پس از پیروزی انقلاب اسلامی، گروهها و جریان های ملی و چپ سعی در تسلط بر حاكمیت سیاسی ایران داشتند، از جمله این گروه ها سازمان مجاهدین خلق بود؛ وقتی حركت منسجم مردمی در جهت تثبیت و تایید نظام جمهوری اسلامی به همه گروه های مخالف اثبات كرد مجالی برای قدرت طلبی ندارند، هر یك از گروه های سیاسی واكنش متفاوتی از خود نشان دادند كه بیشتر به فعالیت های رسانه ای و مطبوعاتی و سازمان دهی حزبی برای آینده محدود می شد، اما در این میان سازمان مجاهدین خلق رادیكال ترین رفتار را از خود نشان داد كه تلاش برای تصاحب قدرت با روش مسلحانه بود.
شیوه مجاهدین خلق برای ترور افراد پیش از انقلاب اسلامی و پس از آن، دوگونه و باهم كاملا متفاوت بود كه در بخش زیر به طور مجزا به آن پرداخته می شود.
** ترورها و بمب گذاری مجاهدین خلق پیش از انقلاب اسلامی
ورود اولیه مجاهدین خلق به فاز بمب گذاری و ترور، با انفجار بمب در دفتر شركت هواپیمایي بریتانیا B.O.A.C. در تاریخ 14 اردیبهشت 1351آغاز شد كه در اثر این انفجار به رغم وارد آمدن خسارت، به كسي آسیبي نرسید.
انفجار دوم نیز در صبح همان روز در مجله 'این هفته' كه نشریهاي مبتذل و مروج علني و صریح فحشا بود و توسط 'جواد علامیر دولو' از وابستگان ساواك و دربار پهلوی اداره می شد، روی داد كه این انفجار نیز به رغم خسارات مادی تلفات جانی نداشت.
انفجار سوم مربوط است به انفجار بمب در نمایشگاه آسیایي، در تاریخ 27 اردیبهشت ماه همان سال، بمب پیش از كارگزاری در دستان فرد بمبگذار به نام محمد ایگهاي منفجر شد و او را كشت.
انفجار یك بسته مواد منفجره، جنب كیوسك پلیس راهنمایي واقع در میدان شاه (قیام فعلي)، در عصر روز سوم خرداد ماه 1351، چهارمین بمب گذاری مجاهدین بود كه در اثر آن یك مأمور پلیس به قتل رسید.
به دنبال این حوادث پنج نفر از سران سازمان مجاهدین به نام های محمد حنیفنژاد، سعید محسن، علی اصغر بدیعزادگان، محمود عسگرزاده و عبدالرسول مشكینفام پس از دستگیری از سوی ساواك در چهارم خرداد 51 بعد از شكنجههاي بسیار اعدام شدند.
سران مجاهدین كه در چهارم خرداد اعدام شدند، نوعاً دارای گرایش مذهبی و از چهره های نسل اول سازمان مجاهدین خلق بودند.
شیوه خاص ترور دو مستشار آمریكایی
در 31 اردیبهشت 1354 در زمانی كه تقریبا اكثر سران مجاهدین در زندان بودند و شماری از آنها نیز پیش از آن اعدام شده بودند، مجاهدین وارد فاز دیگری از ترور شدند.
در ساعت شش و چهل دقیقه صبح روز چهارشنبه ٣١ اردیبهشت ١٣٥٤، تیم عملیاتی سازمان مجاهدین در حوالی قیطریه، اتومبیل حامل دو مستشار نظامی نیروی هوایی آمریكا به نامهای سرهنگ 'شفر' و سرهنگ 'ترنر' را محاصره كردند؛ تاكتیك این ترور طبق تحلیل آمریكایی ها، مختص مجاهدین و از مؤثرترین شیوهها بود.
همزمان با كوبیدهشدن سپر یك وانتبار به اتومبیل موردنظر از عقب، بلافاصله اتومبیل دیگری راه را از جلو سد می كند؛ ضربه نخستین، سرنشینان و راننده اتومبیل هدف را دچار شوك و غافلگیری آنی میكند و آنان بیآنكه فرصت تفكر و واكنش داشته باشند، از سوی سه نفر از عوامل ترور كه در خودروی جلویی قرار داشتند هدف قرار می گیرند؛ عوامل ترور ابتدا به راننده ایرانی مستشاران آمریكایی دستور می دهند در كف اتومبیل بخوابد و سپس دو مستشار را به گلوله می بندند.
نكته مهم و قابل توجهی كه در این عملیات ترور حایز اهمیت می باشد این است كه عوامل ترور كیف دستیهای دو مستشار مزبور را كه حاوی اسناد و مدارك بسیار باارزشی بوده از ماشین خارج كرده و تحویل مسولان خود می دهند و آنها نیز این اسناد و مدارك را تحویل دولت شوروی (سابق) برای جلب حمایت و پشتیبانی آن دولت، می دهند و معلوم می شود مجاهدین این كار را برای رضایت شوروی و همكاری با این كشور انجام داده اند نه اینكه روحیه ضداستكباری داشته باشند.
یكی از عوامل ترور این عملیات مجاهدین به نام وحید افراخته، پس از دستگیری در بازجویی اعتراف می كند كه اسناد و مدارك یاد شده تحویل مقامات كا گ ب (سرویس امنیت شوروی سابق) شده است.
عملیات ترور دوم نیز كه در همان روز یعنی 31 اردیبهشت 1354 از سوی تیم دیگر ترور مجاهدین صورت گرفت، كلنل 'لوئیس هاوكینز' دیگر مستشار آمریكایی را هدف قرار داد؛ در ساعت شش و سی دقیقه، این مستشار آمریكایی، مطابق معمول از خانه خود واقع در كوچه سیمرغ خارج شد تا با اتومبیل مستشاری به محل كار خود برود؛ دو عامل ترور مجاهدین حدود ٥٠ متر پایینتر از خانه این مستشار آمریكایی، راه را بر او می بندند و متعاقب آن، یكی از آنها با سلاح كمری 'رولور' كه در دست داشته بر روی كلنل شلیك می كند؛ از سه گلولهای كه به طرف كلنل هاوكینز شلیك شد، دو تا به مغز و یكی به سینه او اصابت كرد و وی در دم جان سپرد.
* ترورهای درون گروهی مجاهدین
سازمان مجاهدین شماری از اعضای خود را به خاطر قبول نكردن مرام جدید این گروه (اسلام - ماركسیستی) كه از آن به عنوان التقاطی یاد می شود، در دهه 50 ترور كرد و از بین برد؛ در بخش زیر به یك نمونه از این ترورها اشاره می شود.
'مجید شریف واقفی' عضو كمیته مركزی، مسئول شاخه كارگری و همچنین مسئول امنیتی سازمان مجاهدین بود كه هر ماه یك نشریه داخلی با نام 'نشریه امنیتی' را منتشر میكرد؛ این نشریه تا آذر 53 یكی از منظمترین نشریات سازمان مجاهدین محسوب میشد.
مسئولیت دیگر شریف واقفی 'گروه الكترونیك' بود و با نظارت او 'عبدالرضا منیری جاوید' معروف به 'خسرو الكترونیك' موفق شد بسیاری از فركانسها و امواج مراكز امنیتی و پلیسی رژیم پهلوی را كشف و كنترل كند.
شریف واقفی از نخستین اعضای پرنفوذ این سازمان بود كه به مخالفت با گرایشهای ماركسیستی رهبران آن دوره سازمان پرداخت و زمانی كه قصد كنارهگیری از مجاهدین را داشت به شكلی خونین حذف شد.
مجید شریف واقفی روز 16 اردیبهشت 1354 در پی ایستادگی بر مواضع اسلامی خود و نپذیرفتن مواضع جدید و التقاطی برخی رهبران سازمان مجاهدین به دستور سران این گروهك به شهادت رسید.
اعضای تیم ترور وی شامل وحید افراخته به همراه حسین سیاهكلاه، محسن سیدخاموشی و منیژه اشرفزاده كرمانی از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نام بهترین دانشگاه صنعتی ایران كه در خیابان آزادی تهران واقع است به نام این شهید (دانشگاه شریف) مزین شد.
** اقدامات تروریستی مجاهدین خلق پس از انقلاب اسلامی
ورود مجاهدین به فاز مسلحانه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به صورت تدریجی و با زمینه سازی یك ساله برای افكار عمومی صورت گرفت؛ سازمان طی یك سال جنگ روانی طراحی شده، قصد داشت وانمود كند این نظام جمهوری اسلامی است كه سازمان را وادار به نبرد مسلحانه كرده است.
مسعود رجوی سركرده مجاهدین همچنین تلاش می كرد مطالبه حركت های قهرآمیز را به گردن بدنه سازمان انداخته و آن را حاصل برخوردهای نظام و نیروهای انقلابی با عوامل مجاهدین نشان دهد.
هرچند بسیاری از هواداران و حتی برخی از نیروهای رده بالای مجاهدین مخالف برخورد مسلحانه بودند، اما سركرده سازمان یعنی مسعود رجوی برای آماده سازی هواداران خود، آنها را پله پله به سمت درگیری و حركت های قهرآمیز سوق می داد، تا نیروها خود به این نتیجه برسند كه نیاز به مبارزه مسلحانه وجود دارد.
سركرده مجاهدین چنان به درستی مسیری كه برای سازمان ترسیم كرده بود، پافشاری می كرد كه حتی برای سرنگونی جمهوری اسلامی یك جدول زمانبندی شده ارایه كرده بود.
رجوی مرحله اول فاز نظامی را كه از 30 خرداد 1360 شروع شد و تا تابستان 1361 طول كشید، مرحله بی آینده كردن نظام نامید؛ سازمان در این مرحله قصد داشت با هدف قرار دادن مسئولین نظام و حتی مردم عادی ثبات و آینده نظام را از بین ببرد.
فاجعه انفجار در دفتر مركزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه 1360 كه بزرگترین عملیات تروریستی علیه مسئولین جمهوری اسلامی ایران محسوب می شد، نمونه ای از اقدامات سازمان در سال 1360 بود؛ این حادثه كه در دفتر حزب جمهوری اسلامی صورت گرفت، موجب شهادت آیت الله دكتر بهشتی و بیش از هفتاد نفر از مسئولین موثر نظام (دهها نفر از وزرا، نمایندگان مجلس، معاونان وزرا و دیگر اعضای حزب جمهوری اسلامی) شد.
'محمد رضا كلاهی صمدی' نفوذی و عامل سازمان مجاهدین عامل اصلی بمب گذاری در حزب جمهوری اسلامی است، هرچند در اعلام های اولیه نام این فرد وجود نداشت.
كلاهی صمدی در عین حالی كه تكنسین برق بود و كارهای فنی حزب جمهوری اسلامی را هم به عهده داشت، مسئول برگزاری جلسات این حزب هم بود و كارت های دعوت مدعوین را تنظیم و به آنها ارسال می كرد.
این عنصر نفوذی مجاهدین توانسته بود خودش را در میان نیروهای انقلابی حزب جمهوری اسلامی جا بیندازد و خود را یك نیروی مومن، معتقد و انقلابی معرفی كند. كلاهی پس از فاجعه هفتم تیر 1360 با كمك همقطارانش مخفیانه از كشور گریخت.
سازمان مجاهدین به دلیل ابعاد و آثار گسترده داخلی و بین المللی در ابتدا به صورت علنی مسئولیت انفجار حزب جمهوری اسلامی را نپذیرفت، اما مسعود رجوی سركرده مجاهدین و موسی خیابانی قائم مقام او از این حادثه به عنوان ضربه مهلك یاد كردند.
در اسناد و نوارهای به دست آمده از سرویس اطلاعاتی حزب بعث عراق پس از سقوط صدام، اعترافات فوق سری مسعود رجوی و دیگر عوامل سازمان مجاهدین در پذیرش مسئولیت انجام این انفجار به طور دقیق دیده می شود.
سازمان مجاهدین پس از این اقدام برای بمب گذاری در بیت امام خمینی (ره) در جماران توسط عامل نفوذی دیگر خود به نام 'مسعود كشمیری' تلاش كرد، اما وی پس از ناكامی در اجرای این هدف 'محمد علی رجایی' رییس جمهور و 'محمد جواد باهنر' نخست وزیر را هدف بمب گذاری خود قرار داد.
حدود دو ماه بعد یعنی در بعد از ظهر هشتم شهریور 1360 نیز انفجار یك بمب قوی كه توسط مسعود كشمیری عامل نفوذی سازمان مجاهدین به ساختمان مركزی نخست وزیری آورده شده بود، باعث شهادت محمد علی رجایی رییس جمهور و محمد جواد باهنر نخست وزیر و همچنین بعد از مدتی مجروحیت شدید، سبب شهادت رئیس شهربانی وقت شد.
ترور مسئولان تاثیرگذار نظام همچنان ادامه داشت؛ غیر از شخصیت های سیاسی، سازمان مجاهدین به ترور شخصیت های برجسته مذهبی نظام نیز اقدام كرد؛ آیت الله سید اسدالله مدنی، آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبایی، آیت الله سید عبدالحسین دستغیب، آیت الله محمد صدوقی و آیت الله اشرفی اصفهانی از روحانیون نزدیك به امام خمینی (ره) رهبر كبیر انقلاب اسلامی بودند كه همگی آنها در محراب مسجد به شهادت رسیدند و به شهدای محراب معروف شدند.
در یك مورد از جنایت های تروریستی سازمان مجاهدین در سال 61 كه ایام جنگ تحمیلی به شمار می رفت، آن ها برای مختل كردن سیستم مخابرات، یك كامیون حامل 400 كیلوگرم TNT را در میدان امام خمینی (ره) تهران در مقابل مخابرات منفجر كردند كه در اثر این انفجار حفره عظیمی ایجاد شد و بیش از 60 نفر از مردم عادی كه از این محل عبور و مرور می كردند به شهادت رسیدند.
اگر چه سازمان مجاهدین هیچگاه به هدف خود یعنی از بین بردن نظام جمهوری اسلامی از طریق حذف فیزیكی مردم و مسئولان سیاسی و مذهبی نرسید، اما توانست ضربات جبران ناپذیری بر پیكر نظام وارد كند و شخصیت های تاثیرگذار زیادی را از آن بگیرد.
در حالی كه ایران اسلامی در مرزهای خود مشغول مقابله با تجاوز ارتش صدام بود، در داخل كشور نیز شاهد عملیات تروریستی با رنگ و بوی سیاسی در راستای اهداف استكبار جهانی بود.
البته ترورهای منافقین در دهه هفتاد نیز ادامه داشت و افراد به نامی همچون سپهبد علی صیاد شیرازی در سال 1378 و اسدالله لاجوردی در سال1377 در تهران توسط عناصر این گروهك تروریستی به شهادت رسیدند.
** ترورهای انتحاری مجاهدین
اگر چه در زمان كنونی مردم جهان با انفجار بمب ها به صورت انتحاری از سوی گروهك تروریستی داعش و تكفیری ها در سوریه و عراق آشنا شده اند، اما سابقه این گونه انفجارها به سازمان مجاهدین خلق باز می گردد.
آیت الله دستغیب و حجت الاسلام و المسلمین سید عبدالكریم هاشمی نژاد نمونه ای از شهدای ترورهای انتحاری سازمان مجاهدین هستند و عناصر این سازمان با قرار گرفتن در كنار این دو، نارنجك هایی را منفجر كرده و علاوه بر ترور این شهیدان، باعث مرگ خود می شدند.
* ترور آیت الله سید عبدالحسین دستغیب
پس از پیروزی شكوهمند انقلاب اسلامی، آیت الله عبدالحسین دستغیب به عنوان نماینده امام خمینی (ره) در استان فارس و امام جمعه شیراز مشغول خدمت شد و تا آخرین روزهای عمر مبارك خود در سنگر نماز جمعه به دفاع از انقلاب اسلامی و احكام و ارزش های اسلامی و حقوق مردم ایران پرداخت؛ اقدامات انقلابی و انسانی آیت الله دستغیب در استان فارس مورد غضب سازمان مجاهدین قرار گرفت، چرا كه این سازمان و سركرده آن یعنی مسعود رجوی تاب خدمت به مردم ایران از سوی یاران و نزدیكان امام خمینی (ره) را نداشت از این رو دستور ترور آیت الله دستغیب از سوی سركرده سازمان مجاهدین صادر شد.
آیتالله دستغیب در تاریخ بیستم آذرماه 1360 مطابق با 14 صفر 1402 در شیراز هنگامی كه پیاده عازم نماز جمعه بود به همراه 12 نفر از همراهان خود به دست یكی از عوامل زن گروه مجاهدین خلق به 'نام گوهر ادب آواز' با انفجار نارنجك به شهادت رسید.
*حجت الاسلام والمسلمین عبدالكریم هاشمی نژاد
حجت الاسلام والمسلمین عبدالكریم هاشمی نژاد در دوران رژیم طاغوت، در كنار حضرت آیتالله خامنهای و آیتالله واعظ طبسی، سه قطب رهبری مبارزات علیه رژیم پهلوی را در مشهد شكل داده بود. وی 2 سال در زندان بود و در این مدت (اواخر سال 1355) با تفكرات انحرافی گروهك هایی چون مجاهدین خلق آشنا شد؛ ضمن اینكه آنها نیز به خوبی از تفكرات هاشمی نژاد اطلاع یافتند. در حقیقت كینه های مجاهدین خلق از ایشان به همین دوران زندان برمی گردد، زیرا هاشمی نژاد از نزدیك در زندان با نوع و طرز تلقی آنها از اسلام آشنا شده بود؛ در واقع وی از نزدیك انحرافات فكری آنها را لمس كرده بود.
هاشمی نژاد پس از آزادی از زندان همواره سعی می كرد تا با نصیحت عناصر سازمان مجاهدین، آنها را به راه راست هدایت كند. محبوبیت و تاثیر گذاری هاشمی نژاد پس از انقلاب اسلامی در تداوم تحركات انقلابی و در كل تثبیت جریان انقلاب اسلامی برای سازمان مجاهدین گران تمام شد از این رو بود كه این گروهك تصمیم به ترور این شخصیت مبارز و انقلابی در مشهد گرفت.
در حقیقت عناصر سازمان مجاهدین خلق در ترور هاشمی نژاد مانند بسیاری از ترورهای سال 1360، شخصیت ها و مقاماتی را هدف خود قرار دادند كه پیش از این در محیط هایی چون زندان با آنها آشنا شده بودند و از نقش تاثیرگذار آنان در تداوم و تحكیم مبانی انقلاب اسلامی كاملا اطلاع داشتند، كمااینكه ترور رجایی ، باهنر و ... به همین دلایل صورت گرفت.
بالاخره صبح گاه هفتم مهرسال 1360 هنگامی كه هاشمی نژاد در حال بازگشت از كلاس پاسخگویی به سوالات در مقابل ساختمان حزب جمهوری اسلامی مشهد بود، یكی از عناصر گروهك مجاهدین خلق بنام 'هادی علوی فتیله چی' كه قبلا در حزب جمهوری اسلامی مشهد رخنه كرده و پس از شناسایی اخراج شده بود، خود را به نزدیك وی رساند و با قرار دادن نارنجك جنگی روی شكم هاشمی نژاد و انفجار آن، این یار امام و انقلاب را ترور كرد.
در مجموع سازمان مجاهدین خلق، پیش و پس از انقلاب اسلامی 17 هزار نفر از مردم ایران و حدود 200 نفر از مسئولان جمهوری اسلامی را فقط به جرم انقلابی بودن و همراهی با امام خمینی (ره) و مردم انقلابی ایران ترور و شهید كردند؛ از این رو بود كه از دهه 60 مردم ایران نام مجاهدین را حذف و به جای آن نام 'گروهك تروریستی منافقین' را روی این سازمان قرار دادند.
در گزارش بعد به حضور سركرده منافقین و عناصر آن در پاریس و اقدامات این گروهك تروریستی در فرانسه و حمایت پاریس از این گروهك خواهیم پرداخت.
كارشناس اخبار خارجی
مرور كارنامه مجاهدین خلق؛ 3
تفاوتهای مهم ترورهای مجاهدین خلق، پیش و پس از انقلاب
۲۸ آبان ۱۳۹۷، ۱۹:۱۳
کد خبر:
83105725
تهران - ایرنا - ورود مجاهدین خلق به فاز ترور در دو مقطع زمانی انجام شد؛ مرحله اول پیش از انقلاب اسلامی بود و مرحله دوم پس از انقلاب بود، اما ماهیت ترورهای این گروه پیش و پس از انقلاب اسلامی كاملا با هم تفاوت دارد.