گوينده اين سخن، 'حسين واحديپور' صاحب امتياز، مدير مسئول و سردبير روزنامه خبر جنوب است. او معتقد است اگر روزي روزنامهاش از مدار استقلال خارج شود، بايد آن را تعطيل كند.
'خبر روزنامه نيست، موسسه است' صاحب امتياز روزنامه خبر جنوب بر اين نكته تاكيد ميكند. از درخت اين روزنامه 40 ساله كه در سال هاي انقلاب برخاسته است، هشت ثمره ديگر پديد آمده است: خبر ورزشي، خبر بانوان، روزنامه توريسم، كتاب هفته خبر، ماهنامه ورزش و تصوير، فصلنامه نوشتا، خبرآنلاين و توريسم آنلاين.
واحدي پور خود را از قديميهاي روزنامهنگاري معرفي ميكند. او از سوم دبستان با كيهان بچهها وارد عرصه مطبوعات شد. ميگويد: از كلاس ششم دبستان تا هشتم دبيرستان خيلي فعال بودم و در بسياري از نشريات تهران فعاليت خبري ميكردم.
در روزهاي منتهي به انقلاب 1357 بود كه خبر با سه پيششماره به استقبال روزنامه شدن رفت. واحديپور رزومه مطبوعاتي خود را با همان سه شماره ارائه كرد و مجوز روزنامه اش را در سال 1358 گرفت.
مديرمسئول خبر جنوب درباره سه پيششماره اين روزنامه در حال و هواي تحولات انقلاب ميگويد: انقلاب 57 به مرحله نهايي نزديك شده بود، زمزمههاي آمدن امام (ره) به گوش ميرسيد، يكي دو تاريخ براي آمدن امام (ره) مطرح شده بود، يك مرتبه كه مسجل شده بود امام به كشور وارد ميشوند، در تاريخ 5 بهمن، اولين پيششماره را منتشر كردم؛ اما شرايط براي ورود امام در آن روز فراهم نشد. پيش شماره دوم را در 12 بهمنماه منتشر كردم، روزي كه امام آمدند و سومي را هم در روز پيروزي انقلاب 22 بهمن ماه 1357.
واحديپور با اشاره به اينكه منابع خبري پيششمارههاي 'خبر جنوب'، راديو، تلويزيون و خبرنگاران تهران و شيراز بودند، ميافزايد: عكسها را هم از عكاسان خبري تهران ميگرفتم؛ ضمن اينكه در آن زمان عكسها را در خيابانها مي فروختند؛ مثلاً عكس پايين آمدن امام از پلكان هواپيما در همان روز به ميزان وسيعي توزيع شد و توانستيم آن را در همان تاريخ چاپ كنيم.
به گفته واحدي پور بيشتر روزنامههاي كشور چاپ خود را در دوران انقلاب متوقف كرده بودند؛ البته كسي روزنامهها را تعطيل نكرد، بلكه نبود منابع اعتباري و از همه مهمتر عدم امنيت روزنامهنگاران باعث توقف انتشار روزنامهها ميشد و روزنامههايي به صورت گاهنامه و چند شمارهاي منتشر ميشد كه از جمله آنها 'ميزان' بود. در آن زمان روزنامههاي كيهان و اطلاعات بهصورت روزنامههاي عصر منتشر ميشدند و سه پيششماره انقلابي خبر هم در نوبت عصر به انتشار ميرسيد.
** ترور با لبخند
او درباره دشواريهاي روزنامهنگاري در دوران انقلاب عنوان ميكند: در ابتداي انقلاب منابع مالي روزنامهها قطع شد؛ جز اين، گروههاي تروري به وجود آمدند كه در ظاهر، جوانان آراستهاي بودند، روزنامهنگاران را هدف ميگرفتند و با لبخند آنها را ترور ميكردند. روزنامهنگارها هم براي حفظ امنيتشان، روزنامهها را تعطيل كرده بودند و علاوه بر اين، كاغذ كاهي به دليل وارداتي بودن، ناياب شده بود و عملا تهيه مواد اوليه انتشار روزنامه وجود نداشت.
به گفته وي، پيش از انقلاب در استان فارس 11 روزنامه چاپ ميشد؛ اما با وقايع پيشآمده، روزنامه خبر يكهتاز عرصه مطبوعات، نه تنها در فارس كه درميان همه استان ها شده بود و تا هشت سال هيچ روزنامه اي در خارج از پايتخت به چاپ نميرسيد. در اين زمان، به گفته واحدي پور، خبرگزاري پارس سابق (كه بعد از انقلاب به 'خبرگزاري جمهوري اسلامي' تغيير نام يافت) توليد بولتنهاي هفتگي اخبار را آغاز كرده بود.
** صبحانه با خبر
واحديپور با ارائه سه پيششماره به وزارت فرهنگ مجوز روزنامه خبر را در سال 1358 دريافت ميكند و تاريخ انتشار رسمي آن را اول مهرماه قرار ميدهد. اين روزنامهنگار پيشكسوت درباره انتخاب عنوان 'خبر' براي روزنامهاش گفت: اسم روزنامه را خبر گذاشتم چون ميخواستم مردم از طريق روزنامه به خبر دسترسي داشته باشند، در آن زمان منبع دريافت اخبار راديو و تلويزيون و بعضا روزنامههاي تهران بود كه با يكي دو روز تاخير به شهرستانها ميرسيد؛ اما من به كار سرعتي علاقه داشتم و با اين هدف خبر را راهاندازي كردم كه مردم هر روز صبح هنگام صرف صبحانه، يك روزنامه در مقابل خانهشان ببينند.
** همزماني دو انقلاب: انقلاب در ايران و انقلاب در صنعت چاپ
در نخستين سال هاي پس از انقلاب، صنعت چاپ نيز دچار دگرگونيهايي شده بود، حروفچيني سربي جاي خود را به چاپ افست داده بود. چاپخانههاي قديمي عموماً فوت و فن چاپ افست را نميدانستند و همين موضوع كار را براي انتشار روزنامه خبر دشوار ميكرد؛ چراكه چاپ افست به مراتب باكيفيتتر و كمدردسر تر از چاپ با حروفچيني سربي بود؛ از همين رو است كه وقتي چاپخانههاي قديمي شيراز حاضر نشدند هر روز روزنامه خبر را با چاپ افست منتشر كنند، واحديپور به فكر آموزش افرادي افتاد كه اين فن را بياموزند و از آن اختصاصاً براي انتشار روزنامه خبر بهره گيرند.
صاحبامتياز، مدير مسئول و سردبير روزنامه خبرجنوب، در آن زمان چاپخانه مصطفوي را براي انتشار روزنامهاش برگزيد، چاپخانهاي كه پيش از خبر، هيچ روزنامهاي را منتشر نميكرد.
او ميگويد: در ابتدا روزنامه را در چهار صفحه، كمي بعد هشت صفحه و پس از آن تا 12 صفحه و بعد براساس استقبال و نياز مخاطب تعداد صفحات را به تناوب افزايش داديم.
واحدي پور ميافزايد: چاپخانه مصطفوي يك كارگر را مسئول امور روزنامه كرد به نام آقا رضا صديقي، خانه اش پشت كارخانه زيمنس در شيراز بود. كار ما در روزنامه تا ساعت 2 شب طول مي كشيد، بعد مي رفتم در يك مغازه آشفروشي در محله گودعربان، يك ظرف بزرگ آش يا حليم يا حلواي زرد ميگرفتم، ميرفتم در خانه آقا رضا. ساعت سه بامداد شده بود، آقا رضا ميآمد در را باز ميكرد، كاسه آش را ميگرفت و من هم نيم ساعتي توي ماشين استراحت مي كردم تا او آماده مي شد و راهي چاپخانه ميشديم. وقتي به چاپخانه ميرسيديم دوباره ميرفتم مغازه آشي، ديگر هوا روشن شده بود، براي كارگران چاپخانه صبحانه ميخريدم و اين برنامه هر روز ما بود.
او ميگويد: وقتي روزنامه چاپ ميشد، 20 نسخه را در ماشين ميگذاشتم و به مردان كهنسالي ميدادم كه صبحها پياده روي ميكردند و دور هم روي نيمكتي جمع ميشدند، بعد از مدتي، جلو در روزنامه منتظر روزنامه شان مينشستند و من هم روزنامه را به آنها ميدادم و راهي خانه ميشدم.
** ياران ديرين خبر
اين خبرنگار پيشكسوت روزنامهاش را با 15 نيرو راه اندازي كرد كه از آن 15 تن هنوز چهار تن با او همكاري مي كنند. اين ياران ديرين، اميرهمايون يزدانپور، سعيد جمشيدپور، منصور آرامش فرد و بهمن پگاهراد هستند كه همگي از پيشكسوتان و داعيه داران خبرنگاري در شيراز به شمار ميروند، پس از آنها محمدتقي زرين چنگ نيز از خبرگزاري ايرنا (پارس سابق) به اين حلقه پيوست كه هماكنون نيز مسئوليت معاون سردبير روزنامه خبر جنوب را بر عهده دارد.
همچنين ايرج زارع كاريكاتوريست معروفي كه براي توفيق و گلآقا نيز كار ميكرد، براي صفحه اول 10 شماره از روزنامه خبر به صورت اختصاصي طرح زده بود.
واحدي پور منبع اخبار روزنامهاش را در ابتداي فعاليت، خبرگزاري پارس سابق (ايرنا)، راديو، تلوزيون و نيز خبرگزاريهاي بزرگ دنيا كه در ايران شعبه داشتند همچون رويترز و آسوشيتدپرس عنوان ميكند و ميافزايد: چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب عضو گروه خاصي نبودم و هميشه براي همه سوال برانگيز بود كه روزنامه خبر حامي كدام گروه يا دسته است و پاسخ من هميشه اين بوده است كه متعلق به 'حزب قانون' هستم و در چارچوب قانون كار ميكنم.
** دهه 60، روزگار نقاب پوشان و پاره آجرها
واحدي پور بيان ميكند: هيچگاه مسائل شخصي ام را وارد حوزه خبر و روزنامه نكردم و با اشخاص سياسي استان درگير نشدم؛ اما برخي از اين مشي بي طرفانه ما خوششان نميآمد. بارها و بارها نقابپوشاني به روزنامه ريختند، به عنوان نمونه، 23 بار تابلوي نئون روزنامه را با آجر شكستند. برخي شبها با سنگ و پاره آجر حمله ميكردند، ميخواستند مطالبي را عليه كسي چاپ كنيم؛ اما زير بار نميرفتيم. زماني يكي دوتا از آقاياني كه سمتهايي داشتند دنبال تعطيلي ما بودند و هركاري در هيات نظارت بر مطبوعات كردند تا اين خواسته را به ثمر برسانند؛ اما ما در هيچ خط و ربطي قرار نگرفتيم.
او درباره تعرضهاي شبانه به خبر ميگويد: دهه 60 سالهايي پر التهاب داشت، برخي شبها ساعت 12، افرادي مانند نينجا از ديوارها بالا ميپريدند، جوراب به سر كشيده بودند، اول از همه تلفنها را از پريز ميكشيدند، بعد دنبال حذف يا چاپ خبري خاص بودند. درگيريها خيلي زياد بود. كاركنان را كتك مي زدند و ماكت روزنامه را كه از ساعتها قبل در حال تداركش بوديم پاره ميكردند. وقتي ميرفتند، ميخنديديم دوباره ماكت را ميبستيم و به جاي آنكه روزنامه را در ساعت 6 صبح توزيع كنيم در ساعت 11توزيع ميكرديم.
روزنامه خبر با وجود گذران روزهايي پرتشويش و پر هياهو، به گفته صاحب امتيازش تاكنون حتي يك شماره هم تعطيل نشده است. اعتصاب هم در اين روزنامه واژهاي نامانوس است، حقوقها پرداخت شده و مسائل سياسي دست و پا گير روزنامه را به تعليق نكشانده است.
** روزنامه رقيب
واحديپور رقيب روزنامهاش را در سالهاي نخست انتشار، روزنامه كيهان عنوان ميكند و توضيح ميدهد: رقيب هميشگي ما در انتشار اخبار كيهان بود. مجوز خبر را براي چاپ صبح گرفتم، كيهان هم بعد از انقلاب روزنامه صبح شده بود. زمان خبرگيري را تا ساعت 2 بامداد گذاشته بوديم، امروز هم البته چنين است؛ براي اينكه از هيچ خبر جديدي جا نمانيم و از افتخارات ماست كه اولين روزنامه كشور بوديم كه خبر آزادي خرمشهر را در ايران چاپ كرد.
** آزادي بيان، ثمره انقلاب
اين روزنامهنگار پيشكسوت در مقايسهاي درخصوص آزاديهاي مطبوعات و نيز مطالبات مخاطبان طي چهل سال گذشته، ميگويد: در مقطع فعلي مطالبات مردم به لحاظ آزاديهايي كه وجود دارد، بيشتر شده و مخاطبان راحتتر ميتوانند از خواستههايشان سخن بگويند. امروز بيشتر مطالبات اقتصادي است و مسائل سياسي و اجتماعي نيز مردم را آگاهتر ساخته است. ميتوان گفت مردم بعد از انقلاب پرسش گر شدند و هر مسئلهاي را تجزيه و تحليل ميكنند. اين روزها سر هر كوچه و بازار شاهد نقد و نظرات مردم هستيم و فضاي مجازي نيز همه را در هر زمينهاي صاحبنظر كرده است؛ در حاليكه پيش از اين، كسي به اتفاقات اينچنيني كاري نداشت.
از واحديپور درباره شيرينيها و تلخيهاي 40 سال انتشار روزنامه پرسيديم، ميگفت: بهترين شيريني آن است كه هر روز صبح، وقتي با چاپخانه تماس ميگيرم، ميگويند مشكلي نبوده است و ديگر اينكه تشكر مردم را ميشنوم، اين دلخوشيها خستگي را از تن بيرون ميكند.
اما تلخيها از ديد اين روزنامهنگار قديمي، دشواريهايي است كه به قول خودش آنها را حتي تا پاي مرگ تجربه كرده، براي آنكه دست از اصولش برندارد.
** خبرجنوب، از 5000 تا 65000 هزار شماره
تيراژ روزنامه خبرجنوب بنا بر گفته صاحبامتياز آن، در سالهاي آغازين پنج هزار شماره بود و بيشترين آن بازمي گردد به پيش از گراني كاغذ. او كه معتقد است مردم همچنان از روزنامهها استقبال ميكنند، ميگويد: روزنامه خبرجنوب تنها روزنامهاي است كه در تاريخ مطبوعات ايران بيش از همه نشريات خارج از تهران تيراژ داشته است و در چهار دهه اخير بيشترين تيراژمان 65 هزار نسخه بدون برگشتي بوده است.
واحدي پور مي گويد: روزنامه خبر را امروز، همگان مي شناسند. آن ها كه ورزش را دوست دارند با دو رنگ آبي و قرمز بالاي صفحه روزنامه 'خبرورزشي' انس گرفته اند، آن ها كه سفر را مي شناسند، روزنامه سه زبانه 'توريسم' را مي خوانند، سهم زنان، روزنامه 'خبر بانوان' است، دانشجويان در بوفههاي دانشگاه با 'كتاب هفته خبر' چاي مينوشند و نشريه ادبي 'نوشتا' را ميتوان در دكه روزنامه فروشيهاي ديگر كشورهاي جهان ديد و چشم به آشنايي گشود.
بازديد از موسسه فرهنگي مطبوعاتي خبر در شيراز افزون بر چهار ساعت به طول انجاميد. از نقطه آغازين آن كه نمايشگاه اين روزنامه در بازتاب 40 سال حضور تاريخي ملت در راهپيمايي هاي 22 بهمن بود تا نقطه پاياني آن كه موزه خبر و اطلاع از طرح هاي تحولي كه بنيانگذار اين رسانه در ذهن دارد.
مصاحبه از: سيده سميرا متيننژاد
7375 / 2027
شيراز- ايرنا- ميگويد از كلاس سوم دبستان عاشق روزنامهنگاري بوده و عشقش را تا امروز كه قريب به 60 سال از آن زمان ميگذرد، حفظ كرده است.