به گزارش گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ بخشی از خاطرات دانش آموزی هر فردی را به طور قطع تجربه های تلخ و شیرین از انجام دادن مشق های شب در برمی گیرد تكالیفی كه دانش آموزان را آموزگار، موظف به نوشتن آنها در زمانی غیر از وقت مدرسه می كرد.
رضوان حكیمزاده معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش در جشنواره تجلیل از پژوهشگران برتر دانشآموزی اظهار داشت: «طرح تكالیف مهارتمحور بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت و پژوهش در دوره ابتدایی است. حذف تكلیف شب ابهام و اشتباه است و موضوعی به نام حذف مشق شب نداریم بلكه تكالیف مهارتمحور در مدارسی كه شرایط لازم را دارند جایگزین مشق شب سنتی شده است. سالهاست بچهها رونویسی میكنند اما مهارت نوشتن را یاد نگرفتهاند و حتی تعدادی از دانشجویان برایشان نوشتن احساسات و تفكراتشان دشوار است. در تكالیف مهارتی میخواهیم از رونویسی تكراری و غیرهدفمند به سمت تكالیف مهارتی برویم.»
در روزهای گذشته، حذف رونویسی از تكالیف شب دانش آموزان به بروز جنجال هایی در سطح جامعه انجامید و حتی صفحه نخست بسیاری از رسانه ها و روزنامه ها را به خود اختصاص داد. هیاهوهایی كه بیشتر جنبه سیاسی و مادی داشت و فارغ از بحث های كارشناسانه بود. مخالفان و موافقان بدون پرداختن به میزان پاسخگو بودن، انجام دادن تكالیف شب به مرتفع ساختن نیاز آموزشی دانش آموزان در برابر یكدیگر صف آرایی كردند.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به منظور بررسی پیامدهای مثبت و منفی اصلاح مشق شب به گفت وگو با «اكرم السادات موسوی» معاون آموزش ابتدایی منطقه 11 تهران پرداخت.
** رونویسی های بی هدف؛ دلزدگی دانش آموزان از یادگیری
برپایه تجارب سالهای گذشته انجام دادن تكالیف به شكل سنتی و تنها به صورت رونویسی برآیندی جز خستگی دانش آموز و در نتیجه دلزدگی او از درس ندارد. هدف اصلی آموزگار از دادن تكلیف به دانش آموزان تقویت یادگیری دانش آموزان است. اینكه تصور كنیم یادگیری فقط از طریق نوشتن محقق میشود، اشتباه بزرگی به شمار می رود چرا كه طبق تحقیقات انجام شده، مشق شب در یادگیری دانش آموزان هیچ تاثیری نداشته است. البته در كنار این مسایل، مشكلات دیگری نیز وجود دارند، مانند اینكه گاهی حجم بالایی از نوشتن های بی هدف به عنوان مشق شب تعیین می شوند كه پای والدین را به فرآیند یادگیری باز می كنند و جای آموزگار و والدین(در منزل) در چرخه آموزش عوض می شود. همچنین از پیامدهای نامناسب تكالیف سنتی، مشكلات جسمی و روانی دانش آموزان، لذت نبردن دانش آموزان از یادگیری، عدم بازخورد مناسب از طرف آموزگاران پس از ملاحظه تكالیف و... را می توان نام برد.
یادگیری اگر بر پایه تجربه ایجاد شده باشد، تغییری پایدار در احساس تفكر و رفتار فرد ایجاد می كند. از طرفی هرگز به صورت آنی انجام نمی شود و همچنین بر پایه دانسته های گذشته رشد می یابد و در نهایت به تغییراتی دایمی می انجامد. بخشی از فرآیند تحصیل، توسعه فردی و تمریناتی هدفمند هستند و نكته مهم در این زمینه این است كه یادگیری به وسیله انگیزش انجام می شود و درباره تعیین تكالیف هرگز با رونویسی صرف محقق نخواهد شد. تعیین تكلیف در قالب «تكالیف مهارت محور» به طور مناسب و علمی می تواند «انگیزش» دانش آموز را برای یادگیری در پی داشته باشد.
در این راستا نباید انواع تكالیفی كه از پیش تعیین می شدند حذف شوند؛ چرا كه در برخی موارد تكالیف خلاقانه نوشتنی كه كسل كننده نبودند و زمینه تمرین را برای دانش آموز با حفظ شرط ایجاد انگیزه فراهم می كردند(به ویژه درباره دانش آموزانی كه دیرتر می آموزند) مفید خواهند بود. بنابراین می بایست آموزگار برای برخی دانش آموزان تكالیفی هدفمند، خلاقانه و علمی كه با صرف زمان كمتر، بازدهی بیشتری دارند و یادگیری مهارت های پایه در زمینه موضوعات درسی منجر می شوند، طراحی كنند.
**تكالیف مهارت محور؛ نیازمند آموزش معلمان و اولیا
این كه منافع مالی برخی افراد، عامل اصلی مخالفت با حذف مشق شب است، جای سوال دارد. باید توجه كنیم كه مخاطبان طرح چه افرادی هستند؟ افرادی كه به روش های مختلف در طی این سالها از تعیین تكلیف برای دانش آموزان استفاده مالی كرده اند یا معلمان و دانش آموزان و اولیای آنها كه نیاز به تحولی بزرگ در این زمینه دارند؟
به طور مسلم در نهایت افرادی كه پیش از این با طرح كتاب هایی در زمینه تكالیف سنتی، تجارت می كردند در آینده نیز به سمت تهیه كتاب هایی در زمینه تكالیف مهارت محور روی خواهند آورد اما باید توجه كرد كه مانند بسیاری از برنامهها و طرحهای دیگر مشكل اصلی در زمینه تكالیف مهارت محور، واكنش معلمان و خانوادهها در برابر اجرای این طرح است و علت عمده آن را نیز باید به وجود ابهاماتی در خصوص نحوه اجرای این طرح مرتبط دانست. اگر آموزگاران پیش از اجرای طرح در این زمینه آموزش كافی، مفید و كاربردی ببینند و اولیا در ارتباط با اهداف طرح توجیه شوند و هر 2 گروه اطمینان یابند كه مشق شب تاثیری در یادگیری دانش آموزان در سنین پایین ندارد از اجرای این طرح استقبال خواهند كرد و همراهی معلمان و اولیای دانش آموزان مهم تر از اهداف مخالفان این طرح خواهد بود.
**انواع تكالیف از نظر محتوا
تكلیف را از نظر محتوا می توان به انواع تكالیف تمرینی، تكلیف آمادهسازی، تكالیف بسطی، تكالیف خلاقیتی تقسیم كرد.
تكالیف تمرینی: این نوع تكالیف بیشتر مهارت ها و دانش های كسب شده، تقویت می كنند و بیشتر تمرینی غیر خلاق و تكراری هستند؛ مانند دانش آموز گیاهان محیط اطراف خود را شناسایی و طبقه بندی كند.
تكالیف آماده سازی: این نوع تعیین تكلیف جهت آمادهسازی شاگردان برای روزهای آینده به كار می رود و معمولاً به صورت مطالعه كتاب های درسی، مطالعه خارج از كتاب های درسی، جمع آوری اطلاعات و مواد پیش از كنفرانس ارایه میشود. هدف از ارایه این نوع تكالیف آماده كردن دانش آموزان به كسب زمینه مناسب اطلاعاتی جهت آماده شدن برای درس و بحث روز بعد است. در ارتباط با این نوع تكالیف باید دستورالعمل و رهنمودهای لازم را در باره چگونگی و چرایی انجام وظایف به طور كامل برای فراگیران روشن و مشخص كرد.
تكالیف بسطی - امتدادی: این نوع تكلیف شاگرد را به فراسوی كارها و فعالیت های كلاسی سوق میدهد و موجبات یادگیری و ایدههای فراگیران را در موقعیت های جدید فراهم می كند و امكان دارد چندین روز یا هفته به طول بیانجامد. این نوع تكلیف بر تولید دانش، تكرار و تكثیر آن استوار است.
تكالیف خلاقیتی: این نوع تكالیف مربوط به زمانی هستند كه دانش آموز مفاهیم و مهارت های كسب شده در كلاس درس را با هم تركیب كند و در یك روش یا راه های جدید و متفاوت بكار می بندند.
** تكالیف مهارت محور؛ تامین اهداف آموزشی
در تكالیف مهارت محور دانش آموزان به جای نوشتن مشق و رونویسی از درس ها به آموختن مهارت های مورد نیاز برای زندگی بهتر می پردازند. این تكالیف شامل پژوهش، مطالعه، دست ورزی و كارهای عملی و... برای یادگیری مهارت های پایه نظیر مهارت های شغلی، حفظ محیط زیست، كار گروهی، حل مساله، مسوولیت پذیری، مدیریت زمان، مهارت های بیانی، كاربرد ریاضی، مدیریت منابع، تصمیمگیری و... است. بخش عمده این تكالیف در مرحله نخست اجرای طرح داخل كلاس ها با جمعیت كم (زیر 26 نفر) انجام می شود و دانش آموزان در طی انجام دادن این تكالیف مهارت های پایه را خواهد آموخت و با به كار بردن آموخته هایشان در امور روزمره در كنار معلم و خانواده و در محیطهایی كه هستند ضمن تقویت آموخته ها برای زندگی بهتر آماده می شوند. در ضمن آموزش مهارت های پایه زمینه لازم جهت آمادگی دانش آموزان برای سال های تحصیلی آتی را برای آنها فراهم می آورد.
در تعیین و طراحی تكالیف مهارت محور معلمان علاوه بر آن كه در كلاس بر دانش اساسی تاكید می كنند و آنها را مورد اندازه گیری قرار می دهند، باید توانایی دانش آموزان برای فكر كردن به صورت انتقادی، تحلیلی، حل مساله، توانایی نظارت بر عملكرد شخصی، مشاركت گروهی و مهارت های ارتباطی را سنجیده و بازخورد لازم را ارایه كنند.
در برخی موارد تكالیف مهارت محور با آزمون های عملكردی بسیار شبیه هم هستند و اگر تفاوتی وجود دارد، بیشتر در هدف اجرای آنها است به این صورت كه در آزمون های عملكردی هدف اساسی آزمودن دانش و مهارت های كسب شده دانشآموزان خواهد بود و در تكالیف مهارت محور، هدف اساسی ماندگاری و بهبود و توسعه مهارت های آنان محسوب می شود. البته آزمونهای عملكردی نیز بیشتر به توسعه مهارت های دانش آموزان می انجامد بنابراین با توجه به شباهت اهداف و نتایج آن، میتوان از تكالیف درسی برای ارزشیابی از دانش و مهارت های كسب دانش آموزان استفاده كرد. به عبارت دیگر با وجود اینكه آموزگار در هنگام دادن تكالیف دانش آموزان به طور مستقیم قصد ارزشیابی را از آنها ندارد، می تواند با استفاده از نتایج این فعالیت، اطلاعات مناسبی از وضعیت یادگیری دانش آموزان به دست آورد. بر این اساس تكالیف درسی می توانند یكی از ابزارهای مهم ارزیابی و بررسی تكالیف درسی باشند كه اطلاعات ارزشمندی از عملكرد دانش آموزان را به آموزگار می دهند.
پژوهشم**2059**9131
تهران- ایرنا- حذف تكالیف از برنامه درسی دانش آموزان در روزهای اخیر حاشیه های بسیاری را به همراه داشت و موافقان و مخالفان این طرح را وادار ساخت تا در برابر هم به یاركشی بپردازند، موضوعی كه به نظر می رسد بیش از حاشیه سازی به بحث كارشناسی نیازمند است.