردند كه اين كتاب باعث شده كه متوجه شويم چرا اين اتفاق افتاد، آن ها مي گفتند كه ممكن است تسخير لانه جاسوسي را تأييد نكنيم اما ريشه ها و دلايل آن را متوجه شده ايم. آن ها علني و رسمي مي گويند با توجه به رفتارهايي كه آمريكا در قبال كشورهاي مختلف داشته و دارد، ملت ها بايد يك جايي مقابلش بايستند و اگر بخواهند در مقابل آمريكا و رفتار آن بايستند تسخيرلانه جاسوسي نمونه بارز و نقطه عطف مقاومت در مقابل آمريكا و رفتارش است.به نظر من امروز تسخير لانه جاسوسي نقطه عطفي براي مبارزه با آمريكا تلقي مي شود. تسخير سفارت آمريكا موضوعي است كه بر روابط آمريكا و ايران سايه افكند و اتفاقا اين واقعه نشان داد كه متأسفانه حمله به سفارت عربستان و انگليس چقدر كاريكاتوري، نابخردانه و بدون توجه به زمان و شرايط بود، چراكه اين رفتار با وجود دولت مستقر و با وجود جايگاه كشورمان دربين ديگر كشورهاي دنيا رخ داد.
به عبارت ديگر، هيچ توجيهي براي حمله به سفارت عربستان و انگليس نبود. توجيه تسخير لانه جاسوسي در آبان 58 تزلزل، تشتت و از هم گسيختگي نظامي بود كه 22 بهمن سال قبلش فرو پاشيده بود، هنوز مناسبات داخلي و خارجي شكل نگرفته بود. در اين شرايط بود كه دانشجويان تصميم به اقدام گرفتند. حركت دانشجويان در آن زمان معني داشت، نه در شرايطي كه دولت مستقر باشد. افزون بر اين در مناسبات بين المللي جمهوري اسلامي ايران با كشورهاي مختلف با توافق مهم برجام كه با حفظ منافع و با تأييد مقام معظم رهبري، مجلس و تأييد بالاترين شخصيت هاي اجرايي و سياسي انجام شد نقطه عطف ايجاد شد و نشان داد كه ايران اگر لازم باشد و شرايط ايجاب كند، براي حفظ منافع كشور، مردم و نظام مذاكره مي كند. مذاكره اي كه پاي تعهداتش است اما در مقابل كشوري كه ادعاي دموكراتيك و پايبندي به تعهد دارد، زير همه تعهدات امضا شده مي زند و پيمان شكني مي كند.
بنابراين بايد هر اتفاق را در قالب خودش تعريف كنيم و ببينيم و مراقب جنگ رواني باشيم، مراقب نفرت پراكني و تخريب شديدي كه از طرف عوامل ضد ايراني شكل مي گيرد، باشيم. مراقب باشيم كه خود را تحقير نكنيم، بالاخره تسخير سفارت آمريكا در سال 58 توسط 400 دانشجوي نخبه و متفكر اقدام بزرگ و وزيني بود.
** از 400 دانشجوي ديگر خبر داريد؟
بله، از خيلي هاي شان خبر دارم.
** گردهمايي داريد يا از طرق ديگر؟
خير، گردهمايي نداريم، اما از طرق ديگر از آن ها مطلع هستم. بچه ها سرنوشت هاي متفاوتي داشتند. تعداد زيادي از آن ها با حضور درجبهه هاي دفاع مقدس شهيد شدند، تعدادي جانباز شدند، برخي آزاده هستند، عده اي ادامه تحصيل دادند، عده اي رفتند خارج از كشور و ادامه تحصيل دادند، عده اي در داخل مسئوليت گرفتند. برخي در عرصه سياسي كشور حضور دارند، اغلب سرنوشت هاي متفاوت با فراز و نشيب فراوان داشتند.
منبع: روزنامه خراسان، 1397.8.12
گروه اطلاع رساني**2002**
چرا بايد از ديوار سفارت يك كشور بالا رفت و آن ساختمان را كه براساس مراودات ديپلماتيك خاك آن كشور محسوب مي شود، تسخير كرد؟ اين سوالي است كه خيلي ها مطرح مي كنند. واقعيت اين است كه هر اتفاقي را بايد در ظرف زماني خود تحليل و بررسي كرد.