به گزارش ايرنا دراين نمايشگاه 35 اثر در ابعاد 30*45 به سبك استيج و مستند در معرض ديد عموم قرار گرفته است كه در عين انسجام، روايت هاي گوناگوني از حال و روز درياچه اروميه را بيان كرده و مخاطب را در مراحل مختلف از نظر مفهوم، محتوا و حتي احساس و عواطف به چالش كشيده است.
در بدو ورود به نمايشگاه جمله اي از «فريدون مشيري» به چشم مي خورد كه نام اين نمايشگاه را به خود مزين كرده است؛ «تو روزي باز خواهي گشت» كه نشان از اميدواري به آينده روشن درياچه اروميه دارد.
من اينجا ريشه در خاكم/ من اينجا عاشقِ اين خاكِ اگر آلوده يا پاكم/ من اينجا تا نفس باقي ست مي مانم/ من از اينجا چه مي خواهم، نمي دانم!/ اميدِ روشنايي گرچه در اين تيره گي ها نيست /من اينجا باز در اين دشتِ خشكِ تشنه مي رانم/ من اينجا روزي آخر از دل اين خاك، با دستِ تهي/ گل بر مي افشانم/ من اينجا روزي آخر از ستيغ كوه، چون خورشيد/ سرود فتح مي خوانم/ و مي دانم/ تو روزي باز خواهي گشت!
15 قطعه عكس آغازين نمايشگاه درياچه اروميه را در انزوا و به دور از حضور انسان نشان مي دهد و پس از حضور عنصر انساني در تصاوير نه تنها انزواي درياچه به پايان نمي رسد بلكه حضور انسان ها به صورت منزوي، تنهايي درياچه را بيشتر نمايان مي كند.
رضا امن زاده خالق آثار اين نمايشگاه نيز با بيان اينكه چيدمان تصاوير را به گونه اي انتخاب كرده است تا اين انزوا را به مخاطب نشان دهد، گفت: تصاوير به صورت سياه و سفيد به نمايش درآمده است زيرا معتقدم به اين طريق احساسم در مورد اين آثار و پيام نمايشگاه را با صراحت بيشتر به مخاطب انتقال مي دهم.
زاويه باز در كادربندي و استفاده نكردن از رنگ در اغلب آثار، غربت و نااميدي را به بيننده القا كرده و در نگاه اول مخاطب را با تناقضي در عنوان و آثار نمايشگاه روبرو مي كند كه به گفته عكاس اين تناقض آگاهانه و از روي عمد است.
امن زاده رسالت عكاس مستند را بازگويي واقعيت بدون دستكاري توصيف كرد و افزود: با توجه به شرايط كنوني درياچه اروميه نااميدي حس غالب در تصاوير است و ترس و اضطراب را در مورد سرنوشت درياچه به نمايش مي گذارد؛ من به عنوان يك عكاس شرايط حال درياچه و احساسم را مستند كردم ولي با اين حال در انتخاب عنوان نمايشگاه مايل بودم كه اميدوارانه به سرنوشت نگين آبي آذربايجان نگاه كنم.
در ميان تصاوير سياه و سفيد، سه اثر رنگي به چشم مي خورد كه اتمسفر نمايشگاه را تغيير مي دهد و به نظر مي رسد كه رنگ در اين تصاوير گذشته درياچه را به مخاطب يادآوري مي كند و آينده پر اميد را نويد مي دهد.
*همه ما مسووليم
امن زاده در خصوص مشاركت هنرمندان در پرداختن به موضوع درياچه اروميه به خبرنگار ايرنا گفت: همه ما در قبال مشكلات زيست محيطي درياچه اروميه مسوول هستيم و بازگو كردن چالش هاي زيست محيطي به واسطه خلق آثار هنري وظيفه هنرمند است؛ من به عنوان عكاس و فيلم ساز مسووليت دارم تا اين دغدغه ها را منعكس كنم.
همه انسان ها در سرتاسر كره زمين با مشكلات زيست محيطي دست به گريبان هستند و برگزاري نمايشگاه هاي هنري با موضوع محيط زيست در همه جاي جهان مي تواند مورد استقبال مخاطبان قرار بگيرد و حس مسووليت در قبال محيط زيست را در مردم برانگيزد.
به گزارش ايرنا رضا امن زاده متولد 1355 در اروميه بوده و داراي مدرك كارشناسي در رشته «ارتباط تصويري» است؛ وي با فيلم كوتاه 'راهي' در سال 1379 وارد عرصه فيلمسازي شد.
'بازگشت'، 'صدايي كه نشنيديم'، 'اتاق پرواز'، 'پاركينگ'، '501' و 'اورموگولي /درياچه اروميه/' فيلم هاي كوتاهي است كه اين هنرمند پيش از اين نويسندگي و كارگرداني كرده است.
وي جايزه بهترين فيلم جشنواره فيلم و عكس آذربايجان غربي را براي فيلم كوتاه 'راهي' در سال 1380، بهترين عكس جشنواره فيلم و عكس استاني را در سال 1381 و بهترين كارگرداني و بهترين فيلم را براي فيلم هاي' اتاق پرواز' و 'اورموگولي' از جشنواره فيلم و عكس استاني در سال 1384 كسب كرده است.
بهترين كارگرداني و بهترين تصويربرداري در جشنواره منطقه اي خرم آباد براي فيلم هاي 501 و' اورموگولي' در سال 1386 و فيلم منتخب سال انجمن سينماي جوان براي فيلم 'اورموگولي' در سال 1386 در ويترين افتخارات اين هنرمند مي درخشد.
كسب ديپلم افتخار هيات داوران براي فيلم 'اورمو گولي' از جشنواره فيلم كوتاه اتريش در سال 1387، تقدير براي فيلم 'اورمو گولي' از جشنواره توليدات تلويزيوني كشور در سال 1387 و بهترين فيلمنامه در جشنواره منطقه اي تبريز براي فيلم شاخه گلي براي مجنون در سال 1389 از ديگر افتخارات اين عكاس و فيلمساز اروميه اي است.
گزارش از: طاها اصغرخاني
9939/3072
اروميه- ايرنا- نمايشگاه عكس «رضا امن زاده» با موضوع درياچه اروميه كه در نگارخانه حوزه هنري آذربايجان غربي از 13 تا 20 دي سال جاري در حال برگزاري بوده، نگين آبي آذربايجان را در انزوا به تصوير كشيده و احساس مسووليت اجتماعي در قبال مسايل زيست محيطي را در مخاطب به چالش كشيده است اما اميدها براي بازگشت زندگي به آن را در گرو آينده معرفي مي كند.