به گزارش روز چهارشنبه خبرنگار فرهنگی ایرنا، داستان شازده كوچولو از سفر او از سیاره اش برای شناخت بهتر جهان آغاز میشود. شارده كوچولو در سفر به سیارههای مختلف در نهایت به زمین میرسد. در این مسافرت، نوعی سیر و سلوك عارفانه را میگذراند و در خلال این سفر و گفتوگو با شخصیتهای مختلف در سیاركهای گوناگون، به مفهوم واژه هویت انسانی، آنچه كه بن مایه اتحاد و تفكر زیستی میان انسان ها را میسازد یعنی مقوله دوستی و پرهیز از دشمنی و همچنین فداكاری و ایثار در راه رسیدن به اهداف متعالی، پی می برد.
سنت اگزوپری در داستان «شازده كوچولو» روایتی شیرین، جذاب و البته دوست داشتنی پیش روی مخاطبان قرار میدهد. مصطفی قربان پور با نگارش و كارگردانی نمایش شازده كوچولو این اثر را در دومین روز از جشنواره سی و هفتم بین المللی تئاتر فجر (سه شنبه بیست و سوم بهمن ماه) در دو سانس 17 و 20 در تالار دكتر ناظرزاده تماشاخانه ایرانشهر به عنوان یكی از آثار حاضر در بخش «مسابقه تئاتر ایران 2» به صحنه برده بود.
قربان پور در خلال این اجرا تلاش فراوانی كرده بود تا در اقتباس خود از شاهكار سنت اگزوپری نگاهی كاملا وفادار به آنچه كه در خلال سفر شازده كوچولو برای مخاطب عنوان میكند را مدنظر قرار دهد.
** نمایشنامهای بدون درام
اتفاقا نخستین چشم اسفندیار تولید این اثر تئاتری به دلیل همین نگاه وفادارانه قربان پور به اثر نگارشی خود بازمی گردد؛ جایی كه گویا فراموش كرده كه در مواجهه با مخاطب و صحنه تئاتر، ملزم به تولید اثری دراماتك از یك اثر داستانی صرفا قصه گوست. او به عنوان كارگردان موظف است برای مخاطبان تئاتری در جشنواره تئاتر در ارائه متن هر روایت، قصه و داستان، به تولید درام بپردازد.
در حقیقت نمایشنامه شازده كوچولو به قلم مصطفی قربان پور كه اینبار او را در جایگاه كارگردان این اثر نمایشی نیز قرار داده است، چیزی فراتر از ذهن قصه گوی این اثر در قالب یك روایت داستانی - نه داستانی دراماتیك - برای ارائه ندارد.
به همین سبب است كه حتی در بهترین حالت ممكن می توان «شازده كوچولو» مصطفی قربانپور را مناسب برای تولید یك اثر رادیویی در قالب نمایش های رادیویی تصور كرد تا مخاطبانی كه قرار است آنرا به عنوان یك اثر دراماتیزه شده با «دراماتورژی» مصطفی قربانپور (این واژه با تاكید در بروشور اثر آمده) در صحنه تالار دكتر ناظرزاده كرمانی تماشاخانه ایرانشهر به نظاره بنشینند؛ مخاطبانی كه با خود رادیو به همراه ندارند!
هرچند ذكر این نكته الزامی است كه در تولید آثار نمایشی برای رسانه ای مانند رادیو نیز، با مفهوم یك اثر دراماتیك یعنی تولید درام مواجه هستیم؛ چرا كه «خلق امر درام» وجه تمایز اثر نمایشی با اثر داستانی به شمار می رود.
حتی اگر قربان پور كوچكترین تلاشی در القاء مفهوم اثری «ضدروایت» در پیشاروی مخاطبان خود در بخش تولید «شازده كوچولو» به عنوان یك تئاتر به كار می بست، باز می توانستیم این انتقاد را نسبت به او داشته باشیم، چرا كه متاسفانه قربان پور با نمایش «شازده كوچولو» سعی در گفتن قصه و روایت كردن سفر شازده كوچولو دارد و به هیچ وجه در شكستن این روایت برای خلق اصلی «ضد روایت» - برای تبرئه او از بی توجهی به خلق اثری دراماتیك - حتی كوچكترین تلاشی برای بر هم زدن وفاداری خود به اقتباس دراماتیك از این اثر داستانی انجام نمیدهد. این در حالی است كه مخاطب برای تماشای اثری دراماتیك به سالن تئاتر میرود و قرار نیست شنونده اثری داستانی از زبان سه راوی (بازیگران این نمایش) باشد.
** بازیگران كه توان بیشتری دارند اما...
مسعود كرامتی، كیكاووس یاكیده و بهناز جعفری به عنوان بازیگران اثر مصطفی قربانپور نیز چیزی مضاف بر قصه گویی و حركات مكانیك وار و دیكته شده كارگردان - قربان پور - به عنوان میزانسن برای مخاطب ندارند. این در حالی است كه حضور مسعود كرامتی و بهناز جعفری به عنوان بازیگران باسابقه در عرصه تئاتر، انتظار مخاطب را از آنها به عنوان بازیگران یك اثر تئاتری بالا می برد.
هر چند در این میان خلاقیت قربان پور برای تغییر نقش پذیری كاراكترها و سپردن روایت شازده كوچولو و خلق این قهرمان در قالب كالبد این سه تن، می تواند یكی از نقاط خلاق كارگردانی او را پیش روی مخاطبان ترسیم كند؛ اما این نگاه خلاقانه به سبب گرفتار شدن در دام تكرار، بدون هیچ ارزش افزوده ای بعد از مدت كوتاهی جذابیت خود را برای مخاطب از دست میدهد.
مخاطبی كه ورای تكرار شخصیت شازده كوچولو در قامت بهناز جعفری، كیكاووس یاكیده و مسعود كرامتی در كمترین حالت انتظار شكل و شیوه تغییر رفتار، گفتار، كنش و تغییر لحن زبان بدن بازیگران در صحنه را می كشد.
به این ترتیب می توان كارنامه كارگردانی مصطفی قربانپور در تولید «شازده كوچولو» را موفق ندانست؛ چرا كه در كنار بهرهمندی از سایر ابزار و اسباب تولید آثار نمایشی در نگاه كارگردان، یكی از مهمترین ویژگیهای او، هدایت بازیگران در روایت قصه دراماتیك در قالب خلق كاراكترهای شناخته شده با جذابیت های فراوان است. گویی كارگردان به دلیل مقهور شدن در برابر عظمت قصه سنت اگزوپری مجال و عرصه ای برای تزریق نگاه هنرمندانه خود برای اثبات خود و تواناییهای هنرمندانه اش به مخطبان را از دست می دهد.
** قدرتمندی طراحی صحنه و لباس
با گذشتن از آسیبهای موجود در نمایشنامه، بازیگری و كارگردانی درنمایش «شازده كوچولو»، می توان نمره درخشانی را به طراحی لباس و صحنه این اثر نمایشی داد. بازیگران با وجود محدود بودن از نظر ارائه شخصیت های مختلف به عنوان ساكنان سیارك های متعدد به سبب ریتم تند اثر نمایشی و صحنه های متعدد آن از یك سو و تبدیل شدن هر كدام از آنها در طول اثر نمایشی به شازده كوچولو با تغییری كوچك در نوع پوشش شان از سویی دیگر، یكی از موفق ترین طراحیهای لباس آثار را پیش روی مخاطبان ترسیم میكند.
همچنین استفاده از دكور كاربردی كه بازتاب دهنده هواپیمای سقوط كرده راوی داستان - خلبان یا همان آنتوان دو سنت اگزوپری - در بیابانی بی آب و علف است و تبدیل شدن همین اسباب در خلال سفر شازده كوچولو به سیارك های مختلف، با افزودن و یا كاستن به بخشی از این دكور، شاهد طراحی دكوری كاربردی و بسیار موفق در پیشبرد امر داستان هستیم.
در پایان این نوشتار میتوان تأكید كرد كه طراحی لباس و دكور به عنوان دو جزء از اجزای تشكیل دهنده یك اثر تئاتری، در «شازده كوچولو» با قدرت تمام صورت گرفته است. در مواجهه با آسیب های موجود در عرصه كارگردانی، نمایشنامه و بازیگری و قدرت بخش لباس و صحنه، «شازده كوچولو» اثری میانه را از بُعد كیفی پیشاروی مخاطبان ترسیم میكند.
البته در این میان نمی توان مغموم بودن مخاطبان آشنا با داستان شازده كوچولو را در مواجهه با این اثر نمایشی هنگام ترك سالن نادیده گرفت؛ مخاطبانی كه انتظار جذابیتی بیشتر از آنچه كه در قالب اثر داستانی در لابهلای صفحات كتاب شاهكار آنتوان دو سنت اگزوپری را با دو ترجمه موفق زنده یادان احمد شاملو و نجف دریابندری، می كشیدند.
سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر با سكانداری نادر برهانی مرند در 11 بخش مسابقهای و جنبی كه از بیست و دوم بهمن ماه آغاز شده تا چهارم اسفندماه در تهران ادامه خواهد داشت.
فراهنگ**9266** 9053
نگاهی به نمایش «شازده كوچولو»؛
اثری دو با نیمه؛ قدرتمند در طراحی صحنه و ضعیف در كارگردانی
۲۴ بهمن ۱۳۹۷، ۹:۰۲
کد خبر:
83207535
تهران- ایرنا- كمتر كسی در تمام جهان هست كه داستان «شازده كوچولو» شاهكار آنتوان دو سنت اگزوپری را نخوانده باشد و یا با مفهوم و محتوای آن آشنا نباشد.