ما در زمينه پوشاك، چند برند كاملا ايراني داريم كه طرفداران زيادي هم دارند. اما دو مشكل اساسي در رابطه با برند ايراني وجود دارد؛ اول تبليغات مناسبي در اين زمينه انجام نميشود و دوم كار توليد داخل، با توجه به داخلي بودنش طبق انتظار مردم، ارزان تمام نميشود. با استفاده از مواد اوليه خوب و طراح متخصص و كارگر ماهر، محصولي كه توليد ميشود، طبعا هزينه زيادي ميبرد و قيمت نهايي و تمام شده چندان به مذاق مشتري كه به هرحال پس ذهنش اين فكر را دارد كه در حال خريد يك جنس ايراني است، خوش نميآيد!
بگذاريد از همين سرخط بنا را بگذاريم بر رك و راست بودن و بگوييم كه اغلب ما، چه وسعش را داشته باشيم چه نه، هنگام خريد يك كالا و بهخصوص پوشاك، ترجيح ميدهيم سراغ برندها و ماركهاي خارجي برويم. علتش را هم هميشه كيفيت بهتر مواد اوليه، ظرافت در توليد و دوام آن جنس ميدانيم كه خوب اگر جنسي با برند اصل بخريم، حتما همين ويژگيها را دارد. ويژگيهايي كه توليدكننده ايراني به هزار و يك دليل به آنها اهميتي نميدهد و معمولا دوخت مثلا يك پيراهن معمولي با يك پارچه مشترك، به دست توليدكننده ايراني در مقايسه با دوخت همان پيراهن به دست توليدكننده مثلا آلماني و چرا راه دور برويم، توليدكننده ترك، تفاوتهاي بسيار زيادي دارد. به همين دليل، خيلي از ما خريداران، موقع خريد قبل از هر كاري سراغ برند و مارك جنسي كه ميخواهيم بخريم ميرويم. و البته همين تمايل و اعتماد به جنس خارجي، خودش آغاز ماجراهاي عجيب و غريبي در بازار ايران شده است.
** مشتريمداري ديگر چيست؟
داستان بازار ما در ايران در رابطه با خريد و فروش و معامله، معمولا بر يك مدار ميچرخد: فعلا اين مشتري را رد كنم. فعلا اين جنس را هر طورشده آب كنم. بر اين اساس، بسياري از بوتيكداران و فروشگاههاي لوازم خانگي، دولت مستعجلاند؛ فروشگاهي كه امروز لباس ميفروشد، هفت هشت ماه ديگر تبديل ميكند به لوازم جانبي موبايل. فروشگاهي كه امروز لوازم خانگي ميفروشد، يك سال ديگر تبديل كرده به بوتيك لباس مردانه يا زنانه. كسبوكار در بسياري از مجتمعهاي تجاري، ناپايدار است. اغلب آنهايي كه در كار معامله و خريد و فروشاند مدام از اين شاخه به آن شاخه ميپرند و طبيعي است كه چندان به «مشتريمداري» اعتقادي نداشته باشند؛ مگر خودشان ثابت هستند كه بخواهند مشتريهاي ثابت هم دستوپا كنند؛ امروز هستند و دو روز ديگر نيستند.
بر همين اساس برايشان معمولا مهم نيست چه جنسي با چه كيفيتي به مشتري تحويل ميدهند. مهم تعداد فروش روزانه است و نه رضايت مشتري. پس، مشتري چرا بايد دوباره سراغ اين فروشگاه و آن بوتيك بيايد. او ترجيح ميدهد از مجتمعهاي تجاري مشهوري كه ماركها و برندهاي خارجي باكيفيت عرضه ميكنند، خريد كند؛ اين فروشگاهها هم تعويض دارند، هم كارت عضويت و هم تخفيفهاي فصلي. به اين ترتيب، مشتري را همواره پايبند خود نگه ميدارند و اين پايبندي البته با رضايتي دوطرفه همراه است.
** يك ميانبر به سبك خودمان!
اما البته در اين ميان توليدكنندگاني هم داريم كه درنهايت دقت و وسواس، محصول خود را توليد و به بازار عرضه ميكنند، محصولاتي كه با نمونههاي خارجي خود قابلمقايسه و رقابت هستند، چه در مواد اوليه و چه در نوع توليد و دقت و ظرافتهايي كه در جنس به كار رفته است. اما از آنجا كه بياعتمادي بسيار زياد است و در ذهن اغلب ما نهادينه شده، معمولا به جنس توليد داخل اعتماد نميكنيم و اصلا سراغش نميرويم. خوب حالا تكليف اين توليدكننده متعهد با كالاي خوب و باكيفيتي كه توليد كرده چه ميشود؟ او براي پيداكردن بازار و مشتري چه بايد بكند؟ مسلما هر بار كه مشتري از فروشنده در مورد برند كالا بپرسد يا خودش آن را روي كالا ببيند، لب ورميچيند و زير لب يا خيلي رك ميگويد: اينكه ايراني است! و بدون زير و بالا كردن جنس و بيهيچ تاملي از خريدن آن منصرف ميشود.
اما يك ايراني، هرگز در هيچ برههاي از زمان، خود را از تكوتا نمياندازد و ميدان را به حريف واگذار نميكند. براي چنين توليدكنندهاي كه به اعتقادش، عقل مشتري در چشمش است، يك راه حل بسيار مناسب و ارزان و دم دست و بيدردسر وجود دارد: خريد ماركها و برندها از بازار كيلوييها و دوختن و نصب آن روي جنس داخلي. به قول يكي از اين توليدكنندگان پوشاك، فقط با دوختن يك برند 1000 تا 2000 توماني، قيمت جنسش سه برابر ميشود، او با همين برند ارزان، جنس توليد داخلش را به جنس خارجي تبديل كرده و 60 هزار تومان را 240 هزار تومان ميفروشد. و البته نگران درست و نادرست چنين رفتارش هم نيست: خود مردم اينطور دوست دارند. آنها برند ميخواهند، ما هم برند به دستشان ميدهيم، به همين راحتي!
** بازار كيلوييها و برندهاي خاص!
اين بازار معرف حضور اغلب توليدكنندگان و حتي فروشندگان هست. راسته كيلوييفروشها، مركز توليد و عرضه ماركهاي خارجي است. تابلوي «ماركفروشي» هم بر سردر اين مغازهها نصب شده و كسي هم قصد پنهانكاري ندارد. در اين مغازهها، با چند تومان ناقابل ميشود بهترين برند دنيا را خريد و روي جنس دوخت و آن را تبديل كرد به كالاي خارجي. البته كيفيت خود مارك هم مهم است، قيمت مارك بستگي دارد به كيفيتش و اينكه پارچهاي يا پلاستيكي يا كائوچويي يا چرمي باشد. در راسته كيلوييهاي اين بازار مغازههاي زيادي انواع ماركهاي خارجي را بهصورت متري يا رولي ميفروشند. اين ليبلها بين 1000 تا 2000 تومان قيمت دارند، اما دوختن هر كدام از آنها روي يك پوشاك توليد داخل و يا حتي ترك، قيمت آن لباس را چندين برابر بالا ميبرد و از آنجاكه مسئله مصرفكننده ارضاي رواني، چشم و همچشمي است، پس اصل مسئله هم همان ليبل و برند و مارك است نه كيفيت لباس.
خريداران مارك و ليبل در بازار پاچنار، مغازهداران و بنكداران شمال شهر تهران هستند. فروشندههايي كه لباس ماركدار تقلبي ميفروشند ميگويند اگر قرار بود لباسهاي ماركدار معتبر خارجي بهدست مشتري ايراني برسد قيمتهاي بالايي داشتند. از آنجا كه مردم علاقهمند به خريد لباسهاي ماركدار و شناسنامهدار هستند، توليدكننده داخلي كه ميداند اگر كالايش را با مارك ايراني عرضه كند احتمالا شانس فروش را از دست ميدهد با چسباندن يك ليبل 1000 توماني نهتنها كالاي خود را ميفروشد؛ بلكه آن را چندين برابر قيمت واقعياش به بازار عرضه ميكند.
رئيس اتحاديه پيراهندوزان و پيراهنفروشان در مورد استفاده توليدكنندگان ايراني از برندها و ماركهاي خارجي روي پوشاك توليد داخل ميگويد: «اين مسئله كه جنس خارجي درهرحال نسبت به نمونه داخلي برتر است ذهنيتي است كه باعث ميشود مردم دنبال جنس خارجي باشند. حتي اگر پوشاك ايراني با كيفيت را باقيمت مناسب در اختيارشان قرار دهيم باز هم به خريد جنس خارجي تمايل بيشتري دارند.»
مجتبي دروديان، ادامه ميدهد: «در سالهاي اخير توليدكنندگان خوبي در زمينه توليد پوشاك وارد ميدان شدهاند كه با وجود مشكلات زيادي مثل هزينه بالاي توليد، باز هم پوشاك توليد ميكنند؛ اما چون مردم تمايلي به خريد پوشاك ايراني ندارند، همين توليدكنندهها مجبورند از برندها و برچسبهاي خارجي استفاده كنند.
رئيس اتحاديه پيراهندوزان و پيراهنفروشان معتقد است برخورد با متخلفان دراين زمينه راهحل مناسبي نيست؛ چراكه بايد براي استفاده از پوشاك داخلي فرهنگسازي شود تا مردم به ميل و انتخاب و با اعتماد به سراغ نمونههاي داخلي بروند و البته كيفيت بالاي محصولات است كه انگيزه اين تمايل از سوي مصرفكننده ميشود.
** طراح داخلي، توليد داخلي، كيفيت عالي
شايد باورش سخت باشد، اما حقيقت دارد كه ما در زمينه پوشاك، هم طراحان قابل و خلاقي داريم و هم در زمينه دوخت. توليدكنندگاني كه همراه با يك يا دو طراح كاربلد و با استفاده از مواد اوليه باكيفيت، با دقت، وسواس و ظرافتي خاص، محصولاتي زيبا و مناسب براي خريدار ايراني توليد ميكنند. اينان البته افرادي هستند آكادميك.
وقتي با دو نفر از اين طراحان صحبت ميكنيم متوجه ميشويم كه براي تحصيلات تكميلي در زمينه طراحي پارچه و لباس، به كشورهاي مختلف سفر كرده و نزد شركتها و برندهاي مختلف آموزش ديدهاند. اما همين طراحان كاربلد اعتقاد دارند در طراحيشان حتما عناصر ايراني را در نظر ميگيرند و بايد هم اين كار را بكنند چراكه لباس يك ايراني بايد حتي شده در يك مورد جزئي نشاني از فرهنگ ايراني را در خود داشته باشد. آنها به علاقه مردم به لباسهاي ترك اشاره ميكنند و ميگويند مردم سراغ لباسهاي ترك ميروند زيرا با سليقه ايراني نزديكي زيادي دارد.
وقتي درباره برندها از آنها ميپرسيم فرزانه عليشعار يكي از همين طراحان لبخندزنان ميگويد: الان وضع بهتر شده. همين الان ما در بازار چند برند كاملا ايراني داريم كه اتفاقا طرفداران زيادي هم دارند. منتهي دو مشكل اساسي هنوز در رابطه با برند ايراني وجود دارد؛ اول اينكه تبليغات مناسبي در اين زمينه انجام نميشود؛ درست است كه خود توليدكننده و فروشگاههايش بايد در اين زمينه فعال باشند، اما اسپانسرها و جشنوارهها در معرفي پوشاك برند داخلي تاثير بيشتري دارند.
و دوم اينكه كار توليد داخل، با توجه به داخلي بودنش طبق انتظار مردم، ارزان تمام نميشود. يك توليدي معمولي با توليد ژورنالي انبوه و فلهاي و با زدن چند مارك و برچسب، جنسش را به اسم جنس خارجي با قيمت ارزانتر به مشتري قالب ميكند. در حاليكه طبعا ما كه با استفاده از مواد اوليه خوب و طراح و كارگر ماهر، محصولي را توليد كردهايم، هزينه زيادي براي كار گذاشتهايم و قيمت نهايي و تمام شده چندان به مذاق مشتري كه به هرحال پس ذهنش اين فكر را دارد كه در حال خريد يك جنس ايراني است، خوش نميآيد!
منبع: روزنامه توسعه ايراني، 1397.11.24
گروه اطلاع رساني**2002**
تهران- ايرنا- براي توليدكنندهاي كه به اعتقادش، عقل مشتري در چشمش است، يك راهحل بسيار مناسب و ارزان و دم دست و بيدردسر وجود دارد: خريد ماركها و برندها از بازار كيلوييها و دوختن و نصب آن روي جنس داخلي.